نمونه های ناب

رویدادهای تاریخی با عوامل و انگیزه های گوناگون در ارتباط هستند و وقتی مقاصد دنیاطلبی و فزون خواهی باشد جهات اخلاقی و کرامتهای انسانی بر زیر مرکب تاریخ سازان له می گردد اما نمی توان از این واقعیت گذشت که در همین تواریخ آغشته به ستم و خون آلود، و در زیر دیوارهای خراب شهرهای غارت شده و در گرد و غبار نزاعهای مرارت بار باز هم هدفهای عال ...

رویدادهای تاریخی با عوامل و انگیزه های گوناگون در ارتباط هستند و وقتی مقاصد دنیاطلبی و فزون خواهی باشد جهات اخلاقی و کرامتهای انسانی بر زیر مرکب تاریخ سازان له می گردد اما نمی توان از این واقعیت گذشت که در همین تواریخ آغشته به ستم و خون آلود، و در زیر دیوارهای خراب شهرهای غارت شده و در گرد و غبار نزاعهای مرارت بار باز هم هدفهای عالی و بزرگ بشری نهفته است، کم نیستند حوادث و وقایعی که در ماورای قانون جنگل سیر می کنند، نقطه های روشن و تابناکی نیز می توان در تاریخ یافت که از فداکاری، رشد فکری و توجه به اصول انسان دوستی حکایت می کند .

در طول تاریخ، زنان تحت سیطره و ستمهای گوناگون جسمی، عاطفی و روانی قرار گرفتند و در دوران تیره جاهلیت بیشترین فشار را تحمل کردند تا آنکه خورشید پرفروغ اسلام طلوع کرد و در پرتو پرتابش آن، زنان زمینه مستعدی برای شکوفایی فکری و فرهنگی و شرکت در فعالیتهای سیاسی و رزمی به دست آوردند. بانوان در صدر اسلام با تأثیرپذیری از مکتب پرورشی رسول اکرم(ص) و خاندان عترت و از برکت تعلیمات جاوید قرآن توانستند شخصیت واقعی خود را بروز دهند و عظمت و موقعیت ارزنده ای به دست آورند و میزان معارف و کمالات خود را تا فرازین قله رستگاری توسعه و گسترش دهند تا آنجا که برای دفاع از ارزشهای الهی و دفع شرارت مشرکان و منافقان، همپای سلحشوران نبوی و رزم آوران علوی در میادین رزم با دشمنان حضور یافتند و در انجام امدادهای پزشکی، پرستاری مجروحین، تقویت توان روحی مجاهدان، ترغیب فرزندان، برادران و همسران و سایر مسلمانان به جهاد و شهادت در راه خدا و افشای ماهیت معاندان و جباران در سخنان کوبنده خویش نقش مهمی و تعیین کننده ای را ایفا کردند .

زنان پرورش یافته در مکتب قرآن و عترت در مقابل جهل و جور مقاومت نمودند و در حمایت از آیین پاک اسلام تا سر حد ایثار جان و غلطیدن در خون خویش پیش رفتند. آری این اسوه های فضیلت و نخبه های انسانیت بودند که توانستند از مظاهر فریبنده دنیا چشم بپوشند و حیات توأم با شرافت و آزادگی و سعادت جاویدان را به خود اختصاص دهند و فرازهایی درخشان در تاریخ اسلام ترسیم نمایند .

زن در یک سطح عالی شخصیت درخشان و پرفروغ خود را متبلور نمود و همچنان که قهرمانی و شخصیت مرد مسلمان در دو مرحله فداکاری و رسالت فکری تبلور و تحقق یافت زن نیز این دو مسؤولیت دینی را لباس عمل پوشانید و برای صعود به این مقام والا مسیر فضیلت را پیمود. تاریخ زن مسلمان از قهرمانیهای چشمگیر و دلاوریهای سترگ او در بحرانها و کورانها بدون سستی و کوتاهی سخن بسیار دارد و نمونه های فراوانی را به ما عرضه می کند که اینک به نمونه های نادری اشاره می کنیم :

« ام سلیم» از بانوانی است که زودتر از همه به اسلام گروید و مردم را به سوی آیین حق فرا خواند. قبل از اسلام همسر مالک بن نضر بود و انس بن مالک از وی متولد گردید . همان که سالهای سال افتخار خدمت به رسول اکرم(ص) را داشته است. وقتی ام سلیم به اسلام روی آورد شوهر خود را دعوت کرد که مسلمان شود ولی او که گرفتار افکار جاهلی بود زیر بار نرفت و از این جهت ام سلیم او را ترک کرد. مالک نیز عصبانی گردید و به شام رفت و در حال کفر از دنیا رفت. پس از مرگ وی ابوطلحه انصاری به خواستگاری این بانو آمد اما چون مشرک بود ام سلیم به وی گفت: من وقتی با تو وصلت می کنم که مسلمان شوی، او قبول کرد. مهریه ام سلیم همین مسلمان گردیدن او بود. این زن از راویان نور به شمار می رود که از رسول اکرم(ص) روایت نقل می نمود. او در غزوات با رسول خدا شرکت می کرد و در جنگ احد خنجری برای پاره کردن شکم مشرکینی که به او نزدیک بشوند برداشته بود و این افتخار را داشت که برادر و پدرش در راه حق کشته شوند و غیر از ام سلیم زن دیگری را نمی شناسیم که حضرت محمد(ص) به دیدنش برود و برایش تحفه بیاورد. آری این بانو در کرامتهای انسانی و فداکاری و حمایت از ارزشهای دینی اسوه زنان به شمار می آید .(1)

« ام کثیر» زوجه همام بن الحارث، بانوی مردپروری است که با صلابت، رخش خود را زین کرده و باره شهامت نشسته، تیغ گذار و کمندافکن و تیرانداز به میمنه و میسره سپاهیان اهریمنان دون مایه تاخته و با دشمن خدا و رسولش به ستیز برخاسته است. این شیرزن حماسه آفرین کوپال به دست در زمان خویش به لحاظ علم و معرفت چراغ روشنگر فرا راه بسی ره جویان حقیقت طلب بوده و صاحب کمالات و فضایل معنوی به علاوه در جنگ قادسیه با عمودی به میدان کارزار شتافته و از میان انبوه کشتگان می گذشته، و هر گاه مجروحی از مسلمانان را درمی یافت دُرج دیده باز می گشود و دُر سفته از سر مژگان بر چهره مردانه آن مجروح به خون غلطان نثار می کرد و آن زخمدیده رنجدیده را نخست از میدان کارزار به کناری آورده آن گاه با آب گوارا بدان مضروب نوید حیات می داد، پس به مداوای جراحتش پرداخته و تسلی خاطر آزرده اش می گردید و هر گاه که از کنار پیکار خون عفن گندآلود نیمه جان زخم خورده سربازی از طایفه ظلمت و شقاوت می گذشت اگر درمی یافت که هنوز او را رمقی در کالبد منحوس باقی است آن چنان با گرز آهنین خویش بر سر آن مغضوب می نواخت که واپسین نفس خود را می کشید و راهی دوزخ می گردید .(2)

از زنانی که در اسلام مقام عظیمی دارد «ام ورقه» دختر عبداللّه بن حارث می باشد. وی تنها زنی از انصار بود که جامع قرآن و معلم این کتاب آسمانی به شمار می رفت. فضل بن دگین از ولید بن عبداللّه بن جمیع از جده اش از ام ورقه آورده است که رسول خدا(ص) او را ملاقات می کرد و او را شهیده می نامید. در هنگامی که پیامبر عازم غزوه بدر بود ام ورقه به آن حضرت عرض کرد: آیا شما به من اجازه می دهید از مدینه بیرون آیم. مجروحین شما را مداوا کنم و مریضان شما را پرستاری نمایم، به امید آنکه خداوند شهادت را نصیبم کند. رسول خدا(ص) به وی فرمود: خداوند شهادت را نصیب تو می نماید .(3)

« سمیرا» یکی از بانوان طایفه بنی دینار است که با رسول اکرم(ص) بیعت کرده بود و در جنگ احد دو فرزند برومند خود (نعمان بن عبدعمرو و سلیم بن حارث) را روانه جنگ نمود و خود به سوی میدان نبرد حرکت کرد تا اینکه اطلاعاتی از جنگ به دست بیاورد . وقتی وارد میدان احد گردید دو جوان عزیز خویش را در حال احتضار مشاهده کرد. دیگران او را تسلیت گفتند اما خودش پرسید کار رسول خدا(ص) به کجا انجامید. گفتند: به خیر گذشت و بحمداللّه آن حضرت سالمند. گفت مرا به سوی ایشان راهنمایی کنید. چنین کردند. پس عرض نمود: ای فرستاده الهی! تمام مصایب در مقابل سلامتی شما گواراست. سپس جنازه پسران خود را بار شتر کرد و روانه مدینه گشت، در بین راه زنی از خانواده حضرت با او مصادف گشت و از اوضاع جنگ پرسید. گفت: شکر خدا که پیامبر در سلامتند. خداوند صلاح دید که عده ای از مؤمنین را به عنوان شهید فرا خواند و دست رد بر سینه دشمنان زد و خوارشان کرد و مؤمنین را یاری نمود. دوباره پرسید: آنها کیست که با خود همراه داری؟ گفت دو فرزند عزیزم هستند .(4)

« عمّه» رسول خدا(ص) دختر عبدالمطلب علاوه بر اینکه همچون برادرش حمزه به پیامبر ایمان آورد فرزند خود را در نصرت و یاری دین خدا تشویق نمود .(5)

« ام ایمن» از مسلمانان نخستین بود که در دوران مشقت اسلام را پذیرفت و از مدافعان حق گشت و شوهرش در معرکه حنین به فیض شهادت نایل گشت. پس از آن پیامبر اکرم(ص) او را به همسری زید بن حارثه در آورد که ثمره این پیوند پاک اسامه بود که از فرماندهان و سروران شایسته و لایق صدر اسلام به شمار می رود. ام ایمن نزد رسول خدا(ص) مکانت ویژه ای داشت. پیامبر اکرم(ص) پس از شهادت شوهرش فرمود: هر کس خرسند می شود از اینکه با بانویی از اهل بهشت ازدواج نماید پس با ام ایمن زندگی مشترک تشکیل دهد. ام ایمن شیرزن فداکاری بود که در میدانهای نبرد اسلام با کفر هم حضور یافت و در نبرد احد به کار آبرسانی به رزمندگان و مداوای مجروحان جنگ می پرداخت . همسرش در جنگ حنین شهید شد .(6)

« امیمه» دختر قیس ابن ابی الصلت الغفاری روایات زیادی از رسول اکرم(ص) نقل کرده و تعدادی از تابعین شاگردان او بودند که به وساطت این بانو از خاتم رسولان حدیث می شنیدند. وی نسبت به رزمندگان کمال شفقت را داشت و در جنگها حاضر می شد و برای مداوای مجروحین و انتقال شهدا، سهم مؤثر و به سزایی از خود نشان داد، از سوی دیگر وظایف تبلیغاتی و ترغیب و ایجاد شور و شوق در سلحشوران از راه ایراد خطابه و شعر بود .(7)

« خنساء» دختر عمر بن شرید، دو برادر خود را در زمان جاهلیت از دست داد و چون خورشید اسلام درخشید تأسف می خورد که چرا باید آنان در دوزخ به سر برند، چون جنگ قادسیه پیش آمد چهار پسر خویش را تشویق کرد تا به میدان نبرد بشتابند و به آنان گوشزد کرد: به سوی دشمنان اسلام یورش برید و آنگاه که جنگ گسترش یافت خویشتن را در گرماگرم پیکار افکنید و در مرحله اول سپاه دشمن را در هم کوبید تا پیروزی به دست آید و یا اینکه با شهادت خویش رهسپار خانه جاوید گردید، سپس اشعاری حماسی سرود و مشغول جنگ شد :

ای فرزندانم، زن سالخورده ای شما را نصیحت می کند، اکنون سفارش می کند اگر دیشب این کار را نکرد .

چهار فرزندش یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و او از اینکه چنین شرافتی نصیبش شده خدا را شکر گفت .(8)

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر