در همین رابطه این پرسش مطرح است که آیا تشکلات حزبی در نظام حکومت اسلامی جایگاهی دارد؟این سؤال از آن جهت مطرح است که از یک سو ضرورت همگون بودن نظامهای سیاسی حاکم بر جهان امروز،ایجاب می کند که حکومت اسلامی خود را با عرف سیاست جهانی هماهنگ سازد تا امکان برقراری روابطسیاسی بر اساس ضوابط بین المللی تحقق پذیر باشد. و از سوی دیگر، تحزب گرایی، مایه تشتت و تفرقه وتضارب آراء گشته و در صفوف مسلمین، رخنه و شکاف ایجاد می کند و این بر خلاف دستور قرآن کریم است که به فشرده بودن صفوف مسلمین دستور اکید داده است:
«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا» (1).
به ریسمان ناگسستنی الهی(وحدت و برادری اسلامی) چنگ زنید و از هم مپاشید و یاد آورید عنایت الهی را که شما را از دشمنی و ستیز با یکدیگر نجات بخشید و دلهای شما را به یکدیگر نزدیک کرد تا آن که به فضل الهی امروزه برادروار گرد هم آمده اید. «من الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا کل حزب بما لدیهم فرحون » (2). راه و روش خود را از یکدیگر جدا ساختند، و به صورت دسته ها و گروههای جدا از یکدیگر می زیستند و هرگروهی به آنچه خود می پنداشتند، دلخوش بودند.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «المسلمون اخوة، تتکافا دماؤهم، و هم ید علی من سواهم، یسعی بذمتهم ادناهم » (3).مسلمانان همه برادر و برابرند، و جملگی یکدست در مقابل بیگانه قرار گرفته اند. آن که در پائین ترین رتبه قراردارد، با حمایت جمع اقدام می کند.
یعنی فرد فرد آحاد مسلمین از حمایت جمع برخوردارند و جملگی هماهنگ هستند.
اکنون با نظر به مراتب یاد شده، تشکلات حزبی می تواند، دو اثر و پیامد منفی داشته باشد:
اولا شیرازه وحدت ملی و اسلامی گسسته شود و پراکندگی گرایشها و خواسته ها، شکافهای عمیقی درمیان امت بوجود آورد، زیرا هر گروه به آنچه دارند دلخوش اند، «کل حزب بما لدیهم فرحون » (هر که نقش خویشتن بیند در آب). و آن وحدت و یگانگی و همبستگی که لازمه برادری اسلامی است، از هم می پاشد ومسلمانان را رو در روی یکدیگر قرار می دهد.
ثانیا آزادی در انتخاب از مردم گرفته می شود، زیرا حزب گرایی، اهداف دیکته شده را در مقابل اعضاء وهواداران قرار می دهد، و انتخابات به گونه کانالیزه شده صورت می گیرد. بنابراین، مردم آزاد نیستند و به ناچاربایستی کاندیداهای مطرح شده از سوی احزاب را برگزینند. در صورتی که در فرهنگ اسلامی، انسان، آزادآفریده شده و در انتخاب راه کاملا آزاد است.
در روایات صحیحه آمده: «الناس کلهم احرار» (4).
امام امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه ای به فرزندش امام حسن علیه السلام می نویسد:
«ولا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا». (5)
بدون تردید بنده دیگری بودن، در آن است که انسان در تصمیمات خود، پیرو دیگران باشد و انتخاباتی که از کانال حزبی انجام می گیرد، انتخاب آزاد نیست، بلکه انتخاب در چارچوب سیاستها و تصمیمات حزبی است!ولی در این زمینه باید گفت، این گونه برداشتهای ناروا از تشکلات حزبی، ناشی از اندیشه های ناپخته سیاسی است. اسلام، سعی بر آن دارد که رشد سیاسی در آحاد مردم ریشه دار و بنیادین گردد. و ملت مسلمان همواره به مسائل سیاسی علاقه نشان داده، در تمامی صحنه های سیاسی حضور فعال داشته باشند. بر این اساس هیچ کس و هیچ برنامه ای نمی تواند، این علاقه و رشد سیاسی را از ملت مسلمان بستاند، زیرا این علاقه ریشه داراست و از احساس دینی و مذهبی آنان برخاسته است.
همچنین باید دانست که مساله جهت دهی سیاسی، مساله دیگری است و هدف از آن این است که این رشد سیاسی به شکل درست صورت گیرد، بدین گونه که گروهی از اندیشمندان مخلص و دین باور، و آشنا به اوضاع سیاسی جهان و کشور گرد هم آیند و مسائل سیاسی را یک به یک مورد بررسی قرار دهند و با اندیشه صحیح، بهترین روش را جست و جو کنند، آنگاه با عرضه اندیشه های مورد توافق خود بر مردم، یعنی درمعرض آرای عمومی قرار دادن، بر پختگی آن بیافزایند و ضمن آن که رهنمودهای لازم را ارائه می دهند آماده پذیرفتن انتقادات و پیشنهادهای مردمی نیز باشند.
«ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون » (6). باید گروهی از شما گرد هم آیند و راه اصلح را ارائه دهند و پسندیده را از ناپسندجدا سازند. این چنین گروهها رستگار خواهند بود. و بدین سان برای انتخاب بهترین راه، هم اندیشمندان سعی خود را کرده اند و رهنمودهای لازم را عرضه نموده اند و علاوه اعتماد مردم رانیز کسب کرده اند، و مردم نیز با کمک اندیشمندان مخلص، بهتر به مصالح خویش راه یافته اند.البته با تعدد تشکلات حزبی، بهتر می توان مشکلات سیاسی را حل و فصل نمود، زیرا با تعددگروههای سیاسی، مراکز تحقیق در مسائل سیاسی، متنوع خواهد شد و از برخورد اندیشه ها وافکار گوناگون، بیشتر می توان به کاستیها پی برد، زیرا هر گروه، ممکن است به نقص خود پی نبردکه در این صورت دیگر گروهها، آنان را آگاه می سازند، همچون مراکز تحقیق علمی، که هر چه پرشمارتر باشد، در پیشرفت علم، بیشتر مؤثر است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
«من استقبل وجوه الآراء، عرف مواقع الاخطاء».
با دریافت آرای گوناگون، می توان به مواضع اشتباه پی برد.
آری، این در صورتی است که گروهها و اندیشمندان، خالصانه بکوشند و همگی در پی مصالح امت باشند ونه به دنبال بدست آوردن پست و مقام یا شهرت و نام. اگر رهنمود است، صمیمانه باشد، و اگر انتقاد است،مخلصانه باشد و همواره رضای خدا و مصالح مردم مد نظر باشد. متاسفانه این بینش و گرایش در جامعه های عقب افتاده یا در حال رشد، کمتر حاکم است. و هر گونه تشکلات حزبی، در نهایت به گروه گرایی و ستیزمی انجامد. هم از این رو مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی در گفته مشهور خود یادآور شده است:
«الحزبیة فی الغرب دواء، و فی الشرق داء».
تشکلات حزبی در جامعه های غربی، راه درمان دردها است. و در جامعه های شرقی، منشا دردها.
پی نوشت ها:
1) آل عمران 3: 103.
2) انفال 8: 46.
3) کافی شریف ج 1 ص 403 - 404.
4) کافی شریف ج 6 ص 195 حدیث 5 و ج 7 ص 420 حدیث 1 و ج 8 ص 69 حدیث 26. وسائل ج 23 ص 54 حدیث 1 و ج 27ص 253 حدیث 9 و نیز تهذیب و استبصار و من لایحضره الفقیه.
5) نهج البلاغه - (صبحی صالح) ص 401
6) آل عمران 3: 104. و نیز در سوره اعراف 7: 159 آمده: «و من قوم موسی امة یهدون بالحق و به یعدلون ». و آیه 181: «وممن خلقنا امة یهدون بالحق و به یعدلون » همواره مردانی به گونه گروهی راه حق را یافته و رهنمون به آن بودند.