بمناسبت ولادت با سعادت علمدار کربلا، ابوالفضل العباس علیه السلام

قال ابوالفضل العباس علیه السلام :

قال ابوالفضل العباس علیه السلام :

«لا ابقانا اللّه یوما بعد الحسین علیه السلام

حاشا که من جدا ز شه کربلا شوم حاشا که من مخالف اهل ولا شوم
بیگانگی چرا کنم از شاه انس و جان با دشمنان دین خدا آشنا شوم؟
ابن زیاد کیست که ما را دهد پناه؟ حاشا که من مطیع به شمر دَغا شوم
هرگز جدا نمی شوم از شاه کربلا بایست با گروه بلا همصدا شوم
آیا رواست دامن پاکش کنم رها؟ دور از طریق و صحبت اهل وفا شوم؟
آخر کدام رتبت از این بیشتر که من بر نور چشم فاطمه صاحب لوا شوم
صد بار اگر دو دست من از تن جدا شود حاشا که من جدا ز شه نینوا شوم
در راه دوست گر بکشندم هزار بار باز آرزو کنم که به دینم فدا شوم
با بذل جان، به عرش رسانم سریر فخر گر مایه سرور دل مصطفا شوم
آخر کدام رتبت از این خوبتر که من خدمتگذار آل رسول خدا شوم
این فخر را به مُلک دو عالم نمی دهم کاندر جهان، غلام شه کربلا شوم
در راه دوست از سر و از جان گذشته ام حاشا که در خیالِ سر و دست و پا شوم
در راه دوست، هرچه رسد بهر من نکوست گر من فدای آن شه گلگون قبا شوم
عین الحیات را نکنم اعتنا یقین گر خضروار بر لب آب بقا شوم
آب فرات چیست که لب تر کنم از او؟ آن به که پیرو خَلَفِ مرتضا شوم
آیا رواست تشنه بود پیشوای من من آب خورده، بی خبر از پیشوا شوم
من با خدای خویش چنین عهد کرده ام کاماج تیر و نیزه و تیغ بلا شوم
بر هر بلا که روز ازل گفته ام بلی باید به آن بلا و مِحَن مبتلا شوم
مِهر حسین در رگ و خونم گرفته جای من آن نِیَم ز خیل شهیدان، سوا شوم
پروانه ام به شمع حقیقت، چه غم مرا در عشق اگر بسوزم و یکسر فنا شوم
من خادم حسینم و جانم فدای اوست این فخر بس که خادم میر هدی شوم
یارب! روا مدار که روزی در این جهان من از گروه صبر و سعادت جدا شوم
آماده ام به راه خدا بذل جان کنم باید صبور در همه جور و صفا شوم
در آستان ما که «رسولی» مدیحه گوست او را شفیع جرم به روز جزا شوم

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان