ماهان شبکه ایرانیان

معاویه در زمان خلفاء

ابوبکر سپاهی را به منظور جنگ با رومیان، به سوی شامات گسیل داشت، فرماندهی یکی از لشکرهای این سپاه را یزید بن ابی سفیان برعهده داشت (۱) که پدر و برادرش (معاویه) هم در آن مشارکت داشتند، در کنار آنها، چهره هایی چون عمرو بن عاص و کسانی از خاندان بنی مخزوم و بنی جمح که از همپیمانان بنی امیه بودند، نیز حضور داشتند در واقع ابوبکر و سپس عمر شام را از همان ...

ابوبکر سپاهی را به منظور جنگ با رومیان، به سوی شامات گسیل داشت، فرماندهی یکی از لشکرهای این سپاه را یزید بن ابی سفیان برعهده داشت (1) که پدر و برادرش (معاویه) هم در آن مشارکت داشتند، در کنار آنها، چهره هایی چون عمرو بن عاص و کسانی از خاندان بنی مخزوم و بنی جمح که از همپیمانان بنی امیه بودند، نیز حضور داشتند در واقع ابوبکر و سپس عمر شام را از همان آغاز فتح آن، به تیول خاندان اموی در آوردند.

البته سپاهیانی دیگر با فرماندهی چند تن از قریش و جز آنها، هم به سوی شام اعزام شدند، در سال 14 دمشق فتح شد و یزید بن ابی سفیان امارت آن را به عهده گرفت و سپس در زمان عمر فلسطین و نواحی آن نیز به حدود امارت یزید افزوده شد در سال 81 ه ق بعد از مرگ یزید معاویه جای او را گرفت و در زمان عمر بود که حکمرانی کل شامات را بدست آورد. (2)

عمر با اینکه او را کسری عرب می خواند ولی در عین حال او را بر کنار نکرد، و این در حالی است که عمر شدیدا مراقب عمال خود و عوض کردن آنان بوده و این عدم سخت گیری عمر نسبت به معاویه، تعجب کسانی را برانگیخته است. (3) به تصریح ابن عساکر، عمر کل شامات را به معاویه سپرد (4) و معاویه می گفت: به خدا سوگند که او تنها با منزلتی که نزد عمر داشت این چنین بر مردم تسلط یافت. (5) یکبار عمر، معاویه را دید که با شکوه خاصی همراه خدم و حشم راه می رود.وقتی در این باره از او سؤال کرد معاویه گفت: در شام جاسوسان دشمن بسیارند و هیبت ما باید زیاد باشد، در عین حال هر چه دستور بدهی اطاعت می کنم، عمر گفت: او را امر و نهی نمی کند. (6) معاویه خود قوت موضع خویش را ناشی از برخورد عمر با وی می دانست. جاحظ می گوید: از جمله احتجاجات «سفیانیه» برای اثبات خلافت معاویه، سخن خود معاویه است که می گفت: این جایگاهی است که عمر مرا در آن قرار داده و از زمانی که مرا نصب کرد، عزل نکرد، در حالی که هیچ امیری را بکار نگرفت جز آنکه او را عوض کرد و لا اقل به خاطر برخی اعمالش بر او غضب کرده او را نزد خود فرا خواند.اما من را نه عزل کرد، و نه بر من غضب کرد، او همه شامات را به من سپرد و بعد از او عثمان مرا تقویت کرد. (7) عثمان در برابر اعتراضاتی که نسبت به معاویه می شد می گفت: چگونه او را عزل کنم در حالی که عمر او را نصب کرده است.البته پاسخ امام علی (ع) به او این بود که معاویه از عمر هراس داشت اما اکنون، بدون مشورت تو هر کاری که بخواهد انجام می دهد. (8) عمر می گفت: شما از قیصر و کسری سخن می گویید در حالی که معاویه در میان شما است. (9)

معاویه پس از قتل عثمان در سخنان خود خطاب به مردم می گفت: می دانید که من خلیفه عمر و عثمان در میان شما بوده ام. (10) در دوره عثمان، شام منطقه امن او به شمار می آمد.او قراء کوفه و نیز ابوذر را به آنجا تبعید کرد، گرچه معاویه برای حفظ موقعیت خود و جلوگیری از تأثیرگذاری اینان بر مردم، آنان را از شام بیرون کرد. (11)

به هر تقدیر با روی کار آمدن عثمان که خود از بنی امیه بود، در پی تلاش او برای حاکم نمودن بنی امیه بر مقدرات مردم، معاویه توانست حکمرانی خود را بر شامات تثبیت نماید .

پی نوشت ها:

.1 البته ابوبکر خالد بن سعید اموی را در وهله اول انتخاب نموده بود منتهی عمر او را از این انتخاب منصرف کرد چرا که خالد وقتی بعد از رحلت پیامبر وارد مدینه شد، از انتخاب ابوبکر و کنارگذاشتن علی ابراز ناراحتی نموده بود و در نتیجه بجای خالد، یزید بن ابی سفیان برگزیده شد.

.2 ابوسفیان بعد از این به نزد عمر آمد و از این توجه عمر به معاویه اظهار امتنان کرد و گفت: ای امیرالمؤمنین از این خدمت که در عالم خویش به پسرم کردی تو را سپاس گذارم . (فتوح البلدان، ص 114) .

3.تثبیت دلائل النبوة، ص 593 حسن بصری می گوید: معاویه از همان زمان عمر خود را برای خلافت آماده می کرد [لقد تصنع معاویة للخلافة فی ولایة عمر بن خطاب ]، مختصر تاریخ دمشق، ج 25، ص 24

4.مختصر تاریخ دمشق، ج 25، صص 17، 18، 20، رسائل الجاحظ، الرسائل السیاسیه، ص 344

5.مختصر تاریخ دمشق، ج 9، ص 161

6.العقد الفرید، ج 1، ص 15، ج 5، ص 114، مختصر تاریخ دمشق، ج 25، ص 18، زمانی، نزد عمر از معاویه شکایت شد، عمر گفت: از سرزنش جوان قریش و فرزند سید آن ما را رها کنید، نک : مختصر تاریخ دمشق، ج 25، ص 18.احتمال اینکه این مطالب را به عمر نسبت داده باشند وجود دارد.

7.الغدیر، ج 9، ص 35 از: تاریخ الطبری، ج 5، صص 88، 90، رسائل الجاحظ، الرسائل السیاسیه، ص 385

8.انساب الاشراف، ج 4، ص 550

9.الفخری، ص 77، مختصر تاریخ دمشق، ج 25، ص 19

10.وقعة صفین، ص 32، مختصر تاریخ دمشق، ج 25، ص 30

11.نک: طبقات الکبری، ج 4، ص 229، الغدیر، ج 6، ص 304، ج 9، ص 373

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان