ماهان شبکه ایرانیان

تندیس درایت و تعهد ؛ یادی از شهید آیت الله قدوسی

تاریخ انقلاب اسلامی یادآور رادمردی های شخصیت هایی است که قهرمانان نبرد نور با ظلمت بودند. از آن میان چهره ی مبارزی نستوه، در قامت عالمی فرهیخته و زاهدی وارسته، درخششی دیگر دارد.

مقدمه

تاریخ انقلاب اسلامی یادآور رادمردی های شخصیت هایی است که قهرمانان نبرد نور با ظلمت بودند. از آن میان چهره ی مبارزی نستوه، در قامت عالمی فرهیخته و زاهدی وارسته، درخششی دیگر دارد.

آیت الله شیخ علی قدوسی، در سال 1306 ه. ش در بیت ملا احمد قدوسی در شهر نهاوند متولد شد. دوران کودکی را در دامان مادری پرهیزکار سپری نمود و پس از پایان تحصیلات ابتدایی و راهنمایی به منظور فراگیری علوم اسلامی و طی مدارج بالای علمی در سال 1321ه.ش، رهسپار حوزه ی علمیه ی قم گردید.[1]

در همان ابتدای ورود، مورد لطف و عنایت آیت الله صدر که با پدرش آشنا بود، قرار گرفت و در مدرسه ی فیضیه سکنی گزید.

با وجود مشکلات فراوان و شرایط ناهموار زندگی در حوزه های آن زمان، با پشتکار و مشقت بسیار، تمام همت و توان خود را صرف تحصیل و تهذیب نفس نمود. پس از طی مراحل مقدماتی و دوره ی سطح، فقه و اصول را نزد آیت الله بروجردی و امام خمینی فراگرفت و در سال 1341 به درجه ی اجتهاد نائل شد. هیأت، فلسفه و عرفان را نزد استاد فرزانه اش علامه طباطبایی تلمذ نمود و با توجه به ارتباط نزدیک خانوادگی[2]، با مشرب فلسفی و عرفانی استاد آشنا شد و از محضرش بهره های فراوان برد.

فعالیت های سیاسی اجتماعی

الف. پیش از انقلاب

آیت الله قدوسی از بینش سیاسی عمیقی برخوردار بود و فعالیت های سیاسی خود را قبل از نهضت تاریخی امام خمینی با مخالفت و مبارزه علیه حزب توده آغاز کرده بود.

به دنبال رحلت آیت الله بروجردی، همراه با دیگر همفکرانش، هیأت مدرسین حوزه را به منظور تنظیم فعالیت های فرهنگی و اصلاح امور حوزه پی ریزی کردند.

با شروع نهضت امام، این هیأت فعالیت های جدیدی را آغاز نمود و مبارزات سیاسی اجتماعی آن، در قالب انتشار جزوه، اعلامیه و سخنرانی های روشنگرانه، استمرار یافت.

در پی تبعید امام خمینی (ره) به جرم سخنرانی ضد استبدادی و ضد استعماری در 4 آبان 1343، برنامه ها و فعالیت های سیاسی هیأت مدرسین شدت بیشتری به خود گرفت. با کشف اساسنامه ی هیأت مدرسین (که در آن ارکان هیأت و وظایف اعضای آن مشخص شده بود) توسط ساواک، اعضای آن از جمله آیت الله قدوسی، شناسایی و دستگیر شدند.[3]

در تاریخ 18/3/45، قرار بازداشت موقت ایشان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی صادر گردید.

ساواک با بازجویی های مکرر درصدد آن بود که در جریان کامل فعالیت های این تشکیلات قرار گیرد ولی آیت الله قدوسی با ذکاوت و تیزبینی خاص خود، فعالیت های هیأت مدرسین را فقط محدود به اصلاح امور حوزه و تدوین کتب درسی آن جلوه داد. در نهایت، اداره ی دادرسی ارتش به دلیل عدم دسترسی به مدارک کافی، قرار منع پیگرد وی را صادر نمود.[4]

در سال های تبعید امام خمینی، آیت الله قدوسی همراه با دیگر شاگردان امام در ترویج و تبلیغ مرام و مسلک مراد خویش در میان جوانان تلاش زیادی کرد؛ از جمله، نامش در کنار اسامی امضا کنندگان برخی از نامه هایی که به منظور ترویج مقام و منزلت امام تنظیم می شد، دیده می شود.[5]

آیت الله قدوسی طی سخنرانی هایی در شهرستان نهاوند، فتاوی امام خمینی را نقل می کرد. اما رفتار او چنان حساب شده و دقیق بود که کوچک ترین مدرکی از خود بر جای نمی گذاشت و مقاصد ساواک را خنثی می نمود. تا جایی که رئیس وقت ساواک به ایشان گفته بود: «من تمام پرونده ی شما را خواندم چیزی در آن نیست ولی در آن نوشته شده است که آدم بسیار زرنگی است.»[6]

از دیگر فعالیت های ایشان، پشتیبانی از خانواده های زندانیان سیاسی بود که در نهایت خلوص نیت صورت می گرفت.

مدرسه ی حقانی

اقدام زیربنایی آیت الله قدوسی، تأسیس مدرسه ی حقانی با همراهی آیت الله دکتر بهشتی بود که خود نیز مدیریت آن را عهده دار شد. مدرسه ای که هدف آن در کنار آموزش دین و معارف اسلامی، تربیت عالمانی آگاه و پرهیزکار به منظور پرورش مدیرانی متعهد، برای آینده ی نهضت امام خمینی بود.

از این رو، آیت الله قدوسی در پذیرش طلبه بسیار حساس و نکته سنج بود و علاوه بر ویژگی های علمی و اخلاقی، جهت گیری های سیاسی و اعتقادی داوطلبان را نیز مورد کاوش قرار می داد و طبق گزارش ساواک، یکی از شرایط لازم برای داوطلبان تحصیل در مدرسه ی حقانی، جانبداری و گرایش به امام خمینی بود.

شهید قدوسی، مدرسه ی حقانی را در روزهای تعطیل حتی پنج شنبه ها و بسیاری از اعیاد نیز، تعطیل نمی کرد اما در مواردی که نقشی در مبارزات ضد طاغوتی داشت مانند روز شهادت آیت الله سعیدی به دست دژخیمان شاه، مدرسه را تعطیل می نمود.[7]

او با همکاری شهید بهشتی، اساس مدرسه را متفاوت از دیگر مدارس علمیه طرح ریزی کرد و با استفاده از روش های نوین آموزشی و افزودن دروس جدیدی به دروس معمول حوزه، چون زبان، ریاضیات، روان شناسی و... و نیز تغییر متون درسی، تلاش نمودند تا عالمانی متعهد و آگاه پرورش دهند.[8]

آیت الله قدوسی در پرورش زنان مبلغ و ترویج ارزش های اسلامی در میان آنان نیز، کوشا بود و با تأسیس «مکتب توحید» در سال 1352، زمینه ی تحصیل برای زنان و ورود آنان به مسائل اجتماعی را فراهم ساخت.[9]

ب. پس از انقلاب

در روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله قدوسی در جامعه ی مدرسین فعالیت می نمود. سپس به فرمان امام متصدی مقام قضاوت در دادگاه های انقلاب اسلامی گردید.

11 روز پس از صدور این حکم، طی حکم جدیدی از جانب امام به عنوان مأمور اداره ی امور ستاد انقلاب اسلامی و دادگاه ها و رسیدگی به امور زندان قم تعیین شد.

تا اینکه در تاریخ 15/5/1358، به درخواست مسئولین و فرمان مستقیم امام خمینی، به عنوان دادستان کل انقلاب اسلامی منصوب شد.[10]

قاطعیت و سرعت عمل شهید قدوسی موجب گشت تا بسیاری از پایگاه های گروهک های ضد انقلاب، شناسایی و سرکوب گردد.

همچنین، توقیف نشریات مبتذل و متلاشی نمودن گروهک فرقان، از جمله اقدامات ایشان بود.

یکی از ویژگی های مدیریتی شهید قدوسی، اجتناب از اعمال خودسرانه و پرهیز از اقدامات تفرقه افکن بود و همواره بر ارزش وحدت فکری و مشورت در حکومت اسلامی اهتمام می ورزید. از این رو، هرچند برای مقابله با منافقان، شیوه ی خاصی را در نظر داشت، اما به دلیل مخالفت برخی از مسئولان، از آن روش دست کشید و در این باره گفت:

بنده در عین حالی که اگر به طرز فکر خودمان عمل می کردیم، شاید همه ی اینها [گروهک ها و عناصر ضد انقلاب] دستگیر می شدند، اما معتقدم نتیجه ای که وحدت فکری برای انقلاب دارد، خیلی عمیق تر است.[11]

در نگاه یاران

حضرت آیت الله خامنه ای: یک روحانی با صفای خالصی بود که من گمان می کنم مهم ترین ویژگی او که شهید بهشتی را هم علاقه مند کرده بود که می توانم بگویم شهید بهشتی یک نوع ارادت خاصی به ایشان داشت همین صداقت و صافی و صفای این مرد بود.[12]

شهید محراب آیت الله صدوقی در پیامی از آن شهید با عنوان «یکی از مقاوم ترین چهره های ارزنده ی اسلامی که عمرش را در راه خدمت به اسلام و مسلمین و علم و دانش و تربیت شاگردانی ارزنده سپری ساخت»[13]، یاد نمود.

آیت الله جنتی: در مدیریت زبانزد بود. قریب 15 سال، مدرسه ی حقانی را اداره کرد در این مدت بحران های مختلف پیش آمد... اما او همه را به آرامی گذراند و مدرسه را بدون تلاطم به پیش برد.[14]

آیت الله احمدی میانجی: وقتی که تصمیم می گرفت یک کاری را بکند، تصمیم ایشان تصمیم قاطعی بود و از آن افرادی نبود که سست بشود... در بین رفقا هم معروف بود که ایشان حرفش یکی است.[15]

آیت الله محمدی گیلانی: ثمره ی فعالیت آقای قدوسی در این مدرسه [حقانی]، این شد که امروز آنهایی که در آن مدرسه تربیت شده اند بحمدالله باید گفت که اکثریت آنها افرادی هستند زبده... و فرزندان امین، متدین و متشرعی هستند که از ثمرات پربهای عمر مرحوم آقای قدوسی به شمار می روند.[16]

یکی از شاگردان شهید با اشاره به ولایت مداری وی می گوید:

ایشان پس از شهادت آیت الله بهشتی گفته بود: چون امام به من دستور داده است از خودم حفاظت کنم، می ترسم که اگر حفاظت نکنم و کشته شوم در مخالفت فرمان ولی فقیه کشته شوم و بروم به جهنم.[17]

عروج

در 16 دی ماه 1359، فرزند ارشد ایشان محمدحسن قدوسی (یکی از مؤسسین انجمن اسلامی دانشگاه مشهد)، به دست نیروهای بعثی، شهید شد[18] و کمتر از 8 ماه بعد، در ساعت 20:30 روز شنبه 14 شهریور 1360، آیت الله علی قدوسی، دادستان پرتلاش انقلاب، با آتش کینه ی منافقان کوردل، به شهادت رسید.

امام خمینی، به مناسبت شهادت آن عالم پرهیزکار، پیامی صادر نمود که در آن آمده است:

با کمال تأسف و تأثر، حجت الاسلام شهید قدوسی به دوستان شهید خود پیوست. شهیدی عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود و اخیرا مجاهدات او در راه انقلاب، بر همگان روشن است. این جانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف می شناختم. شهادت بر او مبارک و وفود الی الله و خروج از ظلمات به سوی نور، بر او ارزانی باد[19]...

[1] . نقل شده در زمانی که آیت اله قدوسی هنوز تصمیمی برای فراگیری علوم اسلامی نداشت، روحانی مبارزی به نام شیخ خطیب که در زندان ستم شاهی مورد آزار و شکنجه قرار گرفته بود، برای تبلیغ معارف اسلامی به نهاوند آمد و در یکی از سخنرانی هایش اظهار داشت: دیشب خواب دیدم پیغمبر اکرم (ص) را که با دست مبارک خود عمامه بر سر پسر کوچک حضرت آقا (اشاره به آخوند ملا احمد قدوسی) گذاشت. اگر چنین پسری دارد و در مسجد می باشد او را به من نشان دهید. علی را به شیخ معرفی کردند. وی پس از ختم جلسه، او را در آغوش گرفت و گفت: بدان که مقامی عالی در انتظار توست. عدالت در خون؛ یادواره دومین سنگر فقاهت و قضاوت، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران: بی تا. ص 23و24.

[2]. شهید قدوسی داماد علامه طباطبایی بود.

[3]. یاران امام به روایت اسناد ساواک؛ شهید آیت الله قدوسی (کتاب بیست و چهارم)، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران: 1382. ص41 و42.

[4]. همان، ص 105.

[5] . سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، عروج، تهران: 1381. دفتر دوم، ص57 و817.

[6] . محمد حسین قدوسی، پارسای پرتلاش، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران: بی تا. ص97.

[7] . عدالت در خون، ص 102.

[8] . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور موفق شاگردان مدرسه ی حقانی در سطوح عالی مدیریتی نظام، شاهدی بر موفقیت شهید قدوسی در مدیریت همه جانبه ی مدرسه ی حقانی است.

[9]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص 15.

[10] . امام خمینی، صحیفه ی امام، مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران: 1378. ج 9، ص 264.

[11] . عدالت در خون، ص65.

[12] . یادنامه ی شهید آیت الله قدوسی، به قلم جمعی از دانشمندان و شاگردان شهید قدوسی، شفق، قم : 1363. ص 153.

[13] . همان، ص 18.

[14] . همان، ص 187.

[15] . همان، ص 50.

[16] . عدالت در خون، ص85 86 .

[17] . همان، ص85 86 .

[18] . آیت الله خامنه ای درباره ی عکس العمل آیت اله قدوسی در جریان شهادت فرزندش می گوید: «آنجا من صلابت قدوسی را یک بار دیگر دیدم، . . . بسیار مرد قوی و پولادین و تأثیرناپذیری بود و دیدم که راضی است به رضای خدا، با آنکه به این پسر که پسر بزرگش بود، فوق العاده علاقه داشت و واقعا پسر دوست داشتنی و خوبی بود. (یادنامه ی شهید آیت اله قدوسی، ص159).

[19] . صحیفه ی امام، ج 15، ص 173.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان