ماهان شبکه ایرانیان

تعارض اخبار

یکی از شاخه های فقه الحدیث، شناخت تعارض اخبار و اختلاف روایات است. بسیاری از آرای گوناگون، ریشه در اختلاف احادیث دارد. دانستن اسباب اختلاف و راه علاج آن، در وحدت آرا و نزدیک شدن به صواب و حقیقت، بسی مؤثر است و پیشینیان، تبحّر در آن را نشانه رسیدن به مرتبت اجتهاد و جواز نشستن بر مسند فتوا می دانستند. شاطبی گفته است:
من لم یعرف مواضع الإختلاف لم یبلغ درجة الإجتهاد؛1
آنکه ریشه های اختلاف را نداند، به مرتبه اجتهاد نرسیده است.
و نیز گفته اند:
لا ینبغی لمن لایعرف الإختلاف أن یفتی؛2
سزاوار نیست آنکه اختلاف را نمی داند، فتوا دهد.
برخی از فقیهان شیعی بر این باورند که:
مهم ترین بحث تعارض ادلّه، مسئله اسباب اختلاف حدیث است؛ چرا که اگر فقیه بر این اسباب احاطه پیدا کند، خواهد توانست میان اخبار مختلف، جمع عرفی برقرار کند و نیازمند مراجعه به روایات علاجیه نخواهد بود.3
اختلاف اخبار همیشه از اسباب طعن نحله ها و فرقه های مذهبی بر یکدیگر بوده است. ابن قتیبه در برابر طعن متکلمان و طرح اختلاف اخبار و تضاد آن، «تأویل مختلف الحدیث» را می نگارد4و بدان پاسخ می گوید. دیگران نیز با همین انگیزه، دست به تألیف زده اند.
از آنجا که این مسئله نتایج کلامی و فقهی بسیار دارد، از دوره های آغازین تاریخ اسلام، دغدغه ذهنی محدّثان و متکلمان و فقیهان بوده است و برای حل آن، گفتگوها، پرسش و پاسخ ها و نوشته های فراوان عرضه داشته اند. نگاهی به پیشینه این موضوع، میزان اهتمام عالمان مسلمان را بدان نشان می دهد.
در کتب حدیث شیعه به عناوین ابوابی از این دست برمی خوریم: اختلاف الحدیث،5 وجوب الجمع بین الأحادیث المختلفة و کیفیة العمل بها،6 علل اختلاف الأخبار و کیفیة الجمع بینها،7 و…. چنین عناوینی، نشان دهنده مطرح بودن جدّی مسئله تعارض اخبار در قرون نخستین تاریخ اسلام است. عالمان شیعی، از همان زمان، دست به تحریر نوشته هایی در این زمینه برده اند:

1 یونس بن عبدالرحمان (ق2)،8
2 محمد بن ابی عمیر(م217ق)،9
3 و احمد بن محمد بن خالد برقی (م280ق)،10 که هر یک کتبی با عنوان «کتاب اختلاف الحدیث» تألیف کرده اند.
4 عبداللّه بن جعفر حمیری (ح290ق)،11
5 و محمد بن احمد بن داوود (م368ق)،12 که هر یک با عنوان «کتاب الحدیثین المختلفین» دست به نگارش زده اند.
6 سید رضی(م413ق)13کتاب «جواب المسائل فی اختلاف الأخبار» را تحریر کرده است.
7 احمد بن عبدالواحد بن احمد البزاز (ق5) نیز «کتاب الحدیثین المختلفین» تألیف کرده است.14
8 گسترده ترین تألیف محدّثان شیعی، «الاستبصار فی ما اختلف من الأخبار» نوشته شیخ طوسی (385460ق) است.
9 وحید بهبهانی (م1305ق) کتاب «الجمع بین الأخبار المتعارضة » را تألیف کرده است.15
با اسف فراوان، بجز «استبصار»، نشانی از سایر نوشته ها در دست نیست.

عالمان اهل سنّت نیز از اوائل قرن سوم، دست به نگارش در این موضوع زده اند:

1 ابن ادریس شافعی (م204ق) کتاب «اختلاف الحدیث» را تألیف کرد.16
2 ابن قتیبه دینوری (م276ق) «تأویل مختلف الحدیث» را نوشت.17
3 ابن جریر طبری (م310ق) «تهذیب الآثار» را به قلم آورد.81
4و5 ابو جعفر الطحاوی (م321ق) دو کتاب «شرح معانی الآثار»19 و «مشکل الآثار»20را نگاشت.
6 ابن بشرآمدی (م370ق) «المؤتلف و المختلف» را نوشت.21
7 ابن فورک (م406ق) «مشکل الحدیث و بیانه» را نوشت.22
8 خطیب بغدادی (م463ق) «غنیة الملتمس و ایضاح الملتبس»را تألیف نمود.23
9 ابن جوزی (م597ق) «التحقیق فی اختلاف الحدیث» را سامان داد.24
10 عبداللّه بن علی النجدی (م1353ق) کتاب «مشکلات الأحادیث و بیانها» را تحریر کرد.25
بجز اینها تحقیقات دیگری نیز در سالهای اخیر انجام یافته است.26

این همه، نشان از اهمیت مسئله دارد؛ چنانکه همین اهمیت سبب شده که از آغاز تدوین علم اصول، مسئله «تعارض ادلّه» یا «تعادل و تراجیح»، در این دانش، جایگاهی ویژه داشته باشد و در این زمینه، تألیف های بسیار انجام گیرد.
در مسئله اختلاف اخبار و تعارض روایات، دو پرسش مهم و وابسته به یکدیگر، فراروی محدّثان و محققّان بوده است: یکی کشف و شناسایی علل پیدایش تعارض و اختلاف در حدیث، و دیگری چگونگی علاج و حل اختلاف. در مجموعه پژوهشهای انجام یافته، هر دو پرسش منظور نظر بوده، لیک اصولیان به بحث های نظری و انتزاعی توجه داشته و بر آن پایه راه علاج ارائه کرده اند و محدثان گرچه به بحثهای تطبیقی و عینی اهتمام داشته اند، اما آن را قاعده مند نساختند. به گمان می رسد که باید در پژوهش های جدید، این دو شیوه با یکدیگر تلفیق گردد؛ یعنی باید در دانش «اصول» و نیز «فقه الحدیث»، با نگاه قاعده سازی و استخراج قانون به سراغ نمونه ها و موارد عینی رفت.
شاید بتوان به اطمینان گفت نخستین عالم اصولی که در ضمن مباحث انتزاعی تعادل و تراجیح از اسباب و زمینه های تعارض (با ذکر نمونه) سخن رانده، شهید سید محمد باقر صدر است. وی در مقدمه بحث تعارض ادلّه، برای تعارض اخبار، هشت سبب بدین شرح ذکر می کند:

1 سوء فهم، 
2 نسخ، 
3 از میان رفتن قرائن، 
4 نقل به معنا، 
5 تشریع تدریجی، 
6 تقیّه، 
7 رعایت ظرفیت راوی، 
8 جعل و وضع.27

اما نامبرده نیز آنگاه که از طرح این مقدمه فارغ می شود، به سراغ همان بحث های انتزاعی رفته، ارتباطی میان زمینه ها و راه حل ها برقرار نمی سازد.
گفتنی است در سالهای اخیر، در طرحی نو برای علم اصول که از سوی برخی فقیهان برجسته ارائه گشته، مسئله «اسباب اختلاف» در دل مباحث «تعادل و تراجیح» جای گرفته است و به نظر ایشان، مهمترین مسئله در تعارض ادلّه، همان اسباب اختلاف است.28
از این رو، هدف اصلی از نگارش این سطور، جلب نظر حدیث پژوهان و اندیشمندان حوزه معارف دینی به این نکته است که مهمترین خلل و نارسایی در مسئله اختلاف اخبار، عبارت است از:

1 طرح انتزاعی مسئله تعارض اخبار در علم اصول،
2 عدم استقرا و شناسایی اسباب اختلاف،
3 مدوّن نبودن روایات مختلف در یک مجموعه بر اساس اسباب و علل،
4 ضابطه مند نبودن راه حل و کیفیت علاج.

بر این پایه، پیشنهاد پژوهشی نو و گسترده با منظور کردن نکات زیر، توصیه می شود:
الف. شناسایی و استقرای اسباب و علل تعارض. شهید صدر، این اسباب و علل را در هشت عنوان دسته بندی کرده است. برخی معاصران نیز علل تعارض را در پنج، خلاصه کرده اند: تشریع تدریجی، اختلاف احوال مردم، اختلاف حوادث و شرایط زمانی و مکانی، تبعیض در بیان احکام، و برچیدن سنّت های جاهلی.29
برخی از فقها، اسباب اختلاف را به داخلی و خارجی تقسیم کرده اند. بر این اساس، اسباب داخلی اختلاف، عبارت است از: «نسخ، احکام قانونی و ولایی، کتمان» و اسباب خارجی: «وضع، نقل به معنا، احادیث مدرج، تقطیع، تشابه خط و نگارش، تصحیح قیاسی، خلط بین کلام امام و فقیه از سوی روات».30

به نظر می رسد که علل و اسباب، فراتر از اینها باشد و می توان برخی از آن را چنین برشمرد:
1) نسخ، 
2) از میان رفتن پاره ای قرائن، 
3) استنساخ و نحوه کتابت، 
4) وضع و جعل، 
5) اختلاف حالات مردم از نظر جهل و نسیان و مراتب و درجات، 
6) تفاوت شرایط زمانی و مکانی، 
7) احکام ولایی پیامبر(ص) و ائمه(ع)، 
8) نقل به معنا، 
9) تقیّه، 
10) تشریع تدریجی،
11) از میان رفتن پاره ای احادیث، 
12) سوء فهم احادیث و روایات، 
13) تقطیع روایات، 
14) احادیث مدرج.

ب. گردآوری و دسته بندی احادیث مختلف بر اساس اسباب و علل تعارض.

ج. ضابطه مند ساختن اسباب اختلاف. بدین معنا که چگونه می توان ادعا کرد که علت اختلاف، این یا آن سبب بوده است. باید پس از استقرا و شناسایی علل تعارض، تطبیق آن بر نمونه ها و موارد، ضابطه دار و قانونمند شود. در مثل:راه شناسایی تقیّه در حدیث نشان داده شود؛ تفاوت هایی که از طریق استنساخ یا کتابت حاصل شده، بر اساس پژوهش در تاریخ کتابت عربی معلوم گردد؛ و….
د. قاعده مند ساختن راه حل ها و چگونگی علاج، بر پایه اسباب و علل و نمونه ها.بدین معنا که راه حل، بر پایه اسباب و علل ادعا شده طراحی شود و به صورت قاعده درآید.
امید می رود که حوزویان،در این عرصه، پیشگام باشند و دست اندرکاران امر تعلیم و تعلّم در حوزه ها، بستر مناسب این پژوهشها را فراهم سازند.
سردبیر
1. مختلف الحدیث بین الفقهاء والمحدّثین، ص84 به نقل از: الموافقات، ج4، ص161
2. همان، ص85
3. الرافد فی علم الأصول، ج1، ص25
4. تأویل مختلف الحدیث، ص3
5. الکافی، ج1، ص6269، ده حدیث.
6. وسائل الشیعة، ج18، ص7589، 48 حدیث؛ مستدرک الوسائل، ج17، ص302307، دوازده حدیث (چاپ آل البیت).
7. بحارالأنوار، ج2، ص219255، 73حدیث.
8. الفهرست، شیخ طوسی، ص181، ش789؛ الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج1، ص361
9. رجال النجاشی، ص230؛ الذریعة، ج1، ص361
10. الفهرست، ص20 و 55
11. رجال النجاشی، ص152
21. همان، ص272
13. همان، ص285
14. همان، ص64
15. مقدمه ای بر فقه شیعه، سیّد حسین مدرّسی طباطبایی، ص261و 302
16. این کتاب، بارها به طبع رسیده و تحقیق های متعددی از آن، در دسترس است:
الف. اختلاف الحدیث، تحقیق: احمد عبدالعزیز، دارالکتب العلمیة، 1406ق.
ب. اختلاف الحدیث، اشراف: مکتب البحوث و الدراسات، دارالفکر.
ج. اختلاف الحدیث، تحقیق: عامر احمد حمید، مؤسسة الکتب الثقافیة.
د. اختلاف الحدیث، تحقیق: ابراهیم الصبیحی (رسالة ماجیستر)، الریاض، جامعة الامام محمد بن سعود، 1400ق.
17. این کتاب نیز با تحقیق های متعدد به طبع رسیده است:
الف. تأویل مختلف الحدیث، دارالکتاب العربی، بیروت،1390ق و مکتبة المتنبی، قاهرة، 1400ق.
ب. تأویل مختلف الحدیث، صححه و نقحه: اسماعیل الخطیب الأشعری، مکتبة المعارف، طائف، 1400ق.
ج. تأویل مختلف الحدیث، تحقیق: سید احمد صقر، داراحیاء الکتب العربیة، قاهرة، 1378ق.
د. تأویل مختلف الحدیث، تصحیح و ضبط: محمد زهری النجار، الدار القومیة للطباعة والنشر، قاهرة، 1386ق.
ه. تأویل مختلف الحدیث، تحقیق: عبدالقادر احمد عطا، دارالکتب الاسلامیة، قاهرة، 1402ق و مؤسسة الکتب الثقافیة.
و. تأویل مختلف الحدیث، تصحیح: محمود شکری الآلوسی( بغداد) محمود شابندرزاده (قاهرة)، مطبعة کردستان العلمیة، 1336ق.
ز. تأویل مختلف الحدیث، عالم الکتب.
ح. تأویل مختلف الحدیث، دارالجیل.
18. این کتاب نیز بارها تحقیق و منتشر شده است:
الف. تهذیب الآثار، تحقیق: محمود محمد شاکر، القاهرة، مطبعة الهدی، 1403ق.
ب. تهذیب الآثار، تحقیق: ناصر بن سعد الرشید و عبدالقیوم عبد رب النبی، مکة، مطابع الصفا، 1406ق.
19 . این کتاب نیز بارها تحقیق شده و به طبع رسیده است:
الف: شرح معانی الآثار، تصحیح: حمیدالدین الفیض آبادی، کلکتة، المطبعة الاسلامیة، 1375ق.
ب. شرح معانی الآثار، تحقیق: محمد زهری النجار محمد سیدجادالحق، القاهرة، مطبعة الأنوار المحمدیة، 1389ق و بیروت، دارالکتب العلمیة، 1407ق.
20. این کتاب، دوبار به چاپ رسیده است:
الف. مشکل الآثار، حیدرآباد، مطبعة مجلس دائرة المعارف النظامیة، 1333ق، 4مجلد.
ب. مشکل الآثار، القاهرة، مؤسسة قرطبة السلفیة، 1400ق، 4مجلد.
21. این کتاب در قاهره، به سال1381قمری در 306 صفحه به طبع رسیده است.
22. این کتاب نیز چند بار تحقیق و چاپ شده است:
الف. مشکل الحدیث و بیانه، حیدرآباد دکن، مطبعة جمعیة دائرة المعارف العثمانیة، 1362ق.
ب.مشکل الحدیث و بیانه، تحقیق: عبدالمعطی امین قلعه چی، حلب، دارالوعی، 1402ق.
ج. مشکل الحدیث و بیانه، تحقیق: موسی محمد علی، القاهرة، دارالکتب الحدیثة، 1399ق.
23. این کتاب نیز تحقیق شده و به طبع رسیده است:
الف.غنیة الملتمس، تحقیق: عبدالرحمان بن محمد اشرف(رسالة ماجیستر)، الریاض، جامعة الامام محمد بن سعود(کلیة أصول الدین)، 1403ق.
ب. غنیة الملتمس، تحقیق: نظر محمد الفاریابی، الریاض، مکتبة الکویت، 1413ق.
24. این کتاب به تحقیق محمد حامد الفقی در قاهره، در مطبعة السنة المحمدیة، به سال 1373ق، به طبع رسیده است.
25. این کتاب نیز در قاهره (مطبعة الرحمانیة، 1353ق) و بیروت (دارالقلم، 1405ق) به طبع رسیده است.
26. دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة، ج1، ص9699
27. تعارض الأدلة الشرعیة، ص2841
28. الرافد فی علم الأصول، ج1، ص25
29. مختلف الحدیث بین الفقهاء و المحدّثین، ص29 50
30. الرافد فی علم الأصول، ج1، ص2629
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان