شناسه : ۳۰۹۹۸۹ - جمعه ۹ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۲۸
حجتالاسلام آکوچکیان تشریح کرد:
چالشهای معناداری زندگی انسان ایرانی
گروه اندیشه: حجتالاسلام آکوچکیان ضمن تشریح معناداری در سه حوزه فردی، اجتماعی و تمدنی به بیان چالشهای معناداری زندگی انسان ایرانی پرداخت.
حجتالاسلام و المسلمین احمد آکوچکیان رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که مراد از معناداری زندگی چیست؟ گفت: معنا موقعیت هدفدار است و هر گاه بتوانیم نسبت به شرایطی که در آن زندگی میکنیم، تابع و منفعل نبوده و این ما باشیم که تصمیم میگیریم، و اینکه در موقعیتها چه بکنیم و در موقعیتهایی که زندگی میکنیم، آن را مدیریت کنیم، میگوییم این موقعیت معنادار است.
وی ادامه داد: معناداری یعنی اینکه ما در موقعیتهای متفاوت، جهت خود با هدف برتر را حفظ کنیم. طبیعتا فصل مشترک همه ادیان ایجاد نسبت میان امر متناهی بشری با امر نامتناهی غایی و الهی یعنی خداوند به مثابه جهت برتر زندگی است. هنگامی که خداوند به مثابه جهت برتر زندگی در میان زندگی مطرح شد من این ظرفیت را پیدا میکنم که موقعیتهای متفاوت خود را در نسبت با این جهت برتر مدیریت بکنم و این مدیریت میشود معنابخشی.
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه تصریح کرد: معنابخشی در حیات فردی سه بعد دارد. دانستهها، خواستها و توانستنها این ساحات هستند. اگر من بتوانم نگاهم به ساحات زندگی، عواطف، دوستداشتنها و نفرتها را در نسبت با هدف برتر جهت بدهم من زندگی فردی معناداری خواهم داشت.
وی افزود: در موقعیت اجتماعی نیز جهتگیریهای کلان اجتماعی یعنی فرهنگ، مناسبات رفتاری سازمانی واحد اجتماعی یعنی سیاست و اقتصاد در جهت برتر باید جهت بخشیده شود. جهتداری در زندگی اجتماعی یعنی شما بتوانید مجموعه ساختار مدیریت اجتماعی را به سمت هدف برتر زندگی جهت بدهید.
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه افزود: یک سطح دیگر معنایی هم سطح تمدنی است. یعنی شما در بازههای بلندمدت زمانی جامعه هدف را به سمت اهداف بلند مدت تحول یا به تعبیری آیندهنگاری سوق دهید. نه اینکه مناسبات حاکم بر تحول تمدنی تعیین کننده باشد، بلکه من جامعه و نظام جامعه باشد که اهداف بلندمدت اجتماعی و تمدنی خود را مدیریت بکند. این نیز معناداری در سطح تمدنی است.
آکوچکیان تصریح کرد: بنابراین سه سطح معناداری فردی، اجتماعی و تمدنی داریم که بعد مرکزیشان بعد وجود انسانهاست که من در هر لحظه نگاه، احساس و عاطفهام روابط و مناسباتم یادم نرود که من خود را وقف کمتر از خودم و یا حتی خودم نکنم. من باید خود را خرج آینده و وضعیت برتری بکنم که میتوانم باشم و این میشود معناداری زندگی در مجموعه مناسبات اجتماعی.
وی در پاسخ به این پرسش که از دیدگاه قرآن موقعیت برتر برای انسان چیست؟ گفت: موقعیت برتر در بعد حیات فردی میشود تعبیر انسان کامل محمدی. در منطق الطیر عطار اگر نگاه کنید که مطالعهاش توصیه میشود، آمده است که عدهای از پرندگان به سمت سیمرغ میروند و وقتی به نهایت راه میرسند متوجه میشوند که سیمرغ خودشان بودهاند. این یعنی موقعیت برتر در وجود من آن من کاملی است که میتوانم باشم و ظرفیتها وجودیام در ارتباط با نیازهای اصیل انسان در راستای بودگی مطلوب خودم میتواند باشد.
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه با بیان اینکه در بعد اجتماعی هم معناداری به این معناست که فرهنگ، اقتصاد و سیاست حقوقی قضایی و جزایی به سمت اهداف برتر اجتماعی سمت و سو پیدا کند، گفت: در این صورت است که من باید بتوانم آن اهداف را در مناسبت اجتماعی تحقق ببخشم. در مناسبات تمدنی هم که اشاره شد.
وی در پاسخ به این پرسش که چالشهای عمده برای معنا بخشی زندگی انسان ایرانی را چه ارزیابی میکنید؟ گفت: چالشهای معنویت انسان ایرانی را میتوان به سه دسته عمده تقسیم کرد، و البته همه ملل این سه دسته چالش را دارد. بخش اول چالشها به وجود من و شما بستگی دارد. آدمها وقتی خود را خرج کمتر از خودشان میکنند، زندگی را باختهاند. آدمهایی که از خود بیگانه شوند، خود را ببازند و با خود قهر شوند، ظرفیتهای وجودی خود را باور نکنند و نخواهند خود را مدیریت به سمت بلوغ وجود بکنند، این آدمها زندگیشان را باختهاند. بنابراین بعد اول چالشهای چالشهایی است که انسان ها با خودشان دارند.
آکوچکیان ادامه داد: سطح دوم چالشها مربوط انسان جهانی است، الان موضوعی مانند فضای مجازی و اینترنت ظرفیت فوقالعاده اجتماعی و اندیشهای است اما شما اگر نگاه کنید صبح تا شب یک جوان وقت خود را صرف چه کارهایی میکند. چتهای بیمورد و تنها روزمرگی جهانیتر.
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه با بیان اینکه بنابراین بخشی از چالشها، چالشهای انسان جهانی است و بخشی از چالشها چالشهای ملی ماست، گفت: برای مثال ما ایرانیها در تاریخ هر چهار سال یک بار یک بحران اجتماعی داشتهایم. ما ایرانیها خانههای قدیممان را به شکل قلعه میساختیم زیرا ایرانیها از آن سوی دیوارهای خانههایشان مطمئن نیستند. کوچهها باریک است به این خاطر که ایرانیها نگران بودهاند که روزی خان و حاکم جدیدی پیدا شود و حمله از کوچههای سقفدار و باریک خیلی سختتر بوده است. بنابراین احساس عدم امید به آینده یکی از چالشهای اصلی انسان ایرانی است.
وی افزود: انسان ایرانی همیشه معتقد به فره ایزدی برای رهبرش بوده است و یکی از چالشهای معناداری زندگی ما ایرانیان این است که همیشه رهبران ما چه میزان صادقانه خواستهاند خادم ملتشان باشند.
آکوچکیان ئر پایان گفت: یکی از چالشهای دیگر ما ایرانیان قطع ارتباط هویتی با گذشته خودمان است. ما ایرانی هستیم. ما ایرانی هستیم نخواهیم که ادا و اطوارهای غیر ایرانی در بیاوریم و ارتباط خود را با گذشته خود چه در ساخت شهری و چه در فرهنگ قطع بکنیم. برای مثال ما ایرانیها به پدر و مادر خود احترام میگذاریم. چیزی به نام اعتقاد به فضای سبز و خدمتگذار خلق بودن از هویتهای ما ایرانیان است. وقتی ما با این آموزهها قطع ارتباط کنیم، ارتباط خود را باسنت از دست خواهیم داد و این یعنی انقطاع هویتی و این یکی از چالشهایی است که ما ایرانیان در خصوص معنیدار کردن زندگی میتوانیم داشته باشیم.