ماهان شبکه ایرانیان

توجه به قرآن یکی از برکات انقلاب اسلامی

ما بحمدالله مردمی داریم که نه فقط به تلاوت و ظاهر قرآن توجه دارند، بلکه زندگی خود را بر اساس قرآن شکل داده اند و قوانین کشورشان بر پایه ی قرآن است . ما شما آقایان قراء را هم از صمیم دل دوست داریم و صداهایتان را می شنویم و لذت می بریم و گوش جان می دهیم .

ما بحمدالله مردمی داریم که نه فقط به تلاوت و ظاهر قرآن توجه دارند، بلکه زندگی خود را بر اساس قرآن شکل داده اند و قوانین کشورشان بر پایه ی قرآن است . ما شما آقایان قراء را هم از صمیم دل دوست داریم و صداهایتان را می شنویم و لذت می بریم و گوش جان می دهیم .

من از این که جوانان ما به قرآن شوق و اقبال دارند، خیلی خوشحالم . کسانی را که شما ملاحظه می کنید، بعضی کارگر، بعضی کارمند و بعضی کاسبند و هیچکدام هم در این رشته حرفه یی نیستند؛ اما درعین حال شوق فراوانی که این آقایان به تعلم قرآن دارند، آنها را به مقدار زیادی پیش آورده است . بعضی از آنان هم ماشاءالله خیلی خوب شده اند، خیلی پیش رفته اند و گاهی هم که در این مسابقات جهانی شرکت می کنند، درجات بالا را حایز می شوند . بعضی از دوستانی که از کشورهای عربی می آیند، می گویند اینها به نحوی کلمات و حروف عربی را تلفظ می کنند که آدم باورش نمی آید اینها عرب نیستند . این، نشان می دهد که در ایران، زمینه ی شیوع آشنایی با قرآن خیلی زیاد است .

قبل از انقلاب، ما اصلا از چنین برکاتی محروم بودیم . البته گاهی در گوشه و کنار، چند نفری دور هم جمع می شدند و تلاوتی می کردند؛ اما این رشد روزافزون و این سیل عظیم توجه جوانان و بچه ها به قرآن، اصلا مربوط به بعد از انقلاب است . به همین جهت، گاهی قبل از انقلاب، بعضی از قراء به ایران می آمدند؛ ولی کسی نمی فهمید که اینها چه وقت آمدند و چه زمانی رفتند . قبل از انقلاب، «شیخ ابوالعینین» با دعوت اوقاف به مشهد آمده بود . من نوارهای او را قبلا زیاد شنیده بودم و دورادور از خواندن او خیلی خوشم می آمد . ما با کسانی که او را دعوت کرده بودند، بکلی قطع رابطه کرده بودیم و با این که خیلی هم دوست می داشتم صدای او را گوش کنم، اما اصلا به مجالسی که درست کرده بودند، نرفتم . در مسجد گوهرشاد مشهد، در آن ایوان مقصوره جلسه یی درست کرده بودند و قرآن می خواندند . آن کسانی که در آن جا نشسته بودند، گمان نمی کنم که به صد نفر می رسیدند . همین طور دورتادور نشسته بودند و به تلاوت قرآن گوش می کردند . در آن موقع، هوا سرد بود و مجتبای ما هم که کوچک بود، همراهم بود . چون نمی خواستم به داخل جلسه بروم، ناگزیر در آن هوای سرد در غرفه ی بیرون نشستم، تا صدایی را که پخش می شد، بشنوم . آن زمان، جمعیت حدود صدنفر بود؛ در حالی که حالا وقتی شماها در جایی وارد می شوید، واقعا همه ی شهر تکان می خورد . بله، ما به عشق قرآن و به برکت قرآن زنده هستیم .

امیدواریم که خداوند در دنیا و آخرت، ما را از قرآن جدا نکند .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان