خبرگزاری مهر-گروه هنر-ارغوان اشتری: در بخش نخست این مقاله به نقش برادران لومیر در سینما با اختراع سینماتوگراف و ساختن نخستین فیلم های کوتاه در تاریخ سینما پرداختیم و روایت به آنجا رسید که در سال 1907 برادران لومیر نخستین فرآیند عکس رنگی را به نام صفحه مونوکروم اختراع کردند. همچنین لازم به اشاره است که پدر لویی و آگوست پس از اختراع سینما دوباره سراغ هنر نقاشی رفت و تا زمان مرگش در سال 1895 به نقاشی ادامه داد.
در حالی که بسیاری از سینمادوستان فکر می کنند این مخترعان «سینما توگراف» تنها از ورود قطار به ایستگاه و کارگران در حال ترک کارخانجات فیلمبرداری می کردند اما واقعیت این است که آنها زحمت زیادی برای سینما کشیدند. برادران لومیر نه تنها مسئول اختراعی موفق بودند بلکه تعداد زیادی فیلم ساختند؛ فیلم هایی که با تکنیک هایی تجربه گرایانه ساخته شده و جدید بودند. البته چشم انداز این فیلم ها سریع تغییر می کردند و از کارخانه لومیر در شهر لیون تا سراسر اروپا و آمریکا و شرق آسیا را در بر می گرفتند.
آگوست و لویی لومیر عکاس بودند و پس از دیدن کینه توسکوپ ساخته توماس ادیسون که ماشینی با دریچه کوچک برای تماشای حلقه فیلم بود، برای ساختن تصاویر متحرک تاثیر گرفتند. مشکل سیستم کینه توسکوپ توماس ادیسون این بود که هر نوبت فقط یک نفر می توانست تصاویر را تماشا کند و تجهیزات جانبی دوربین طوری ساخته شده بود که فقط امکان داشت فیلم ها در یک استودیو فیلمبرداری شوند. در ماه فوریه سال 1895 برادران لومیر یک ابزار زیبا و قابل حمل «سینماتوگراف» ساختند. سینماتوگراف می توانست فیلمبرداری کند و تصاویر متحرک را نمایش بدهد. آنها ماه مارس همان سال در مراسمی خصوصی از دستگاه رونمایی کردند اما نخستین نمایش عمومی سینماتوگراف به یک افسانه تبدیل شد. روز 28 دسامبر سال 1895 در گراند کافه واقع در بلوار دو کاپوسینه شهر پاریس برادران لومیر از سینماتوگراف رونمایی و 9 فیلم از فیلم هایشان را برای تماشاگرانی که بلیت خریده بودند نمایش دادند. همانطور که داستانش را می دانید بسیاری از تماشاگران از تصویر قطاری که به سمت دوربین می آمد بسیار ترسیده و هراس پیدا کردند و شروع به فرار نمودند. این حادثه چنان مشهور است که «ر. و پل» پیشگام سینمای بریتانیا در فیلم «میهن و سینماتوگراف» (1901) آن را به کار گرفت. البته حضار در گراند کافه مانند تماشاچیان فیلم ر. و پل شلیک خنده به راه نینداخته بودند.
برادران لومیر به ساختن فیلم کوتاه ادامه و سینماتوگراف را به همه دنیا معرفی کردند. آنها در ماه مارس 1896 در شهرهای لندن، میلان و آمستردام نمایش داشتند و ماه بعدش در شهرهای برلین و دوبلین حضور بهم رساندند. در ماه ژوبیه فیلم های برادران لومیر در شهر مومبای به نمایش درآمد. در حالی که تور تبلیغاتی در خارج از کشور برقرار بود گروه لومیر نماهایی از مردم محلی فیلمبرداری می کردند. نخستین فیلم های برادران لومیر در حومه محل زندگی و کارشان در شهر لیون فیلمبرداری شد اما به زودی فیلم های زیادی خارج از این منطقه ساختند. آنها خلال سال های 1895 تا 1905 بیش از 1400 فیلم ساختند که 18 عنوان آنها گمشده است (این درصد بسیار خوبی با توجه به سال تولید فیلمهاست) و باقی فیلم ها را می توان روی مجموعه دی وی دی جدید «لومیر؛ فیلم!» تماشا کرد. بررسی دقیق فیلمهای لومیر درست شبیه تماشای فیلم های پیچیده تر سال های بعدی، توام با شگفتی است. خوشبختانه این 50 ثانیه های بریده شده از زندگی در قرن نوزدهم (اغلب از روی نگاتیو اصلی) ترمیم و با فرمت k4 دیجیتالی شده و در مجموعه پرخرج دی. وی. دی و بلو-ری محصول کشور فرانسه منتشر شده است. تماشای 114 فیلم به صورت پشت هم مانند دیدن یک فیلم بلند است اما تجربه بسیار سکرآور و شادی است. شما می توانید این جواهرات را مانند تکه های کوچک شکلات مزه مزه کنید اما درون این شکلات ها مواد مغذی بیشتری هست. لویی لومیر می گفت: «سینما دنیا را سرگرم می کند. سینما به مردم غنا می بخشد.»
نخستین فیلم های برادران لومیر در حومه محل زندگی و کارشان در شهر لیون فیلمبرداری شد اما به زودی فیلم های زیادی خارج از این منطقه ساختنداولین حلقه از این مجموعه شامل سکانس هایی می شود که آنها در نخستین رونمایی عمومی سینماتوگراف به نمایش گذاشتند و ارزش بررسی دقیق تری دارد. سادگی ظاهری جای قرار گرفتن دوربین، رویکردِ هیجان انگیز تحقیقاتی این مدیوم جدید را پنهان می کند. برادران لومیر با هر فیلم کوتاه امید داشتند تا اثر سینمایی متمایزی را ثبت کنند: حرکت شلوغ و تند ِموجی از کارگران که در حال ترک کارخانهای در لیون هستند یا تلاش برای صورت نگاری در «غذا دادن به کودک».
فیلم مشهور «ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته» تجربه ای در عمق میدان است. «باغبان آب پاشی شده» داستانی را روایت می کند که شامل شوخی خنده دار و ساده میان دو بازیگر و یک شلنگ آب است. نمای رضایت بخش از ریزش آجرها که گرد و خاک تولید می کنند در «تخریب دیوار» برای تماشا جذاب است. اما زمانی که همان نما به عقب برگردانده می شود و دیوار ویران شده سرجایش قرار می گیرد متوجه می شویم که برادران لومیر اولین تاخت و تاز خود را در جلوه های بصری نمایش می دهند.
این مجموعه نشان می دهد که برادران لومیر و تیم شان با تکرار ایده های مشابه ایده ها را عجیب و غریب تر کردند. ترکیب بندی تقریبا سه بعدی قطار در حرکت به سوی کنجی از قاب تصویر در «ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته» در فیلم های دیگر تبدیل می شود به صفی از پرستاران فرانسوی در حال حرکت دادن کالسکه های بچه، صفی از شترها در اورشلیم، رژه پلیس ها در شیکاگو. همچنین شوخی شلنگ آب در «باغبان آب پاشی شده» طوری ارایه شده که استفاده بهتری از قاب تصویر را نشان می دهد. دوربین بیرون چیدمان صحنه قرار دارد بنابراین زمانی که پسر دزدکی به باغبان نگاه می کند با تماشاگر رخ به رخ می شود.
در فیلم های دیگر برادران لومیر جمعیت بیشتری هست مثلا مردم در بازار تره بار در «مارتینیک» در حال خرید هستند، روی پل وستمینستر در حال عبورند یا از خیابان های شهر نیویورک، دوبلین و برلین گذر می کنند. شور واشتیاق به جلوه های بصری در فیلم های لومیر با انفجارها تداوم پیدا می کند و با یک فیلمنامه برجسته، ترفند تدوین یا مرحله گروتسگ از بازسازی یک جسد ادامه پیدا می کند.
در حالی که دوربین سینماتوگراف ثابت است، اپراتورها با قرار دادن سینماتوگراف روی جاهای قابل حرکت خلاقیت به خرج می دهند: در قطارها، قایق ها، آسانسورها و بالن ها. صحنههایی از قایق تندروی زیر کانال بزرگ در ونیز یا وقتی که دوربین بیرون از قطار در حال حرکت چشم انداز شهری لیون یا لیورپول را نمایش می دهد، نماهایی که از زیر بالن در حال بالا رفتن و یا نمای آتش بازی برج ایفل در آسانسور در حال بالا آمدن هنوز حیرت انگیزند.
فیلم های برادران لومیر شامل تاریخ اجتماعی هم می شوند و فرصتی برای دیدن تحولات اجتماعی فراهم میآورند
فیلم های برادران لومیر شامل تاریخ اجتماعی هم می شوند و فرصتی برای دیدن تحولات اجتماعی فراهم میآورند. بعضی از مشهورترین چشم اندازهای دنیا در فیلم های برادران لومیر ثبت شده اند؛ حتی بدیع تر از چشم اندازهایی که بعد از آنها در فیلم ها دیده ایم. البته تماشای چهره های کودکان 110 سال پس از آنکه از آنها فیلمبرداری شده بی تردید اندوهبار است.
در جای دیگر نخستین تاتی تاتی های یک کودک را تماشا می کنیم و در حیرت می مانیم که آینده او چه خواهد بود؛ چراکه تا جنگ جهانی اول دو دهه باقی مانده است.
حیوان ها در فیلم های برادران لومیر به شدت تماشایی و بی نهایت سرگرم کنندهاند. عادت های کاری انسانهای 100 سال پیش جذابیت دارد و صورت ها و هیبت آدم ها در فیلم های برادران لومیر شما را مجذوب می کنند. پسرکی با گونه های برجسته به یک تیر چراغ برق در «قصر کنکورد» تکیه داده، دختری جوان بچه گربه ای را اذیت می کند یا یک فروشنده در شهر اورشلیم مستقیم به سمت لنز دوربین می آید و اخم می کند. یک هنگ در مادرید رقصی آرام و ظاهرا بی برنامه ریزی انجام می دهد اما یک سرباز محکم و شق و رق ایستاده و خونسرد به دوربین نگاه می کند. او در چه فکری است؟ این لحظات ارزش واقعی همه زحمات مرمت فیلم های برادران لومیر را به تصویر می کشد.
با این فیلم های مرمت شده بی نقص و جذاب با گذشته ای چهره به چهره می شویم که ظاهرا کاملا مدرن است. هانری لانگولا منتقد سینما می نویسد: «دورانی بود که سینما از درختان و گل های رز و دریا سرچشمه می گرفت ولی ناگهان مردی با ماشین جادوی خود در میدان ها توقف کرد، وارد کافه ها شد و در آن زمان همه پرده ها دریچه ای به ابدیت گشودند. آن دوره لویی لومیر بود.»
آگوست دهم آوریل سال 1954 و لویی ششم ژوئن سال 1948 درگذشتند.