خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و مولانا ابی القاسم محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله
برادران و خواهران عزیز نمازگزاران جمعه را و خودم را توصیه ی به تقوی توصیه ی همشیگی توصیه ی خداوند متعال را و همه ی انبیا و اولیا و صدیقین و شهدا و صالحین توصیه می کنم که خدا را فراموش نکنیم تا خدا هم ما را فراموش نکند که اگر خدا ما را فراموش کند خسر الدنیا و الاخره خواهیم شد نه در دنیا حد نصیب و بهره خواهیم داشت از سعادت و نه در آخرت نعوذبالله تبارک و تعالی.
خطبه های اول مربوط به مسئله ی عدل الهی و عدالت اجتماعی و مهلتهایی بود که به ظالمین و فاسقین و فجار و مشرکین و کفار داده می شود و بعضی از این مهلتها سوءاستفاده می شود و بعضی از این مهلتها سوءاستفاده می کنند مهلتها را تفسیر بد می کنند تصور می کنند حساب و کتابی در کار نیست خدایی در کار نیست نعوذ بالله و هر کی هر چی کرد و هر چی توانست بکند اگر قدرتی داشت و زوری داشت و سلطه ای داشت دیگر مجازات نخواهد شد و انبیا علیهم السلام یکی از القابشان منذر است یعنی همه ی انبیا مبشر بودند و منذر وظیفه ی اصلیشان این بود به صالحان بشارت است خیر دنیا و آخرت بدهند به طالحان و فاسقان و فاجران هشدار شقاوت و گرفتاری و عذاب دنیا و آخرت می دهند و چون مخاطبین آنها احساس نمی کردند که عذاب فوری و آنی بر آنها نازل بشود مسخره می کردند و باور نمی کردند که اینها حق است حقیقت است و اگر امروز گرفتار نشوند فردا گرفتار می شوند اگر بهردلیل در دنیا گرفتار نشوند در آخرت که ازل و ابدیست گرفتار خواهند شد و بندگان صالح خدا این مهلتها را غنیمت می دانستند و می دانستند که برای خودشان عاقبت خیری در پیش است و برای مخالفین و دشمنان عاقبت شر من برای باز مسئله ی مهلت و این که خود ما نعوذ بالله مغرور نشویم به این مهلت چند روزی که خدا به ما داده بعضی از مقاطع تاریخ اسلام را خدمت شما عرض می کنم برای عبرت گرفتن اول می خواستم یک مقطعی را راجع به مدینه صحبت بکنم که صلاح ندیدم فعلا گفتم این را در خطبه ی بعد عرض کنم و فعلا راجع به یک قسمت از تاریخ اسلام در کوفه، کوفه شهر پایتخت علی علیه السلام بود که از مدینه پایتخت حکومت اسلامی را منتقل کردند به کوفه مصلحت صحیحی که دیده بودند و دوران حکومتشان را در آنجا گذراندند اما واقعی تلخی را روی داد که علی علیه السلام را واقعا پریشان کرد و ناله های علی علیه السلام در کوفه از دست همین اطرافیان خودش و شیعیان خودش و دوستان خودش دیگر در تاریخ برای همیشه مایه ی افسردگی و تاثر دوستان علی علیه السلام، خدا یک نعمت بزرگی را به این مردم داده بوده که در تاریخ به هیچ کس نداد یعنی حاکمی مثل علی علیه السلام حکومتی که نه در گذشته تاریخ مثل داشته نه در آینده خواهند داشت جز زمان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مردی سر تا پا عدالت زهد رافت و رحمت و رقت قلب نسبت به مستضعفان و ایتام و بیچارگان، غلضت و سختی و خشونت نسبت به دشمنان خدا، حامی با همه ی وجود از مظلومین و دشمن با تمام وجود با ظالمین و این خصلتهایی که علی علیه السلام داشت در رافتش کارش به جایی می رسد که در یک تاریخی می نویسد که علی علیه السلام از خانه عبور می کرد علی القاعده شب بوده گمان می کنم ولی آن قید نمی کند شب یا روزش دید و ظاهرا شب بوده دید صدای بچه های یتیمی است دارند گریه می کنند ناله می کردند گرسنه هستند مادرشان یک دیگی آب جوش گذشته بار به اسم این که می خواهم برایتان غذا به پزم همینجور اینها را بازی می دهد تا خوابشان می برند آنها هم دارند گریه می کنند ناله می کنند حضرت علی علیه السلام طاقت نیاورد حرکت کرد رفت به خانه به بیت المال چندتا کیسه محتوی خرما، آرد، برنج و پیه برای چربی غذایشان و برای چربی برنجشان و چند قلم از این اجناس خوراکی پنج شش قلم علی علیه السلام برداشت گرفت روی دوشش سنگین هم بود قمبر می گوید گفتم یاعلی بده من بیاورم گفت نه الا من خودم باید ببرم برایشان به دوش کشید و برد خانه ی بچه ی یتیمها و برنجهای ریخت در دیگ و آن پیها هم ریخت رویش را و صبر کرد تا پخت و بچه ها را جمع کرد گفت بیایید بنشینید غذا را بخورید نشستند غذا را خوردند بعد قنبر می گوید من دیدم علی علیه السلام با چهار دست و پا دارد دور خانه می گردد و بع بع می کند و این بچه ها شروع کردند به خندیدند از این منظره وقتی آمدیم بیرون من تعجب کردم گفتم یاعلی من مسئله عجیبی دیدم خوب غذا آوردید و همه این وضعش معلوم است ولی این کار چی بود حضرت فرمود من وقتی آمدم اینجا دیدم این بچه ها هم گرسنه اند و هم گریه می کنند من خواستم وقتی می روم بیروم هم سیر باشند و هم بخندند و راهی برای خنداندن اینها بهتر از این به نظرم نیامد این کار کردم که اینها بخندند خنده در لب اینها ببینم و بروم این وضعیت این یک حاکم است این یک حکومت است یک قدرت اسلامی است از نظر زهدش که وضعیتش معلوم است در کوفه نشسته یک خانمی می گوید رفتم دیدم یک پلاس پاره ای زیر پایش انداخته رویش نشسته گفتم به بعضیها این همه چیز هست شما دارید چرا علی باید روی پلاس پاره بنشیند گفتند هرچی به اش می دهیم می برد می اندازد در بیت المال فایده اش چیه و بعد هم در یک تاریخ همیشه می گوید اصلا غذای خودش را هرچی بوده اگر گندم بوده جو بوده هرچی بوده خوراکی و مواد غذایش از مدینه می آوردند برایش شام و نهار تهیه می کرد کارهایی که در مدینه کرده بودند و زراعتهایی که داشتند و نخلستانهایی که داشتند و مدت چند سال 25 سال کار کردند آن هم آثار آبادی و عمرانی از علی علیه السلام به یادگار ماند بهرحال این هم اینجوریه دیگر و عدالتش هم که دیگر به گفتنی است از هیچ ظالمی به هیچ قیمتی نمی گذرد و هیچ مظلومی را به هیچ وجه رها نمی کند حت سلطه ی ظالم و نامه هایی که به عمالش نوشته یک یک سفارش می کند بر عدالت برای خوشرویی با مردم با گذشت و عفو از تقصیر و خطاهای مردم برای سختگیری با ظالم برای یک نواخت برخورد کردن با مردم حتی در نگاه، نگاهت هم یک نواخت باشد به یک کسی بیشتر نگاه نکن به یک کسی کمتر به یک کسی مهربانتر به یک کسی کم مهربانتر اینجور نباشد حتی نگاهی هم که می کنید یک نواخت و مساوی باشد و برابر باشد این عدل علی و صفات دیگر آنوقت یک حکومت اینجوری خدا به این مردم داده این بالاترین نعمتی است که خدا به یک عده بندگان خودش می تواند بدهد این هم آمد در تاریخ حاکم اگر قدرت به دستش باشد و افراد زیر دستش اطاعتش بکنند هیچ مشکلی در جامعه نخواهد پیش آمد یک مردی که خودش می گوید حدیث عجیب و غریبی است امروز در حکومت خودش در کوفه هیچ کس نیست جز این که نانی برای خوردن دارد آب فرات آب سالم در اختیارش هست و سایه ای برای نشستن دارد یعنی با همه ی آن مشکلات که داشت غذای مردم تامین کرده می گوید هیچ کس نیست که اینجور نباشد غذایش را تامین شده آب سالمش تامین شده مسکنش هم تامین شده این هم نوع خدمت به مردم آنوقت این مرد باید کارش به جایی برسد که بالاترین ناله ها را از دوستان خودش داشته باشد برای مسئله ی جنگ مگر ممکن است حکومت عدلی برقرار بشود و با دشمن خودش نستیزد و دشمن را با تیز بگیرد و اجازه بدهد دشمن در حوزه ی حکومت او تاخ و تاز بکند و حقوق مردم را پایمال بکند به مردم ظلم بکند آن کارهایی که معاویه می کرد امکان ندارد با آن کارهایی که دیگران کردند بیت المال را حیف و میل بکنند حقوق مردم را ضایع بکنند اصلا فلسفه ی وجود حکومت همین که نگذاشتند این کارها بشود ولی اینها نشستند تنبل، بیعار، سست فقط دلشان می خواست کار پیش می رود اما خودشان نه ناله های علی علیه السلام در نهج البلاغه می بینید در کتابهای دیگر می بینید می گوید شما افرادی هستید که بدنهایتان در روزهایی که من باتان صحبت می کنم حاضر است ولی عقولتان یعنی قلبتان غایب است من با کسانی صحبت می کنم که یک بدنی هستند فقط که عقل در این بدن و قلب در این بدن حضور ندارد من صبح مدتی صحبت می کنم توصیه تان می کنم برای جنگ شب می بینم هرچی گفتم ازبین رفته مثل ماری که به خودتان پیچیده اید همینجور به خودتان پیچیده اید گوش به حرف نمی دهید ای کاش معاویه با من معامله می کرد ده تا از شما می گرفت یکی از یاران خودش را می داد آنها در حکومتشان و آن که در راس کارشان است معصیت خدا می کند و آنها اطاعتش می کنند و من اطاعت خدا می کنم شما معصیت من می کنید نافرمانی می کنید اینجوری دارد ناله می کند که شما گوش به حرف نمی دهید و هرچی شما را تحریک می کنم برای جنگ نمی روید خوب این یک منظره از تاریخ کوفه و بخوانید حتما تاریخ علی علیه السلام خواندنیست خواندنیست خواندنیست بعد ناراحت می شود می گوید اجمالا من به شما هشدار می دهم که خداوند بر شما مسلط می کند کسی را که به هیچ کسی از شما رحم نمی کند می آییند بر سر شما حکومت می کنند که اموال شما را غارت می کنند خودتان را به ذلت می کشند تحقیرتان می کنند و هر چی هم داد بزنید گوش به حرفتان نمی دهند که نسبت به بنی امیه به صورت کلی هشدار می دهد که همینطور شد و بعد به خصوص حجاج ثقفی حجاج بن یوسف ثقفی را می گوید یک غلامی از ثقیف می آید بر شما حکومت می کند که همین حجاج حدود 20 سال حکومت می کرد حالا من دقیق نمی دانم چند سالش در مدینه بود ولی بیشترش در مدینه بود و کمترش در جای دیگر بود می فرماید بر شما مسلط می شود یک جوانی از ثقیف متکبر و فرعون صفت ظالم یاکل خضرتکم مثل شتری که هرچی سبزه هست همه را می خورد پایمال می کند اینجور اموال شما را و سبزیهای شما را می خورد و یذب شحمتکم تشبیه می کند حضرت پی شما را آب می کند یعنی اینقدر شما را تحت شکنجه قرار می دهد که دیگر پی در بدن شما نمی بینید پوست و استخوان می شود ایهن اباوضح بیا ای اباوضح وضحه این جعل که گاهی می گویند جعل گاهی می گویند خنفسا آن سرجینگردانها آن سسکهای سرجینگردان می گوید بیا ای که خیک تو با سرجینگردان بالاخره سر کار پیدا می کنید که قصه اش هم اینه بالاخره عاقبت او این بود که ایستاده بود دید یکی از همین سسکهای سرجین گردان دارد می آید پرتش کرد دوباره آمد باز پرتش کرد آمد گرفتش وقتی گرفتش یک نیش به اش زد این نیش چه نیشی بود دیگر همان نیشی بود که خدا درست کرده بود برای کشتن آن این سبب شد همین سم قاطع شده به وضع بدی کشتش حضرت از مرگش هم خبر داد فرمود بشتاب بیا آنوقت این آمد مردمی که در حال 40، 39، 38 آن مواقعی که علی علیه السلام در آنجا حکومت داشتند سه چهار سالی که حکومت داشتند علی را نپذیرفتند عدالت علی را نپذیرفتند رافت علی را نپذیرفتند و تن به فرمان علی ندادند این مال حداکثر سال 40 علی علیه السلام شهید شدند این حدود سال 75 آنوقت آمد سر کار قریب به 30 سال فاصله شد خوب طی این 30 سال علی علیه السلام کشته شد به آن وضع کشته شد که واقعا آدم تعجب می کند چه تاریخی است چه زندگی چه وضعیتی در دنیا آن زندگیش آن هم شهادش بعد هم بردن شبانه دفنش کردند خارج از کوفه در همین محل نجف بعد هم بعضیها خیال می کردند خوب هیچی هیچ طور نشد آب از آب تکان نخورد و یک عده ای هم خیال کردند که خوب الان آسمان می آید به زمین یک علی کشته شده «تحطمت ارکان الهدی » ولی خوب مهلت خدایی اینجوری نبود که آنی بر مردم عذاب نازل بکند مهلت داد سال 50 شد ده سال گذشته باز آمد سال 60 امام حسین علیه السلام کشته شد این هم همین کوفیان بودند آمدند امام حسین را کشتند ولی باز مهلت به آن صورتی که نابودشان بکند نبود سال 60 هم گذشته رفتند ده پانزده سال بعدش البته در این مدت بنی امیه مسلط شدند پوست از سر اینها کندند ولی جباری مثل حجاج بن یوسف ثقفی بر اینها مسلط بشود که در تاریخ نمونه شاید مثلش کم پیدا می شود سعدی می گوید اگر همه ی بشر بر روی تاریخ جباران خودشان را بیاورند ما هم حجاج را بیاوریم پیروزی و غلبه با ماست ما از این همه بالاتر خواهیم بود یک همچی کسی اینجا پیدا شد آنوقت شما ببنید این مهلتها را اینها را مقدورش می کردند اگر باور کرده بودند که علی علیه السلام می گوید خداوند بر شما بنی امیه را مسلط می کند که رحمتان نمی کنند مالتان جانتان را به معرض تجاوز قرار می دهند در این زندانهای این حجاج 50 هزار زندانی بود مرد و 30 هزار زن که بسیاری از اینها زن و مرد در یک زندان بود زندان هم سقف نداشت آفتاب می تابید بر سر و صورت اینها در سرما هم از سرما هم حفاظی نداشتند یک همچی وضعیت شما ببینید وقتی عذاب خدا نازل می شود چه می کند مادر آمده بود پسر جوان زندانی خودش را ببیند هرچی نگاه کرد بچه اش را نشناخت بچه می گوید من بچه ی تویم گفت نه تو بچه ی من نیستید اینقدر آفتاب بر روی صورت این خورده بود که سیاه شده بود که بچه اش نمی شناخت که ضجه ی زندانیان بلند بود کسی به دادشان نمی رسید اینها نتیجه ی آن اعمال است ما نباید غافل بشویم ما نباید حساب بکنیم که اگر حالا ضرورت شخصی خودمان یا ضرورت جمعی خودمان اگر گناهی را تنظیم کردیم و تدوین کردیم و فردایش خبری نشد پسفردایش خبری نشد دیگر گذشت و رفت بالاخره کار دنیا حساب دارد کتاب دارد و باید ما مراقب باشیم و منذرین هشداردهنده گان انبیا و اولیا و صلحا به ما هشدار دادند که حواستان را جمع کنید از مهلتهای خدا مغرور نشوید،
ان احسن الحدیث و ابلغ الموعظه کتاب الله عزوجل
ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظکم لعلکم تتذکرون.
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد الله الصمد لم یلد ولم یولد و لم یکن له کفوا احد
خدایا توفیق تقوی و بندگی و طاعت خودت را به همه ی ما عنایت بفرما.
خدایا ما را از خوابهای غفلت بیدار فرما.
خدایا دست ما را در دنیا و آخرت از دامان علی و آل علی کوتاه نفرما.
و صلی الله علی محمد و آل محمد
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الواحد الاحد الفرد الصمد الذی لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد و الصلاة و السلام علی البشیر النذیر و السراج المنیر ابی القاسم محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین اللهم صل علی مولانا امیرالمؤمنین و فاطمة الزهراء سیدة نساءالعالمین و الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجة القائم المهدی صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین.
اوصیکم عبادالله بتقوی الله
باز هم سفارش به تقوی می کنم خودم را و شما را که از عواقب اعمالمان غافل نشویم که این فرصتهای خدا داده برای درگاه خدا استفاده کنیم و از خدا بخواهیم که دست ما را بگیرد که هیچ دستگیر جز خدا نیست حامی خداست توفیق با خداست تایید با خداست همه چیز در دست خداست باید مرتب ما دست در درگاه خدا داشته باشیم و از خدا بخواهیم که ما را حفظ کند از گذشته ها را بیامرزد و آینده را انشاءالله حفظ بفرماید.
مناسبتهای این ایام هفته ی وحدت را داشتیم، کنفرانس بین المللی هفته ی وحدت برگزار شد علما و دانشمندانی از کشورهای مختلف اسلامی شرکت کردند دو سه روز مقاله هایی خوانده شد و سخنرانیهایی شد و در هر صورت برکات و آثاری مسلم خواهد داشت و هر کدام از اینها هم اطلاعاتی از ایران و وضع ایران پیدا می کنند و ارمغانهایی برای کشور خودشان می برند احیانا سؤالاتی داشته باشند پاسخ می گیرند و مطالبی داشته باشند بیان می کنند بسیار کار خوبی است چنین چیزی است که واقعا باید این حالت داشته باشد و به خصوص انسان راجع به اهل بیت علیهم السلام بسیار صحبت شد که از ویژگیهای این اجلاس بود و بسیار لازم بود بهرحال اینجا خانه ی اهل بیت است خانه ی علی و آل علی است کسانی که از دانشمندان و حتی غیر از دانشمندان می آیند در اینجا باید بیشتر با فرهنگ اهل بیت علیهم السلام فرهنگ تشیع و با مردم دوستان علی و شیعه علی علیه السلام آشنا بشوند.
مناسبت دیگر شهادت این عزیزانی است که در این ایام به جرم کشتن یکی از دشمنان مردم و دشمنان خدا حسن علی منصور اینها را به شهادت رساندند و بسیار خوب جناب آقای عسکراولادی حفظه الله از عهده ی بیان مطلب برآمدند و واقعا مردان صالح و پاک و مستقیم و وفادار به اسلام و به تشیع بودند تا آخر نفسشان را هم پایداری خودشان را حفظ کردند و به فیض شهادت رسیدند و راه را برای شهیدان بعدی باز کردند و نشان دادند بهرحال با دشمن نمی شود سازش کرد با حرف دشمن سرجای خودش نمی نشیند دشمنهایی که ما داریم جز گلوله جز سلاح جز برخوردهای متناسب با آنها چیزی پاسخگوی آنها نخواهد شد همینجوری که الان هم آمریکا همین حالت را دارد اسرائیل همین حالت را دارد هیچ دشمنی از دشمنان اینجوری نه میز مذاکره را چاره اشان می کند نه این که حتی باجی هم به اشان می دهید باز هم قانع نمی شود و یک قدرتی می خواهد در مقابل آن قدرتها که اینها یا سرکوبشان بکند یا سرجای خودشان بنشاند در هر صورت خدا انشاءالله ارواح این شهدا را با شهدای کربلا علیهم السلام محشور بفرماید.
مسئله ی انتخابات را داشتیم که من این شرکت گسترده ی مردم عزیز را که غیر از این هم انتظاری نبود و این باز برگ برنده ای که اینها در تاریخ انقلاب به جا گذاشتند از خودشان و دشمنها را ناامید کردند و پاسخ منفی به همه ی گویندگان دشمن و تحلیل کنندگان انتخابات دادند من این بار تهنیه ی را هم به رهبر عزیزمان که با آن همه صحبتهای گرم و گیرا و با دعوت گسترده ی عزیزان به شرکت در انتخابات این هیجان را بوجود آوردند و هم از همه ی شما مردم عزیز که قریب 28 میلیون نفر شرکت کردند و رای خودتان را در صندوقها ریختید و از همه ی دست اندرکاران امر انتخابات که خیلی گسترده بود خوب انتخابات سراسری بود تمام این نیروهایی که باید در اینجا سهمی داشته باشند زحمت کشیدند از هیئتهای اجرایی هیئتهای نظارت، نظارت کشور، شورای نگهبان، نیروهای انتظامی حتی نیروهای اطلاعاتی، صدا و سیما که بسیار خوب کار کرد خدا خیرشان بدهد و بسیجیان عزیزمان و دیگرانی که هر کدام به سهم خودشان واقعا خیلی خوب کار کردند و انتخابات بحمدلله آرام برگزار شد حالا یک تنشهای مختصری بعضی جاها بوده ولی چیزی نبود که چهره ی انتخابات را از آن آرامش و وضعیت سالمی که داشت تغییر بدهد و عوض بکند خدا انشاءالله به همه ی شما خیر بدهد خدا انشاءالله این حضور همیشگی در صحنه شما را برای همیشه مستدام بدار، خداوند به شما اجر بدهد انشاءالله خوب غیر از این که خوب حالا ما باید حتما این شرکت گسترده ی شما را از شما تشکر بکنیم و امیدواریم انشاءالله این موفقیتی که رئیس جمهور محترم پیدا کردند برای ایشان و برای مردم مبارک باشد خیر و پرکت باشد و قدردان این مردم باشند و خدمتگزار این مردم باشند و همین سفارشهای امام رضوان الله علیه و رهبر عزیزمان همین دلسوزان جامعه کردند و قانون اساسی وظائفی که قانون اساسی برای ایشان معین کرده همه اینها رعایت بکنند من به صورت کلی چند جمله عرض بکنم کسانی که به یک مقامی می رسند حالا یا این مقاماتی یا که با انتخابات مردم مثل ریاست جمهوری و مجلس و یا شوراهای شهر و یا آنهایی که نه انتخابی نیست انصابی است اینها دو نوع برخورد با مخالفین خودشان می توانند داشته باشند و ممکن داشته باشند یک برخورد لئیمانه و انتقامجویانه هرکسی باشان مخالفتی داشته باشد و هر کسی خورده حسابی دارند هر کسی یک روزی به اشان اذیتی کرده و یا خلاف توقعشان عمل کرده یا کاری کرده که موافق پسند اینها نبوده حالا از این قدرتشان استفاده می کنند برای انتقامجویی و گوشمالی اگر شغلی دستش را می توانند شغلش را از دستش بگیرند یا اگر درآمدی دارد می تواند جلوی درآمدش بگیرند و اگر حیثیتی داشته باشد می توانند حیثیتش را ازبین ببرند یک کارهای عجیب و غریب که واقعا کارهای لئیمانه بسیار زشتی است که این فقط در شان آن پایینیها و آن کسانی که به اسلام و اخلاق انسانی و اسلامی هیچ پایبندی ندارند از این کارها می کنند خیلی طبیعی حالت انتقام جویی و تصفیه حساب با اشخاص خوب این که در شان جمهوری اسلامی جایش نیست، برخورد کریمانه این است که نه بالاخره خودش را متعلق به همه می داند در هر پستی هست چه آنهایی که انتخابی بوده آنهایی که رای دادند و آنهایی که رای نداند در نظرش مساوی باشد فرقی نکند و چه انتصابی باشد و انتخابی نباشد بالاخره یک وزیر و یا یک مدیر کل و یا یک رئیس است این باید به همه خدمت بکند برای همه ی مردم استاندار برای همه ی مردم استان است و فرماندار برای همه مردم شهرستان است و همیجور مسؤولین دیگر همه را به یک چشم نگاه بکنند به همه خدمت برسانند محبتی دارند یک نواخت نثار همه را بکنند و این گذشته را به این صورت فراموش بکنند حالا اگر یک کسی خلاف انتظار و توقع آنها عمل کرده یا یک کسی رای نداده به آنها و امثال اینها واقعا کرامت انسانی اجازه نمی ده که با اینها بخواهند برخورد بکنند البته همین است دیگر یک کسی را قبول دارد یک کسی را قبول ندارد یک کسی اصلح می داند یک کسی اصلح نمی داند آزادی یعنی همین است دیگر یعنی هر کسی با تشخیص خودش انتخاب بکنند آزادی غیر از این نمی تواند معنی دیگر داشته باشد خوب اینها آمدند حالا در اثر تبلیغات در اثر مطالعات در اثر راهنماییهایی که از نواحی مختلف مردم شد هر کسی یک کسی را انتخاب می کند چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری یا موارد دیگر انتخابی خوب آن هم بر حسب تشخیص خودشان یا بر حسب اختیار آزادی که دارند رای نمی دهند و آن رای بعضی وقتها جوری می شود که صاحب رایشان بعضی موفق می شود بعضی وقتها موفق نمی شود این یک چیزی نیست که یک کسی می خواهد از اینها انتقام بگیرد به این کسی رای دادید به آن کسی رای ندادید این واقعا لئیمانترین برخورد با مردم که نیست در شان جمهوری اسلامی و مکتب اسلام و انقلاب و امام نیست پس یک این که با مردم همه یک نواخت در عمل نه در لفظ من کاری با لفظ ندارم من اصلا دیگر حرف نزنیم با عمل کار بکنیم مثل آن جمعیت لالهایی که بود یک نفر در جمعیتی بزرگ شده بود لالها که اینها حرف نمی زنند هر کاری می خواستند بکنند با عمل نشان می دادند زبانشان بسته بودند عمل بکنیم هی عمل نشان بدهیم عمل نشان بدهد بالاخره در این مردم عزیز ما استعدادهای فراوانی هست اقشار مختلف مردم گروههای سیاسی مختلف مردم اینها استعدادهای برازنده ای دارند همینها اصلا که می آیند بیرون چقدر از وجودشان استفاده می کنند و روی سرشان می گذارند و حقوقهای بالایی به اشان می دهند و ازشان پذیرایی می کنند و هرچی هم بتوانند از اینها جذب بکنند به خارج، خوب از این استعدادها هرچی هست استفاده بکنند شایسته سالاری را عمل بکنند یعنی هر کسی شایسته است برای کاری آن کار را به اش بدهند به هر کسی که شایسته نیست آن کار را ندهند موافقشان باشد به اش ندهند مخالفشان باشد به اش ندهند آن که شایسته است موافق باشد بدهند مخالف باشد بدهند این یک واقعا یکی از وظایفی است که هم اسلام می گوید هم عدل می گوید هم مردم انتظار دارند هم توصیه های امام بزرگوار و رهبر عزیز ما بوده، دوم این که این مسئولیتهایی که اخیرا رهبر معظم انقلاب اسلامی به عهده ی قوای سه گانه و مخصوصا دولت گذاشتند جدی پیگیری بکنند مسئله مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و آن پیام هشت ماده ای مبارزه با فساد مالی و اقتصادی مسئله ی اشتغال در همین جلسه ی اخیری که داشتند در حضور مقام معظم رهبری رؤسای قوای تاکید فرمودند مقام معظم رهبری به مسئله اشتغال که این ولویت با این که با فقر قطعا باید مبارزه بشود ولی اشتغال حتی از مسئله ی فقر مهمتر است چون اشتغال خودش اصلا بی اشتغالی یکی فقر می آورد و فقر است و دیگری عوارض بدی که بیکاری دارد من خیال می کنم این که آماری نداریم ولی کسانی که یا به زندان می روند یا در خیابان مشغول یک کار خلافی می شوند و دردسر برای خودشان و مردم و دولت درست می کنند اینها بسیارشان بیکارند بیکاری مشکل خانوادگی درست می کنند در داخل برایشان مشکل اجتماعی درست می کنند در جامعه برایشان این واقعا یک بلایی است یک مصیبتی است ولذا ایشان تاکید کردند این را در اولویت قرار بدهید و بعد مسئله دیگری که مسئله فساد مالی اقتصادی واقعا یک عده ای معرکه می کنند من در حالات علی علیه السلام که همین راجع به خطبه ی اول مراجعه می کردم یک جمله دیدم که خوب است شما بشنوید می گوید حضرت یک شبی آمدند بیت المال سرکشی کنند دیدن یک مقداری چیزهایی اینجا موجود است که اینها پخش نشده تقسیم نشده فرمودند مردم محتاجند و اینها اینجا مانده زود بردارید پخش کنید به افراد به محتاجان بدهید چرا اینجا بماند و مردم محتاج باشند و دستور داد همه را بردند دادند و بعد فرمود که اینجا را جارو کنید و آب بکشید و ایستادند نماز خواند خوب واقعا یک عده مردم محتاج اینجوری برای یک چیزهای جزئی معطل گرفتار یک عده پولهای کلان به جیب می زنند که پورسانتهایی که می گیرند پورسانت ارزی میلیون دلار بعضی وقتها هست سر آدم درد می گیرد اینها را می بیند من نمی دانم اینها در انقلاب کجا بودند که حالا پیدا شدند و اینجور به قول خودشان راندخواری می کنند و یک کارهایی عجیب و غریب می کنند اطلاعات فروشی یک اطلاعاتی که دارند به درد دیگران می خورد بفروشند اطلاعات را و اینها را پول کلان بگیرند و این هم یک معامله ای در این قرن پیدا شده که خرید و فروش اطلاعات که دشمنها به قیمت بالای اطلاعات می خرند که یک قسمت منافقین هستند لعنت الله علیهم و لعنت بر هر کسی که به اینها کمک بکند و عنت بر هر کسی که اینها را دوستشان می دارد یکی از منابع درآمدشان فروش اطلاعات است به عناوین مختلف تلفنهای اشخاص را می گیرم تلفنهای دستگاهها را می گیرند زنگ می زنند من فلان کسم بیخود خودش را از یک جای دیگر معرفی بکند گاهی از فلان وزارت خانه گاهی به عنوان دفتر رئیس جمهور گاهی به عنوان دفتر رهبری اسم کسی را ببرد آن بابا هم خام و غافل خیال می کند این راست می گوید اطلاعاتی به اش بدهد بعد می گیرد این اطلاعات را یا به اسرائیلیها بفروشد یا به صدامیان بفروشد یا به دیگران بفروشد این هم یکی اش از این که حالا اینها اطلاعات فروشها حالا منافقین حسابشان جداست همین غیر منافقین هم بعضی وقتها اطلاعات فروشی می کنند و پولهایی از این راه درمی آورند با اینها و آن مسئله ی راندخواری باید مبارزه بشود مقابله بشود دستورشان اکید دادند و دنبال کارش هم هستند من واقعا از اینجا از پشت این تریبون دست مقام معظم رهبری را می پوسم و خواهش می کنم از طرف همه ی مردم عزیز و شما نمازگزان جمعه که پای این حرفها بایستید تا به نتیجه کلی برسد انشاءالله بعضی از درآمدهای ماهی یک میلیون و دومیلیون و سه میلیون و پنج میلیون به جایشان نمی رسد وقتی عده ای هم اینجور من بعضی وقتها که در اینجا راجع به مستضعفین و محرومین صحبت می کنم نامه ها پشت سرهم می آید برای من درخواست کمک می کنند خیال می کنند که من جیبم پر است غافل از این که ما منبعی نداریم بر این چیزها دستمان خالی است متاسفانه و فقط حسرت می خوریم و ناراحت می شویم که چرا همچین وضعیتی باشد یک وضعیتهایی عجیب و غریب در نامه هایشان بهرصورت ایشان تاکید کردند مخصوصا در امر اشتغال فرمودند ماه به ماه بیایید به من گزارش بدهید که چه کار کردید چون اینجور اگر رهایش بکنید برود به سال دیگر معلوم نیست چه از آب درمی آید گزارش ماهانه خواستند که بیایید به من بگویید که راجع به اشتغال فلان وزارتخانه فلان دستگاه چه کاری کرده البته همه باید کمک بکنند رؤسای قوای نباید کمک بکنند ولی بار قوه و مسئولیت سنگین به دوش دولت است باز از چیزهایی که ما انتظار داریم و مردم انتظار دارند از رئیس جمهور محترم واز دولت جدیدی که سر کار می آید این است که به اسلام و به مبانی نورانی تشیع بهای بسیار بدهند مردم ما مسلمانند این است که می بینیم که اینقدر آرا می آید نتیجه ی آن راهنماییها و رهنمودهای امام بزرگوارمان و مقام معظم رهبری و علماست حالا ممکن است یک تعدادی روی انگیزه شخصیشان باشد من نفی نمی کنم ولی یک آرای بالای مربوط به اینهاست یعنی تربیتهایی ده یست ساله ای که در انقلاب شدند مردم احساس وظیفه می دانند خودشان مسئول می دانند برای سرنوشت آینده ی خودشان می آیند رای می ریزند در صندوق اینها مسئله ی اسلام یک چیزی نیست که آدم بی تفاوت بماند در مقابلش از مسئله اقتصاد مهمتر است اقتصاد دنیا را آباد می کند اسلام دنیا را آباد می کند آخرت هم آباد می کند اقتصاد هم اسلام درست می کند یعنی یک نفر اگر از خدا می ترسد حاضر نیست یک پول صددلاری هم بگیرد این بی دینی و بی تقوایی است که این کار را می کنند و همچنین فرهنگ غنی تشیع انقلاب را فرهنگ شیعه را به بار آورد به ثمر رساند ما اگر امروز این حکومت را داریم این مجلس را داریم این قوه ی قضائیه داریم این تریبون نماز جمعه داریم اینها باید برویم خاک قبر علی علیه السلام وخاک کربلای حسین را سرمه ی چشممان بکنیم که از آنها داریم از امام صادق علیه السلام داریم امام فرمودند هرچی داریم از عاشورا داریم از محرم و صفر داریم قدر بدانیم آنها را برای فکرهای واهی نسبت به عالم تشیع و فرهنگ تشیع نامهربانی نکنیم این مسئله ایست که نمی شود نادیده بگیرم باز من از مردم، مردم هم نسبت به دولت وظیفه دارند، وظیفه ی مردم نسبت دولت چیست و حتی قوای دیگر نسبت به دولت هرجا دیدم بالاخره حالاانتخابات یک کسی موافق بود یک کسی مخالف بود یک کسی خوشحال شد یک کسی ناراحت شد هرچی بود انتخابات تمام شد دیگر و آرایی به دست آمد مثل مجلس حالا در این وضعیت همه در مقابل دولت این مسئولیت را دارند اگر خدمت می کند کمکش بکنند تشویقش بکنند اگر رهنمودی دارند ازش مضایقه نکنند که مثلا در مسائل اقتصادی این کار را بکنید در مسائل فرهنگی این کار را بکنند راهنمایی بکنند این دوتا، سوم اگر خلافی خطایی دیدند اول تحقیق کنند ببیند درست فهمیدند یا اشتباه فهمیدند اگر درست فهمیدند و کارشان ناصوابی است تذکر بدهند ناظر باشند بر دولت ناظر باشند بر مسئولین اگر نظارت عمومی نباشد خیلی کارها کند پیش می رود و گاهی اوقات متوقف می شود نظارت می خواهد و بعد از نظارت تذکر و امر به معروف و نهی از منکر، نهی از منکر احتیاج ندارد به بقال سرکوچه و نانوایی سر محله هر کسی که کار خلافی بکند بلکه منکراتی که احیانا یک وقتی خدای ناکرده در مقامات و در دستگاههای دولتی بوجود بیاید آن منکرات که ضررش خیلی بیشتر از کم فروش یک بقال است یا نان خمیر دادن یک نانوان تذکر دادن و نهی از منکر دادن بالتی هی احسن خیرخواهانه البته نه به عنوان خصومت و نه به عنوان دشمنی نه به عنوان عیبجویی نه خیرخواهانه دوستانه چون بالاخره اگر خوب کار بکنند نفعش عاید همه مردم می شود و اگر بد کار بکنند ضررش عاید همه مردم می شود و به این مسائلی است که باید مراقب بود و مواظب بود که رعایت این جهات بشود، من دیگر وقتم دارد تمام می شود و در هر صورت امیدوارم که هم ما وظیفه خودمان را عمل بکنیم هم مسئولین بالا و مقامات و دولت و قوای سه گانه و هم هرکسی که در این مملکت زندگی می کند و اگر خیری باشد بهرمند می شود و اگر شری باشد گرفتار می شود.
خدایا به حق محمد و آل محمد ما را به راه راست هدایت فرما.
خدایا به همه مسئولینی که باید خدمتگرار مردم باشند باید ممنون مردم باشند باید واقعا خودشان را مدیون مردم بدانند و اگر خدمت بکنند تو به آنها عوض می دهی و به عنوان یک عبادت از آنها می پذیری خدایا خدمت صادقانه عنایت بفرما.
خدایا توفیق امر به معروف و نهی از منکر به همه ما کرم فرما.
خداوندا مقام معظم رهبری را با عزت و قدرت برای همیشه مستدام بدار.
فرج حضرت ولیعصر ارواحنا فداه نزدیک بفرما.
ما را از انصار و یارانش مقرر بفرما.
خدایا گناهان ما را بیامرز.
آبروی ما را در دنیا و آخرت نریز.
مرضای مسلمین شفا کرم فرما.
اموات رحمت فرما.
دلهای مسلمانان را با یکدیگر مهربان فرما.
شر دشمنان از سر همه ی مسلمانها و مخصوصا مظلومین فلسطین کوتاه بفرما.
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و توصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
