روزنامه قدس نوشت:
انتشار اسنادی تازه در وبسایت «آرشیو امنیت ملی» آمریکا که در آن مناسبات ایران و روسیه هدف قرار گرفته، در رسانهها بازتاب بسیاری داشته و هر کدام از زاویهای به تحلیل آن پرداختهاند.
سه سند از طبقهبندی خارج شده، مربوط به تبادلات و گفتوگوی مستقیم ولادیمیر پوتین با جورج دبلیو بوش و کاندولیزا رایس در سال 2008 در ارتباط با پرونده هستهای جمهوری اسلامی است و این گونه القا میشود که رئیس جمهور روسیه معتقد بوده تهران به دنبال سلاح هستهای است و در جهت مقابله، با نیات ضدایرانی ایالات متحده همراه بوده است.
ماجرای مذکور از سوی رسانههای معاند دستمایه قرار گرفته و آنها با تیتر «خیانت پوتین» آن را پوشش دادهاند. با این حال رخداد جدید به دلیل وجود نشانههایی، مشکوک ارزیابی شده و از یک پروژه هدفمند برای تخریب مناسبات تهران و مسکو حکایت دارد.
در وهله نخست باید توجه داشت انتشار اسناد در شرایطی صورت پذیرفته که روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران و همسایه راهبردی شمالی روند صعودی داشته و به ویژه در یکی دو ماه اخیر به اوج خود رسیده است؛ سلسله دیدارهای دیپلماتیک مقامات از پایتختهای یکدیگر که آخرین آنها سفر عراقچی به مسکو بود گواه مدعاست. طبیعی است با هدف تحت تأثیر قرار دادن این روند، آنها گاهی مقطع خاص ولی منفی از تاریخ گذشته ایران و روسیه را برجسته و این گونه سعی کنند با ایجاد جو منفی در جامعه مناسبات سیاسی طرفین را تحت تأثیر قرار دهند و گاهی مانند اکنون با ایجاد کردن یک خط خبری سعی در القای چنین هدفی داشته باشند.
تهران و مسکو در محیط جدید جهانی فراتر از این پوست خربزهای که دشمن زیر پای آنها انداخته مناسبات خود را هدفگذاری، پیگیری و مدیریت میکنند و چنین دست توطئههایی بر آنها اثرگذار نخواهد بود.
چرا پوتین پس از موضعگیری علیه برنامه هستهای ایران در 2008، اکنون به صراحت از حق ایران در شورای امنیت سازمان ملل دفاع میکند؟
در سندی که مربوط به سال 2008 میلادی و ملاقات رئیس جمهور آمریکا با همتای روس بوده و به تازگی از حالت محرمانگی خارج شده، مکالمهای جالب میان «بوش» و «پوتین» روایت میشود که مهمترین بخش آن برای ما، عبارت است از صحبت در خصوص جمهوری اسلامی ایران و به شکل خاص برنامه هستهای و دفاعی کشور!
بخشی از گفتوگوی دو رئیس جمهور را به استناد و ادعای سند منتشر شده از طرف آمریکایی مرور میکنیم؛ بوش خطاب به ما ایرانیها میگوید: «طرح شما بسیار هوشمندانه بود. رهبران میگویند ما برق هستهای غیرنظامی میخواهیم؛ ما میگوییم: باشد، حق با شماست اما نیازی به غنیسازی ندارید... اگر غنیسازی کنید، نشان میدهد برق هستهای غیرنظامی نمیخواهید و چیز بیشتری میخواهید».
پوتین استدلال بوش را تکمیل میکند: «وقتی از شروع ساخت یک نیروگاه هستهای جدید صحبت شد، من گفتم شما تا 15 سال دیگر هم یک نیروگاه جدید را کامل نمیکنید، پس چرا الان دارید غنیسازی را گسترش میدهید؟» بوش مدعی میشود: «من و شما درباره سامانه اس-300 صحبت کردیم و شما گفتید این یک «فروش مشروط» است و صبر میکنید ببینید آنها چگونه رفتار میکنند و من از این بابت قدردانی میکنم». پوتین تأیید میکند: «ما چهار سال پیش با آنها قراردادی امضا کردهایم، اما اجرا نشده است». بوش تکرار میکند: «قدردانم. آنها عجیب و غریباند». پوتین دوباره تأیید میکند: «واقعاً عجیباند». بوش میگوید: «امیدواریم افراد عقلانی بیشتری سر کار بیایند؛ دوست داریم رابطه بهتری داشته باشیم». پوتین ادامه میدهد: «آنها مردم بدویای نیستند. این برایم واقعاً غافلگیرکننده بود». وی اینچنین جمعبندی میکند: «شکی نیست ایران میخواهد به سلاح هستهای دست یابد».
در این سند که توسط آمریکاییها منتشر شده و هنوز تأیید یا تکذیب طرف روسی را به همراه نداشته، فارغ از همه احتمالات و اهدافی که برای آن متصور است، یک نکته به شدت مشهود و واضح است؛ ما متحد نداشتیم! و این امر نه الزاماً بیانگر ضعف ما در یافتن متحد، شریک و همپیمان، که ناظر بر ماهیت قدرت در مناسبات سیاسی است؛ آنجا که منافع و علائق هر کنشگر، وحی منزل و مانیفست است و لاغیر.
اصولاً نظام برآمده از اراده انقلابی مردم مسلمان ایران، کمتر وجه اشتراکی با ساختارهای سیاسی چه در سطوح ملی و چه در مقیاسهای بینالمللی داشته و لاجرم، به سختی میتوان گزینهای شایسته اتحاد برای آن یافت؛ آن گزینه را باید ساخت!
بله ما متحد نداشتیم اما به شدت و قوت امکان ایجاد و احیای متحدانی در سطوح مختلف را داشته و داریم؛ همان گونه که از «لبنان» در حال هضم در شکم «حرامبارگان صهیونیست»، متحد ساختیم و آن گونه که «فلسطین» در آستانه فراموشی را به محور اتحاد دنیا با خود بدل کردیم یا جدیدتر، آن گونه که سایه خنجر یمنی را بر سر دشمنان منطقهای و بینالمللی خود افراشته و یا حتی این گونه که از روسیه مردد، منفعل و «وسطباز» پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یک همپیمان راهبردی حول محور تهدیدات مشترک ساختیم که اکنون در شورای امنیت سازمان ملل به صراحت از حق ایران دفاع میکند و علیه اقدامات خصمانه غرب در قبال ایران واکنش نشان میدهد.
این نه هنر دیپلماتها و دیوانسالاری دولتی، که حاصل گفتمان قدرتساز انقلاب اسلامی، جغرافیای منحصر به فرد ایران و صبر و استقامت مجاهدان و مردمان بیمثال این مرز و بوم است و بس.