سید صدرالدین: السلام علیکم و رحمة الله. من از سال 1985 در فرانسه به سر برده ام. پیش از آن، تحصیلات دانشگاهی خود را در لبنان شروع کردم ولی به طور همزمان در حوزه نیز تحصیل می کردم. تمام مراحل تحصیلات حوزوی را تا پایان خارج، طی ده سال در حوزه گذراندم و سپس این فرصت را پیدا کردم که تحصیلاتم را در اینجا ادامه دهم و همزمان با تحصیل، به همراه دیگر برادران مقیم فرانسه، فعالیتهای خود را در زمینه های مذهبی و بویژه درباره تشیع در فرانسه آغاز کردم. اگر چه ما مشکلات بسیاری داشته ایم، ولی شکر خدا موفق شدیم که فعالیتهای مذهبی و فرهنگی خود را ادامه دهیم. بنده علاوه بر فعالیتهای مذهبی، در بعضی مواقع فعالیتهای سیاسی هم داشته ام که در ارتباط با موضوعات مذهبی بوده است، از جمله این فعالیتها می توانم به مراسمی که در ارتباط با ارتحال امام (رض) برگزار شد اشاره کنم. ما در زمینه تشکیل کلاسهای دینی نیز فعالیت داریم. کلاسهایی که با حضور برادران و خواهران برگزار می شود. هر پنجشنبه شب، ما دور هم جمع می شویم و بدین ترتیب، یک جامعه کوچک شیعی را تشکیل می دهیم و خیلی جالب است که بگویم از همه کشورها در این جامعه کوچک حضور دارند. همان طور که می دانید، اسلام بسیار بزرگ و گسترده است و روشی برای زندگی ارائه می دهد که می تواند برای همه صرف نظر از ملیتشان مفید باشد و فکر می کنم فقط مسلمان بودن کافی نیست. وظیفه ماست که اسلام واقعی و اسلام سعادتبخش را به دیگر کسانی که در این کشور زندگی می کنند معرفی کنیم. در پایان، بد نیست اشاره ای به موضوع تحصیل خود در دانشگاه داشته باشم. من مشغول تحصیل در مقطع دکترای رشته فلسفه در دانشگاه سوربن هستم و فوق لیسانس خود را نیز در رشته حقوق به اتمام رسانده ام.
با تشکر از توضیحاتی که دادید، مایلم نظرتان را در رابطه با شخصیت امام خمینی بیان کنید و همچنین ایده های اساسی و جهانی امام را به عنوان شخصیتی سیاسی شرح دهید.
امام خمینی (ره) مردی استثنایی بود. این انسان، هدیه خداوند به مسلمین بود تا بتوانند مسیرشان را در اسلام تصحیح کنند. مناسب می دانم برای تبیین شخصیت امام و نقششان مقایسه ای داشته باشم بین مسلمانانی که قبل از دوره امام زندگی می کردند با مردمی که پس از ایشان زندگی می کنند. مردم قبل از امام خمینی، مسلمان بودند ولی بعد از ایشان بود که به اسلام واقعی عمل کردند.
امام خمینی (ره) اسلام را از گوشه مساجد خارج کردند و مردم را به مسیری هدایت و تشویق نمودند که اسلام را بتوان به عنوان یک روش زندگی به اجرا درآورد. همچنین باید اضافه کنم که امام خمینی بود که این جرئت را به مسلمانان بخشید تا بتوانند اسلام را به دیگران عرضه کنند. الان مسلمانان به مسلمان بودنشان افتخار می کنند، حال آن که پیش از امام خمینی، جرئت بیان مسلمان بودنشان را نیز نداشتند. آنها امروز به واسطه اسلام احساس قدرت می کنند، این فقط امام خمینی بود که به ما اسلام حقیقی را نشان داد و اکنون با شناختی که امام در اختیار مردم قرار داده، ایشان می توانند بین اسلام واقعی یا همان گونه که امام می گفتند: اسلام ناب محمدی (ص)، و اسلام آمریکایی فرق بگذارند.
امام خمینی برای مسلمانان روشن کردند که قوی هستند و تواناییهای زیادی در اختیار دارند و باید این تواناییها را بشناسند و به خدمت بگیرند.
اکنون اسلام به واسطه انقلاب اسلامی و به رهبری امام خمینی، جهانی شده است. این حضرت امام بود که چهره حضرت رسول (ص) را به یاد مسلمانان آورد.
در خانه ای ساده و محقر زندگی می کرد، ولی مقتدای مسلمانان بود. در مورد شخصیت امام چیز دیگری که باید گفت این است که امام از میان مردم برخاست و به خدا اتکا کرد و به ما نشان داد که خدا بسیار به ما نزدیک است.
امام خمینی به ما جنبه دیگر حیات، یعنی حیات معنوی را نشان داد، چیزی که تا پیش از ایشان مطرح نبود. ارتحال امام عزیز به ما ثابت کرد که ایشان یک فرد عادی، مانند بقیه افراد نبود، بلکه قبله آمال مسلمین بود. امام خمینی، راه را به ما نشان داد و حالا وظیفه ماست که این راه را ادامه دهیم. به همین دلایل است که اکنون مسلمانان در سوگندهایشان، به امام سوگند می خورند. اکنون همه مسلمانان، حتی آنان که اظهار علاقه چندانی به انقلاب نشان نمی دهند، امام خمینی را رهبر خود می دانند. اگر چه من معتقد نیستم که مسلمانی باشد که به امام علاقه نداشته باشد، چرا که هر مسلمانی وقتی تنها بنشیند و به یک انسان واقعی بیندیشد، چهره و پیامهای امام را به خاطر خواهد آورد. به همین علت است که فکر می کنم نفوذ امام در جهان اسلام، بیش از حد تصور است.
وقتی همه مسلمانان از امام به عنوان یک الگو صحبت می کنند، به این معنی است که امام در خانه و قلب همه مسلمین حقجو حاضر است. اکنون اگر در میان یک جامعه مسلمان فرانسوی و یا مراکشی در فرانسه زندگی کنید، اگر چه به عنوان یک واقعیت با نفوذ ایده های مخالف ایران و امام خمینی روبرو می شوید، ولی من مطمئنم تمام این مردم امام را به عنوان شخصیتی که افقهای اسلام را به مردم نشان داد می شناسند. به همین علت است که می گویم نفوذ امام در مسلمین بسیار گسترده و بسیار قوی است.
از نفوذ امام در مسلمانان جهان و در بین جامعه مسلمان فرانسه صحبت کردید. آیا فکر می کنید نفوذ امام به سبب حرکتهایی است که ایشان ایجاد کرده اند؟ بخصوص انقلاب اسلامی در ایران.
به اعتقاد من، با ظهور امام خمینی، عصری برای مسلمانان آغاز شد که بسیار جدی تر از دوران قبل از امام بود. منظورم را این گونه بیان کنم که تا پیش از امام، مسلمانان اغلب گرایشهای حزبی و ملی داشتند، حال آنکه امام این ایده را بیان کردند که اسلام بزرگتر از آن است که به حزب یا ملیتی خاص محدود شود. با این ایده است که اکنون حرکتهای اسلامی از طرح حزب یا ملیتی خاص به شکلی جهانی تغییر فرم داده است. حرکتهایی که در بسیاری از موارد از شعارها و روشهای مشابهی برخوردارند.
می توانم بگویم تمام حرکاتی که در کشورهای اسلامی خواه الجزایر، خواه مصر و یا در آمریکا و اروپا و یا حتی همین جا نزد ما انجام می شود، به سبب نفوذ امام خمینی و انقلاب اسلامی است، چرا که امام این راه را آغاز کرد و به ما راه را نشان داد. تمام این حرکتها و وقایع که در کشورهای اسلامی از قبیل الجزایر، مصر و سودان به وقوع می پیوندد و یا حتی در آمریکا و کشورهای اروپایی (به عنوان مثال راهپیمایی مسلمانان سوئد برای روز قدس)، و یا در هر جای دیگر، همه اینها از اصولی یکسان تبعیت می کنند که امام خمینی ایجاد کرده اند، بدون اینکه این حرکت ارتباط سیاسی با ایران داشته باشد. امام خمینی در میان مجاهدین و تمام حرکتهای اسلامی نفوذ دارند.
همه این حرکتها، علی رغم تبلیغات ضد اسلامی و ضد امام موجود در جهان است. نظرتان در مورد این تبلیغات چیست؟
بی شک تبلیغات زیادی علیه اسلام، امام خمینی و انقلاب اسلامی وجود دارد. تبلیغات بسیار قوی، تا حدی که می بینیم در زمان حج از عزیمت حجاج ایرانی به تعداد مورد نظر ایران جلوگیری می شود. آری تبلیغات زیادی علیه اسلام، امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران وجود دارد. این تبلیغات پس از انقلاب و خصوصا در دوران جنگ ایران و عراق به شدت وجود داشت، ولی پس از جنگ ایران و عراق و به سبب برخی اتفاقاتی که افتاد، مانند رفتار عراق با شیعیان، مشارکت عربستان سعودی (که برای برخی، الگو به حساب می آید) با آمریکاییها در جنگ خلیج فارس و مواردی از این قبیل، اکنون وضعیت این تبلیغات را تغییر داده است. برخی معتقد بودند که می توان از افغانستان به عنوان نمونه و الگویی جایگزین ایران استفاده کرد، ولی از آن طرف وضعیت افغانستان نیز چیز دیگری می گوید. به سبب تمام این وقایع، اکنون مسلمانان آگاهانه با مسائل برخورد می کنند. اکنون آن عده از مسلمانان که هوادار انقلاب اسلامی و امام نیستند نیز همان راهی را در پیش گرفته اند که امام خمینی می پیمود. من در میان مسلمانان زندگی می کنم و اگر بخواهیم واقعگرایانه با مسائل برخورد کنیم، باید بگویم پس از پایان دهه 80، اکنون دیدگاههای مسلمانان بسیار به هم نزدیکتر شده است، چرا که اکنون مسلمانان واقعیتها را بسیار روشنتر می بینند. بی شک این وضعیت نوین، به یاری خداوند سبحان ایجاد شده است.
خداوند سبحان در قرآن می فرماید: «جاء الحق و زهق الباطل » می توان گفت باطل آن چیزی است که مقابل حق می ایستد. باطل سعی می کند که حقیقت را پنهان کند و بپوشاند، ولی اکنون با یاری خداوند تعالی پرده هایی که حقیقت را پوشانده بود به کنار رفته اند. اکنون مسلمانان واقعی بسیار به یکدیگر نزدیک شده و واقعیتها را روشنتر می بینند و این تغییر به یاری خداوند و به واسطه اتفاقاتی بود که در جهان رخ داد. (مانند آن چه که در عراق و افغانستان گذشت. نقش عربستان سعودی در جنگ خلیج فارس و مواردی از این قبیل) هواداران عربستان سعودی اکنون بسیار بسیار ناامید شده اند. این ناامیدی ناشی از سیاستهای عربستان سعودی است، چرا که مسلمانان آمریکا را از هر کشور دیگری نسبت به اسلام دورتر می دانند. نمی خواهم از اصطلاح شیطان بزرگ استفاده کنم، ولی همان طور که گفتم، آمریکا دورترین کشور نسبت به عقاید اسلام است. آمریکا دستیار اسرائیل است، اسرائیلی که دشمن مسلمانان است.
این آمریکاست که از اسرائیل حمایت می کند. حال ما عربستان سعودی را نیز در کنار آمریکا می بینیم. به هر حال به سبب تمام این وقایع، اکنون مسلمانان بسیار روشنتر از گذشته مسائل را می بینند. به همین علت است که اکنون دیده می شود که مسلمانان تفرقه های درونی را کنار می گذارند، چرا که اکنون دوست و دشمن خود را بهتر می شناسند. اکنون روحیه پیروی از راه واقعی اسلام به وضوح در مسلمانان دیده می شود و می دانند که رهروان واقعی این راه فقط دوستان صادق اسلام هستند و امام خمینی و انقلاب اسلامی در ایران اکنون به عنوان رهروان صادق این راه شناخته می شوند.
نظرتان در مورد نفوذ امام و انقلاب اسلامی ایران در جوامع غیر مسلمان چیست؟ البته نه همه آنها، بلکه بین آنهایی که در پی یافتن حقیقت هستند. آیا فکر می کنید آنها نیز می توانند حقایق را دریابند؟
شاید بد نباشد آنچه که در فرانسه دیده ام، بیان کنم. من دوستان بسیاری دارم، برادران و خواهرانی که در سالهای 1979 و 1980 به سبب انقلاب اسلامی در ایران به اسلام گرویده اند و این افراد اکنون در اسلام بسیار استوارند. این اثر انقلاب اسلامی عجیب نیست؟ انقلابی که موفق شده چنین تحولاتی را در جهان دامن بزند، بی شک می تواند بر روی بسیاری از انسانها به شکلی مثبت نفوذ داشته باشد. به هر حال این افراد بسیار در اسلام استوار و با تقوا هستند و این رویه به سبب زندگی در یک کشور اسلامی نیست، این افراد اینجا و در فرانسه زندگی می کنند. در اسلام بسیار قوی هستند و راه اسلام را بخوبی می شناسند. بنابراین برای افرادی که مسلمان نیستند، خواه مسیحی باشند یا دارای هر دین دیگری و حتی آنان که اساسا به خدا معتقد نیستند، بعد از انقلاب اسلامی و امام، فرصت پذیرش اسلام وجود دارد، یعنی همان چیزی که امام از خود بجای گذاشت. اکنون آنها دریافته اند که اسلام بسیار بزرگ و گسترده است. فهمیده اند که اسلام راه نجات مستضعفین است. اکنون آنها مسلمانان را می بینند که نسبت به سرنوشت دیگر مسلمانان حساس اند، نسبت به فقر و فقرا حساس اند و با دیدن مسلمانانی که راه واقعی اسلام را می پیمایند، می توانند ایده ای از اسلام داشته باشند. این ایده دیگر صرفا از طریق مطالعه کتب تحقیقاتی که اسلام را توصیف کرده اند، ایجاد نشده است. این ایده از احساسات و عملکرد واقعی مسلمانان نشات گرفته و این احساسات و رفتار کنونی مسلمین از آنچه امام خمینی (ره) به آنها عرضه کرد سرچشمه گرفته است.