به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، سیدیحیی یثربی، استاد سابق فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی و صاحب تفسیر روز در یادداشتی به دعای اول سال پرداخته است. وی بر آن است که به واسطه دنیای متغیر ضرورت دارد تا دعای اول سال زمزمه همیشگی ما باشد. همچنین وی بر آن است که مهمترین عنصر برای تغییر در عرصه فکر صورت میگیرد و یکی از موانع تغییر و تحول در حیات ما و رسیدن به احسن الحال اعتقاد به معرفتشناسی و منطق یونانی است در حالیکه ما در قرآن عکس این منطق را شاهد هستیم. در ادامه مشروح این یادداشت را میخوانید:
این دعا در حقیقت باید دعای لحظه به لحظه ما باشد. یعنی هر انسانی لحظه به لحظه این دعا را داشته باشد. اگر فردی نتوانست روز به روز و یا هفته به هفته این دعا را تکرار کند.
ما قناعت کردهایم و این دعا را سالی یک بار است که یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال چرا ما باید چنین باشیم که به دنبال تغییر باشیم و چرا دیگرگونی اهمیت دارد؟
اهمیت تغییر از این جا ناشی میشود که دنیا، دنیای تکامل است.تاریخ، تمدن، تفکرات بشر سیر تکاملی داشته است و ما مسلمانان نیز باید به دنبال تغییر و تحول باشیم.
تکرار این دعا به صورت سالی یک بار خیلی کم است، اما این دعا بسیار مهم است. خداوند در قرآن به پیامبر میگوید: «قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا: بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى» (طه، 114) پروردگار من بر دانایی من بیفزای. این یعنی پیامبر نباید بگوید آنچه دارد برایش کافی است. بلکه باید شب و روز از خداوند بخواهد که دانایی او را تکامل داده و بهتر از پیش کند. اما به خاطر نفوذ فرهنگ یونانی به منطق و معرفتشناسی ما چندان به دنبال تغییر و تحول نیستیم و هنوز هم اگر کسی بخواهد بگوید یک قدم از ابن سینا و ملاصدرا جلوتر برود بسیاری ناراحت میشوند.
یکی از شخصیتهای سرشناس معاصر ما در یکی از کتابهایش مینویسد من در جوانی اشکالاتی به ابن سینا و ملاصدرا به ذهنم میآمد، اما اگر قرار باشد یکی اشتباه کند، این اشتباه شایسته من است و دیگر تصمیم گرفتم درباره درستی و نادرستی اندیشه آنان فکر نکنم.
این طرز تفکر برای ما از یونان رسیده است و نه از قرآن. قرآن میگوید « وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا: به شما از دانش جز اندکى داده نشده است»(اسرا، 85) تعبیر قرآن چنین است که به شما جز کمی از دانایی داده نشده است. شما بهره ناچیزی دارید اما ما این آموزههای قرآنی را فراموش کرده و از یونانیان تبعیت میکنیم که ما همه حقایق را از صدر تا ذیل میدانیم. ذهن فیلسوف به قول ملاصدرا برابر است با جهان. «هر آنکو ز دانش برد توشهای/ جهانی است بنشسته در گوشهای» در حالی که در قرآن چنین نیست و میفرماید که « وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ: و فوق هر صاحب دانشى دانشورى است»(یوسف، 85) بنابراین، از هر دانایی داناتری است.
این مسئله را خارجیها دیدند و امام علی(ع) این نگرانی را داشت که دیگران در عمل به قرآن از مسلمانان جلو بزنند.
قرآن دعوت به چیزی میکند که با عقل مطابق است و ممکن است دیگران زودتر عقل خود را به کار ببرند. الان دیگران به دنبال تولید علم هستند و اینکه در هر سال فهم و سخن جدیدی تولید شود، اما ما از این بابت شرمندهایم و هر سال سخنان خود را تکرار میکنیم و مشمول این آیه قرآن هستیم که « کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ: هر دسته اى به آنچه نزدشان بود دل خوش کردند»(مومنون،53) هر گروهی به آنچه دارند دلخوش هستند. ما دلخوشیم که سهروردی، ابنسینا، افلاطون، ارسطو، مولوی، ابنعربی، ابنسینا و ملاصدرا داریم. ما باید تلاش کنیم از اینها بیشتر بفهمیم. ما باید ارسطوهای زمان خودمان را داشته باشیم.
«حول حالنا الی احسن الحال» دعایی است برابر با آموزه خدا که میگوید « رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا» ما میخواهیم که امسال ما بهتر از سال گذشته ما باشد. ما حدیثی از پیامبر داریم که میفرماید «ویل لمن ساوا یوماه: وای بر کسی که دو روزش برابر باشد»، ما چند سال مساوی هم داشته باشیم هم برایمان مهم نیست، اما اسلام از ما میخواهد امروز بهتر از دیروز باشیم.
اما از چه جهت باید بهتر بود. مثالهای من همه از دانایی بود، زیرا دانایی اساس همه چیز است، انسانی که به دانش میرسد، خود به تکامل رسیده است که مطلبی را میفهمد و دانش اساس همه خیرات است و رفاه و امنیت میآورد و جهل اساس همه بدبختیهاست و باعث شرک، کفر، فقر و عقبماندگی میشود و ما باید از خدا بخواهیم امسال کشورمان از نظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزش، پژوهش، امنیت، استقلال، مقاومت و سربلندی در جهان بهتر از سال گذشته باشد و اساس همه اینها این است که ما مردمان این وطن تحول پیدا کنیم و بهترین تحول در قد کشیدن و اینها نیست، بلکه در مغز و فهم است که دانایی و توسعه ذهن و فکر اساس همه خوشیها و خوشبختیهای دنیا و آخرت است.