پس از این دیگر اطلاع درستی از پیغمبر نداریم، جز این که در خانه ابوطالب به سر می برد، و ابوطالب عمویش و همسر او فاطمه دختر اسد ابن هاشم، همچون پدر و مادری دلسوز و مهربان به پرستاری و پذیرائی از «محمد» یتیم عبدالله همت گماشتند.
ابوطالب در میان کلیه فرزندان عبدالمطلب از همه عاقل تر و داناتر بود، مردی سخنور و شاعر و چنانچه گفتیم با عبدالله پدر پیغمبر از یک مادر بود. فاطمه همسر و دختر عموی او نیز زنی خردمند و با شخصیت بود. آنها نخستین پسر عمو و دختر عمو از دودمان هاشم بودند که با هم ازدواج کردند.
پیغمبر همیشه فاطمه را مادر خطاب می کرد، و ابوطالب را پدر خود می دانست. اهمیت پرستاری صمیمانه این عمو و زن عمو از «محمد» تا آنجا بود که وقتی ابوطالب در سال دهم بعثت وفات یافت پیغمبر دنبال جنازه او می گریست و می گفت: عمو بعد از تو من بکجا بروم؟ و چون فاطمه دختر اسد در مدینه رحلت کرد، پیغمبر فرمود: امروز مادرم وفات کرد!