ماهان شبکه ایرانیان

گروههای معاند

الان سلطنت طلب ها در خارج [می گویند] همین دیشب هم می گفتند که همه ایران سلطنت طلبند و اعلیحضرت رضای دوم! الان محبوبیتی دارد که مردم همه با او هستند! خوب، اینها بگویند

الان سلطنت طلب ها در خارج [می گویند] همین دیشب هم می گفتند که همه ایران سلطنت طلبند و اعلیحضرت رضای دوم! الان محبوبیتی دارد که مردم همه با او هستند! خوب، اینها بگویند .من اعتقادم این است که این رندها جمع شده اند دنبال این بچه که پول هایش را از جیبش در آورند.اینها می خواهند این را، پول هائی که پدر گدایش از مردم گرفته و حالا در بانک ها دست این است با این بهانه ها از او در آورند و بعد هم رهایش کنند برود سراغ کارش.و من صلاحش را می دانم برود سراغ تحصیل و برود سراغ یک کاسبی، بداند که دیگر این کارها گذشته است، مردم، اگر چنانچه جمهوری اسلامی هم نباشد، دیگر سلطنت طلب نیستند شکی در این نیست . (1) آنهائی که می گویند ما ملیت را می خواهیم احیا بکنیم، آنها مقابل اسلام ایستاده اند .اسلام آمده است که این حرف های نامربوط را از بین ببرد.افراد ملی به درد ما نمی خورند .افراد مسلم به درد ما می خورند.اسلام با ملیت مخالف است.معنی ملیت این است که ما ملت را می خواهیم و ملیت را می خواهیم و اسلام را نمی خواهیم. (2) من به صراحت می گویم ملی گراها اگر بودند به راحتی در مشکلات و سختی ها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز می کردند.و برای این که خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند، همه کاسه های صبر و مقاومت را یکجا می شکستند و به همه میثاق ها و تعهدات ملی و میهنی ادعای خود پشت پا می زدند. (3) لکن بسیار غفلت می خواهد و بسیار ساده اندیشی می خواهد که این گروه هایی که با هم ائتلاف کردند و این جبهه ملی که بر ضد اسلام می خواهد راهپیمائی راه بیندازند و مسلمان ها هم همین بنشینند تماشا کنند که به ضد اسلام مقاله بنویسند و سب اسلام را بکنند و حکم ضروری اسلام را غیر انسانی بخوانند، بعد از اینکه من می بینم ائتلاف شما با اینهاست، خوب، من با این جمعیت نمازخوان و متدین چه بکنم؟ من به اینها علاقه داشتم، حالا به بعضی شان هم باز علاقه دارم، با اینها ما تکلیفمان چیست؟ خوب، چرا حسابتان را جدا نمی کنید؟ من حالا باز عرض می کنم به شماها حساب هایتان را جدا کنید، به مجرد اینکه کمونیست ها هم به ضد اسلام است، آقایان از کمونیست ها هم دعوت کردند که بیایید، بیائید با هم باشیم .خوب، جبهه ملی تکلیفش معلوم است، آن صریحا به ضد اسلام قیام کرده، اما شمایی که مسلمان هستید و هیچ گاه نمی خواهید به ضد اسلام قیام کنید، چرا اینقدر هواهای نفسانیه زیاد شده است که نمی فهمید دارید چه می کنید؟ چرا اینقدر شیطان در نفس ماها سلطنت پیدا کرده است که چشم های ما را کور کرده است و قلب های ما را وارونه کرده است؟ بیائید حساب خودتان را جدا کنید.آیا نهضت آزادی هم قبول دارد که، آن حرفی را که جبهه ملی می گوید؟ آنها هم قبول دارند که این حکم، حکم قصاص که در قرآن کریم و ضروری بین همه مسلمین است، غیر انسانی است؟ آیا این نماز شب خوان ها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند .خوب، اعلام کنید.چرا ساکت نشسته اید، مگر نهی از منکر فقط باید من را نهی کنید؟ نهی از منکر فقط برای این است که دولت را خرد کنید و مجلس را خرد کنید و چه؟! با منکر می خواهید نهی از منکر کنید؟! کدام منکر؟ شما می فرمایید که آن کسی که دعوت می کند به اینکه بیائید با این حکم غیر انسانی اسلام راهپیمائی کنید، مسلمانها بنشینند تماشا کنند سب به رسول الله بشود، سب به قرآن هم بشود، این سب به قرآن است. (4) من به طلاب عزیز هشدار می دهم که علاوه بر این که باید مواظب القائات روحانی نماها و مقدس مآب ها باشند، از تجربه تلخ روی کار آمدن انقلابی نماها و به ظاهر عقلای قوم که هرگز باصول و اهداف روحانیت آشتی نکرده اند عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزی های بی مورد و ساده اندیشی ها سبب مراجعت آنان به پست های کلیدی و سرنوشت ساز نظام شود.من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف می کنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پست ها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته اند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی رود، گرچه در آن موقع هم من شخصا مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأئید دوستان قبول نمودم و الان هم سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و حرکت به سوی آمریکای جهانخوار قناعت نمی کنند در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند.امروز هیچ تأسفی نمی خوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبوده اند.انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه ها و لیبرال ها می خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید؟ چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری می کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر. (5) فاسدهایی که با خارج پیوند دارند خائن به مملکت هستند، می خواهند کردستان را به کمونیستی بکشند، می خواهند اسلام را در کردستان محو کنند، الان هم مشغول تبلیغات سوء هستند، الان هم با قلم های داخل و خارج به کار افتادند و تبلیغات سوء می کنند.از آن طرف می گویند ما می خواهیم ملت کرد را حفظ کنیم و از آن طرف می گویند دولت می خواهد کردها را سرکوب کند.مسأله کرد مطرح نیست، مسأله کمونیست مطرح است.کرد مسلم است، ملت کرد ما مسلم است، متعهد به اسلام است.مسلم با مسلم جنگ ندارد.اینها می خواهند مملکت ما را، کردستان ما را به ضلالت بکشند، به کمونیستی بکشند.ملت کرد باید بیدار شود، علماء کردستان توجه داشته باشند این جرثومه های فساد را معرفی کنند.ملت کردستان توجه داشته باشند که اینها به اسلام عقیده ندارند، اینها اسلام را منافی با منافع خودشان می دانند، اینها اسلام را مخالف با ارباب های خودشان می دانند، اینها نمی خواهند کردستان را آباد کنند، اینها می خواهند خرابی کنند تا کردستان را به ضلالت بکشانند، از اسلام خارج کنند.کردستانی ها ! جوان های خودتان را دریابید.علماء معظم کردستان! مردم کردستان را دریابید، مجال به این ریشه های فاسد ندهید.مردم شجاع کردستان! کردستان را دریابید، اسلام را دریابید.ای ریشه های فاسد! شما نمی توانید کاری انجام بدهید از صحنه بیرون بروید.ما شما را محکوم می کنیم شما قابل هدایت نبودید.آنهایی که جوان های ما را اغفال کردند، آنهائی که با اسم دموکراسی، با اسم دموکرات می خواهند مملکت ما را به فساد و تباهی بکشند، اینها باید سرکوب شوند.ملت ما آنها را سرکوب خواهد کرد.کاری نکنید که باب غضب باز شود و باب رحمت بسته شود. (6)

سؤال: نظرتان درباره فعالیت احزاب سیاسی چپ بدون اتکاء به هیچ قدرت خارجی در چهارچوب حکومت جمهوری اسلامی چیست؟

جواب: در جمهوری اسلامی هر فردی از حق آزادی عقیده و بیان برخوردار خواهد بود و لکن هیچ فرد و یا گروه وابسته به قدرت های خارجی را اجازه خیانت نمی دهیم. (7) این اشخاصی که خودشان را چپی معرفی می کنند یا به نفع خلق به خیال خودشان معرفی می کنند اینها عمال آمریکا هستند، نه اینکه مربوط به آن طایفه (8) دیگر باشند.می شود به آنها هم [وصل ] باشند اما بیشتر احتمالش این است که اینها آمریکائی باشند، ساخته آنها باشند چنانکه اساس حزب توده را من یادم است، آن کسی که حزب توده را در ایران ایجاد کرد سلیمان میرزا بود...از طریق انگلیس ها این طرح را ریخته بود.آنوقت ...آمریکائی ها خیلی در اینجا [سلطه ] نداشتند بلکه هیچ، آن که زیاد دست داشت انگلیس ها بودند و لهذا رضا شاه [را] هم انگلیس ها آوردند، به طوری که خود آنها در رادیو گفتند، گفتند ما این را آوردیم و بعد که خیانت کرد بیرونش کردیم.حالا دیگر انگلیس ها نیستند، هر چه هست آمریکاست که در اینجاها، هم نفع و طمعش زیادتر است هم نفوذش در این ممالک شرقی بیشتر است. (9) همین حزب توده که به قدرت بزرگ شوروی متکی است و می دانید که جاسوسی برای کشوری می کند که شصت و چند سال از عمر حکومتش می گذرد و نه در آنجا آزادی و نه حزبی جز حزب خودشان می باشد.از اول هم که روی کار آمدند گروه های بسیاری را کشته و یا تصفیه کردند . (10) اگر دلیلی ما نداشتیم به اینکه اینها [: بهائی ها] جاسوس آمریکا هستند جز طرفداری ریگان از آنها و دلیلی نداشتیم که حزب توده جاسوس هستند جز طرفداری شوروی از آنها، کافی بود .لکن ما به شما بگوئیم نه حزب توده را به واسطه حزب توده بودنش و نه بهائی را به واسطه بهائی بودنش این محاکم ما محاکمه کردند و حکم به حبس دادند.اینها مسائل دارند، [رهبران ] حزب توده خودشان آمدند همه حرف هایشان را زدند و سابقه دارند اینها (11).بهائی ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزبی که در سابق انگلستان پشتیبانی آنها را می کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می کند.اینها هم جاسوسند مثل آنها.اگر جاسوس نباشند خوب بسیاری از مردم دیگر هم هستند که اینها انحرافات عقیدتی دارند، کمونیست هستند، چیزهای دیگر هستند لکن محاکم ما به واسطه کمونیست بودن آنها یا انحراف عقیده داشتن آنها، آنها را نگرفتند حبس بکنند. (12) نجف که بودم، یک نفر از همین افراد پیش من آمد (قبل از این که آن منافقین پیدا شوند) .شاید بیست روز یا بیست و چهار روز، هرروز پیش من می آمد و روزی شاید دو ساعت صحبت می کرد .همه حرفهایش را از نهج البلاغه و قرآن می زد.من تقریبا به نظرم آمد که نهج البلاغه و قرآن، وسیله برای مطلب دیگری است.می گویند یک یهودی در همدان مسلمان شده و خیلی به آداب اسلام پایبند شده بود.این امر، موجب سوء ظن مرحوم آقا سید عبد المجید (از علمای همدان) شد.یک وقت، مرحوم آقا سید عبد المجید، یهودی را خواست و به او گفت: تو مرا می شناسی؟ گفت: بله.گفت: من چه کسی هستم؟ گفت: شما آقای سید عبد المجید.گفت: من از اولاد پیغمبرم؟ گفت: تو چه کسی هستی؟ گفت: من یک یهودی بودم، پدرانم هم یهودی بودند و تازه مسلمان شده ام .گفت: نکته این که تو تازه مسلمان از من مقدستری با اینکه همه پدرانت هم یهودی بودند و من همه اجدادم سید و اولاد پیغمبر و ملا چیست؟ من شنیدم که آن یهودی از آنجا رفت و معلوم شد که حقه زده بود و می خواست با صورت اسلامی کارش را بکند.من هم به نظرم آمد این که اینقدر نهج البلاغه می خواند، خوب من هم که طلبه هستم، این قدر نهج البلاغه و قرآن نمی خوانم، (پس کاسه ای زیر نیمکاسه است) در آن مدت به حرفهایش گوش کردم و جواب ندادم.آمده بود که از من تایید بگیرد.من گوش کردم و کلمه ای هم جواب ندادم.فقط این که گفت ما می خواهیم قیام مسلحانه کنیم، گفتم، نه، حالا وقت قیام مسلحانه نیست و شما نیروی خودتان را از دست می دهید و کاری هم از شما نمی آید.بعد هم معلوم شد که مساله همان طور بود.از ایران هم اشخاصی سفارش کرده بودند که اینها را تایید کنید.معذلک من باور نکردم .حتی از آقایان خیلی محترم تهران که اینها چطور هستند، اما من باورم نیامده بود.اینهایی که اینقدر از قرآن، نهج البلاغه و دیانت دم می زنند و بعد جملات قرآن و نهج البلاغه را غیر از آنچه که باید معنا شود، معنا می کنند، ما نمی توانیم به آنها اطمینان داشته باشیم.

بعثیهای عراق هم به نهج البلاغه، مثل اینها استشهاد می کنند و در پلاکاردشان می نویسند .به آنها نمی شود اعتماد کرد.

سپس یکی از دانشجویان سوال کرد: در مقابل موضع ما چگونه باید باشد؟ امام در جواب فرمودند : موضع شما این است که با آنها خیلی دوستانه برخورد نکنید، البته نباید طردشان کنید، و نباید با آنها درگیر شد. (13) سقوط صدام تا حدی است که حتی با منافقین فراری که خود از او مفلوکتر و شکست خورده تر هستند، دست اخوت می دهد و منافقین نیز که برای ترمیم ننگ و بی آبروئی خود به هر حشیشی متشبث می شوند و تنها برای اینکه رادیو بغداد اسمی از این مدعیان نجات خلق برد با کمال وقاحت با صدام جانی که با خمپاره ها و موشک ها هزاران زن و مرد و کودک، بزرگ و کوچک این مرز و بوم را شهید کرده است و هر روز شهرهای این خلق بیگناه را با توپ های دوربرد بر سرشان خراب می کند.دست اخوت و برادری می دهند و رسما برای آنان جاسوسی می کنند و با آنکه سران منافقین در دامن آمریکا و فرانسه مشغول عیاشی و خوشگذرانی هستند مع الاسف عده ای نوجوان را با حیله و تزویر گول زده و قدرت تفکر را از آنان سلب نموده اند.امیدوارم نوجوانان فریب خورده با دیدن این جنایات و روشن شدن همدستی آنان با صدام، دیگر کورکورانه از آنان تبعیت نکنند. (14)

پی نوشت ها:

1 بیانات امام خمینی در دیدار با مسئولین مملکتی صحیفه نور جلد 18 ص 84 تاریخ: 7/6/ 62

2 بیانات امام خمینی به مناسبت روز جهانی قدس صحیفه نور جلد 12 ص 275 274 تاریخ : 15/5/ 59

3 پیام امام به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598 صحیفه نور جلد 20 ص 243 تاریخ: 29/4/ 67

4 بیانات امام خمینی در جمع اقشار مختلف صحیفه نور جلد 15 ص 15 14 تاریخ: 25/3/ 60

5 پیام امام خمینی درباره استراتژی انقلاب صحیفه نور جلد 21 ص 96 95 تاریخ: 3/12/ 67

6 بیانات امام خمینی در جمع گروهی از دانشجویان صحیفه نور جلد 9 ص 8 7 تاریخ: 9/6/ 58

7 مصاحبه امام خمینی با بولتن خبری خاورمیانه و...صحیفه نور جلد 3 ص 178 تاریخ: 26/8/57 (پاریس نوفل لوشاتو)

8 بیانات امام خمینی در جمع دانشگاهیان اصفهان و انجمن اسلامی وزارت کشور صحیفه نور جلد 8 ص 134 133 تاریخ: 24/4/ 58

9 بیانات امام خمینی در جمع گروهی از اطلاعات سپاه پاسداران صحیفه نور جلد 18 ص 73 تاریخ: 30/5/ 62

10 اعتراف سران حزب توده به خیانت (دستگیری بهمن 1361) در تاریخ 10 اردیبهشت 1362 نور الدین کیانوری دبیر کل حزب خائن توده بر صفحه سیمای جمهوری اسلامی ایران ظاهر گشت و ضمن عرض پوزش شرمندگی در مقابل امام خمینی در توضیح علل دستگیری خود و سایر رهبران و اعضای کمیته مرکزی حزب مطالبی بیان داشت و موارد خیانتهای حزب را در چهارچوب 6 مورد تخلف اینچنین ذکر نمود: «اولین و شاید مهمترین تخلف ما عبارت است از زیر پا گذاشتن شعار عمده و اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی...در عمل بعلت آن چسبندگی و وابستگی که طی چندین ده سال که بین حزب ما و حزب کمونیست اتحاد شوروی برقرار شده بود نتوانستیم خودمان را از این وابستگی خلاص بکنیم» کیانوری پس از بیان صریح این مطلب که گزارشات متعددی که از طریق عناصر نفوذی بدست می آمد.را برای اتحاد شوروی ارسال می داشته اند بیان داشت این بزرگترین تخلف ما که مسلما خیانت هست بود.و بنظر من مادر کلیه تخلفات دیگر است.دومین تخلف ما مسئله سلاح است.سومین و یکی از عمده ترین تخلف ما تخلف از اعلامیه ده ماده ای دادستانی کل انقلاب بود.بجای اینکه سازمان مخفی خود را منحل کنیم آنرا تقویت کردیم و این سازمان را تبدیل کردیم به یک سازمان مخفی که کارش عبارت بود از جمع آوری اطلاعات تا حد اطلاعات جاسوسی.چهارمین محور در خطاهای ما مسئله افسران است که ما بر خلاف سخن امام عمل کردیم و آنها را وصلشان کردیم به شبکه مخفی و برایشان در شبکه مخفی یک جریان مشخصی بوجود آوردیم که منظم تر از سابق شد برای گرفتن خبر و در مواردی هم انتقال این خبر به مقامات شوروی که این خود یک خیانت به جمهوری اسلامی بوده است.محور پنجم برخورد با قانون پاکسازی تصویب شده از طرف مجلس شورای اسلامی بود.ما سعی کردیم با افراد مختلفی در دستگاه تماس بگیریم خلاصه افراد نفوذی خود را و حزبی های خود را در مقامات به جاهای حساستری بنشانیم و یا اینکه افراد تازه ای را برای تماس با حزب جلب بکنیم.ششمین محوری که من بعنوان یکی از خطاهای بزرگ قائل هستم عبارت است از کوشش برای پیدا کردن راهی برای عبور غیر قانونی از مرز در درجه اول البته برای بردن عده ای از کادر رهبری حزب بود.کیانوری در نهایت در رابطه با موارد خیانتهای مذکور اظهار داشت: بنظر من این تخلفات خیلی سنگین است در چارچوب جاسوسی به خیانت تخلف همه در آن می گنجد و بقدری سنگین است که بنظر من سنگین ترین مجازاتهایی که جمهوری اسلامی بخواهد حق دارد که در مورد این تخلفات و ما که مسئول این تخلفات هستیم تصمیم بگیرد.همچنین تعداد دیگری از اعضای کمیته مرکزی حزب توده ظاهر شده و به همکاری مستمر با سازمان جاسوسی شوروی اقرار کردند.در 14 اردیبهشت 62 محمد علی عموئی از رهبران این حزب از طریق سیمای جمهوری اسلامی پس از اعتراف به خیانتهای حزب توده، انحلال آن را اعلام کرد.وی بر خلاف کیانوری در توضیح سوابق و عملکردهای حزب توده از آن بعنوان «اقدامات خائنانه و غیر قانونی چند و چندین ساله» یاد نموده و صریحا به ابزار بودن حزب توده در دست اتحاد شوروی اقرار نمود.بنقل از مجله سروش سال پنجم شماره 12 207 شهریور 1362

11 بیانات امام خمینی در جمع روحانیون و مسئولین کشوری صحیفه نور جلد 17 ص 267 تاریخ : 7/3/ 62

12 بیانات امام خمینی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران صحیفه نور جلد 7 ص 107 108 تاریخ: 23/3/ 58

13 پیام امام خمینی به خانواده مفقودین و شهدا صحیفه نور جلد 18 ص 122 تاریخ: 31/6/ 62

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان