ویژگی ها واهمیت مصر در قلمرو خلافت علی علیه السلام

مصر یکی از کهن ترین و مهم ترین سرزمین های جهان به شمار می آید، این کشور با مساحتی متجاوز از یک میلیون کیلومتر مربع در شمال شرقی افریقا و جنوب غربی آسیا واقع است

 

استانداران امیرمؤمنان در مصر (1)

مشخصات تاریخی و جغرافیایی مصر

مصر یکی از کهن ترین و مهم ترین سرزمین های جهان به شمار می آید، این کشور با مساحتی متجاوز از یک میلیون کیلومتر مربع در شمال شرقی افریقا و جنوب غربی آسیا واقع است . دریای مدیترانه در شمال و دریای سرخ در شرق آن قرار دارد . کانال استراتژیک سوئز از «شبه جزیره سینا» (مربوط به مصر) عبور می کند که بندر «سوئز» را در کرانه «بحر احمر» به بندر «پرت سعید» در ساحل مدیترانه متصل می نماید و کوتاه ترین راه بین کشورهای قاره اروپا و سرزمین های واقع در سواحل اقیانوس هند و نواحی غربی اقیانوس آرام می باشد .

طولانی ترین رودخانه دنیای اسلام یعنی «نیل » ، این کشور را به دو نیم شرقی و غربی تقسیم می کند و در نزدیکی قاهره به چند شاخه منقسم گردیده و با تشکیل دلتای بزرگی به مدیترانه می ریزد، این همان رودخانه ای است که مادر حضرت موسی علیه السلام او را در دوران کودکی در صندوقی نهاد، و در آن افکند و بعد; از خانه فرعون سر در آورد و به لطف الهی همانجا دوران رشد را سپری کرد و چون به کمال رسید و خداوند به وی علم حکمت آموخت و او را به پیامبری برگزید . هم چنین «کوه طور» در «سینای » مصر واقع است که در آن به این پیامبر وحی نازل شد .

پیامبران دیگر نیز از این سرزمین عبور کرده یا در آن اقامت داشته اند و در آن آثار مقدسی بر جای نهاده اند مثلا حضرت یوسف علیه السلام در این ناحیه به فرمانروایی رسید .

مصر تمدنی 6000 ساله دارد . و در سال 8000 قبل از میلاد قبیله ای در آن اقامت گزید . اولین فرعون آن یعنی «منس » حکومت واحدی را در این سامان پدید آورد و آخرین آن دستور احداث اهرام ثلاثه را داد و در قرن سیزدهم قبل از میلاد و در زمان «رامس » دوم محرومین مصر به رهبری حضرت موسی علیه السلام قیام کردند . آیین کهن مصریان بت پرستی بود و پس از تسلط امپراتوری روم برآن، مسیحیت; آیین تحمیلی آنان گشت .

فتح مصر توسط مسلمانان

اختناق فکری، مالیات های سنگین، تبعیض و شکنجه از عواملی بود که خشم و تنفر مصریان را بر ضد رومیان برانگیخت و بر اثر این عصیان، مردم مصر با فتح این کشور توسط مسلمین با علاقه و اشتیاق، به اسلام که مظهر خوش سلوکی و حریت طلبی و ستیز با ستم بود، روی آوردند و به همین دلیل مسلمانان توانستند بدون خون ریزی و منازعات ناگوار وارد مصر شوند و با وجود سد محکمی که از سوی حکام رومی در برابر آنان پدید آمده بود، بر این ناحیه فائق آیند و در مدت کوتاهی اسلام در آن رشد فزاینده ای یافت و در اندک مدتی مصر به صورت یک سرزمین مهم اسلامی در آمد . البته بر حسب توصیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مسلمانان با اهل این ناحیه از در مسالمت و خوش رفتاری وارد شدند; زیرا آن خاتم رسولان به آنان فرموده بود: شما مصر را می گشایید، پس نسبت به اهالی آن نیکی کنید; چه آنان را حق خویشاوندی و دامادی است .

زیرا مادر حضرت اسماعیل علیه السلام (جد بزرگوار رسول اکرم صلی الله علیه و آله) یعنی هاجر و نیز مادر تنها فرزند ذکورش که در سنین کودکی درگذشت، یعنی ابراهیم، از قبولیان بود .

از همان روزی که اسلام به مصر راه یافت و قبل از آنکه حضرت علی علیه السلام زمام امور جهان اسلام را به دست بگیرد بذر تشیع توسط گروهی از انسانهای پارسا و صحابه رسول اکرم علیه السلام در آن جا کاشته شد و چون عثمان روی کار آمد و کارگزارانش رفتاری مذموم و ناگوار با مصریان داشتند، مردم مصر از این روند نامطلوب و عدالت کش اظهار تنفر کردند تا آن که حضرت علی علیه السلام آنان را امیدوار ساخت .

برنامه خلافت امیرمؤمنان علیه السلام

پس از قتل عثمان توسط شورشیان ناراضی، حضرت علی علیه السلام، به تقاضای مردم که با اصرار و ابرام زیادی توام بود، مقام خلافت را پذیرفت و نخست تصریح فرمود: «که برنامه حکومتش، طبق قرآن و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله خواهد بود و عدالت و قانون را بدون در نظرگرفتن ملاحظات یا اصطکاک با منافع هر طایفه و گروهی اعمال می نماید» . اکثریت مردم مصر به طور فعال به این انتخاب حقیقی رضایت دادند و نمایندگانی از آنان، فعالانه برای عملی شدن این برنامه حیات بخش کوشیدند و با شوق و علاقه برخاسته از ایمان و اعتماد، با آن حضرت بیعت کردند; هرچند معتقد بودند «خلافت برای آن امام پارسایان از زمان رحلت خاتم رسولان و مصطفای پیامبران ثابت بود» . دلیل اشتیاق مردم مصر در بیعت با نخستین امام، مبین این واقعیت بود که بر اثر کوشش های صحابه رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این سرزمین، افکار عمومی جهت اصلاح امور، چرخش جدی یافته و مصمم گردیده بودند که تمام توانایی خود را به سوی مقاصد اسلام راستین سوق دهند .

در واقع با نفوذ یاران باوفای حضرت علی علیه السلام، اوضاع به گونه ای متحول شد که مردم مصر و شیعیان دیگر نقاط جهان اسلام متوجه شدند، تنها امیرمؤمنان علیه السلام می تواند به عنوان رهبر مورد قبول واقع شود و آرامش را در جامعه ایجاد کرده و از تحریفات عناصر فاسد جلوگیری نماید و حقوق مظلومین را از ستمگران باز پس گیرد .

پس از این که مردم، در مسجد مدینة النبی با مولای مؤمنان - علی علیه السلام - بیعت کردند، آن بزرگوار روؤس برنامه های خویش را برای مردم تشریح نمود و ضمن آن که حکمرانان قبلی را ناحق و فاقد فضیلت خواند، وعده داد که نیکان و خوبان جایگاه راستین خویش را در جامعه بیابند و در ادامه، مردم را به تقوای الهی سفارش نمود (1). فردای آن روز، شنبه هیجدهم ذیحجه سال 36 هجری حضرت به مسجد آمدند و خطبه مهمی در خصوص برنامه های آینده خود که بر عدالت، فضیلت و شایستگی استوار بود، ایراد فرمود و همین خطبه موجب گردید که دنیاطلبان و مقام خواهان از آن حضرت کناره گیری کنند و برای آن امام همام مشکلاتی فراهم کنند . در راستای عملی ساختن این برنامه ها، در نخستین گام، حضرت، کارگزاران عثمان را که در ایالات مختلف بودند، عزل نمود و امور حکومتی را به افراد متدین، متعهد و صالح واگذار کرد (2). شیوه حضرت با والیان قبلی، این بود که طی نامه ای به آنان می نوشت که از مردم برای او بیعت گیرند و چون تصمیم به برکناری یکی از آنان داشت . از وی می خواست به مرکز حکومت - مدینه و سپس کوفه - بیاید که بازگشت او، بیانگر تسلیمش در برابر حضرت و بیعت مردم مبین وفاداری اهالی آن منطقه نسبت به رهبر امت اسلامی بود .

دلایل اهمیت مصر برای حضرت علی علیه السلام

در میان سرزمین های تحت قلمرو حکومت حضرت علی علیه السلام، مصر برای ایشان به لحاظ اوضاع سیاسی، اقتصادی و مسایل اجتماعی، فوق العاده مهم بود . زیرا منطقه مزبور در موقعیتی قرار داشت که هرگونه دگرگونی در آن بر دیگر نقاط افریقا تاثیرگذار بود و نظارت و کنترل دیگر نواحی این قاره از این طریق امکان داشت، همچنین مصر با مرکز حکومت امویان به سرکردگی معاویه دارای مرز مشترک بود و دشمن سرسختی که از بیعت با حضرت امتناع کرده بود، می توانست نقشه های شوم و منفی خود را در مصر نیز عملی سازد و توطئه های خطرناکی را در این سامان به اجرا بگذارد . اهمیت استراتژیکی مصر در حدی بود که معاویه از آن به عنوان قلمروی قدرتمند هراس داشت و نمی خواست از سوی این ناحیه مورد تهدید واقع شود، به همین دلیل کارگزاران حضرت علی علیه السلام را که به مصر می آوردند یا به شهادت می رسانید یا آن که با نیرنگ و حیله آنان را مجبور به ترک این دیار می کرد .

مصر به لحاظ ویژگی های اقتصادی نیز حائز اهمیت بود . سرزمین حاصلخیز، محصولات کشاورزی متنوع، فعالیت های بازرگانی پویا و باتحرک، ارتباط قوی با دیگر نواحی مولد و نیز میزان مالیات قابل توجه از خصوصیات مصر در زمینه اقتصاد بود که نمی شد به سادگی از کنار آن گذشت . به همین دلیل عمروعاص گفته بود: در صورتی که امارت و جمع خراج این سرزمین توام باشد، معادل تشکیلات خلافت است . یعنی مصر به تنهایی با دیگر نواحی تحت قلمرو دولت اسلامی از نظر اقتصادی برابری می کند .

مهمتر از همه اینها گرایش به تشیع در این سامان در حال شکوفایی و جوانه زدن بود و مجاهدت برخی صحابه رسول اکرم صلی الله علیه و آله زمینه هایی را فراهم ساخته بود که اکثر ساکنان این منطقه به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله رغبت داشته و از امویان متنفر بودند; به همین دلیل مصریان در فروپاشی نظام خلافتی که به امویان اقتداری موهوم و کاذب داده بود، (خلافت عثمان) نقش فعالی داشتند و تا براندازی این تشکیلات پیش رفتند و این در حالی است که از مقر حکومت سومین خلیفه تا مصر فاصله زیادی بود .

این مختصات مثبت سبب گردید تا حضرت علی علیه السلام در نخستین های خلافت فرد شایسته ای را برای استانداری مصر در نظر بگیرد، معیارهای امام برای یک کارگزار، این بود که فرد مورد نظر علاوه بر پارسایی و دیانت، خوش سابقه و از خاندان های صالح باشد و نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ارادت و علاقه نشان دهد و اغراض پست دنیایی و مقاصد شخصی را با فرمانروایی خود درنیامیزد . همچنین قادر باشد منطقه مهمی چون مصر را که با این همه تحولات و برخی مشکلات روبروست به نحو مطلوب، خیرخواهانه و خداپسندانه اداره کند و ضمن به اجرا درآوردن احکام اسلامی و پیروی از رهبری جامعه مذهبی، مصالح عامه مردم را در نظر بگیرد و به خواسته های منطقی، اصولی و به حق آنان رسیدگی کند و تکلیف های مشقت زا و کمرشکن بر ایشان در نظر نگیرد و فشارهای اقتصادی و اجتماعی را بر آنان تحمیل نکند . افرادی که از سوی حضرت علی علیه السلام برای امارت مشخص و منصوب می شدند تا زمانی در این سمت باقی می ماندند که از دستورات قرآن، سنت نبوی و موازین دینی پیروی کنند و رعایت حال مردم خصوصا محرومان را بنمایند; در صورتی که جز این رفتار می کردند برکنار می شدند، حضرت به مردم نیز توصیه می فرمود:

«دستورات کارگزارانش را اطاعت کنند و اگر در میان شما بدعتی پدید آورد یا از مسیر حق منحرف شد او را از حکومت عزل می کنم » . در مواقعی، حضرت، والی را به مرکز فرمانروایی فرا می خواند و از او گزارش کار می خواست و با دقت و تدبیر خاصی اعمال و رفتارش را مورد ارزیابی قرار می داد، هنگام اعزام استانداران، حضرت برایشان دو مکتوب تنظیم می نمود، در نامه نخست آنان را به این سمت منصوب می کرد و دستوراتی را که می بایست مراعات کنند و سیاستی را که لازم بود در پیش گیرند به آنها یادآور می گردید، دومین نامه را خطاب به مردم آن منطقه می نوشت و طی آن حاکم جدید را به آنان معرفی می کرد و دستوراتی را که به وی داده و او می بایست اجرا نماید، تذکر می داد . با توجه به این که مصر از مناطق حساس و راهبردی بود، کارگزار تعیین شده برای این سامان از اختیارات قابل توجهی برخوردار بود: اقامه نماز عبادی سیاسی جمعه، برپایی نماز جماعت، قضاوت، فرماندهی لشگر و اداره امور آن ناحیه (3).

م - ن

ای حجت کردگار سرمد عجل

موعود خدا و آل احمد (ص) عجل

مر عاشق تو ز سوز دل می گوید

ای منتقم آل محمد (ص) عجل

الا ای روشنی بخش ضمیرم

بگو از که سراغت را بگیرم

از آن ترسم که بعد از این همه هجر

ندیده روی ماهت را بمیرم

پی نوشت:

1) نهج البلاغه: خطبه 16 .

2) تاریخ یعقوبی: ج 2، ص 77 .

3) برگرفته و ماخوذ از کتاب سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام، علی اکبر ذاکری، ج 1، ص 92 .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان