در امثال و حکم عربی شهرت دارد که «کلام الملوک، ملوک الکلام » ، این سخنی به غایت حکیمانه است، نهج البلاغه مولا امیرالمؤمنین که الحق «اخ القرآن » نام گرفته نیز مصداق عالی این سخن حکمت آمیز است، زیرا از زبان و قلم بزرگ مردی تراویده که در جهان سخنوری یگانه بوده کلامش سرآمد کلام هاست از همین روی درباره این اثر جاودانه گفته اند «فوق کلام المخلوق و دون کلام الخالق » .
آری، امام مؤمنان در عرصه سخنوری گوی سبقت از همگان ربوده و توسن بلاغت را در میدان فصاحت بی مهابا تازانده و هیچ کسی یارای هماوردی با او را ندارد، و نه تنها هم کیشان امام متقین بر بی رقیبی وی اذعان دارند، بلکه سخنوران غیر مسلمان هم بر این امر گواهند، و جز این نیست که کلام امام علی (ع) مؤید از جانب حق است و از زبان و قلمی تراویده که در شهر علم نبی (ص) بوده است .
خوش تر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
در ابتدا جهت تیمن به ذکر بیاناتی از بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) می پردازیم:
ما مفتخریم که کتاب «نهج البلاغه » که بعد از قرآن، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ماست » . (1)
و در پیام دیگری آن را شفای دردهای فردی و اجتماعی دانسته و آن را اقیانوسی معرفی می نماید که هر دانشمندی در آن فرو رود غرق می شود . (2)
سخنوران و دانشی مردان عرب به حکم همزبانی اولین کسانی اند که حلاوت این اثر ماندنی را چشیده اند:
سیدرضی که خود همت به جمع آوری این اثر سترگ گماشته و با نهج البلاغه جاودانه شده و همچون قطره ای که خود دریا شده می نویسد:
«جویندگان و سود برندگان از آن زیاد است و این به دلیل گران سنگی و قدر و منزلت این کتاب در فراهم داشتن شگفتی های سخن وری و زبان آوری اوست . (3)
عبدالحمید کاتب از سخنوران بزرگ عرب در عهد مروان، چشمه جوشا مکتب ادبی خود و سبب نویسندگی اش را حفظ خطبه هایی چند از نهج البلاغه می داند .
«هفتاد خطبه از خطبه های علی (ع) را حفظ کردم و پس از آن ذهنم جوشید که جوشید» . (4)
و چون از فصاحت و بلاغت سخنان او پرسیدند پاسخ می دهد که حفظ کلمات علی سبب فصاحت و بلاغت سخنانم شده است .
در همین راستا باز هم سیدرضی می نویسد:
«بعد از قرآن و بیانات پیامبر اکرم (ص) هر کلام و خطبه و مقاله ای را که خواندم و شنیدم توانستم با آن رقابت کنم و بهتر از ان یا همانندش را بگویم مگر کلمات امیرالمؤمنین علی «ع » را که هرچه کوشیدم توانایی رقابت با آن را در خود نیافتم » . (5)
ابن ابی الحدید که عالم سنی مذهب منصفی است و شرح بزرگش بر نهج البلاغه شهرت جهانی دارد سخنان مولا را برتر از کلام مخلوق و کمتر از کلام الهی دانسته و می گوید اگر چه یاران پیامبر (ص) از فصیحان بودند ولی علی (ع) از همه آنها افصح بود .
همگان دو هنر خطابه و نویسندگی را از وی فرا گرفته اند، و به همین دلیل است که یک دهم بلکه یک بیستم آنچه را که مردمان از سخنان علی (ع) گردآوری کرده و حفظ کرده اند در مورد سخنان هیچ یک از صحابه رسول الله (ص) انجام نداده اند با این که در میان آنان نیز فصحای بزرگی وجود داشته اند .
و سپس کلام امام (ع) را برتر از کلام حکیمانی چون افلاطون، ارسطو و سقراط دانسته است و می گوید:
«فصاحت را بین که چگونه مهار خود را به دست علی داده و زمام خویش را به وی سپرده است . نظم شگفت الفاظ را بنگر که یکی پس از دیگری می آیند و در اختیار او قرار می گیرند . گویا چشمه ای است که خود به خود و بدون زحمت از زمین می جوشد . سبحان الله که جوانی از عرب و در شهری چون مکه می بالد و با هیچ حکیمی هم برخورد نکرده است اما کلماتش در حکمت
نظری، برتر از سخنان افلاطون و ارسطو قرار گرفته و با اهل حکمت عملی نیز آمد و شد نداشته اما از سقراط هم پیشی گرفته است » . (6)
امام یحیی یمنی می گوید:
«از معانی گوارا و شیوای سخنان علی (ع) هر سخنوری سیراب شده و به سبک کلام وی هر خطیبی لباس سخنوری به تن کرده است چرا که مولا آبشخور بلاغت و زاینده آن است و ابر پر بار فصاحت می باشد به حدی که خود فرمود: ما فرمانروایان کشور سخن ایم و درخت سخنوری در وجود ما ریشه دونیده و شاخه ها آورده است » . (7)
شیخ محمدحسن نانل المرصفی که از ادیبان مهم جهان عربی است نهج البلاغه را همچون قرآن کریم، نوعی معجزه می داند و می گوید:
«نهج البلاغه برهانی روشن بر این است که علی (ع) بهترین نمونه زنده روشنایی و دانش، هدایت و فصاحت و معجزه قرآنی است . در این کتاب دلائل و نشانه هایی از دانش وسیع و سیاست صحیح و موعظه هایی روشن گر امام علی (ع) به چشم می خورد که شبیه آن در آثار هیچ یک از دانشمندان بزرگ و فیلسوفان و نوابغ دیده نمی شود .
مولا در ژرفای دانش و دین و سیاست فرو رفته و در همه این موارد سربلند بیرون آمده است » . (8)
شیخ ناصیف یازجی، عقیده دارد:
«کسی که می خواهد در دانش و نگارش برتر از همه قرار گیرد باید به نهج البلاغه متوسل شود و از حفظش کند» .
وی به فرزندش سفارش می کند که هرگاه خواستی در دانش و ادب و نگارش بر دیگران برتری جویی حتما قرآن و نهج البلاغه از بر کن . (9)
طه حسین، ادیب بزرگ معاصر مصری که امروزه به سمبلی ادبی برای ادیبان عرب مبدل شده و وجهه مذهبی زیادی هم ندارد عقیده دارد که:
«من پس از وحی خداوندی، سخنی شیواتر و زیباتر از کلمات علی (ع) را سراغ ندارم » . (10)
«امین نخله » می گوید:
«هر کس بخواهد روح تشنه خود را از بیانات علی (ع) سیراب سازد باید به نهج البلاغه روی آورد و آن را با دقت و صفحه به صفحه بخواند و گام نهادن در پرتو آن را فرا گیرد» . (11)
«ابن نباته » عبدالرحیم بن محمد اسماعیل، خطبه ها و مواعظ مولا را گنجی تمام نشدنی می داند و می گوید:
«از خطابه ها گنجی از برکرده ام که هرچه از آن بردارم نمی کاهد و بلکه افزون می شود و بیشتر آنچه را که از برکرده ام حدود یکصد فصل از کلمات موعظه آمیز علی بن ابیطالب است » . (12)
شیخ محمد عبده که در زمان خود شیخ مطلق از هر بود و افتخار شاگردی مفخر شرق «سید جمال الدین اسدآبادی » را دارد و چه بسا شرح نهج البلاغه وی نیز نشانی از تاثیر روح شیعی و حماسی سید بروی باشد و سخنان امام را پس از آیات قرآنی و کلمات رسول الله (ص) جامع ترین کلام دنیای عرب می داند . وی می گوید:
در میان تمام مردم عرب کسی نیست که معتقد نباشد سخن علی (ع) پس از قرآن و احادیث رسول خدا (ص) شریف ترین و بلیغ ترین و جامع ترین سخنان است » . (13)
همو در فراز دیگری آن را آموزشگاه پند و حکمت دانسته و تمسک بدان را پاک کننده دل ها می داند . (14) عبده می نویسد:
«در هنگام مطالعه نهج البلاغه هرگاه به فصلی دیگر می رسیدم حس می کردم که پرده های سخن عوض می شوند و آموزشگاههای پند و حکمت تغییر می یابند . گاهی خودم را در میان جهانی می یافتم که روح بلند معانی با زیور عبارات تابناک آن را آبادان ساخته است . این معانی، پیرامون جانهای پاک و دلهای روشن می گردد تا به آنها رستگاری و الهام کند و به مقصد عالی شان برساند و از لغزش گامهای گوناگون دورشان سازد و به شاه راه مستحکم فضیلت و کمال برساند» . (15)
این گونه سخنان از مردی که خود هم فقیه است و هم در میدان ادبیات عرب شهره ور است بیانگر مکانت و منزلت والای نهج البلاغه می باشد .
یکی دیگر از ادبای شهیر عرب «دکتر زکی مبارک » صاحب کتاب های مهم «النثر الفنی » و «عبقریة الشریف » و تحقیقات برجسته در آرایه های ادبیات عرب است . وی در کتاب «النثر الفنی » که به بررسی زیبایی های کلام عرب پرداخته پس از توصیف نثر فنی درباره جایگاه سخن بحث می کند و چنین ادامه می دهد:
«نامه های علی بن ابی طالب و خطب و وصیت نامه و عهدنامه های او از صنعت ایجاز و تطویل بجا برخوردار است . علی وقتی که پیمان نامه می نویسد گفتار را طولانی می سازد چرا که عهدنامه، دستورهای سیاسی منطقه ای را که حاکم بدانجا اعزام می شود در بردارد اما زمانی که برای خواص یاران خود نامه می نگارد عبارت ها کوتاه است چرا که در این گونه موارد موجبی برای طولانی ساختن گفتار نیست » . (16)
به گفته دکتر «علی الجندی » رئیس دانشکده علوم قاهره، سخنان حضرت علی (ع) به حدی زیباست که گویی شعر منثور است . وی درباره نثر امام می گوید:
«نوعی خاص از آهنگ موسیقی که بر اعماق احساسات پنجه می افکند در این بیانات هست . از نظر سجع، چنان منظوم است که می توان آن را «شعر منثور» نامید . (17)
«ابوعثمان عمروبن جاحظ » که از ادبای بنام و طراز اول ادبیات عرب است به جمله با ارزش «قیمة کل امرئ ما یحسنه » که تراویده فکر بلند امام متقین است اشاره می کند و می گوید:
«اگر از نوشته های علی (ع) جز همین کلمه را نداشتیم آن را شافی و کافی و بی نیاز کننده می یافتیم بلکه آن را برتر از کفایت و منتهی به غایت می دانستم چرا که نیکوترنی سخن آن است که اندک آن ترا بسیار بی نیاز سازد و معنی آن در ظاهر لفظ باشد» . (18)
گذشته از گفتارهای عرب زبانان، به مصداق «همدلی از همزبانی خوش تر است » فارسی گویان نیز افزون بر تمایلات شیعی که خود موجب اهتمام آنان به کتاب مولا شده، چون ذاتا اهل ذوق و عرفانند به سخنان زیبا و حکمت آمیز گرایش دارند . لذا نهج البلاغه در میان ایرانیان، پس از قرآن مکانت عالی را بدست آورده و همواره در کنار کتاب الهی زینت افزای کاشانه هر مسلمانی است . در این فراز بجاست به بررسی گفتارهایی از دانشوران ایران زمین پیرامون کلمات عالی شان مولا علی (ع) بپردازیم .
یکی از شارحان بزرگ فارسی نهج البلاغه مرحوم ملا صالح روغنی قزونی است که در عهد شاه عباس دوم سلیمان صفوی می زیسته و از مترجمان زبردست عصر خویش بوده و ترجمه ها و شرح های او بر کتب مهمی چون نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و مثنوی رومی در دربار صفوی مقبولیت تام داشته است . وی از شاگردان حکیم متبحر «میرداماد» می باشد . (19) مهم ترین اثر وی «شرح نهج البلاغه » به فارسی است که به گفته مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی از سودمندترین و مفیدترین شرح های نهج البلاغه است (20) که البته چاپ هم شده است .
این دانشی مرد، نهج البلاغه را جامع و عدیم المثل و فوق طاقت بشری دانسته است . (21) استاد علی دوانی که امروزه از رجال شرح حال نویس مهم به شمار می رود و تالیفات متعددی در آثار و احوال دانشمندان دارد برآنند که نهج البلاغه خود بهترین وسیله شناخت امام متقین علی (ع) است . دانشمندان معتقدند که پس از قرآن دنیای اسلام کتابی از لحاظ ابعاد و ارزشهای اسلامی همچون نهج البلاغه در اختیار ندارند . (22)
گروهی دیگر نیز نهج البلاغه را به عنوان برگزیده سخنان مولا، بیان گر اسلام راستین و ترجمان وحی خدا و برگدان شیوایی قرآن می دانند (23) و منشا این دفتر حکمت را نیز قرآن دانسته اند لذا همه حکمت ها و دستورات مندرج در آن را ملهم از قرآن و رسول خدا (ص) دانسته اند . (24)
استاد دکتر سید جعفر شهیدی که امروزه از ادیبان طراز اول کشور ماست و استادی مسلم او بر لغت و ادب عرب مورد تایید و تصدیق همگان است و ترجمه شیوایش از نهج البلاغه ناسخ همه ترجمه های پیشین شده است، این کتاب عظیم را منبع و سرمایه غنی همه ادیبان، شاعران، خطیبان و نویسندگان تاریخ اسلامی دانسته و همه مطالب آن را یک گنجینه سرشار می داند . وی می گوید:
«پس از آن که شریف رضی سخنان امام را از خطبه، نامه و فقره های کوتهاه گردآوری نمود سرمایه ای غنی در دسترس ادیبان و خطیبان و مترسلان نهاده شد چنانچه ظاهرا توجه ادیبان ایرانی به فقره های کوتاه سخنان امام، پس از تالیف کتاب «مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابی طالب » به وسیله رشید وطواط است . بحث در این که آیا همه این خطبه ها و نامه ها و سخنان کوتاه (کلمات قصار) که در مجموعه ای به نام نهج البلاغه گردآمده گفتار علی (ع) است و یا برخی از گفته های دیگران نیز به نام حضرت، ثبت شده از قرن ها پیش آغاز شده و تا امروز به قدر کافی پیرامون آن گفته و نوشته اند . آنان که در سخن شناسی و نقد ادبی نزد گویندگان عرب کنانتی دارند گواهی داده اند که این گوهرهای گرانبها همه به یک گنجینه تعلق دارد . . . پس از آن که مذهب تشیع در ایران رواج یافت به اطمینان خاطر می توان گفت که شعر و شاعر و نثر از تاثیر نهج البلاغه و گفتار علی (ع) خالی نیست » (25)
فقیه و اصولی معاصر آیه الله جعفر سبحانی خبرهای غیبی نهج البلاغه را گواه بر این دانسته که امام (ع) علاوه بر آگاهی های حسی و عقلی از آگاهی سومی به نام الهام و تایید الهی برخوردار است و انسان به وسیله این حس، شکننده مرزهای زمان و مکان و حجاب ماده می باشد و با این قوه، حوادث را پیش از وقوع درک کرده و با آن حوادث ارتباط برقرار کرده و کاملا آن را لمس می کند . آگاهی از غیب و گزارش امام (ع) از حوادث و رویدادهای پنهان و پوشیده خصوصا جریان هایی که پس از شهادت وی رخ داد یکی از ابعاد گسترده نهج البلاغه را تشکیل می دهد و این خبرهای غیبی گواه است که امام علاوه بر آگاهیهای متعارف از آگاهی سومی برخوردار بوده که هرگز نمی توان آن را از طریق ابزاری به نام حس و عقل کشف کرد . (26)
مرجع معاصر حضرت آیت الله مکارم شیرازی که علاوه بر تبحر در فقه و اصول، ترجمه ای شیوا از قرآن کریم و نهج البلاغه به جهان معرفت عرضه کرده و معتقدند نهج البلاغه مرهمی بر دردهای جانکاه بشریت است عالی ترین روش آزادی انسانها را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار می دهد چرا که منادی عدالت اجتماعی است . این کتاب در نوع خود بی نظیر و برای هر زمان و هر نسل، اثر مفید می باشد (27).
عارف و فیلسوف یگانه استاد حسن زاده آملی که در ادبیات فارسی و نیز تبحری ویژه دارد . این کتاب را شجره طیبه ای که برای زندگی انسانها در تمام شئونات و برنامه ها راهنما و دلیل قویی است می دانند . از دیدگاه استاد آملی این کتاب، معجزه گفتاری است چرا سیره امام علی (ع) به دو معجزه فعلی و قولی تقسیم می شود . معجزه فعلی مانند کندن در قلعه خیبر، و معجزه قولی کتاب گرانقدر نهج البلاغه است . (28) همو می گوید:
در سلسله معجزات قولی، قرآن مجید است که صورت کتبی خاتم (ص) است و معارف صادر از اهل بیت عصمت و وحی چون نهج البلاغه و زبور و انجیل آل محمد (ص) صحیفه سجادیه و جوامع روایی، تالی آن . (29)
مرحوم عارف بی دلیلف آیه الله حاج میرزا علی آقا شیرازی که در زمان خود اسوه علم و تفوا بوده و امروزه برای آشنایان با معارف اسلامی نامی آشناست از استادان و غواصان دریای بی کران نهج البلاغه بوده است .
استاد شهید مطهری که خود نهج البلاغه شناسی مهمی است در مکتب این دانشور، زانوی تعلم بر زمین زده و با عالم شگفت کتاب حکمت آمیز علی (ع) آشنا شده است . وی می گوید: او یک نهج البلاغه مجسم بود، مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرو رفته بود . برای من محسوس بود که روح این مرد با روح امیرالمؤمنین (ع) پیوند خورده و متصل شده است . (30)
جالب این که آشنایی و پیوند این عارف با نهج البلاغه از طریق مرحوم شهید مدرس بوده است . به گفته میرزا علی آقا شیرازی «مدرس » نخستین کسی بوده که تدریس نهج البلاغه را در حوزه های علمیه رسمی کرد و این کتاب گرانسنگ را متن درسی برای تعلیم قرار داد . (31)
مدرس زندگی عجیبی داشت، در تمام عمر طلبگی را ترک ننمود، در مراجعت از نجف روزهای پنج شنبه هر هفته برای طلاب درس اخلاق می گفت و مبنای درسش نهج البلاغه بود . کی روز به درس ایشان رفتم، چنان حاضرالذهن، عبارات نهج البلاغه را از بر می خواند و از کتب بزرگان شعر و ادب و ادربیات عرب، ضرب المثل می آورد که من علاقمند شدم و مدتی به درس ایشان می رفتم . وی می گفت بالاترین کتاب، نهج البلاغه است، بخوانید و به دیگران یاد بدهید . به هر حال مشوق من در نهج البلاغه، مدرس بود . (32)
حاج میرزا علی آقاشیرازی بر این باور بود که جاذبه و بلندای کلام امام علی علیه السلام چون قرآن، دل آدمی را روشنی بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح می نماید . به عقیده وی نهج البلاغه پرتوی پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحی ملکوتی است که به حق عبدالله بود و اثری است مفید و سازنده برای بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویی است برای شفای آنان که به بیماریهای دل وامراض روان مبتلایند و مرهمی است برای افرادی که از دردهای فردی و اجتماعی در تب و تاب هستند و خلاصه سخنش این بود که نهج البلاغه در بین افراد طالب حق و مشتاق مصونیت و مغزهای نورانی، مشتری دارد و شایسته نیست چنین اثری محجوب و مهجور بماند بلکه باید جرعه هایی از آن را به کام تشنگان فرو ریخت . (33)
یکی از خوشه چینان خرمن وی
می گوید:
آقا میرزاعلی غیرممکن بود لب به سخن باز کند و از مضامین نهج البلاغه حضرت علی (ع) چیزی بر زبان نیاورد (34).
و همچنین وی آن چنان بر مطالب این کتاب تسلط داشت که خطبه های را ازبر و بدون مراجعه به کتاب می خواند و به حالتی توضیح می داد که مستمعین را منقلب می کرد و آنان را به خود می آورد . (35)
مرحوم آمیرزا علی آقا شیرازی، «سید رضی » را دانشمندی بلند قدر می دانست که با تدوین نهج البلاغه چراغی فروزان فرا راه جامعه اسلامی قرار داد تا در قرون متمادی و اعصار متوالی، راهنمای جوامع انسانی به راه راست و نیل آنان به کمالات شایسته و فضایل انسانی و تکامل علمی و عقلی باشد و از این که عده ای در اصالت چنین اثری شک می کنند و گویی عاملی از رسوبات رشک آلود و لجاجت از آنان برمی خیزد، رنج می برد و در برابر این شکاکان که بی هیچ برهان یا هدف سالمی در صحت سند نهج البلاغه و انتساب محتوای آن به امام علی (ع) تردید کرده اند کوشید تا منابع و مراجعی که این نسبت را ثابت می کنند بیابد و توفیق این اثر ثمین را مسجل کند . (36)
در انتها به مصداق خاتمة المسک بجاست سخنانی از استاد شهید مرتضی مطهری ذکر کنیم که خود ابتدا با تدوین کتاب جامع «سیری در نهج البلاغه » این اثر گرامی را به نسل جوان شناسانید .
از نظر مطهری (ره) نهج البلاغه چندین دنیا دارد: دنیای زهد و تقوا، دنیای عبادت و عرفان، دنیای ملاحم و مغیبات، دنیای سیاست و مسئولیت های اجتماعی، دنیای حماسه و شجاعت . . . (37)
امتیاز نهج البلاغه برای فردی که سخن شناس باشد و زیبایی سخن را درک کند نیاز به توضیح و توصیف ندارد . اساسا زیبایی درک کردنی است، نه وصف کردنی نهج البلاغه پس از نزدیک چهارده قرن برای شنونده امروز همان لطف و حلاوت و گیرندگی و جذابیت را دارد که برای مردم آن روز داشت است . (38)
اما این وصف ها چون دریا پایان ندارد:
درنیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام
آن کس که ز باغ آشنایی است
داند که متاع ما کجایی است
پانوشت ها:
1 - وصیت نامه الهی و سیاسی .
2 - پیام مروخ 27/2/1360 امام خمینی به کنگره هزاره نهج البلاغه، ص 7 .
3 - استادی، رضا، بحثی کوتاه پیرامون مدارک نهج البلاغه، بنیاد نهج البلاغه، تهران، 1362 .
4 - مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، صدرا، تهران، 1378، چ 15، ص 11 .
5 - محمد امین النواوی: جولات اسلامیه، بیروت، 1980، چ 3، ص 99 .
6 - مطهری، مرتضی: همان، ص 15 .
7 - امام یحیی یمنی: الطراز، بیروت، 1971، چ 1، ص 12 .
8 - محمد امین النواوی: همان، ص 98 .
9 - همان، ص 99 .
10 - طه حسین: علی وبنوه، بیروت، 1970، چ 5، ص 30 .
11 - امین نخله: ماة کلمه من کلام الامام علی، بیروت، دارالتعارف، 1981، ص 41 .
12 - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه، کتابخانه مرحوم مرعشی نجفی، قم، 1364، ج 1، ص 24 .
13 - مرتضی مطهری: همان، ص 18 .
14 - همان، همانجا .
15 - همان .
16 - دکتر زکی مبارک: النثر الفنی، قاهره، مکتبه مصطفی البابی، 1970، چ 3، ج، ص 59 .
17 - مرتضی مطهری: همان، ص 18 .
18 - جاحط، البیان و التبیین، قاهره، مکتبه مصطفی البابی 1948، چ 2، ج 1، ص 82 .
19 - ریحانه الادب، مدرس تبریزی، کتابفروشی خیام، ج 1 و 2، ص 343 .
20 - الذریعه، ج 14، ص 128 .
21 - حکمت اسلام، مولا صالح روغنی قزوینی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1354، ص 12 .
22 - دوانی، علی: نگاهی کوتاه به زندگی پرافتخار سید رضی (مندرج در یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه) تهران، بنیاد نهج البلاغه، 1360، ص 232 .
23 - همان، ص 50 .
24 - همان، ص 51 - 50 .
25 - یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه: بنیاد نهج البلاغه، 1360، ص 221 .
26 - یادنامه کنگره هزار نهج البلاغه: ص 163 .
27 - همان، ص 178 .
28 - حسن زاده آملی، حسن: انسان کامل در نهج البلاغه، مندرج در یادنامه کنگره هزار نهج البلاغه - ص 50 .
29 - همان، ص 50 .
30 - مطهری، مرتض: عدل الهی، صدرا، تهران، 1378، چ 10، ص 49 .
31 - گلی زواره ، غلامرضا، شهید مدرس ماه مجلس، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چ 1، ص 54 .
32 - باقی، عبدالعلی: مدرس مجاهدری شکست ناپذیر، قم، نشر تفکر، چ 1، ص 159 .
33 - گلی زواره، غلامرضا: ناصح صالح، قم، انتشارات حضور، 1378، چ 1، ص 124 .
34 - انجمن آثار و مفاخر اصفهان، طبیب جسم و جان، (مندرج در یادنامه حاج میرزاعلی شیرازی)، ص 90 .
35 - همان، ص 42 .
36 - گلی زواره، غلامرضا: همان، ص 170 .
37 - مطهری، مرتضی: سیری در نهج البلاغه، ص 7 .
38 - همان، ص 7 .