هیئت اعزامی مردم حبشه،وسیله بیداری قریش گردید،و آنان نیز در صدد تحقیق برآمده جمعیتی،متشکل از:«حارث بن نصر»و«عقبة بن ابی معیط »و غیره به نمایندگی از طرف قریش، رهسپار«یثرب »(مدینه)شدند تا رسالت و دعوت «محمد»را با دانشمندان «یهود»در میان بگذارند.دانایان یهود به هیئت اعزامی گفتند که از«محمد»مطالب یاد شده در زیر را سؤال کنید:
1-حقیقت روح چیست؟
2-سرگذشت جوانانی که در روزگارهای پیشین،از انظار مردم پنهان شده اند(اصحاب کهف).
3-زندگی مردی که در شرق و غرب جهان گردش نمود(ذو القرنین).
اگر محمد پاسخ این سه پرسش را داد،یقین بدانید که برگزیده خدا است،و در غیر این صورت دروغگو است و هر چه زودتر باید او را از میان برداشت.
نمایندگان با سرور هر چه زیادتر وارد مکه شده و هر سه سؤال را در اختیار قریش گذاردند.آنان مجلسی ترتیب دادند و پیامبر را نیز دعوت نمودند.حضرتش فرمود: من درباره این سه سؤال در انتظار وحی هستم. (1)
وحی آسمانی نازل گردید.پاسخ پرسش آنها مربوط به روح،در سوره «اسراء»آیه 85 وارد شده است و دو پرسش دیگر آنها در سوره کهف،بطور مشروح طی آیه های 9-28 و آیه های 83-98 پاسخ داده شده است.مشروح پاسخ حضرت درباره این سه قسمت،در کتابهای تفسیر آمده است.
در این جا از تذکر نکته ای ناگزیریم و آن اینکه:مقصود از«روح »،در مورد سؤال،«روح انسانی »نیست،بلکه(مقصود به نشانه اینکه طراحان سؤال قوم یهود بودند و این گروه با روح الامین روابط حسنه نداشتند)همان «جبرئیل »امین است.
مشروح این بحث را در کتاب «منشور جاوید»ج سوم صفحات 204-216 می خوانید.
پی نوشت:
1. «سیره ابن هشام »، ج 1/300-301.