آل نوری
که بر جانت از دین بود آفرین
|
((
فردوسی
))
در خاندان نوری هر کسی به فراخور خویش فرشته خویی بود که با دو بال دانش و دین در پرواز بود. همه اهل علم عابد آگاه ، همه دیندار بیدار.
هر یک از اعضای گرم خانواده در اثر هوش و خروش خویش ، در درخشانی شده بود در دریای دانش آن دوران .
و این فخر فخیم آنها را بس که آیت الله نوری از میان آنها برخاست .
پدر نوری دانشوری بنام بود علامه میرزا محمد تقی نوری طبرسی 1201 - 1263 ق ) از بزرگترین دانشمندان مازندران و از پیشوایان مورد اطمینان مردم و مرجع تقلید مردمان زیادی در خطه نور بود.(1)
دانشور نور دارای چهار برادر با فرهنگ و فرهیخته نیز بود که همگی در دانش و دیانت شبیه هم بودند.
برادران نوری به ترتیب عبارت اند از:
1 - حاج میرزا هادی ، ایشان پس از مدت مدیدی تحصیل علم در حوزه نجف به وطن باز می گردد و سیزده سال مرجعیت شهر نور را به عهده می گیرد، تا اینکه در حدود 1290 ق . به رحمت رحمانی می رسد.
2 - آقا میرزا علی ، که بعد از برادر بزرگش مرجعیت و ریاست دینی شهر را به عهده داشت .
3 - میرزا حسن نوری ، از بزرگان فضلا و از مدرسان فقه و اصول .
4 - میرزا قاسم نوری ، از مدرسان فقه و اصول در خاندان نوری به دو خواهر بزرگوار و عالیقدر در تاریخ اشاره شده است که هر دو در تاریخ نقش مهمی را ایفا کرده اند. یکی همسر ملا فتح الله نوری و مادر شیخ موسی نوری است و دیگری همسر ملا عباس نوری که از بزرگان و پارسایان عصر خویش بود. اشتهار این بزرگ بانو ، بدان افتخار است که ایشان مادر و تربیت کننده شیخ شهید، فضل الله نوری - داماد دایی دلبندش محدث نوری - است ؛ شهیدی که تا پای دار پایدار ماند و با شهادتش روی سیاه خود باختگان و غرب زدگان را که خود را روشنفکر خیال می کردند. سیاه تر کرد.
میلاد نور
زادگاه نوری دهی است از روستاهای سر سبز شهر نور، به نام
((
یالو
))
واقع در استان مازندران .
هیچدهم شوال (1254) در شهر نور سور و سروری بر پاست . شهر حال و هوایی دیدنی دارد. همه خوشحال و شادمانند و دل خوش از اینکه نوری بر نوریان اضافه شده است . تو گویی در آیینه دل ، آسمان حدیث را می دیدند که آفتابش آیت الله نوری شده است و سرآمد محدثان شیعی ، همین کودک امروز نور است که نام آوری زبانزد گشته است .
خضر راه
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن
|
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
|
((
حافظ
))
برای کسی که می خواهد مسیر کمال را طی کند داشتن راهنما یا راهنمایان دلسوز و صادق ، به بیان لسان الغیب ،
((
خضر راه
))
لازم و ضروری است ؛ بویژه برای کسی که تازه در اول راه است .
اگر گفته شود رمز موفقیت مردان بزرگ در همین نکته نیک نهفته است خیلی هم خالی از صداقت نیست ، چرا که بیشتر بزرگان ، موفقیت خویش را مدیون مربیان و معلمان دلسوز خود می دانند.
محدث نوری هم که بی گمان از آن بزرگمردان نامی است همانند بیشتر مراحل زندگانی ، در این مرحله حیاتی هم توفیق رفیقش شد. با اینکه در کودکی از وجود پر نور پدر محروم می شود ولی در سایه سعی و تلاش خویش از همان اول جستجو را آغاز می کند و می یابد آنچه را که می خواهد. چرا که خواستن توانستن است و جوینده یابنده و حرکت ، برکت آفرین .
تو پای به راه در نه و هیچ مگو
|
خود راه بگویدت که چون باید رفت
|
نوری با عزمی راسخ پای در راه می نهد، می جوید و می رود، می رود و می جوید تا به خضر راهی می رسد. هنوز بیش از چهارده ، پانزده بهاران از عمرش نگذشته و نوجوانی بیش نیست که ملازم فقیه فرهیخته ای می شود به نام
((
ملا محمد علی محلاتی
))
و با شور و شوق تمام و نشاطی که مخصوص جوانان جدی است هر چه تواند از خرمن خلوص و دانش ابنوه او خوشه چینی می کند و خدا خدا می کند که هیچ ساعتی از فرصتها را از دست ندهد؛ فرصتهایی که تنها در زمان زنده جوانی پیدا می شود و بس .
سفیر سفرها
مردان بیدار، مردان میدان اند و مدام در حرکت و تکاپو. بیخود نیست که مبداء تاریخ اسلام را هجرت قرار داده اند ؛ هزار نکته باریکتر از مو اینجاست .
در حدیث حیات و روایت بلند نوری ، بخش گسترده ای است که تنها با تفسیری از سفرهای سبز او روی نشان می دهد. محدث نوری قرار و آرام ندارد، همیشه در حرکت و هجرت است ، زندگانیش سارسر سیر و سفر است . سیر در بوستان دانشمندان - کتابها و کتابخانه های ایران و عراق - سیاحت او، استنساخ و نسخه برداری از نسخه های نفیس و استراحت او، جستن و یافتن کتابهای کمیاب و کیمیاهای نایاب عیش و عشق اوست همچنانکه تحقیق و تفحص ، تفریح روح و تفرج فکر اوست .
جالب تر اینکه نوری در این سفرهای سبز برای سیر و سلوک ، نقشی بس نگارین و بسیار زیبا هم دارد که مثلث وار و دیدنی است . یک نقطه از این نقشه ، مکه مکرمه ، خانه خداست و نقطه دیگر آستان قدس رضوی علیه السلام و نقطه سوم عبتات عالیات عراق است . محدث به دور این سه پایه پایدار، پروانه وار می گردد و پرواز می کند.
در سال 1273 ق ، از تهران به همراه استادش و پدر زنش به عراق هجرت می کند. پس از گذشت چهار بهار مجبور می شود حوزه علمیه نجف را ترک گفته ، به ایران بر گردد ولی باز توفیق رفیقش گشته ، با فاصله کمی (1278 ق ) به عراق هجرت می کند. این بار همراه و همگام با دانشمند بزرگواری به نام آیه الله شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به
((
شیخ العراقین
))
است . پس از اندک زمانی که در کربلا همراه او بود با هم به شهر کاظمین سفر می کنند و دو سال در سایه سار دو امام معصوم (امام موسی کاظم و امام جواد علیهم السلام ) بیتوته می کنند.
محدث در این فرصت مشغول تحصیل و تحقیق بود تا در سال 1280 ق در حالی که بیست و شش بهار را پشت سر گذاشته بود، نخستین سفرش را به سوی دیار دوست آغاز می کند تا ضمن تجدید عهدالست ، در کنگره سالانه و عظیم حج و سمینار سراسری مسلمانان شرکت جوید.
پس از دیدار از دیار دلدار و راز و نیاز با حضرت حبیب ، برای بار سوم به عراق هجرت می کند و در درس آیت الله شیخ مرتضی انصاری (ره ) که در نجف اشرف دایر بود حاضر می شود. سوگمندانه استفاده از افادات شیخ اعظم بیش از چند ماه طول نمی کشد زیرا در همین زمان (1281 ق ) شیخ انصاری از سرای فانی به جهان باقی رخت سفر بسته جاودانه می شود. محدث پس از سه سال (1284 ق ) برای دومین بار به وطن خویش ایران بر می گردد تا ضمن زیارت آستان قدس رضوی علیه السلام وضع مردم مسلمان ایران را بررسی کرده ، از نزدیک حال رقت انگیز هموطنانش را که آن روز در دست حاکمان قاجار اسیر بودند، ببیند تا بعد از بازگشت به نجف اشرف - که آن روز مرکز تشیع بود - گزارشی داشته باشد.
پس از خاکبوسی امام رضا علیه السلام با یک دنیا درد و غم از غربت شیعه ، برای چهارمین بار (در سال 1286 ق ) به عراق بار سفر می بندد. همان سال استادش شیخ العراقین از دنیا می رود و با فراقش دل دانشمند جوان و شاگرد شیدای خویش را می سوزاند.
نوری که می بیند استادش رخت سفر بست و رفت تنهایی و دوری استاد را بر نمی تابد و برای فرار از فراق ، دل به دریا می زند و برای بار دوم رو به سوی خانه خدا به راه افتاده ، می رود که دیداری دوباره با دلدار تازه کند. پس از اتمام اعمال حج ، از همان جایگاه مقدس عزم عراق کرده ، رو به سوی نجف اشرف ، طی طریق می کند، تا چون کبوتران حرم هر سپیده دم به دور گنبد عین عدل ، و داد مجسم ، علی علیه السلام پر گشوده ، طواف کند. این بار با عزمی راسخ در نجف اشرف رحل اقامت می افکند و پروانه درس میرزای بزرگ می گردد. از اینجاست که فصل تازه ای از زندگانی نوری شروع می شود و سر فصل جدیدی از حوزه نجف تا تاریخ سامرا گشوده و گسترده می شود.(2)
در سایه اساتید
بی شک فقیه نور از خرمن خیلی ها خوشه چینی کرد و شاگرد شایسته دانشمندان و اندیشمندان زیادی بود و بعضی از آنها تعهد و تخصص او را به طور کتبی تایید کرده اند.
به اختصار از چند استاد نوری نام می بریم :
1 - فقیه فاضل ملا محمد علی محلاتی 1232 - 1306 ق )(3)
2 - عالم جلیل القدر شیخ عبدالرحیم بروجردی (در گذشته 1306 ق )، ایشان پدر زن محدث نوری نیز بود.(4)
3 - شیخ العراقین عبدالرحسین تهرانی (در گذشته 1286 ق )(5)
4 - شیخ اعظم ، مرتضی انصاری (1214 - 1281 ق )
5 - جمال السالکین ، آخوند ملا فتح علی سلطان آبادی (1312 ق )(6)
6 - فقیه کبیر ملا شیخ علی خلیلی (1226 - 1279 ق )(7)
7 - معز الدین سید مهدی قزوینی (1222 - 1300 ق )(8)
8 - میرزا محمد هاشم خوانساری (1235 - 1318 ق )(9)
9 - آیت الله حاج ملا علی کنی (1220 - 1306 ق )(10)
در محضر مجدد
محدث نوری در نجف اشرف در درس میرزای بزرگ ، مجدد شیرازی شرکت می جست و زمانی که میرزا به سامرا هجرت کرد محدث نوری با شیخ خویش آخوند سلطان آبادی و دامادش شیخ شهید، فضل الله نوری ، نخستین کسانی بودند که به دنبال میرزا به سامرا هجرت کردند و در آنجا به او پیوستند.
از آن به بعد است که علامه نوری قرین قهرمان حماسه فتواست و لحظه ای از او جدا نیست . او چنان جانانه و نستوه در خدمت مرجعیت و چراغ خانه فقاهت است که اگر گفته شود
((
نوری ساعد مساعد میرزای بزرگ بود.
))
هیچ بیجا نیست . در این خصوص تنها به ترجمعه سخنی از شیخ آقا بزرگ تهرانی بسنده می کنیم :
((
علامه نوری از بزرگترین و قدیمی ترین و بزرگوارترین اصحاب مجدد شیرازی بود. میرزا کارهای با اهمیت را به او ارجاع می داد و راءی از او صادر می شد!
در بین شاگردان میرزا، از آن معدود مردانی بود که در آفاق و اکناف عالم برجسته و شناخته شده بود.
نامه هایی که از شهرها و نقاط مختلف جهان به خانه مرجعیت سرازیرشد غالبا توسط نوری به دست میرزا می رسید و بیشتر جواب نامه ها به وسیله او و به قلم او نوشته می شد. خواستهای مهاجرین و پناهندگان به خانه مرجعیت به سعی و تلاش او بر آورده می شد همان طور که سفیر و نماینده امام مجدد بود در تصدی امور دیگری چون :
1 - دیدار و پذیرایی از کسانی که به نوعی احتیاج به بیت مرجعیت داشتند و برای کارهای مختلف به میرزای مجدد رجوع می کردند.
2 - تودیع و مشایعت میهمانان
3 - تنظیم برنامه برای طلاب و رسیدگی به امور معاش آنان
4 - عیادت از بیماران و درماندگان
5 - ترتیب و تشکیل مجالس عزاداری به یاد ابوالشهدا امام حسین علیه السلام و انبوهی از کارهای دیگری که در شاءن یک مرجع بزرگی چون مجدد شیرازی بود.
))
(11)
آثار ماندگار
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
|
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد
|
((
حافظ
))
((
هر کس با چشم بازو با در نظر گرفتن شرایط آن روزگار، به آثار خطیر نوری نظر کند، آثاری که در آنها دقت و تحقیق موج می زند، شک و تردید نخواهد کرد که او موید به روح القدس بود.
))
(12)
آثار نوری با ملاحظه ترتیب در تاریخ تالیف ، چنین است :
1 - مواقع النجوم ، شجره نامه ای است در سلسله اجازات نوریان ، و نخستین اثر او است که در 21 سالگی نوشته است .
2 - نفس الرحمن فی فضائل سیدنا سلمان ، حدیثی است از حیات سلمان فارسی و فراتی است از فضایل جوشان او که در شهر کربلا به سال 1283 ق تالیف لطیف آن تمام شده است .
3 - دار السلام ، در دو جلد، درباره خواب و تعبیر خواب و... است و جلد دوم در اخلاق و... است که به ترتیب الفبایی و کارساز نوشته شده ، و در 1292 ق ، به زیر سایه آستان قدس عسکریین ، در سرزمین سامرا تالیف آن تکمیل شده است .
4 - فصل الخطاب ... (تالیف : 1292 ق . در نجف ، چاپ : 1298 ق .)
5 - معالم العبر (تالیف : 1296 ق . در شهر سامراء.)
6 - میزان السماء، (تالیف : 1299 ق . تهران .)
7 - کلمه طیبه ، (تالیف : 1301 ق . چاپ نخست : بمبئی 1352 ق ، در 616 صفحه .)
8 - جنه الماوی ، (تالیف : 1302 ق ) تصنیفی است در مقام مهدی (عج ) و با سوز فراق حضرت یار - روحی فداه .
9 - فیض القدسی ، (تالیف : 1302 ق ، سامراء) اولین کتاب همستند و معتبر در خصوص زندگانی علامه مجلسی . این کتاب چندی پیش به قلم مترجم معاصر حجه الاسلام سید جعفر نبوی به فارسی ترجمه و منتشر شد.
10 - بدر مشعسع ، (تالیف : 1308 ق ) در شرح حال فرزندان موسی مبرقع پسر امام جواد علیه السلام است که همراه با تقریظ و تایید میرزای بزرگ چاپ شد.
11 - کشف الاستار (1318 ق ) پرتوی است از حسن دل انگیز حضرت مهدی - روحی فداه -(13)
12 - صحیفه ثانیه علویه 1303 ق )
13 - صحیفه رابعه سجادیه
14 - سلامه المرصاد (1317 ق )
15 - مستدرک مزار بحار
16 - حاشیه بر منتهی المقال
17 - ظلمات الهاویه در معایب معاویه و...
18 - نجم الثاقب (1303 ق ) پر انتشارترین کتاب محدث نوری .
19 - موالید الائمه
20 - شاخه طوبی
21 - دیوان شعر محدث نوری که با نام
((
مولودیه
))
چاپ شده است .
22 - مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، بزرگترین اثر محدث نوری و معتبرترین مجموعه مفصل روایی که پس از وسائل الشیعه نوشته شده است و براستی مستدرک ، مرجعی معتبر برای مجتهدان است و هیچ فقیهی از آن بی نیاز نیست . (14)
23 - لؤ لؤ و مرجان (1319 ق ) این کتاب که از سر اخلاص و درد دین نوشته شده نخستین کتاب مستقلی است که در رد خرافات ساخته و پرداخته شده در ساحت مقدس حماسه عاشورا، سخن می گوید و با صمیمیت و صداقت از مداحان و منبریان محترم می خواهد که در این کار حساس و حیاتی ، به هیچ وجه ارکان سه گانه راستگویی ، درست گویی و اخلاص را فراموش نکنند و با فداکردن علم و عقل در پای عشق فرضی ، آبروی همه را نبرند...
24 - تحیه الزائر، از متون زیارتی است .
25 - تقریرات بحث استادش شیخ العراقین
26 - تقریرات درس استاد دیگرش میرزای بزرگ
27 - اربعونیات ، همان که در حاشیه کلمه طیبه چاپ شده است .
28 - اخبار حفظ القرآن
29 - رساله ای در شحر حال مولی ابی الحسن شریف عاملی فتونی که در 1276 ق نوشته است .
30 - کشکول ، گلستانی که گلبرگهای گوناگونی را شامل می شود.
31 - حواشی بر توضیح المقال حاج ملا علی کنی که در آخر رجال ابی علی چاپ شده است .
32 - رساله فارسی در جواب به شبهات فصل الخطاب و در رد تحریف قرآن مجید. تذکر این نکته ضروری است که علاوه بر کتاب القرآن در ضمن مستدرک الوسائل ، محدث نوری سه کتاب دیگر نیز در علوم قرآنی نوشته است و بی گمان با چشم پوشی از هر کدام از این چهار کتاب ، قضاوت در حق نوری و او را متهم به تحریف کردن ، ناقص و ناروان خواهد بود.
33 - ترجمه جلد دوم دارالسلام به فارسی .
34 - اجوبه المسائل
35 - حواشی بر رجال ابی علی که نیمه تمام مانده وغیر از شماره 31 می باشد.
36 - فهرست کتابخانه بی نظیر خویش که به ترتیب الفبایی نوشته شده و در مقدمه اش به تفصیل در خصوص کتاب و نویسندگی سخن گفته است . (15)
37 - نامه ها و اجازه نامه ها و اعلامیه ها. اگر در کتابی گرد آوری شود گنجینه گرانبهایی را تشکیل خواهد داد. بیش از ده نامه از محدث نوری که در جواب نامه های میر حامد حسین هندی نویسنده اثر گران سنگ
((
عبقات الانوار
))
نوشته شده است در مجله نور علم - البته بخشهای بریده ای از آنها - چاپ شد.(16)
و بسیاری از نامه ها و... که در لابه لای کتابها و... پراکنده اند!
خوشبختانه آثار محدث نوری - بجز سه یا چهار کتاب - بارها چاپ شده و بسیاری از کتابها از عربی به فارسی و از فارسی به عربی ترجمه و منتشر شده اند. بتازگی کتاب نجم الثاقب از فارسی به عربی و در دو جلد بزرگ ترجمه گشت و انتشار یافت ، پس از آن ، چندی پیش نیز شاهد انتشار جلد 19 مستدرک الوسائل (جزء اول از خاتمه مستدرک ) گشتیم که به کوشش موسسه آل البیت تحقیق و به بازار کتاب عرضه شد.
سلسله نوریان
بسیاری از بزرگان به افتخار شاگردی نوری نایل شده و از انفاس قدسی او بهره مند گشته و از خرمن خلوص او خوشه چینی و از دریاهای دانش او دانش اندوزی کرده اند. ما با نام بعضی از آن بزرگمردان به کتاب خود زینت می بخشیم :
1 - شیخ آقا بزرگ تهرانی ، نویسنده دائره المعارف بزرگ کتابشناسی شیعه
((
الذریعه الی تصانیف الشیعه
))
در 26 جلد و کتابهایی دیگر.
2 - حاج شیخ عباس قمی ، محدث مورد وثوقی که در سایه اخلاص و صمیمیت بسیار، آوازه و نام نیکش چون آفتابی تابان است . کتاب مقدس مفاتیح الجنان تنها یک اثر از میراث ماندگار اوست .
3 - مصلح مجاهد آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء (1294 - 1373 ق .) از آثار پرارج او در عالم ادب قصیده ای است غرا در دفاع از یوسف زهرا (س ) حضرت مهدی موعود (عج ) که چکیده ای از کتاب کشف الاستار استادش محدیث نوری است .
4 - اندیشمند نامی آیت الله علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی (1290 - 1377 ق ).
5 - شیخ اسماعیل اصفهانی
6 - شیخ مرتضی بن محمد عاملی
7 - سید جمال الدین عاملی اصفهانی
8 - حاج شیخ محمد باقر بیرجندی (1276 - 1352 ق ) مولف کبریت احمر
9 - حاج شیخ علی اکبر نهاوندی
10 - حاج شیخ علی زاهد قمی (1273 -1371 ق )
11 - حاج شیخ محمد تقی قمی
12 - عارف و اصل آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
13 - حاج میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به کلانتری نوری و نویسنده
((
شفاء الصدور فی زیاره العاشور
))
14 - شیخ جعفر نوری نجمی
15 - سید علم الهدی نقوی کابلی (متولد 1288 ق ) نویسنده
((
دستورالعمل للنسوان
))
16 - آقا میرزا محمد تهرانی (متولد 1281 ق )
17 - شیخ مهدی نوری فرزند میرزا هادی نوری ، برادر زاده محدث نوری . ایشان پیش عمویش رسائل و مکاسب و دیگر کتابهای درسی آموخته بود و در شمار شاگردان میرزای بزرگ شیرازی بود.
18 - شیخ جلیل محمد حسن آل کبه (1269 - 1333 ق )
19 - صدر الاسلام حاج میرزا علی اکبر همدانی معروف به دبیر که ابوالمکارم هم خوانده می شود.
20 - مرحوم حاج میرزا محمد ارباب قمی (1273 - 1341 ق ). همان طور که از آثار چاپ شده ایشان بر می آید نسبت به استادش محدث نوری فوق العاده ارادتمند بوده است و از او به نیکی بسیار یاد می کند.
21 - شیخ علی اکبر همدانی (1270 - 1325 ق ) نویسنده ناسخ التفاسیر.(17)
22 - پسر خواهرش و دامادش شیخ شهید، آیت الله فضل الله نوری (1295 - 1327 ق ).
23 - آیت الله شیخ محمد تقی بافقی (1292 - 1325 ق ) دلیر مردی که مبارزاتش با رضا خان پهلوی بویژه در دفاع از حجاج بسی معروف و مشهور است . (18)
راویان نور
در طول صد و پنجاه سال و اندی که در عصر حاضر بر تاریخ حدیث شیعه گذشته است کمتر
((
اجازه نامه روایی
))
یافت می شود که نام نوری زینت بخش آن نباشد. همین است که او را با نام
((
خاتمه المحدثین
))
و سر آمد نوریان ، معروف ساخت است . محدث نوری
((
شیخ روایتی
))
بسیاری از دانشوران نامی است که از بابت نمونه علمای زیر نام برده می شود:
1 - آیت الله سید محسن امین عاملی (1284 - 1371 ق ) نویسنده اعیان الشیعه و...
2 - آیت الله میرزای نائینی (متوفای 1355 ق )
3 - حاج شیخ محمد هادی بیرجندی (1277 - 1366 ق ) معروف به هادوی و متخلص به
((
هادی
))
4 - حاج شیخ محمد باقر همدانی
((
متوفای 1333 ق
))
از شاگردان عارف نامی ملا حسینقلی همدانی
5 - فدا حسین کهنویی مشهور به نظیر حسن (متولد 1278 ق
))
6 - منیر الدین بروجردی
((
1269 - 1341 ق
))
نوه دختری میرزای قمی (صاحب
((
قوانین الاصول
))
)
7 - علامه مجاهد حاج شیخ محمد جواد بلاغی (1282 - 1352 ق ) نویسنده تفسیر آلاء الرحمن .
8 - شیخ محمد علی کچویی اردستانی (متوفای حدود 1335 ق )
9 - سید ابوطالب شیرازی
10 - حاج شیخ عبدالکریم حائری ، موسس حوزه علمیه قم ، (متولد حدود 1276 - 1355 ق ).
11 - سید ابومحمد حسن صدر الدین موسوی کاظمینی ، نویسنده
((
تاءسیس الشیعه لعلوم الاسلام
))
12 - سید هبه الدین شهرستانی ، نویسنده
((
الهیئه و الاسلام
))
13 - علامه سید شمس الدین محمود حسینی مرعشی (1260 - 1338 ق )
14 - شریف الاسلام سید اسماعیل مرعشی نجفی نویسنده قانونچه در علم طب
15 - حاج میرزا علی حسینی مرعشی شهرستانی ، شارح و جیزه شیخ بهایی در علم حدیث شناسی
16 - شیخ محمد حرزالدین نجفی نوسنده معارف الرجال
17 - شیخ مهدی حکمی قمی مشهور به پایین شهری
18 - حاج میرزا حسن علیاری تبریزی فرزند حاج ملا علی علیاری سردرودی .
19 - حاج شیخ عبدالنبی نوری تهرانی
20 - آقا ضیاء الدین عراقی (متوفی 1361 ق )(19)
پرواز تا بر دوست
محدث نوری که از پیروان پاک امام حسین علیه السلام بود در راه بازگشت از آخرین سفر زیارتی خویش از دشت گلگون لاله ها، یعنی کربلا، بیمار شده ، درد خویش را، برای رعایت حال دیگر کاروانیان نینوا پنهان می دارد، مبادا که کربلاییان را اذیت کرده باشد.
به نجف اشرف ، محل اقامت خویش که می رسد، بیماریش روز به روز شدت یافته ، درد دلش سحر به سحر سبز می شود. عاقبت زخمی را که از خنجر هجران خورده بود و سالیان سال ، سینه سینایی اش را سوخته بود گل می کند.
شب چهارشنبه ، 27 جمادی الثانی سال 1320 قمری بود که آن روشنی بخش آسمان ولایت و درایت (در 66 سالگی ) غروب می کند و برای همیشه نوریان را در نار فراق می گدازد و بنا به وصیت خودش در یکی از ایوانهای آستان قدس امیرالمومنین علی علیه السلام به خاک سپرده می شود.
حوزه بزرگ نجف که آن روز مرکز مکتب سرخ تشیع و مهبط ستارگان آسمان دانش بود به ماتم نور نشست و مردم شهر بویژه دانشمندان عزادار شدند. شعرا و اهل قلم در حوزه علمیه نجف به سرودن سوگنامه ها پرداختند. از آن میان شاعر ماهر ، شیخ محمد آخوند شوشتری (متوفای 1322 ق ) در سوگ نوری چنین سرود:
((
رفت حسینی که جان جمیلش ، در
((
عالم ذر
))
از نور دانشها سرشته شده بود.
مقدس مکانی است جایی که درفش دانش (محدث نوری ) را در خود جای داده است .
دانشمندی که نفسی نفیس و مقدس و ذکری جمیل و پاک داشت .
))
(20)
حال با نقل سخن سبزی از علامه شیخ محمد حسین کاشف الغطاء، این ارادتنامه مختصر را در حق حضرت نوری و همه نوریان شیعی ختم می کنیم :
((
علامه الفقهاء و المحدثین ، گرد آورنده اخبار و سخنان پیشوایان پاک علیهم السلام دارای دانشهای پیشینیان و معاصرین ، بی گمان حجت خداست . زنان روزگار از آوردن مانندش نازا و استوانه های فضیلت در برابر فضیلتش نارساست . خدایی مردی که خود را ساخته ، شب زنده داری که سینه سینایی اش از شوق اشتیاق گداخته بود. او عالمی آگاه و عابدی اواه بود. با خویشتن داری اش فرشتگان آسمان را به شگفتی وا می داشت . اگر خدا می خواست به بندگانش تجلی کند، می فرمود: این نوری نور من است . چنین مرد، مولا و سرور ما ثقه الاسلام حاج میرزا حسین نوری است .
))
(21)
به حسن و خلق وفا کس به یار ما نرسد
|
تو را در این سخن انکار کار ما نرسد
|
((
حافظ شیرازی
))
پینوشتها:
1-الکرام البرره ، شیخ آقا بزرگ تهرانی ، ج 1، ص 122 - 124؛ مکارم الاثار، معلم حبیب آبادی ، ج 1، ص 116.
2-نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی ، ج 2، ص 544.
3-خاتمه مستدرک الوسائل ، محدث نوری ، چاپ قدیم سه جلدی ، ج 3، ص 877.
4-مدرک پیشین ، ج 3، ص 877.
5-مدرک پیشین ، فائده سوم .
6-کیهان اندیشه (1371)، ش 45، ص 69 - 79.
7-ماضی النجف و حاضرها، آل محبوبه ، ج 2، ص 239، چاپ بیروت .
8-احسن الودیعه ، اعتماد السلطنه ، ج 1، ص 89، چاپ بغداد، 1348 ق .
9-پیشین ، ج 1، ص 141.
10-پیشین ، ج 1، 101.
11-نقباء البشر، ج 2، ص 549.
12-ر. ک : نقباء البشر، ج 2، ص 549.
13-کشف الاستار، محدث نوری ، چاپ دوم ، قم ، 1400 ق ، ص 246، آنجا و در مقدمه کتاب هم حدیثی از حیات محدث نوری آمده است .
14-به این معنی بسیاری از بزرگان اعتقاد داشته و دارند که از بابت نمونه می شود از آخوند خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی و... نام برد. بنگرید: نقباء البشر، ج 2، ص 553 و مکارم الاثار، ج 5، ص 147.
15-در خصوص آثار محدث ، علاوه بر نقباء البشر، ج 2، ص 549 و جلدهای مختلف
((
الذریعه
))
مراجعه شود به فیض قدسی ، مقدمه مترجم .
16-مجله نور علم ؛ ش مسلسل 48، دوره چهارم ، ش 12، (آذر و دی 1371) ص 86 - 108 ؛ فیض قدسی ، با ترجمه سید جعفر نبوی ، ص 37 - 40، چاپ اول ، 1374، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران .
17-زندگینامه این بزرگان را در مصادر زیر می توان یافت : نفس الرحمن ، ص 14، معارف الرجال ، ج 1، ص 271، نقباء البشر، ج 2، ص 546 و ج 4، ص 1601، حماسه حسینی ، ج 1، ص 13، و هدیه الرازی الی الامام المجدد الشیرازی و ریحانه الادب .
18-دانشنامه جهان اسلام ، حرف ب ، جزوه چهارم ، ص 623، چاپ اول .
19-مشجره مواقع النجوم ، محدث نوری ، ص 20، از منشورات کتابخانه نجفی مرعشی ، الذرایعه ، ج 1، ص 181 و...، علما معاصرین ، واعظ خیابانی تبریزی ، ص 213، دائره المعارف تشیع ، ج 2، ص 65، ج 568 و...
20-متن شعر در جلد دوم نقباء البشر، ص 548 موجود است .
21-نفس الرحمن ، ص 8 و کشف الاستار، ص 245.