رحماندوست مطرح کرد؛

«صد دانه یاقوت» را در جبهه سرودم

رحماندوست درباره سرایش شعر معروف «صد دانه یاقوت» گفت: شعر «صد دانه یاقوت» متعلق به من نیست بلکه لطف خداوند است و من این شعر را یک روز در جبهه گفتم.

«صد دانه یاقوت» را در جبهه سرودم

به گزارش خبرگزاری مهر، مصطفی رحماندوست شاعر با حضور در برنامه تلویزیونی شابک درباره شعر کودک و شعر بزرگسال گفت: من قبلا شعر بزرگسال می گفتم و بعد وارد شعر کودک شدم و معتقدم هیچکدام سخت نیست اگر شاعر انگیزه شناخت مخاطب خود را داشته باشد. شعر کودک محدودیت های خاص خود را دارد اما اگر شاعر مخاطب خود را دوست داشته باشد این محدودیت ها نیز لذت بخش است.

وی با اشاره به وضعیت مطالعه و کتاب در کشور گفت: باید برای بالا بردن سطح مطالعه در کشور کاری کرد و یکی از مهم ترین کارها این است که برای کودکان از بدو تولد و حتی پیش از تولد کتاب خواند با وجود اینکه معنی آن را نفهمند. آنقدر اوضاع مطالعه در کشور خراب است که نمی توان توصیه خاصی برای مطالعه به مردم داد و من تنها می توانم بگویم بخوانید آنقدر بخوانید تا لذت کتاب خواندن را پیدا کنید و آن زمان خودتان درمی یابید که چه کتاب هایی ارزش خواندن را دارند.

این شاعر گفت: شاعران کودک و نوجوانی که آثار خوبی برجا گذاشته اند و کتاب های خوب به دست بچه ها  رسانده اند در بین بچه ها شناخته شده هستند.

رحماندوست با بیان خاطراتش از سرایش شعر «صد دانه یاقوت» گفت: شعر «صد دانه یاقوت» متعلق به من نیست بلکه لطف خداوند است. من این شعر را یک روز در جبهه گفتم و فکر نمی کردم تا این حد گل کند. ما در اوایل جنگ جزء گروه های جنگ های نامنظم شهید چمران بودیم و مجبور شده بودیم 30 ساعت در منطقه ای بدون آب و غذا زمینگیر شویم. بعد از اینکه از دید درآمدیم توانستیم آن منطقه را ترک کنیم برای ما در یک جعبه نان و ماست آوردند و دو عدد انار هم در آن جعبه بود. من پیش از آنکه چیزی بخورم یکی از انارها را برداشتم و شکستم و دوتا دانه آن پرید بیرون و مرا به یاد گردنبند مادرم انداخت که از یاقوت بود و گفتم وای چقدر یاقوت، صدتا هزارتا، و از آن منطقه تا زمان رسیدن به قرارگاه من شعر «صد دانه یاقوت» را سرودم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر