مصاحبه با تلویزیون فرانسه، کانال ۱

سؤال: آیا شما در حکومتی انتقالی با حضور شاه شرکت خواهید کرد؟ به چه شرط؟

سؤال: آیا شما در حکومتی انتقالی با حضور شاه شرکت خواهید کرد؟ به چه شرط؟

امام: با حضور شاه ما در هیچ حکومتی، چه انتقالی و چه غیر انتقالی شرکت نخواهیم کرد و هیچ شرطی را هم نمی پذیریم.

سؤال: آیا از آن بیم ندارید که با رفتن شاه، بحران سیاسی و اقتصادی بدتر شود؟

امام: با بودن شاه بحرانهای سیاسی و اقتصادی وجود دارد، زیرا که ملت با او همکاری ندارد و این موجب بحران است. اگر شاه برود بحران رفع می شود.

سؤال: آیا جنبش و نهضت اخیر ایران، از طرف یک ایدئولوژی مارکسیستی هدایت و حمایت نشده و یا نمی شود؟

امام: ابدا، نه هدایت شده و نه می شود و نه خواهد شد. و حمایت آنها مورد قبول کسی نیست .

سؤال: آیا حمایت و کمک یک کشور کمونیستی را قبول خواهید کرد؟

امام: ما می خواهیم مستقل باشیم و حمایت هیچ کشوری را قبول نخواهیم کرد و تحت الحمایه هیچ کشوری نیستیم.

سؤال: آیا اسلام با قوانین بدون انعطافی که دارد، می تواند آزادی و پیشرفت اجتماعی را ضمانت نماید؟ نمونه ای از آن را در کشور دیگری بدهید.

امام: اولا، اسلام قوانین اساسیش انعطاف ندارد و بسیاری از قوانینش با نظرهای خاصی انعطاف دارد و می تواند همه انحاء دموکراسی را تضمین کند. کشوری که ما می خواهیم، کشوری اسلامی به همه معناست و اکنون در خارج نظیرش نیست، ولی در گذشته وجود داشته است.

سؤال: نهضت اخیر ایران را متهم می کنند که ارتجاعی است. نظر شما چیست؟

امام: نهضت اخیر برای این است که امور ارتجاعی را رد کند و آن دولت شاه و امثال اوست که تمام جهات ارتجاع و عقب ماندگی را برای ما به بار آورده و ما می خواهیم همانا را رفع کنیم. نهضت ما، نهضتی متمدن و پیشرفته است.

سؤال: شما خواهان رفتن شاه هستید، می توانید دلایل آن را شرح دهید؟ آیا آرزوی کشته شدن و از بین رفتن شاه را دارید؟

امام: ما بیش از پانزده سال است که دلایل محکومیت شاه و لزوم رفتن او را در اعلامیه های خود ذکر کرده ایم و الان برای شما برخی دلایل را ذکر می کنم: بیش از پنجاه سال است که دولتهای خارجی پدر شاه و شاه را در ایران بر ما تحمیل کرده اند. شاه سابق را به حسب اعتراف انگلیسیها، آنان آوردند و بر کشور ما حاکم کردند در رادیو دهلی این مطلب را تصریح نمودند. شاه فعلی در یکی از کتابهایش نوشت: «متفقین که زمان جنگ به ایران آمدند، مرا به سلطنت انتخاب کرده و صلاح این دیدند که من سلطان باشم.» ما پنجاه سال است که تحت فشار و با اختناق فوق العاده به سر می بریم، ما نه فرهنگ مستقل داریم و نه لشگر و ارتش مستقل داریم و نه اقتصاد صحیح و سالم داریم و نه جهات سیاسی ما صحیح و سالم است. اما فرهنگ ما، فرهنگی است که با دستور دیگران شاه تحمیل کرده است. مدارس ما غالبا به شکل نیمه تعطیل است یا تعطیل و در وقتی هم که اشتغال داشته باشند، دستور این است که اینها را عقب نگه دارند و نگذارند که رجال دانشمند در مملکت ما پیدا بشود. تمام مطبوعات ما و کلیه وسایلی که باید بوسیله آن تبلیغ شود در این پنجاه سال در اختیار شاه بوده است، تمام اشکال آزادی از ملت ما سلب شده است. ما در این پنجاه سال حتی یک مجلس ملی هم نداشتیم . در زمان رضاشاه با زور او رژیم را تغییر دادند، یعنی سلطنت را منتقل کردند. مجلس موسسان که تأسیس کردند با سرنیزه تأسیس شد و ملت بکلی با آن مخالف بود، لکن سرنیزه نگذاشت که این مخالفت را اظهار کنند. بنابراین اصل مجلس موسسان که در زمان رضاشاه با سرنیزه درست شد غیرقانونی بود. با غیر قانونی بودن آن، آمدن رضا شاه و رسیدن به سلطنت غیر قانونی بود. با غیر قانونی بودن او، سلطنت محمدرضا شاه غیر قانونی است. محمد رضا شاه، در تمام جوانب ترقی ملت ما، کارهایی کرده است و نگذاشته که ملت ما رو به ترقی رود. نگذاشته است فرهنگ ما فرهنگ مترقی باشد. ارتش ما را در تحت نظارت ارتشهای دیگران قرار داده است. مستشاران آمریکایی هستند که ارتش ما را اداره می کنند. اقتصاد ما را بکلی از بین برده است. ایران که زراعتش از بین رفته و نفتش را هم دارند زیاد خرج می کنند و به دیگران هم زیاد می دهند که آن هم از بین برود. اگر محمد رضا شاه در سلطنت باقی باشد، چند سال دیگر کشور ما رو به فقر و نیستی خواهد رفت. بنابراین تا ایشان نرفته است، مملکت ما نمی تواند روی آزادی و ترقی را ببیند، و باید برود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر