محمد امین

مورخین نوشته اند: ابو طالب بعد از سفر به شام و داستان بحیرا دیگر سفر تجارتی نکرد و بیشتر به حفاظت و تربیت رسول خدا(ص)همت می گماشت، و در محافل بزرگان قریش و کارهای اجتماعی او را با خود می برد، در اجتماعات او را شرکت می داد و احیانا با او در کارها مشورت می کرد و حتی نقل شده که در جنگهایی که گاه گاه اتفاق می افتاد و به عنوانی پای قریش به جنگ کشیده می ...

مورخین نوشته اند: ابو طالب بعد از سفر به شام و داستان بحیرا دیگر سفر تجارتی نکرد و بیشتر به حفاظت و تربیت رسول خدا(ص)همت می گماشت، و در محافل بزرگان قریش و کارهای اجتماعی او را با خود می برد، در اجتماعات او را شرکت می داد و احیانا با او در کارها مشورت می کرد و حتی نقل شده که در جنگهایی که گاه گاه اتفاق می افتاد و به عنوانی پای قریش به جنگ کشیده می شد، آن حضرت را با خود می برد - که از آن جمله شرکت آن حضرت را در جنگهای فجار ذکر کرده اند که برای ما از نظر تاریخی صحت آن به اثبات نرسیده و بلکه مورد تردید و شبهه است (1) - .

و چنانکه از خود آن حضرت نقل شده و مورخین نیز نوشته اند: در این خلال چند سالی هم چوپانی کرد و گوسفندانی را که از پدر و مادرش بدو رسیده بود و یا از کسان نزدیکش بود به دره های مکه می برد و می چرانید و این خود وسیله دیگری برای پرورش روح و اجتماع قوای فکری و آماده ساختن خود برای هدایت و رهبری مردم در آینده بود.

زیرا محیط صحرا و بیابان برای آن حضرت که به دنبال جاهای خلوتی می گشت تا بهتر بتواند فکر و تامل در کارها بکند محیطی آماده و مهیا بود و پرورش گوسفندانی که بی دفاع ترین چهارپایان و ناتوانترین بهایم هستند تاثیر زیادی در قلب و روح وی برای تربیت افراد انسان و رهبری فرزندان آدم داشت. و از همه بالاتر آنکه وسیله و فرصت خوبی بود تا از آن محیط شرک و آلوده به انواع مفاسد، فحشا، گناه، ظلم و بی عدالتی به محیطی آرام و دور از این مفاسد پناه برده و در آن زمانی که نمی توانست عملا با آنها به مبارزه برخیزد و قدرت این کار را نداشت به بیابان برود تا آن مظاهر فساد و مناظر رقتبار را نبیند.

و اینکه برخی از نویسندگان مسیحی در اینجا نیز نوشته اند که «در دوره ای از عمر که اطفال دیگر، تمام اوقات خود را صرف بازی می کنند محمد خردسال مجبور شد که تمام اوقات خود را صرف کار برای تحصیل معاش نماید آن هم یکی ازسخت ترین کارها یعنی گله داری (2) »علتی جز همان که در صفحات قبل گفتیم یعنی غرض ورزی و یا بی اطلاعی ندارد، زیرا همان گونه که گفتیم آن حضرت برای کسی گوسفند نمی چرانید و اجیر کسی نبود و گوسفند چرانی برای آن حضرت وسیله سرگرمی و پناه بردن به محیط آرام بیابان و فکر و تجمع حواس بیشتر بود.

باری دیدنیهای سفر تجارتی شام و پس از آن ورود در اجتماعات قریش و مشاهده رفتار آنها و اطلاع از جنگ فجار و کشت و کشتارهای بیهوده و شنیدن قصاید افتخار آمیز شعرای نامی عرب در بازارهایی که به مناسبت اجتماعات و فصول در جاهایی مانند«عکاظ »و جاهای دیگر تشکیل می شد در روح کنجکاو رسول خدا(ص)که پیوسته از عادات زشت و تسلط جویانه قبایل عرب و مردم مکه رنج می برد اثر عمیقی می گذارد و او را برای مبارزه با این همه اخلاق ناپسند که گریبانگیر اجتماع شده بود آماده می ساخت.

بیشتر دوست می داشت تنها باشد و فکر کند و به اسرار و رموز زندگی و خلقت واقف شود و تا جایی که می توانست با عادات ناپسندی که می دید مبارزه می کرد و اشتباهات اطرافیان را به آنها گوشزد می نمود، در برخورد با مردم همیشه با مهربانی و خوش خلقی رفتار می کرد، هرجا طرف معامله و داد و ستدی قرار می گرفت جانب حق و عدالت را کاملا مراعات می کرد و عملا راه و رسم زندگی صحیح انسانی را به مردم می آموخت.

از همه بالاتر امانت و صداقت عجیبی بود که در زندگانی آن حضرت وجود داشت و در زندگی اجتماعی و برخوردها از او مشاهده می شد، هیچگاه در خلوت و جلوت، در هیچ امر مالی و غیر مالی، در معاشرت با مردان و زنان، کوچکترین انحراف اخلاقی و خیانتی از او دیده نشد تا آنجا که هنوز سنین جوانی و دوران طوفانی زندگی را پشت سر نگذارده بود و شاید بیش از بیست سال از عمرش نگذشته بود که به «محمد امین »معروف شد و مردم مکه این لقب پرافتخار را به او دادند و هر کجا او را می دیدند به همدیگر نشان داده و می گفتند: - امین آمد!

حسن اخلاق و امانت و صداقت رسول خدا(ص)تدریجا زبانزد خاص و عام و نقل مجلس مردم در هر کوی و برزن گردید و آن حضرت را محبوب مردم مکه گردانید، و همین جریان سبب باز شدن صفحه جدیدی در زندگی آن بزرگوار شد و یکی از اسباب و علل ازدواج آن حضرت با خدیجه بود.

پی نوشت:

1. برای تحقیق بیشتر به تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 15، الصحیح من السیرة، ج 1، ص 95 مراجعه شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر