پاسخ به پرسش ها(۲)

حجة الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی
 داستان کساء و مدارک آن:
س: یکی از رخدادها در رابطه با خاندان رسالت ، و مقام ارجمند آنها، ماجرای کساء است که به حدیث کساء معروف است، و در آخر مفاتیح الجنان به طور مشروح ذکر شده، و در آغاز آن آمده: «به سند صحیح از جابر بن عبدالله انصاری از حضرت فاطمه زهرا (س) نقل شده است » که متن آن در حدود پنج صفحه از مفاتیح الجنان را فراگرفته است .
این سؤال مطرح شده و می شود که آیا این حدیث از نظر سند، صحت دارد یا نه؟
ج: خلاصه حدیث کساء این است که به نقل جابر انصاری، حضرت زهرا (س) فرمود: روزی به حضور پدرم رسول خدا (ص) رفتم، به من سلام کرد، جواب سلامش را دادم فرمود: در بدنم احساس ضعف می کنم، گفتم: ای بابا پناه می دهم تو را به خدا از ضعفی که به شما عارض شده است . فرمود: ای فاطمه! کساء (روپوش) یمانی را بیاور مرا به آن بپوشان، من آن را آوردم و بدن آن حضرت را پوشاندم، نگاه به چهره رسول خدا (ص) نمودم، دیدم همانند ماه شب چهارده می درخشد . پس از لحظه ای پسرم حسن (ع) آمد و سلام کرد و جواب سلامش را دادم، گفت بوی خوشی در نزد تو می شنوم ، گویی بوی خوش جدم رسول خدا (ص) است، گفتم آری جدت زیر پوشش است، حسن (ع) از پیامبر (ص) اجازه طلبید که او نیز زیر پوشش برود، پیامبر (ص) اجازه داد . پس از لحظه ای به همین ترتیب حسین (ع) آمد و اجازه طلبید، پیامبر (ص) به او نیز اجازه داد، سپس حضرت علی (ع) آمد و پس از سلام به همان ترتیب اجازه طلبید، رسول خدا (ص) به او نیز اجازه داد، سپس من خودم اجازه خواستم، رسول خدا (ص) به من نیز اجازه داد، پس از آن که ما پنج تن در زیر کساء (عبا و پوشش) جمع شدیم، پیامبر (ص) دو طرف آن پوشش را گرفت و با دست راست به آسمان اشاره کرد و گفت:
«اللهم ان هؤلاء اهل بیتی و خاصتی و حامتی، لحمهم لحمی، و دمهم دمی، و یؤلمنی ما یؤلمهم، و یحزننی ما یحزنهم، انا حرب لمن حاربهم، و سلم لمن سالمهم و عدو لمن عاداهم، و محب لمن احبهم انهم منی و انا منهم، فاجعل صلواتک و برکاتک و رحمتک و غفرانک و رضوانک علی و علیهم و اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا» .
خدایا! این ها اهل بیت مخصوص و خاص و صمیمی من هستند، گوشتشان گوشت من، و خونشان خون من است، هر که آنها را آزار داد مرا آزار داده، و هر که آنها را اندوهگین نمود مرا اندوهگین نموده، من با هر که با آنها در ستیز است، در ستیز هستم، و هر که با آنها در مسالمت است، من با او در مسالمت هستم، و هر که با آنها دشمن است با او دشمنم، و هر که با آنها دوست است ، با او دوستم، آنها از منند و من با آنها هستم، خدایا! صلوات و برکات و رحمت و آمرزش و رضوانت را بر من و آنها قرار بده، و هرگونه پلیدی را از آنها دور گردان، و آنها را کاملا پاک فرما .»
خداوند فرمود: ای فرشتگانم و ای ساکنان آسمانم من همه آسمان ها و زمین و ماه و خورشید و ستارگان و دریا و کشتی را نیافریدم مگر به طفیل دوستی این پنج تن که در تحت پوشش هستند . جبرئیل عرض کرد: پروردگارا! در زیر این پوشش کیانند؟
خداوند متعال فرمود: «این ها اهل بیت نبوت، و معدن رسالت اند، که عبارتند از فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش » جبرئیل گفت: آیا اجازه می دهی من نیز نزد آنها بروم تا ششمین نفر آنها باشم؟ خداوند به او اجازه داد، جبرئیل نزد آنها آمد و پس از ابلاغ سلام و تحیات مخصوص الهی به آنها، گفت: «خداوند می فرماید به عزت و جلالم سوگند همه آسمان ها و زمین و ماه و خورشید و دریا را فقط به طفیل وجود شما و دوستی شما آفریدم .» سپس جبرئیل اجازه ورود طلبید، پیامبر (ص) به او اجازه داد، جبرئیل خطاب به پدرم رسول خدا (ص) گفت: خداوند به شما چنین وحی فرمود:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا; (1) خداوند فقط می خواهد هرگونه پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دو رکند، و کاملا شما را پاک سازد .»
سپس پیامبر (ص) ثواب بسیار فراوان یادآوری ماجرای کساء را در محافل شیعه بیان کرد که بسیار مهم و استثنایی است .
در مورد سند این حدیث شریف، توضیح این که این حدیث باید در رابطه با آیه تطهیر (آیه 33 احزاب) مورد بحث و بررسی قرار گیرد . در این رابطه ده ها حدیث از مدارک و کتب شیعه و سنی وجود دارد که ماجرای کساء را به طور اجمال و خلاصه بیان کرده و آن را شان نزول آیه تطهیر قرار داده اند . از همه این روایات به طور اجمال فهمیده می شود که پیامبر (ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فراخواند، - و یا آنها به خدمت او آمدند - پیامبر (ص) عبایی بر آنها افکند و گفت «خدایا! این ها خاندان منند، رجس و آلودگی از آنها دور کن .» در این هنگام آیه تطهیر (33 احزاب) نازل شد .
ثعلبی در تفسیر خود ذیل آیه تطهیر از ام سلمه (یکی از همسران پیامبر «ص ») نقل می کند که گفت: پیامبر (ص) در خانه خود بود، فاطمه (س) پارچه حریری نزد آن حضرت آورد، پیامبر (ص) به او فرمود: همسر و دو فرزندانت حسن و حسین را صدا کن، فاطمه (س) آنها را آورد، سپس غذا خوردند، بعد پیامبر (ص) عبایی بر آنها افکند و گفت: «خدایا! این ها خاندان منند، هرگونه پلیدی را از آنها دورگردان، و از هر آلودگی پاکشان کن .» در این هنگام آیه تطهیر نازل شد .
ثعلبی نظیر این مطلب را از عایشه نیز نقل می کندو می افزاید: ام سلمه به رسول خدا (ص) گفت: «من نیز از اهل تو هستم؟» پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: «تنحی فانک الی خیر; دور باش، تو بر خیر و نیکی هستی .» (اما جزء این جمع نمی باشی) (2)
جالب این که حاکم حسکانی ، که از علمای معروف اهل تسنن است، این حدیث و نظیر آن را از طرق مختلف نقل کرده، و بیش از 130 حدیث در این زمینه روایت نموده است (3) نتیجه این که: اصل مساله حدیث کساء و تطهیر اهل کساء (پنج تن آل عبا) از طرف خدا، با نزول آیه تطهیر (33 احزاب) به طور اجمال مسلم است، و در کتب شیعه و سنی در تفاسیرشان در ذیل آیه تطهیر آمده است .
اینک در اینجا این سؤال مطرح می شود که آیا حدیث کساء آن گونه که در آخر مفاتیح الجنان محدث قمی (ره) با شرح مبسوط آمده، مدرکی دارد یا نه؟
پاسخ این سؤال نیز مثبت است، محدثین و علمای متعددی ، حدیث کساء را به طور مبسوط که در مفاتیح الجنان آمده نقل کرده اند از جمله:
1- علامه شیخ فخرالدین طریحی صاحب مجمع البحرین (متوفای 1085 ه . ق) در کتاب خود «المنتخب فی جمع المراثی والخطب » معروف به منتخب طریحی .
2- علامه شیخ عبدالله بحرانی، شاگرد برجسته علامه مجلسی، در کتاب عوالم العلوم، ج 11 .
3- آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، صاحب العروة الوثقی (متوفای 1337 ه . ق) در کتاب «السؤال والجواب » ایشان در این کتاب درباره حدیث کساء می فرماید: «اصل داستان کساء، طبق احادیث بسیار، معلوم و متواتر است (یعنی بسیار نقل شده که موجب علم است) و هیچ مانعی ندارد که این حدیث همان گونه باشد که در کتاب منتخب طریحی (با آن شرح و تفصیل) باشد، اختلاف روایات در چگونگی ماجرای کساء همدیگر را کامل و تایید می کنند، و منافاتی بین آنها نیست .»
4- علامه سید عبدالرزاق مقرم، وفافة الصدیقة الزهرا . (4)
قابل ذکر است که در روایات متعدد از کتب شیعه و سنی نقل شده که پس از نزول آیه تطهیر، پیامبر (ص) مدت شش ماه ، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه (س) [که علی و حسن و حسین علیهم السلام نیز آنجا بودند] می گذشت ، در کنار در خانه با صدای بلند می فرمود: «الصلوة یا اهل البیت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا; هنگام نماز است ای اهل بیت! خداوند می خواهد هرگونه پلیدی را از شما خاندان دور کند، و شما را به طور کامل پاک سازد .» (5)
این روایات نیز دلیل روشنی بر صحت حدیث کساء است . چرا نام علی (ع) در قرآن نیامده است؟
با این که حضرت علی (ع) دومین شخص جهان اسلام، و وصی پیامبراکرم (ص) بود، چرا نام او در قرآن نیامده است؟
ج: 1- قرآن در مقام بیان همه چیز نیست، بلکه بیانگر کلیات و عناوین اصلی اسلام است، به همین دلیل نام هیچ یک از اصحاب و همسران پیامبر (ص) در قرآن نیامده است، جز نام زید (زید بن حارثه) که پسر خوانده پیامبر (ص) بود، با زینب بنت جحش دختر عمه آن حضرت ازدواج کرد، سپس بر اثر ناسازگاری، او را طلاق داد، به دستور خدا به عنوان شکستن سنت جاهلیت که ازدواج با همسر مطلقه پسرخوانده را حرام می دانستند، پیامبر (ص) با زینب ازدواج کرد، به این مناسبت نام زید در قرآن آیه 37 احزاب آمده است آنجا که می خوانیم: «. . . فلما قضی زید منها و طرا زوجناکها لکی لا یکون علی المؤمنین حرج فی ازواج ادعیائهم; هنگامی که زید نیازش را از آن زن (زینب) به سر آورد (و از او جدا شد) ما او را به همسری تو (ای پیامبر) در آوردیم، تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان - هنگامی که طلاق گیرند - نباشد»
2- نظر به این که حضرت علی (ع) دشمنان پرکینه فراوان داشت، اگر نامش در قرآن ذکر می شد، قرآن را تحریف می کردند، و نام علی (ع) را حذف می نمودند، و از آنجا که اراده خداوند بر حفظ قرآن از دستبرد تحریف بود، نام حضرت علی (ع) را در قرآن ذکر نکرد .
3- گرچه نام علی (ع) در قرآن نیست، ولی آیات متعددی از قرآن (در حدود 200 آیه) به کمک اسناد قطعی فریقین (سنی و شیعه در شان علی (ع) و گاهی در شان علی (ع) و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام) نازل شده است، که اینجا جای بیان این مطلب نیست، تنها نظر شما را به گفتار یکی از محدثین و دانشمندان معروف و بزرگ اهل تسنن، حاکم حسکانی حنفی (متوفای 490 ه . ق) جلب می کنم، وی کتابی در دو جلد به نام «شواهد التنزیل » نوشته، در مقدمه این کتاب می نویسد:
«در مجلسی بودم، جمعی از علما حضور داشتند، در آنجا یک نفر گفت: هیچ آیه ای از قرآن در شان علی (ع) و آل علی (ع) وارد نشده است، در آن جمع جز یک نفر، کسی به او اعتراض نکرد، من در مورد تهمت و افترای بزرگ او، بهت زده شدم، بر حسب وظیفه تصمیم گرفتم، تا آیاتی را که در قرآن در شان علی و آل علی (ع) وارد شده، جمع آوری کنم، این کتاب بر همین اساس تالیف گردید .» (6)
که شامل ده ها بلکه صدها آیه در شان علی (ع) و خاندان عصمت (ع) است .
جالب این که حاکم حسکانی در این کتاب 210 آیه قرآن را با ذکر سند، ذکر کرده و به کمک روایات و کتب اهل تسنن و تفاسیر آنها، ثابت کرده که همه این آیات در شان علی (ع) و آلش نازل شده، و هر کدام با تعبیری، آن حضرت را ستوده اند . (7)
پی نوشت ها:
1) احزاب (33) آیه 33 .
2) این روایت و نظیر آن در کتب متعدد از اهل تسنن آمده، مانند : شواهد التنزیل حاکم حسکانی، ج 2، ص 31 به بعد; الدرالمنثور سیوطی، ج 5، ص 198، تفسیر طبری (جامع البیان)، ج 22، ص 5; صحیح مسلم، ج 2، ص 331; مسند احمد، ج 6، ص 292، تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 484; فصول المهمة ابن صباغ، ص 8 و . . . برای دستیابی به مدارک و اسناد بیشتر به کتاب ارزشمند احقاق الحق، ج 2، ص 502 مراجعه شود .
3) شواهد التنزیل، ج 2، از صفحه 10 تا 92 .
4) علامه سید عباس کاشانی، المصابیح الجنان، قسمت آخر .
5) حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج 2، ص 11 .
6) همان، ج 1، ص 14 .
7) برای شرح بیشتر ، به کتاب آیت الله فیروزآبادی، فضائل الخمسة فی الصحاح الستة (در 5 جلد) مراجعه شود .
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر