او از نظر اخلاق و رفتار و مسائل انسانی و معنوی، و در قیام به وظایف شرعیه، در غایت کمال و اوج اشتهار بود.حکایات و نوادر بسیاری از حالات روحی و معنوی او را نقل کرده اند که مجموع این حالات، او را به رتبه ای از مراتب سازندگی رسانده است که به اصطلاح علمای وقت، به او لقب «مجدد و احیاگر مذهب» را داده اند که در رأس هر قرن، یک فرد از میان جمع اخیار و رجال علمی می درخشید و تجدید کننده و احیاگر اصول معارف علمی و عملی مذهب می شود. (این حدیث هر چند منبع معتبر روائی ندارد، ولی در عمل و تاریخ چنین پایگاهها و محورهای مردمی را می توان نشان داد).
کرامات میرزا:
از کرامات میرزا نمونه های بسیاری نقل شده است.کارهای شگفت انگیزی که جز به خواست و لطف خدا ممکن نیست.نقل می کنند: «سه مرد از زوار فقیر سامراء کمک مالی طلب کردند.میرزا به اولی بیست قران، به دومی پنج قران داد و به سومی هیچ.سه نفر ابراز نارضایتی و عدم تساوی در اجرای عدالت کردند.میرزا گفت تساوی برقرار شده است.بر رسوایی خودتان اصرار مکنید.اما آنها راضی نشدند و پافشاری کردند.میرزا دستور داد آن سه نفر را بازجویی کردند .معلوم شد که نفر اول (که به او بیست قران داده بود) در کیسه اش پنج قران داشته، و نفر دوم (که به او پنج قران داده شده بود) در کیسه اش بیست قران داشته، و نفر سوم (که چیزی دریافت نکرده بود) بیست و پنج قران داشته است.از اینجا معلوم شد که منظور میرزا از تساوی میان آنها چه بوده است؟ «المؤمن ینظر بنور الله»
سیرت میرزا در دوران زعامت:
در خوش برخوردی و شیرینی گفتار، نمونه نداشت.شخص در هنگام جدا شدن از میرزا در نهایت شادمانی و رضایت ایشان را ترک می گفت.هیچ کس به سعه صدر او نبود.حتی بر مستحق، یک کلمه زشت اداء نمی کرد.خطا کار را جز به احسان پاداش نمی داد و این همان خلق عظیمی است که از پیامبر عظیم الشأن اسلام به ارث برده بود.
حافظه میرزا:
گستردگی خرد و حافظه میرزا مسأله شگرفی است که اندیشه ها را به حیرت فرو می برد.میرزا اگر کسی را یک بار می دید، حتی پس از بیست سال به محض دیدار مجدد او را می شناخت.گاه می شد به حدیث یا عبارتی فقط یک نگاه می انداخت و سرش را از روی متن برمی داشت و آن را از حفظ می خواند.کتاب «ابواب الجنان» را که به خاطر برخورداری از سجع و قافیه فراوان، از مشکل ترین متون است، با دوبار خواندن حفظ کرده بود.بیشتر قرآن را از حفظ داشت.تمام دعاهای ماه رمضان و سایر اوقات، و نیز زیارات همه مشاهد ائمه را از بر می خواند.دیده نشده بود که در هنگام زیارت با خود کتابی ببرد.در ضمن زیارتش را هم بسیار طولانی به انجام می رسانده است.
خرد میرزا:
سیاست مداران آن روز از سلاطین و وزراء در حیرت از خرد او بوده و همگی به تدبیر و اندیشه کاملش اذعان داشتند.هر که با او هم نشین شده بود، خویشتن را کوچک تر از او یافته بود .هیبتی همچون هیبت انبیاء داشت، حتی فرزندانش نزد او این هیبت را حس می کردند و این یک موهبت الهی است که برخی از مؤمنان از چنین صلابتی برخوردارند.