ماهان شبکه ایرانیان

تراژدی کربلا: جامعه شناسی گفتمان شیعی

مردم شناسان، برآن اند که فرهنگ عامه (فولکور) مجموعه ای از آداب و رسوم و سنت های موروثی ریشه دار و کهن در میان مردم است که به سادگی و آسانی دگرگونی نمی پذیرد; و چنانچه در آنها تغییر و تحولی روی دهد، ویژگی ها و معانی و مفاهیم و رنگ و بوی مردمی آنها دست نخورده می ماند; به ویژه اگر این فرهنگ عامه از آداب و رسوم دینی و ملی و اجتماعی باشد .

مردم شناسان، برآن اند که فرهنگ عامه (فولکور) مجموعه ای از آداب و رسوم و سنت های موروثی ریشه دار و کهن در میان مردم است که به سادگی و آسانی دگرگونی نمی پذیرد; و چنانچه در آنها تغییر و تحولی روی دهد، ویژگی ها و معانی و مفاهیم و رنگ و بوی مردمی آنها دست نخورده می ماند; به ویژه اگر این فرهنگ عامه از آداب و رسوم دینی و ملی و اجتماعی باشد .

یکی از مهم ترین فرهنگ های عامه در عراق و ایران، مراسم عزاداری حسینی است که گذشته از جنبه ی دینی، دارای بعد اجتماعی و سیاسی و فولکوریکی است که در جهان عرب و اسلام بی همتاست .

این کتاب، در پی ریزکاوی در این آداب و رسوم و فرهنگ عامه ی عاشورایی است و با عنایت به تحلیل های مردم شناختی اجتماعی می کوشد به اهمیت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی این مراسم و آداب و رسوم و ارتباط آنها با عاشورا و میزان اصالت دینی آنها، با تکیه بر فرهنگ عاشورا در عراق بپردازد .

نگارنده، برای نیل به این هدف، از تحقیقات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته است و گرچه گاه در خلال پژوهش به ایران و هند و پاکستان و لبنان گریز می زند، اما گستره ی جغرافیایی تحقیق او عراق و به ویژه شهرهای مذهبی آن و بالاخص کاظمین است و با آن که نگارنده آغاز عزاداری حسینی را از قرن هفتم میلادی می داند و به وجود برخی آداب و رسوم عزاداری در سده های نخستین اسلام اشاره می کند، اما تاکید کتاب بیش تر بر یکصدسال اخیر است .

مطالب کتاب در قالب یک مقدمه، هفت فصل و یک خاتمه تنظیم و تحریر شده است .

فصل یکم: مروری تاریخی

فصل دوم: تراژدی کربلا، مراسم اشک و آه

فصل سوم: عوامل مؤثر در تحول و پیشرفت مراسم عزای حسینی

فصل چهارم: اهمیت دینی و اجتماعی و سیاسی شهرهای مقدس

فصل پنجم: جامعه شناسی گفتمان شیعی در عزای حسینی (2)

فصل ششم: ویژگی های فولکلوریک مراسم عزای حسینی

فصل هفتم: عزای حسینی، تلاش برای بهره وری و تخریب

فصل یکم: مروری تاریخی

1 . امامت و خلافت و قدرت و تحول حرکت های اجتماعی در اسلام:

اسلام از آغاز، دعوتی دینی و حرکتی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بود و پیامبر اکرم (ص)، گذشته از تحکیم و تثبیت توحید و اجرای شریعت، در پی تحقق عدالت و کاهش فاصله های طبقاتی در جامعه بود . این امر از یک سو، به چالش اسلام با طبقه ی اشرافی و قدرتمند مکه انجامید و از سوی دیگر، موجب شد مردم گروه گروه به اسلام درآیند و این دین غلبه یابد; اما باز هم نزاعی پنهان وجود داشت که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، در اموری چون جانشینی آن حضرت خود را نشان داد .

گروهی از صحابه معتقد بودند که پیامبر اکرم (ص) علی (ع) را به جانشینی پس از خود برگزیده و در ماجرای غدیر خم بر این امر تصریح کرده است . اینان کسانی اند که پس از این شیعه ی علی (ع) خوانده شدند . نخستین حرکت دینی - سیاسی که پرچم مخالفت را در طول تاریخ بلند اسلام برافراشت، از این گروه زاده شد . اهل سنت، اصل حدیث غدیر را می پذیرد; اما مفهوم آن را مودت می دانند نه خلافت، و می گویند جانشین رسول خدا (ص) باید از قریشیان انتخاب شود .

پیش از تشییع پیکر رسول خدا (ص)، مهاجران و انصار در سقیفه گرد آمدند و بینشان بر سر تعیین خلیفه ی مسلمانان نزاع درگرفت و سرانجام به تاسیس دولت جدید انجامید .

از این تاریخ، درگیری میان امامت و سیاست - به قول ابن قتیبه - آغاز شد . این درگیری با انتخاب ابوبکر آغاز شد و با شهادت علی ابن ابی طالب (ع) دوره ی خلفای راشد به سر آمد .

در مطالعه ی رویدادهای تاریخ اسلام، از منظر تاریخ انتقادی و مردم شناسی سیاسی، با دو مفهوم اساسی روبه رو می شویم: خلافت و امامت . خلیفه به اعمال قدرتی می پردازد که دنیایی است و حاصل رای و شوراست . اما امام مسؤولیتی دینی و دنیوی دارد که ناشی از انتصاب و نص صریح نبوی است .

پیامبر اکرم (ص) هم نبی بود و هم رهبر و هدایتگر امت، و قول و فعل او به پیدایش سنت نبوی انجامید که ملاک و معیار و ارزش و نمونه ای است که مسلمانان را هادی و راهبر است . پس از رحلت آن بزرگوار، استمرار رهبری امت اقتضا می کرد که مسئله ی خلافت و امامت مطرح شود; البته در تاریخ اسلام، هرگز رهبری چونان رسول خدا (ص) پدید نیامده و قدرت و حکومت همیشه ناسوتی و دنیامدار بوده است .

امام علی (ع) به دلایلی چند، خلافت ابوبکر و عمر را برتافت و بر حق از دست رفته ی خویش دیده فروبست; اما خلافت عثمان از نوع دگر بود; با این حال امام بردباری کرد . خلافت عثمان سراسر بدعت و بیداد بود; در نتیجه مسلمانان برآشفتند و بر او شوریدند و کار به قتل او و انتخاب امام انجامید . قتل عثمان از جنبه ی اجتماعی و سیاسی و فکری، مرحله ی تازه ای در تاریخ اسلام گشود و از اختلافات ژرفی که وحدت مسلمانان را تهدید می کرد پرده برگرفت .

چون با امام علی (ع) بیعت شد، چالش های قبیله ای ریشه دار دوباره به سرعت جان گرفت که اوج آن در درگیری امام (ع) با معاویه تجلی کرد و به بروز نخستین جنگ داخلی در اسلام و پیدایش گروهی افراطی به نام خوارج انجامید که سرانجام امام را به قتل رساندند . معاویه از این موقعیت استفاده کرد و مرکز خلافت را از کوفه به شام منتقل نمود و خود را خلیفه ی مسلمانان خواند و خلافت را ارثی کرد و اهل بیت را از امامت دور داشت . از آن تاریخ میان دین و سیاست، و جامعه و دولت در اسلام فاصله افتاد و حتی تابع قدرت شد و امویان زمام امور مسلمانان را به دست گرفتند .

در سال 132ه . ق/ . 750م . عباسیان به نام شیعه و با یاری آنان، امویان را از حکومت برکنار و با همان روش های نابکارانه ی امویان، حکومت را قبضه کردند و دیری نپایید که کار را بر شیعیان تنگ و سخت کردند . ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین نام شماری از علویان را که به دست عباسیان به شهادت رسیدند آورده است . هر چه بیداد بر آل علی (ع) فزونی می گرفت، علاقه ی مردم به آنان بیش تر می شد . تراکم ظلم و استبداد اندک اندک، تبدیل به عامل فعالی برای رشد عقاید شیعی و تبلور آن در مکتب امام صادق (ع) شد . مکتبی که موجب شد، نخستین رویکرد علمی و فلسفی عرب پدید آید و فقیهان بزرگی چون: مالک، ابوحنیفه، احمد بن حنبل و شافعی، مستقیم یا غیرمستقیم، در آن تربیت شوند . این مکتب توانست دانشمندان بنامی چون هشام بن حکم را بار آورد و باب اجتهاد را گشوده دارد . در این دوران، مذاهب چهارگانه ی فقه اهل سنت شکل گرفت و عباسیان خود را اهل سنت و جماعت و هواداران اهل بیت را «شیعه ی علی » خواندند .

در آغاز قرن چهارم هجری، مکتب اسماعیلیه پدید آمد که فقهی کمابیش مبتنی بر مکتب اهل بیت داشتند . اینان دارالحکمه ی قاهره را بنا نهادند . اسماعیلیه تنها فرقه ی انشعابی در شیعه نبود; چرا که در قرن سوم هجری و در زمان امام یازدهم (ع) و آغاز غیبت امام دوازدهم، بنابر نقل نوبختی، شیعه به بیش از 30 فرقه تقسیم می شد . در نیمه ی دوم قرن دهم میلادی شمار شیعیان عراق فزونی یافت و با روی کار آمدن آل بویه، بر اهمیت شیعه افزوده شد; چنان که مشهور است که آل بویه نخستین بنیان گذاران حکومت شیعی در تاریخ اند .

در همین دوره بود که عضدالدوله ضریح بزرگی بر مزار امام علی (ع) و ضریحی هم بر مزار امام حسین (ع) بنا نهاد . در این دوره، تفکر شیعی شروع به رشد و تحول کرد و برخی از مراسم و شعایر حسینی برپا می شد که جنبه ی سیاسی و تبلیغی علیه عباسیان داشت . می توان گفت درست در همین دوران است که شیعیان در شهرهای مقدس عراق، برای خاک سپاری مردگان آداب و رسومی پدید آوردند که به سنت هایی پایدار تبدیل شد . در این دوره عالمان بزرگ شیعی چون شیخ مفید و شریف رضی و سیدمرتضی و شیخ طوسی پرورش یافتند و حوزه ی نجف اشرف تاسیس شد . پس از علامه حلی، مکتب شیعه با حرکتی عقل گرا روبه رو شد و دو فرقه ی اخباری و اصولی (نقلی و عقلی) پدید آمدند . در زمان صفویان گرایش عقلی در ایران پیروزی جزئی به دست آورد; اما در عراق تنور درگیری میان اهل نقل و عقل داغ بود و بر کل نیروهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، مؤثر افتاد . شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه را در ایران رسمی کرد، در حالی که اکثر ایرانیان روزگار او سنی بودند . او چون بر عراق ست یافت با اهل سنت بدرفتاری کرد و قبر برخی از بزرگان آنان را تخریب نمود و سب خلفای سه گانه را وسیله ی تبلیغات سیاسی قرار داد و از برگزاری مراسم عزای حسینی برای جلب ایرانیان به تشیع استفاده کرد . در این ایام شمار بسیاری از دانشمندان شیعه از لبنان و عراق به ایران دعوت شدند تا به ترویج تشیع بپردازند . صفویان در عین حال تشیع را به انقلابی خاموش تبدیل کردند .

عثمانیان هم سیاست استبدادی را علیه شیعه پیش گرفتند و از اهل سنت حمایت کردند و کار به جایی رسید که هزاران شیعه را در نواحی حلب در سوریه کشتند، تا این که نادرشاه آمد و تلاش کرد فرقه های اسلامی را به هم نزدیک کند . او می خواست شیعه را به عنوان مذهب فقهی پنجمی در کنار چهار مذهب فقهی اهل سنت قرار دهد . وی تشیع را «مذهب جعفری » نامید و تجمعی از عالمان شیعه و سنی در شهر نجف تشکیل داد . این تجمع در 22 شوال 1156ه . ق . با حضور نادرشاه برپا شد و در آن، پس از بحث های فراوان، توافق نامه ای میان علما به تصویب رسید که دارای پنج ماده بود . به هر حال، تلاش نادرشاه پیروزمندانه نبود، چون تفاهم و نزدیکی حاصل شده، سطحی و نظری بود .

2 . پیدایش و گسترش عزاداری حسینی:

بنا به گفته ی ابن قتیبه، شعار «یا لثارات الحسین » را مختار ثقفی مطرح کرد . او نخستین کسی است که به مناسبت روز عاشورا، در منزل خود در شهر کوفه مجلس یادبود برپا کرد . در مجموع هدف از این مجالس، تحریک مردم برای جنگ علیه امویان و خون خواهی حسین (ع) بود . دینوری یادآور شده است که این مجالس برای سوگواری شهادت شهیدان کربلا و در کنار مزار آنان برگزار می شد . شیعیان از قرن سوم، در ماه محرم در منزل امامان (ع) به نوحه سرایی می پرداختند و نوحه گرانی که «نائح » خوانده می شدند و شعر محزون می خواندند در این دوران پدید آمدند . رفته رفته نوحه گری به مقتل خوانی از روی مقتل الحسین ابن نما و ابن طاووس تبدیل شد . گاه نوحه خوانی به درگیری میان شیعه و سنی می انجامید . مقتل خوانی در عاشورا رفته رفته به صورت عادت مرسوم درآمده بود; از این رو مستنصر عباسی به جمال الدین بن جوزی در سال 460 دستور می دهد در مقام محتسب، مردم را از مقتل خوانی در عاشورا بازدارد . هم چنین از همان آغاز، کربلا زیارتگاه و محل تجمع مسلمانان شد; لذا متوکل عباسی دستور داد قبر امام را محو کنند و مردم را تهدید کرد که به زیارت آن حضرت نروند که جان و مالشان در امان نخواهد بود .

گرچه عزاداری حسینی، با سخت گیری امویان و عباسیان علیه شیعیان همراه بود، اما در زمان آل بویه، موازنه ی قوا به نفع شیعه دگرگون شد و معزالدوله اولین کسی بود که عزاداری را به صورت مراسم سالانه در بغداد برپا کرد . در عاشورای 353ه . ق/ . 933م . برای نخستین بار، در بغداد مجالس بی مانندی در عزای حسینی برپا و بازارها بسته شد و عزاداران در خیابان ها عزاداری کردند و مردم سیاه پوشیدند و یقه چاک کردند و به زیارت قبر امام (ع) رفتند . دوران آل بویه در عراق از مهم ترین دوران رشد و تحول شعایر و مراسم دینی و به ویژه عاشورایی بود . این مراسم خشم اهل سنت را برانگیخت . آنان این امور را بدعت، و روز عاشورا را عید خواندند و جشن گرفتند و عامه ی مردم با اشاره ی عالمان سنی به عزاداران حمله کردند و امویان را ستودند و در وصف یزید کتاب نوشتند .

با به قدرت رسیدن سلجوقیان، وضع شیعیان بد شد; چه آنان علیه شیعه و معتزله و صوفیان و اشاعره اعلان جنگ کردند . شیعه جرئت نکرد مراسم عزا برپا کند . تا زمان صفویان وضع بدین منوال و به زیان شیعه بود; چون صفویه به حکومت رسیدند، اوضاع تغییر کرد . آنان از مراسم عزا به عنوان سلاح سیاسی و تبلیغاتی استفاده کردند و آن را گسترش دادند .

در زمان عثمانیان، عرصه بر شیعه تنگ آمد و در 22 نیسان 1802، وهابیان به کربلا تافتند و کشتند و سوزاندند و ویران کردند و بردند . اینان بارگاه حسین را ویران کردند و اموال آن را ربودند و هزار نفر را به خاک و خون کشیدند و دو سال بعد قصد نجف کردند; اما مردم پایداری کردند و شهر و مرقد امام را به گونه ای معجزه آسا نجات دادند . این یورش ها بر شیعیان و مراسم عزاداری آنها تاثیر ژرفی نهاد و ادبیات عاشورا را به شدت متاثر کرد; چنان که برخی از شاعران، این واقعه را کربلای دوم خواندند . شیعیان دو سال بعد، از آنان انتقام گرفتند و ملک عبدالعزیز را به قتل رساندند .

داودپاشا حاکم عثمانی عراق، بیش از دیگر ترکان بر شیعه سخت گرفت و آنها را از برپایی عزاداری بازداشت . او معتقد بود عزاداری، ابزار تبلیغاتی دولت ایران علیه عثمانی است . با روی کار آمدن علی رضا در بغداد، شیعه در انجام مراسم آزادی تمام یافت و مجالس عزا به راه انداخت و علی رضا هم در آنها شرکت کرد .

در خلال قرن 19 میلادی، هم زمان با گسترش مجالس عزا، دسته های عزاداری هم پدید آمد . یکی از نخستین این هیات ها و دسته ها، دسته های سینه زنی بود که برای نخستین بار در کاظمین به راه افتاد . مدحت پاشا، با صدور اعلامیه ای حرکت دسته های عزاداری را ممنوع و برپایی عزاداری را جرم خواند . او پس از این دست از سخت گیری برداشت و مردم را آزاد گذاشت .

در آغاز قرن بیستم، عزاداری در عراق گسترش و ژرفا یافت و رنگ مردمی و فولکلوری به خود گرفت و در کنار مجالس تعزیه، دسته های سینه زنی و زنجیرزنی هم پدید آمد . در نیمه ی دوم قرن نوزدهم، شیعیان عراق به تاسیس حسینیه روی آوردند . نخستین حسینیه، با نام حسینیه ی حیدری در کاظمین ساخته شد . حسینیه ها رفته رفته، متحول و پیشرفته و به نهادهای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شدند و کارشان، تنها برپایی عزاداری نبود .

پس از آن که انگلیس عراق را اشغال کرد، از بزرگ داشت واقعه ی عاشورا و برگزاری مراسم عزاداری حمایت کرد، که به سپاس گزاری رسمی عالمان شیعه از انگلیس انجامید . پس از تشکیل حکومت ملی در عراق در 1921، دولت روز عاشورا را تعطیل رسمی اعلام کرد، اما رفته رفته با این مراسم مخالفت کرد تا در عاشورای 1927 میان عزاداران و عوامل حکومتی در صحن کاظمیه درگیری منجر به قتل روی داد و در 1928 دولت عزاداری را ممنوع کرد .

ملک فیصل اول به مراسم عزاداری عنایت داشت و به عزاداران برای این مراسم کمک مالی می کرد و خود در آن شرکت می جست . در 1932 دولت به هیات های عزاداری سخت گرفت و در 1935 در دوره ی وزارت یاسین هاشمی به شدت از برگزاری مراسم عزا جلوگیری شد . در دهه ی پنجاه دولت بر سخت گیری خود افزود و هیات ها را مجبور کرد از پلیس اجازه نامه بگیرند . در اواخر حکومت سلطنتی در عراق، مراسم عزاداری دیگر جنبه ی سیاسی خود را از دست داد . در پایان دهه ی شصت و آغاز دهه ی هفتاد، این مراسم به شکلی چشم گیر رشد کرد و دگرگون شد . در سال 1968 رادیو عراق مراسم عزاداری را پخش کرد . در آغاز دهه ی هفتاد در کنار جنبش شیعی، از یک سو، و مشکلات سیاسی و اقتصادی از سوی دیگر، مراسم عزاداری به اوج خود رسید و کومت برای حل مشکلات، 60000 ایرانی را از عراق اخراج کرد و با اعمال فشار بر شاعران و مداحان و نوحه گران، کوشید مراسم را از بار اجتماعی و سیاسی تهی کند . در 1975 از برپایی مراسم در نجف جلوگیری شد و دو سال بعد مردم دست به تظاهرات زدند و شعار دادند که در پی آن شماری از مردم کشته و زخمی و زندانی و اعدام شدند . سرانجام با آغاز جنگ عراق و ایران در 1980 برگزاری هر گونه مراسم عزاداری حسینی در عراق ممنوع شد .

فصل دوم: فاجعه ی کربلا، مراسم اشک و آه

1 . کربلا، نخستین تراژدی در اسلام: موضوع اصلی مراسم عزاداری، بزرگ داشت شهادت نوه ی رسول خدا (ص) و فرزند فاطمه و علی - علیهماالسلام - است که در عاشورای 61 هجری برابر با دهم تشرین 680 میلادی پس از قیام علیه یزید به شهادت رسید . معاویه برای اولین بار در جهان اسلام خلافت را به حکومت موروثی تبدیل کرد . چون یزید به خلافت رسید از امام حسین (ع) بیعت خواست، اما امام (ع) خواست او را نپذیرفت و به شهر مکه رفت و چهارماه در آنجا ماند . عده ای به امام نامه نوشتند و از او خواستند خلافت را بپذیرد . امام مسلم بن عقیل را برای بررسی اوضاع به کوفه فرستاد . او برای امام از مردم بیعت گرفت . امام با شماری از اهل بیت خود راهی کوفه شد و به هشدار محمد بن حنفیه و عبدالله بن عمر و فررزق و مرد اعرابی توجه نکرد و به راه خود ادامه داد تا این که حر بن یزید ریاحی او را از راه بازداشت . امام سرانجام به نقطه ی بلندی رسید که به آن کربلا می گفتند . هنوز دو روز از رسیدن امام به کربلا نگذشته بود که عبیدالله زیاد، عمر سعد را در راس سپاهی نزد حضرت فرستاد تا برای یزید از او بیعت بگیرد یا با او بجنگد .

با آن که امام می دانست تعداد یارانش از 72 نفر بیش تر نیست و لشکر بنی امیه بیش از 33 هزار نفر است، شهادت را بر زندگی زیرفرمان یزید برگزید و بیعت با او را رد کرد .

2 . مراسم عزاداری حسینی: عزاداری پدیده ای دینی است، در قرآن واژه ی تعزیه و عزاداری نیامده، اما در احادیث آمده است . از دید مردم شناسی این مراسم معانی و اهداف دینی واجتماعی و فولکلوریک خاصی دارد . در عراق مراسم عزاداری در مسجد و حسینیه و خانه ی بزرگان و اغنیا برپا می شود و معمولا ده روز پی در پی طول می کشد . محور سخن در این مجالس ماجرای کربلاست که به صورت سخنرانی و مرثیه خوانی عرضه می شود . این مراسم با بر منبر نشستن سخنران و صلوات مردم آغاز می شود . در عراق زنان مجالس سوگواری جداگانه ای دارند که خطیب و نوحه گر آن هم زن است و کمابیش مانند مجالس مردان است .

در دهه ی اول محرم، هیات های عزاداری برپا می شود و هر محله و منطقه ای برای خود هیاتی دارد . محل فعالیت هیات ها مسجد، حسینیه، تکیه و خانه های بزرگ است و از عزاداران پذیرایی می شود . این هیات ها با سینه زنی، زنجیرزنی و قمه زنی عزاداری می کنند . هر هیات، خطیب و نوحه گر و رییس و . . . خاصی دارد و دسته های سینه زنی و زنجیرزنی و قمه زنی آداب و اشعار و مراثی ویژه ای دارند . در پیشاپیش دسته های عزاداری بیرق های بزرگ و رنگارنگی حرکت می کنند . برخی افراد زره می پوشند و کلاه خود می گذارند و شمشیر برمی گیرند و اسب سوار می شوند و شبیه خوانی می کنند و کسانی هم در شمایل شهدای کربلا ظاهر می شوند . در آخر دسته، تعدادی تابوت چوبی حمل می شود و در پی آنها کودکانی که با طناب بسته شده اند حرکت می کنند تا یادآور شهیدان و اسیران کربلا باشند . هیات ها در روز عاشورا به تعزیه خوانی و شبیه خوانی های گسترده ای می پردازند . در روز اربعین هم مراسم عزاداری و زیارت برگزار می شود .

مراسم عزاداری حسینی در ایران، ترکیه، پاکستان، هند، لبنان، مصر، کشورهای عرب حوزه ی خلیج فارس و برخی کشورهای شمال افریقا هم برپا می شود; اما آداب و رسوم و فولکلور آنها گاه به هم نمی ماند .

فصل سوم: عوامل مؤثر در تحول و گسترش مراسم عزاداری حسینی در عراق

عزاداری حسینی تا پیش از جنگ دوم جهانی، محدود به مجالسی بود که هیات های کوچک در محرم و صفر برپا می کردند . در آن دوران هیات های عزاداری از رشد و اهمیت و قدرت کنونی برخوردار نبودند و جنبه ی اجتماعی و سیاسی چندانی نداشتند . آن مایه که این هیاتها و مراسم در دهه ی شصت و هفتاد قرن بیستم میلادی رشد کردند، در خلال یک قرن رشد نکردند . اما علل این رشد و تحول چیست؟

1 . روابط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در عراق در دوران معاصر: از زمان جنگ جهانی اول تا نیمه ی دهه ی پنجم قرن بیستم، تحولات اجتماعی و اقتصادی در عراق بسیار کند بود و تولیدات کشاورزی از 29% در سال 1953 به 21% در سال 1963 کاهش یافت . دولت عثمانی در اواخر قرن 19 همه ی زمین های غیروقفی را دولتی اعلام کرد تا مشمول پرداخت مالیات شوند; کارگزاران عثمانی به روستاها و عشایر هیچ توجهی نداشتند . اصلاحات ارضی مدحت پاشا هم سرانجام به شکست انجامید . در سال 1932 میلادی کارشناسان انگلیسی طرحی پیشنهاد کردند که به موجب آن زمین داران بزرگی در عراق پدید آمدند و عشایر و روستاییان فاقد ملک شدند . این وضعیت به خصوص در جنوب و مرکز عراق به مهاجرت روستاییان و عشایر به شهرها انجامید . سختی ها و رنج های مردم این دوره در اشعار عاشورایی آنها تجلی کرده است .

2 . مهاجرت از روستاها به شهرها و تاثیر آن بر عزاداری حسینی: از پیامدهای آنچه گذشت، هجرت به شهرها بود که پس از جنگ جهانی دوم، به مشکلی برای عراق تبدیل شد . در پی این مهاجرت ها و کاهش تولید در بخش کشاورزی، عراق از صادرکننده به واردکننده ی این محصولات تبدیل شد و بیکاری در آن افزایش یافت، چنان که در 1927م، 53% نیروی کار کشاورزی بیکار بود . سطح زندگی مهاجران و روستاییان به شدت تنزل یافت، به طوری که درآمد سالانه ی هر روستایی در 1958 تنها 32 دینار عراقی بود . اجرای قانون اصلاحات ارضی تنها 20% زمین ها را در اختیار کشاورزان خرد قرار داد . این اوضاع پس از انقلاب چهارده تموز 1958 بدتر شد . این مشکلات به روی آوردن مردم به زیارت عتبات و شرکت در مراسم دینی کمک کرد .

3 . پراکندگی قبایل عرب و استقرار آنها در عراق: فتوحات اسلامی در 639 میلادی موجب شد قبایل عربی فراوانی از جمله قیس و تغلب وارد عراق شوند . پس از سقوط بغداد به دست ماموران هم، قبایلی از مرکز جزیرة العرب به عراق روی آوردند . قبایل فراوانی شهرنشین شدند و نسبت قبایل و بدویان و عشایر صحرانشین در کل جمعیت عراق کاهش یافت . امروزه سه قبیله ی تمیم و شمر و عنزه را می بینیم که از عربستان و عراق مهاجرت کردند و در مجموع، بافت جمعیتی عراق دچار تحول شد . دولت های عراق کوشیدند بدویان و عشایر مهاجر را سکونت دهند و به کشاورزی وادارند; اما چندان موفق نبودند .

4 . عشایر عراق و شعایر و مراسم دینی: تغییر زندگی قبایل عرب و سکونت آنها در شهرها و روستاها و اشتغال به کشاورزی در تغییر ارزش ها و اخلاق و آداب و رسوم آنها نیز مؤثر افتاد .

از مهم ترین تحولات زندگی عشایر، گرایش آنها از تسنن به تشیع است; از آنهاست: قبایل بنوتمیم، خزاعل، زبیر، کعب، ربیعه . بررسی های مردم شناختی نشان داده است که صحرانشینان و عشایر چندان در قید مراسم و آداب دینی نیستند و حتی نماز نمی گذارند و روزه نمی دارند و از دین جز خدا و رسول نمی شناسند . همین سستی و بی بنیادی عقاید است که بدویان سنی بریده از زندگی عشایری را تشیع پذیر کرد; البته وجود شهرهای مقدس در عراق و پویایی حیات فکری شیعه و زحمات اهل منبر و نمایندگان بزرگان دینی در گرایش اینان به تشیع بسیار دخیل بوده است .

فصل چهارم: اهمیت دینی و اجتماعی و سیاسی شهرهای مقدس عراق

در این فصل ضمن اشاره به تاریخ تاسیس برخی از شهرهای عراق، چون بصره و بغداد، به شهرهای زیارتی نجف و کربلا و کاظمین پرداخته می شود و از موقعیت جغرافیایی سیاسی، علمی، مذهبی و اقتصادی آنها یاد می شود; سپس از نقش دینی و جایگاه اجتماعی رجال دین در عراق سخن می رود .

فصل پنجم: جامعه شناسی زبان عامه در عزای حسینی

1 . دوستی، شفاعت، و نجات دادن: یکی از عوامل اصلی تحول و گسترش مراسم عزای حسینی در عراق، اعتقاد به شفاعت و نجات الهی است . شفاعت حسین در دعاها و زیارت ها و برخی احادیث آمده است و چنان است که گویی شهادت امام حسین (ع) موجب شده است که آن حضرت در قیامت شفیع شیعیان شود . از سویی انقلاب امام حسین (ع) موجب شده است که آن حضرت نقش منجی پیدا کند و نه تنها شیعه و امت که بشر را نجات دهد; و این ها همه به خواست و مشیت الهی و لطف او بوده و رسول خدا از وقوع آنها خبر داده است . اندیشه ی شفاعت و نجات بشر در مسیحیت و در مورد عیسی (ع) نیز مطرح است و برخی شرق شناسان به گمان خود برای این باور شیعی و مسیحی آبشخور واحد یافته اند . این افکار در اشعار و ادبیات راه یافته و موجب شده است در شیعه به مفهوم عامیانه ی آن، میان امام حسین (ع) و مسیح (ع) ارتباط و شباهت هایی وجود داشته باشد .

2 . مراسم اشک و اندوه گروهی: گریه بر حسین (ع)، نقش بزرگی در شفاعت و رهایی دارد و حتی یکی از شروط طلب شفاعت است . این مسئله در ادبیات عاشورا بازتاب گسترده دارد .

ماجرای کربلا بر قلب عراقیان نقش بسته و عواطف آنها را جریحه دار کرده است . در ضرب المثلی گفته می شود: «چون اشک شیعه رقیق است » . گریه از واجبات شرعی یا ارکان شیعه نیست بلکه پدیده و نشانه ای از عشق به امام حسین (ع) است . گریه و عزاداری بر اموات و شهیدان ریشه ی غیراسلامی دارد و حتی برخی گمان می کنند این مقولات از مسیحیت وارد اسلام شده است . برخی هم مراسم حسینی را با مراسم عزای سومریان و آکادیان برای بازگشت اله تموز به زندگی مقایسه کرده اند .

3 . چشم به راه امید: استمرار مراسم عزای حسینی به گونه ای، ابراز امید و چشم به راه امام غایب و منجی عالم بودن است . این مهم به خوبی در ادبیات عاشورا تجلی کرده است و مردم هم چنان که به زیارت امام حسین (ع) می روند، به زیارت سرداب مقدس در سامراء هم مشرف می شوند .

4 . اعتراض و احتجاج: کربلا و ماجرای شهادت امام (ع) همیشه الهام بخش انقلاب بوده و به قیام علیه بیداد فراخوانده است . چنان که گاه مراسم عزای حسینی فرصت مناسبی برای اعتراض علیه حکومت بوده است . این جنبه ی عزاداری حسینی هم، در ادبیات عاشورایی به خوبی منعکس شده است . در اواخر دهه ی شصت مجالس عزا به وضوح جنبه ی سیاسی گرفت و رفته رفته به تظاهرات مردمی تبدیل شد و در پی آن شماری از شاعران و نوحه گران هیات های عزاداری در 1967 دست گیر و بسیاری هم تهدید شدند; اما دولت کاری از پیش نبرد و وجه سیاسی و انقلابی مراسم روز به روز قوی تر می شد .

در شب عاشورای 1388 ق/1968م پس از شکست اعراب از اسراییل، دسته های عزاداری به شکلی بدیع به تظاهرات سیاسی تبدیل شد . اکثر شرکت کنندگان در این مراسم جوانان بودند . حتی مارکسیست ها هم این مراسم را ابزار کار و راه اعتراض مناسبی یافتند; لذا عزاداری آنها را عزای کمونیست ها می نامیدند . یکی از عوامل مهم و برانگیزنده ی عراقیان علیه اشغالگران انگلیسی، عزای حسینی و روحیه ی شهادت طلبی بود .

در واقع حادثه ی کربلا، صرف رویداد تاریخی نیست، بلکه انقلابی دینی و سیاسی است و دارای ابعاد فلسفی و مفاهیم و ارزش ها و سنت های انسانی والایی است .

حدیث کربلا و عاشورا در شعر و نقاشی و داستان و نمایش نامه و رساله های دانشگاهی عراقیان راه یافت و در آنها تاثیر بسزا نهاد، و به آنها هویتی خاص بخشید و در آنها خون شهیدان رمز حق و حقیقت و حق خواهی شد و ادبیات مشترکی آفرید که در آن همه با ستم بنی امیه و استبداد و استعمار صهیونیسم مخالفت می کنند .

فصل ششم: ویژگی های فولکلوریک عزاداری حسینی

1 . هیات ها و دسته های عزاداری: این هیات ها به مثابه شعایر و مراسمی فولکلوری، جزئی از جامعه و حاکی از جنبه های گوناگون است . این مراسم به طور سالانه برگزار می شود و متاثر از اندیشه و عقاید شیعه است و تا شیعه باقی است این مراسم هم وجود دارد و استمرار آن ناشی از جرقه های انقلابی در اندیشه ی شیعه است . درست است که این مراسم انقلاب نیست، اما یادآوری راز و رمز انقلابی عاشوراست و از آن جا که این هیات ها معنا و منشا فولکوریک دارند، دارای ویژگی ها و صفات مردمی و روحیه ی جمعی اند; لذا باید حفظ شوند; چرا که فولکور بیان کننده ی هویت است . از سوی دیگر، باید حق این هیات ها ادا شود و از شایبه ها و افق های تنگ رهایی یابد و به گونه ای درخور و سازوار با مقتضیات زمان درآید .

2 . تعزیه و شبیه خوانی و فلسفه ی دینی و ویژگی های فولکلوریک: اصل تعزیه به شهادت امام حسین (ع) بازمی گردد و پیشینه ی کهن دارد و با همه ی تحولی که در آن رخ داده بسیاری از ویژگی ها و ابعاد تاریخی و جنبه های فولکوریک آن محفوظ مانده است . درست است که تعزیه و شبیه خوانی گونه ای تئاتر است، اما از تئاتر به مفهوم کلاسیک و جدید آن متاثر نبوده و کاملا برخاسته از فرهنگ و تمدن شرقی شیعی است .

تعزیه دارای ویژگی اطلاع رسانی و تربیتی و اخلاقی و ارشادی است که به گونه ای ساده و عوام فهم و با زبان مردم اجرا می شود و می توان آن را نخستین نمایش نامه در جهان اسلام و عرب دانست .

این نمایش نامه با آمدن مسلم به کوفه و شهادت او آغاز می شود و آن گاه همه ی وقایع عاشورا در آن به نمایش درمی آید و با شهادت امام حسین (ع) به اوج می رسد و با هجوم بنی امیه به خیمه گاه و سوختن اهل بیت پایان می پذیرد .

این پدیده ی نمایشی به وقایع تاریخی با ابعاد دینی می پردازد، اما بیش از آن که بر حقایق تاریخی متکی باشد، بر برداشت عمومی و مردمی از آن وقایع متکی است . چنان که برخی از رویدادها به گونه ای کاملا خلاف واقع به نمایش گذاشته می شود .

این نمایش و شبیه خوانی، بیش از آن که بر ادبیات نمایش نامه نویسی متکی باشد مبتنی بر زندگی مردم است و تاثیری ژرف در آنها دارد; و گاه چنان می شود که تماشاکننده از شدت تاثیر در نمایش شرکت می جوید و کار جنبه گروهی به خود می گیرد و بازیگر و تماشاچی هر دو در اندوه و تاثر شدید فرو می روند .

3 . جامعه شناسی شعر عامیانه در عراق: الف) شعر عامیانه و گرایش به نوحه سرایی حزین: میان شعر با شعر عامیانه و موسیقی ارتباطی هست . شعر عامیانه بیش از آن که در بند زیبایی و هنر باشد، متاثر از اوضاع اجتماعی است; لذا هم زمان و هم گام با تحولات اجتماعی دگرگون می شود . شاعران شعر عامیانه اغلب شاعر حرفه ای نیستند و تحصیلات جدید ندارند; اما با فرهنگ عامه آشنایند، شاعر شعر عامیانه همان «وریث » یا مداح است که در خیابان ها می گردد و شعرش را برای مردم می خواند . همیت شعر و شاعر عامیانه در آن است که وقایع اجتماعی و رفتار بشری و درگیری های مردمی میان خیر و شر را بازگو می کند و از تکلف و تصنع شاعرانه هم می پرهیزد .

شعر حسینی گونه ای از شعر عامیانه است که بیش از یک قرن از ابداع آن می گذرد . شاعران در این شعرها برای قصیده ی واحد، از چند وزن شعری استفاده می کنند . شاعران، این نوع شعر را تنها برای عزای حسینی به کار نمی برند، بلکه برای بیان مقاصد سیاسی و اجتماعی هم از آنها استفاده می کنند . شعر عامیانه و موسیقی عراق بر یکدیگر اثر متقابل داشته است .

پس از انقلاب 14 تموز 1958 تحولاتی در مضامین سیاسی و دینی شعر عامیانه ی حسینی رخ داد .

ب) شعر عامیانه حسینی و جنبش جهاد انقلاب بیستم: عراق تا جنگ جهانی اول جزئی از دولت عثمانی بود، عثمانیان نسبت به شیعیان نگرشی خصمانه و تبعیض آمیز داشتند و نمی گذاشتند آنها در مدارس رسمی عثمانی تحصیل کنند; از این رو شیعیان در مدارس دینی و مساجد به طور سنتی درس می خواندند و در دوران دست اندازی انگلیس بر عراق، علمای شیعه برخلاف عالمان اهل سنت در مقابل دشمن ایستادند و جهاد کردند و خود در راس مبارزه قرار گرفتند; اما به هدف های اصلی خود دست نیافتند و انگلیس در 11 آذار 1917 بغداد را تصرف کرد . در اثر مجاهدت های مرجعیت شیعه به زودی نخستین حزب سیاسی عراق با عنوان «جمعیت نهضت اسلامی » به وجود آمد که دارای دو شاخه ی سیاسی و نظامی بود و پس از آن با فاصله ای اندک «حزب سری نجف » تاسیس شد و سپس «جمعیت اسلامی » در کربلا پاگرفت و در 1919 «جمعیت پاسداران استقلال » در بغداد پدید آمد . مجتهد بزرگ، محمدتقی شیرازی رهبری مبارزه را به عهده گرفت و فعالیت های سیاسی گسترده ای صورت داد . در این هنگام خطیبان و واعظان و شاعران علیه اشغالگران فعالیت می کردند و مردم را تهییج می نمودند . باری با آن که انقلاب بیستم پیروز نشد، مدرسه ای شد که وط ن پرستی و مجاهدت را به عراقیان آموخت و آنان یاد داد که از سرزمین و دین و عربیت خود دفاع کنند . این انقلاب، متاثر از نهضت حسینی بود و در ادبیات عاشورایی عراق انعکاس یافت .

فصل هفتم: عزاداری حسینی، تلاش هایی برای بهره گیری و تخریب

1 . اقدامات سودجویانه: مراسم عزاداری حسینی، مانند هر پدیده ی مردمی و فولکلوریک دیگر، دستخوش سوءاستفاده ی غرض ورزان و هواپرستان شد . چنان که حرکت های ملی و نیروهای سیاسی کوشیدند تا آن مایه که می توانند از این مراسم به نفع خود بهره برداری کنند . حکومت های عراق هم می کوشند در هیات های عزاداری نفوذ کرده، به موقع از فعالیت های سیاسی آنها با خبر شوند و آنها را خنثی کنند . نخستین اقدام نفوذی را نماینده ی سیاسی شبه جزیره ی انگلیس انجام داده و هدفش مقابله با افکار مارکسیستی بود . او در 1949م به پلیس مخفی عراق نوشت که از نفوذ در مراسم عزاداری حسینی استفاده شود . از دیگر اهداف شبه جزیره ی انگلیس، دخالت غیرمستقیم در این مراسم و اجرای هدف های سیاسی خود و استمالت از سران قوم و عوام فریبی بود . حزب های سیاسی هم کوشیدند از مراسم دهه ی عاشورا برای عملی کردن هدف های خود سوءاستفاده کنند . این کار به خصوص در میان کمونیست ها رواج بسیار داشت و گاه در مقالاتشان به وضوح عنوان می شد . نوع دیگری از سوءاستفاده، در رفتار ریاکاران و کسانی که از راه دین در پی دنیایند، دیده می شود که با نذر و خرج و برپایی مجلس سعی می کنند در میان مردم به نام و نانی برسند . برخی هم از مراسم سوءاستفاده اقتصادی می کنند .

2 . اقدامات اصلاحی: برخی از آنچه که در مراسم عزای حسینی صورت می گیرد; با روح و حقیقت اسلام و انقلاب حسینی ناسازگار است و مجتهدان و مصلحان خواستار زدودن دامن عزای حسینی از این لکه های ناهمرنگ اند; کارهایی چون قمه زنی و خودآزاری با وسایل گوناگون . این دست کارها، معمولا با اغراض شخصی صورت می گیرد و همیشه به زیان دین است . از دهه ی سوم قرن بیستم، حرکت اصلاحی در مراسم دهه ی عاشورا در عراق شکل گرفت و کسانی چون محمدرضا مظفر با ایجاد مدرسه ای برای آموزش خطیب و واعظ، کوشیدند مراسم را از بدعت ها بپیرایند; اما برخی از اهل منبر و نوحه گران که این اقدامات را با اهداف خود هم ساز نمی دیدند با آن مخالفت می کردند و گاه در مجله ی «العلم » مقالاتی علیه این بدعت های ناروا نگاشته و در آنها مدعی شدند که علما از ترس عامه ی مردم بر این مراسم صحه می نهند; از این گذشته، مطالب کذب و خرافه های گوناگونی هم در متن ماجرای کربلا وارد کرده اند . اقدامات اصلاحی عالمان بزرگ، گاه با مخالفت شدید عوام روبرو می شد; چنان که سیدمحسن امین را به کفر و الحاد متهم کردند، و کار به جایی کشید که مخالفان اصلاح خود را «علویان » و اصلاح گران را «حزب امویان » می خواندند . شماری از مراجع تقلید، چون سیدابوالحسن اصفهانی خودآزاری و قمه زنی و استفاده از آلات لهو و لعب را در مراسم عزای حسینی حرام دانستند . محمدحسین نائینی هم این اعمال را در صورتی روا دانست که زیانی در پی نداشته باشد . بیست نفر از مراجع و مجتهدان، از جمله محمدحسین کاشف الغطاء، سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خوئی هم دیدگاه او را تایید کردند و این امر موجب شد عوام و برخی اهل منبر بر سیدمحسن امین و هواداران مصلح او بشورند و آنها را ملحد بخوانند و کار به آنجا انجامید که مردم در مراسم پس از نوشیدن آب می گفتند: «آب بنوش و امین را لعن کن » . محسن امین دیدگاه های خود را در کتابی با عنوان رسالة التنزیه فی اعمال الشبیه مطرح کرد که کتاب های فراوانی علیه او نوشته شد . این روند به ایران هم کشیده شد و بازتاب های گوناگونی در میان علما و مراجع پدید آورد .

3 . تلاش برای مخدوش و تخریب کردن: از مطالعه ی تاریخ عزاداری حسینی برمی آید که برخی از مراسم و اعمال عجیب و غریب فعلی را به آن افزوده اند; مثلا قمه زنی را آذربایجان های ترکیه و زنجیرزنی را هندی ها بدان افزودند و تعزیه و شبیه خوانی را آل بویه رواج دادند و بسیاری از داستان های اساطیری و خرافات را ایرانی ها وارد فرهنگ عاشورا کردند . برخی از مطالب کاملا کذب و حتی نامعقول را در کتاب هایی چون ینابیع المودة، الصواعق الحرفة، مقاتل الحسین و روضة الشهداء می توان یافت .

تحریف ها و دخل و تصرف های فراوانی که در این واقعه رخ داده، بیشتر برای گرمی مجلس و بازار وعظ و خطابه بوده است و بسیاری از آنها دون شان امام بوده، بی ادبی به محضر اوست; و برخی از آنها ربطی به ماجرای عاشورا ندارد و گویندگان و شاعران آنها را به مناسبت ها و تشابهات لفظی در منابر و تکایا آورده اند و در میان مردم رواج یافته است . گاه مطالبی دیده می شود که به لحاظ تاریخی کذب محض و زاده ی خیال ذهن های بیمار است و به راستی موجب هتک حرمت مقدسات و وهن دین می شود .

× × ×

با آن که این کتاب به لحاظ عنوان در فارسی و عربی کمتر نمونه دارد، اما مطالب و مندرجات آن در آثار فارسی و عربی فراوان آمده است . نگارنده در ریشه یابی موضوعات، کوتاه آمده و گاه (در بیشتر موارد) مطالب کتاب به مراسم عزاداری و بازتاب های گوناگون آن ربطی ندارد و یا لااقل نگارنده بدان نپرداخته است .

نمونه اش مطالب فصل سوم و ششم است . در فصل سوم به راستی از هیچ عاملی که موجب تحول و پیشرفت مراسم عزاداری حسینی شود یاد نشده است! این اثر بیشتر جنبه ی تاریخی دارد، تا جامعه شناسی یا مردم شناسی; و نمی توان آن را از آثار جامعه شناختی و مردم شناختی در حوزه ی ادبیات عاشورایی دانست .

هم چنین نگارنده به جنبه های فولکلور مراسم عزاداری حسینی چندان که باید نپرداخته است و از این جهت نیز اثرش کم مایه است .

نگارنده با روشی غیرعلمی همه ی داستان هایی که شهید عبدالحسین دستغیب در کتاب داستان های شگفت انگیز آورده ست خرافه می داند و غافل است که این ماجراها عموما تجربه ی شخصی و غیرقابل نفی و اثبات علمی است .

نکته ی دیگری خطاهای فاحش تاریخی این کتاب است که به برخی از آنها اشاره می شود:

در صفحه ی 60 و 138 روضه خوان را «روز خون » آورده است، در صفحه ی 95 گفته است: لیلا، همسر امام حسین (ع) و از همراهان آن جناب در کربلا بوده است .

در همان صفحه آورده است که رباب دختر امام حسین (ع) بوده است، در صفحه ی 143، نقالی شاهنامه خوان ها درباره ی قتل سیاوش را با عزاداری حسین مقایسه می کند و می گوید مبانی اجتماعی و روان شناختی واحدی دارند و این از آن متاثر است .

پی نوشت ها:

1) عنوان کتاب تراجیدیا کربلا: سوسیولوجیا الخطاب الشیعی، از انتشارات دارالساقی در بیروت به سال 1999م چاپ شده است . نویسنده ی کتاب دکتر ابراهیم حیدری، متخصص فلسفه و استاد جامعه شناسی است .

2) در صفحه ی 307 به جای شیعی، شعبی آمده است .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان