ماهان شبکه ایرانیان

اعزام به یمن

«علی (ع) در اجرای دستور خدا بسیار دقیق وسختگیر است وهرگز تملق ومداهنه در زندگی او راه ندارد». - پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

«علی (ع) در اجرای دستور خدا بسیار دقیق وسختگیر است وهرگز تملق ومداهنه در زندگی او راه ندارد». - پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

کسانی که در زندگی هدف مقدسی را دنبال می کنند وبرای وصول به آن شب و روز می کوشند، در برابر اموری که با هدف آنان اصطکاک داشته باشد نمی توانند بی طرف بمانند. این افراد در طی مسیر خود تا هدف، مهر وعلاقه گروهی وقهر وغضب گروه دیگری را برمی انگیزند. در این راه پاکدلان وروشن ضمیران فریفته دادگری وسختگیریهای او می شوند، ولی افراد بی تفاوت وغیر مسلکی از تضییقات وعدالت او ناراحت می گردند.

گروهی که با نیک وبد گرم می گیرند وبامسلمان وغیر مسلمان می سازند ونمی خواهند خشم وکینه احدی را بر انگیزند، نمی توانند افراد هدفمند ومسلکی باشند. زیرا سازشکاری با تمام طبقات، جز نفاق ودو رویی نیست.

در دوران حکومت امیرمؤمنان - علیه السلام شخصی فرماندار محل خود را ستود وگفت که همه طبقات از او راضی هستند. امام - علیه السلام فرمود: معلوم می شود که وی فرد عادلی نیست، زیرا رضایت همگانی حاکی از سازشکاری ونفاق وعدم دادگری اوست; والا همه افراد از او راضی نمی شوند.

امیر مؤمنان - علیه السلام یکی از آن مردان است که مهر وعاطفه دادگران پارسا وافتادگان پاکدل را برانگیخت ومتقابلا شعله خشم وغضب حریصان وقانون شکنان را در سینه هاشان بر افروخت.

آوازه عدالت وتقید شدید امام - علیه السلام به رعایت اصول وقوانین، مخصوص به دوره حکومت او نیست. اگر چه بیشتر نویسندگان وگویندگان، هنگامی که از دادگری وپارسایی امام سخن می گویند، غالبا به حوادث دوران حکومت او تکیه می کنند، زیرا زمینه بروز این فضیلت عالی انسانی در دوران حکومت آن حضرت بسیار مهیا بود. اما عدالت ودادگری امام - علیه السلام وسختگیری وتقید کامل او به رعایت اصول، از عصر رسالت، زبانزد خاص وعام بود. از این رو، افرادی که تحمل دادگری امام را نداشتند، گاه وبیگاه، از حضرت علی - علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شکایت می بردند وپیوسته با عکس العمل منفی پیامبر، واینکه حضرت علی - علیه السلام در رعایت قوانین الهی سر از پا نمی شناسد، روبرو می شدند. در تاریخ زندگانی امام - علیه السلام در عصر رسالت حوادثی چند به این مطلب گواهی می دهد وما برای نمونه دو حادثه را در اینجا نقل می کنیم:

1 - در سال دهم هجرت که پیامبر گرامیصلی الله علیه و آله و سلم عزم زیارت خانه خدا داشت حضرت علی - علیه السلام را با گروهی از مسلمانان به یمن اعزام کرد. حضرت علی - علیه السلام مامور بود در بازگشت از یمن پارچه هایی را که مسیحیان نجران در روز مباهله تعهد کرده بودند از ایشان بگیرد وبه محضر رسول خدا برساند. او پس از انجام ماموریت آگاه شد که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم رهسپار خانه خدا شده است. ازاین جهت مسیر خود را تغییر داد ورهسپار مکه شد. آن حضرت راه مکه را به سرعت می پیمود تا هرچه زودتر به حضور پیامبر برسد وبه همین جهت پارچه ها را به یکی از افسران خود سپرد واز سربازان خویش فاصله گرفت تا در نزدیکی مکه به حضور پیامبر رسید. حضرت از دیدار او فوق العاده خوشحال شد وچون او را در لباس احرام دید از نحوه نیت کردن او جویا شد. حضرت علی - علیه السلام گفت: من هنگام احرام بستن گفتم بار الها ! به همان نیتی احرام می بندم که پیامبر احرام بسته است.

حضرت علی - علیه السلام از مسافرت خود به یمن ونجران وپارچه هایی که آورده بود به پیامبر گزارش داد وسپس به فرمان آن حضرت به سوی سربازان خود بازگشت تا به همراه آنان مجددا به مکه باز گردد. وقتی امام - علیه السلام به سربازان خود رسید، دید که افسر جانشین وی تمام پارچه ها را در میان سربازان تقسیم کرده است وسربازان پارچه ها را به عنوان لباس احرام بر تن کرده اند. حضرت علی - علیه السلام از عمل بی مورد افسر خود سخت ناراحت شد وبه او گفت: چرا پیش از آنکه پارچه ها را به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تحویل دهیم آنها را میان سربازان تقسیم کردی؟ وی گفت: سربازان شما اصرار کردند که من پارچه ها را به عنوان امانت میان آنان قسمت کنم وپس از مراسم حج، همه را از آنان باز گیرم. حضرت علی - علیه السلام پوزش او را نپذیرفت وگفت: تو چنین اختیاری نداشتی. سپس دستور داد که پارچه های تقسیم شده تماما جمع آوری شود تا در مکه به پیامبر گرامی تحویل گردد. (1)

گروهی که پیوسته از عدل ونظم وانضباط رنج می برند ومی خواهند که امور همواره بر طبق خواسته های آنان جریان یابد به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند واز انضباط وسختگیری حضرت علی - علیه السلام شکایت کردند. ولی آنان از این نکته غفلت داشتند که یک چنین قانون شکنی وانعطاف نابجا، به یک رشته قانون شکنیهای بزرگ منجر می شود.

از دیدگاه امیر مؤمنان - علیه السلام یک فرد خطاکار(خصوصا خطاکاری که لغزش خود را کوچک بشمارد) مانند آن سوار کاری است که بر اسب سرکش ولجام گسیخته ای سوار باشد که مسلما چنین مرکب سرکشی راکب خود را در دل دره وبر روی صخره ها واژگون می سازد. (2)

مقصود امام از این تشبیه این است که هرگناهی، هرچند کوچک باشد، اگر ناچیز شمرده شود گناهان دیگری را به دنبال می آورد وتا انسان را غرق گناه نسازد ودر آتش نیفکند دست از او برنمی دارد. از این جهت باید از روز نخست پارسایی را شیوه خویش ساخت واز هر نوع مخالفت با اصول وقوانین اسلامی پرهیز کرد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که از کار حضرت علی - علیه السلام ودادگری او کاملا آگاه بود یکی از یاران خود را خواست وبه او گفت که میان این گروه شاکی برو وپیام زیر را برسان:

از بدگویی در باره حضرت علی - علیه السلام دست بردارید که او در اجرای دستور خدا بسیار دقیق وسختگیر است وهرگز در زندگانی او تملق ومداهنه وجود ندارد.

2 - خالد بن ولید از سرداران نیرومند قریش بود. او در سال هفتم هجرت از مکه به مدینه مهاجرت کرد وبه مسلمانان پیوست. ولی پیش از آنکه به آیین توحید بگرود کرارا در نبردهایی که از طرف قریش برای برانداختن حکومت نوبنیاد اسلام برپا می شد شرکت می کرد. هم او بود که در نبرد احد بر مسلمانان شبیخون زد واز پشت سر آنان وارد میدان نبرد شد ومجاهدان اسلام را مورد حمله قرار داد. این مرد پس از اسلام نیز عداوت ودشمنی حضرت علی - علیه السلام را فراموش نکرد وبر قدرت بازوان وشجاعت بی نظیر امام رشک می برد. پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، به دستور خلیفه وقت تصمیم بر قتل حضرت علی - علیه السلام گرفت، ولی به عللی موفق نشد. (3)

احمد بن حنبل در مسند خود می نویسد:

پیامبر اکرم حضرت علی را در راس گروهی که در میان آنان خالد نیز بود به یمن اعزام کرد. ارتش اسلام در نقطه ای از یمن با قبیله بنی زید به نبرد پرداخت وبر دشمن پیروز شد وغنایمی به دست آورد. روش امام - علیه السلام در تقسیم غنایم مورد رضایت خالد واقع نشد وبرای ایجاد سوء تفاهم میان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحضرت علی - علیه السلام نامه ای به رسول خدا نوشت وآن را به بریده سپرد تا هرچه زودتر به حضور پیامبر برساند.

بریده می گوید: من با سرعت خود را به مدینه رسانیدم ونامه را تسلیم پیامبر کردم. آن حضرت نامه را به یکی از یاران خود داد تا برای او بخواند. چون قرائت نامه به پایان رسید، ناگهان دیدم که آثار خشم در چهره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ظاهر شد.

بریده می گوید: از آوردن چنین نامه ای سخت پشیمان شدم وبرای تبرئه خود گفتم که به فرمان خالد به چنین کاری اقدام کرده ام ومرا چاره ای جز پیروی از فرمان مقام بالاتر نبود.

او می گوید: پس از خاتمه کلام من لحظاتی سکوت بر مجلس حکومت کرد. ناگهان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سکوت را شکست وفرمود:

در باره علی بدگویی مکنید«فانه منی و انا منه و هو ولیکم بعدی »( او از من ومن از او هستم واو زمامدار شما پس از من است).

بریده می گوید: من از کرده خود سخت نادم شدم واز محضر رسول خدا درخواست کردم که در حق من استغفار کند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود تا علی نیاید وبه چنین کاری رضا ندهد هرگز درحق تو طلب آمرزش نخواهم کرد. ناگهان حضرت علی - علیه السلام رسید ومن از او درخواست کردم که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواهش کند که در باره من طلب آمرزش کند. (4)

این رویداد سبب شد که بریده دوستی خود را با خالد قطع کند ودست ارادت واخلاص به سوی حضرت علی - علیه السلام دراز کند; تا آنجا که پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، وی با ابوبکر بیعت نکرد ویکی از آن دوازده نفری بود که ابوبکر را در این مورد استیضاح کرد، و او را به رسمیت نشناخت. (5)

پی نوشت ها:

1 - بحار، ج 21، ص 385.

2 - الا وان الخطایا خیل شمس حمل علیها اهلها و خلعت لجمها فتقحمت بهم فی النار. نهج البلاغه، خطبه 16.

3 - شرح این واقعه در بخش چهارم از زندگانی امیر المؤمنین - علیه السلام، که مربوط به دوران زندگی امام - علیه السلام پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است، آمده است.

4 - اسد الغابة، ج 1، ص 176، والدرجات الرفیعة، ص 401.

5 - رجال مامقانی، ج 1، ص 199 به نقل از احتجاج.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان