باشگاه خبرنگاران جوان: ورود ستارههای سینما به عرصه تئاتر؛ آری یا نه؟ این مسئلهای است که جنجال بر سر آن تمامی ندارند. سال 1390 بود که انجمن بازیگران خانه تئاتر ایران طی بیانیهای اعلام کرد، هنرپیشههای سینما برای ورود به عرصه تئاتر باید از این مرکز اجازهنامه رسمی بگیرند و اعلام بیخبری مرحوم داوود رشیدی، رئیس وقت انجمن بازیگران خانه سینما از چنین قانونی، باعث بروز یک جنگ لفظی بین او و بهزاد فراهانی شد.
دعوای فراهانی و رشیدی به تلویزیون و برنامه سینمایی هفت هم کشید. آتیلا پسیانی در یک جمعه شب داغ جلوی دوربین فریدون جیرانی آمد تا مقابل بهزاد فراهانی بنشیند و دوتایی در اینباره مناظره کنند.
حتی سوال نظرسنجی پیامکی برنامه آن شب راجع به همین موضوع بود. وقتی بحث این دو نفر تمام شد، مسعود فراستی هم که برای نقد یک فیلم در بخش دیگری از برنامه حاضر شده بود، به بحث ورود کرد و آشکارا طرف فراهانی را گرفت.
نتیجه آن نظرسنجی با اختلاف بالایی به نفع بهزاد فراهانی و جلوگیری از حضور ستارههای سینما در تئاتر رقم خورد؛ اما آیا استقبال از حضور ستارهها در تئاتر کم شد؟
انجمن بازیگران خانه تئاتر که بهزاد فراهانی در رأس آنها قرار داشت، امر درستی را تشخیص داده بودند. ورود ستارههای سینما و تلویزیون به تئاتر داشت شدت بیشتری میگرفت و قبل از این دعوا هم چند مورد از آن اتفاق افتاده بود؛ حامد بهداد که بیشتر بازیگری جلوی دوربین را تجربه کرده، به صحنه تئاتر آمده و یا این اتفاق در مورد ترانه علیدوستی و باران کوثری هم افتاده بود.
همان روزها این جنجال به رسانهها هم کشید و هواداران هر طرف قضیه در مصاحبههای مختلف حرفهایشان را صریح و تند و تیز گفتند. امین زندگانی مصاحبهای کرد و گفت پیشکسوتان تئاتر دست از سمپاشی بردارند و از طرف دیگر، نازآفرین کاظمی هم گفتگویی ترتیب داد و اعلام کرد؛ مافیا با آوردن ستارههای سینما به تئاتر باعث بیکاری بازیگران و پیشکسوتان این عرصه شده است.
بحث انجمنهای بازیگری خانه تئاتر و خانه سینما، بر سر کیفیت بازی ستارههای سینما روی سن تئاتر نبود. آنها یک دعوای صنفی داشتند و تئاتریها فکر بیکار نشدن اهالی صنف خودشان بودند. سینماییها هم میگفتند اگر با ورود ستارهها تئاتر رونق بگیرد، همه اهالی تئاتر نفع آن را خواهند برد.
به هر حال مطابق پیش بینی اهالی تئاتر، ورود ستارههای سینما به این عرصه هر روز شدت بیشتری گرفت.
بهنوش طباطبایی، هانیه توسلی و نیکی کریمی همه روی صحنه رفتند و حتی «دورهمی زنان شکسپیر» که بهاره رهنما کارگردانیاش کرده بود، باعث شد پای بهنوش بختیاری هم به هنر نمایش باز شود.
کمی بعد، قضیه پیچیدهتر شد و این بار کسی روی صحنه نمایش آمد که اساسا حتی حضورش جلوی دوربین هم اعتراض خیلیها را برانگیخته بود؛ پژمان جمشیدی. بعضیها میگفتند چرا وقتی خیلی از با استعدادهای هنر نمایش هنوز مُشت به دروازههای سینما میکوبند، یکی مثل پژمان جمشیدی باید از راه برسد و بازیگری تمامقد شود. اما حضور این فوتبالیست سابق روی سن نمایش، اعتراضها را شدت بیشتری هم داد.
شهاب حسینی حالا نمایشی را روی صحنه برده که جدا از بحث ستاره بودن کارگردانش، باید کیفیتهای فنی آن به بوته نقد برود، اما نکته اینجاست که او از خبرنگاران میخواهد تا راه چنین حضوری را برای امثال او هموارتر کنند.
فرهاد قائمیان هم طبق اعلامی که به تازگی صورت گرفته، قرار است به تئاتر شهر، به خانهی اصلیاش برگردد و ستارهها دسته دسته به خوشههای نقش و نگار دامن مادرشان اضافه میشوند.
حال باید دید که آیا بعد از چالشی که شهاب حسینی با اهالی رسانه داشت، آنها باز هم او را برای حضور در صحنه نمایش یاری خواهند کرد؟ آیا حضور شهاب حسینی به عنوان کارگردان، لااقل آنقدری موفق خواهد بود که ستارههای بعدی از امتحان کردن شانسشان در اینباره نترسند؟ و آیا اصل کاریها که خیلی وقت است منتظر آنها هستیم، دوباره به عرصه نمایش باز خواهند گشت؟