در حالیکه منقلب گردیده بود، فریاد زد در یک جمله «اطاعت از قوانین اسلام».)
7 پاکی رحم ها و نسل انسانی:
حفظ عفاف باعث می شود رحم ها پاک و نسلها شناخته شده باشند. کودک باید احساس کند دارای سرپرست، پشتیبان، عزت و شخصیت است، نه موجودی وانهاده و بی صاحب که از عشقی آلوده و لحظه ای به وجود آمده است. در فرهنگ غنی اسلام مسأله پاکی رحم و نقش آن در سلامت فرد، خانواده و جامعه بسیار مهم قلمداد شده به گونه ای که «اصلاب پاک و ارحام مطهر» عاملی اساسی برای مسیر هدایت انسان و اجتماع معرفی گردیده و ارزشمندترین انسانها کسانی بوده اند که در دامنهای عفیف رشد کرده اند.
به وجود آمدن نسل از طرق نامشروع مفاسد زیادی را در بردارد که یکی از مهمترین آنها عدم پذیرش مسئولیت در مقابل تربیت فرزند به وجود آمده است، و بر فرض پذیرش، احساس طبیعی تعلق آن فرزند به خود را ندارد. به عبارت دیگر، حب ذات در انسان سبب می شود که او به متعلقات و مسائل مربوط به ذات خود علاقة بیشتری نشان دهد و چنانچه مشخص باشد که مثلاً این کودک، فرزند اوست، به صورت کاملاً طبیعی احساس، علاقه و عاطفه او بسوی آن فرزند برانگیخته می شود و پدر را در جهت حفظ و تربیت او مصمم و استوار می گرداند. اما چنانچه تولید از طرق نامشروع باشد، با عدم پذیرش احساس مسئولیت، عشق، علاقه و عاطفه در قبال فرزند مواجه خواهیم بود، و این امر باعث ناهنجاریها و مفاسد اجتماعی بسیار خواهد شد.
به جز موارد ذکر شده فواید و ثمرات دیگری است که در سایه عفت ورزی برای انسان حاصل می شود. از قبیل: حفظ امنیت، جلوگیری از استثمار زن، حفظ رشد عزت نفس، بالا رفتن کرامت و شخصیت زن، حفظ حریمها، رشد و پیشرفت در کارها و …
«علل کم توجهی به عفاف و حجاب در جامعه اسلامی»
ارزش آثار و نتایج عفاف و حجاب را زمانی به خوبی می توان دریافت که با فقدان آن در جامعه ای مواجه باشیم. برای آگاهی از عوارض بی عفتی و بی حجابی باید به جوامعی مراجعه کرد که در این زمینه پیشگام بوده اند. در چنین صورتی خواهیم دید که به اسم تمدن و آزادی چه بسیاری عوارض فرهنگی، بهداشتی، روانی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی گریبانگیر آن جامعه شده است. کم اهمیت دادن به عفاف، حجاب و اجرای آن در جامعه خود زمینه های انحطاط و آثار زیانبار فردی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. شناخت عوامل مؤثر در سیر نزولی توجه به عفاف و حجاب می تواند ما را در تبیین هر چه بهتر راهکارهای اجرایی عفاف و حجاب یاری دهد. آنچه در ادامه از آن سخن به میان می آید، اشاره به این عوامل می باشد:
1 تبیین نشدن شایسته فرهنگ اسلام:
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران گرایش به دین و دیانت و انجام دستورات دینی در جامعه به نحو خوبی رشد و بالندگی داشته است. سیاستمداران کشور وضعیت اجتماعی را پاک و سالم دانسته و به تصور اینکه این روند و این فضا ادامه خواهد داشت، از برنامه ریزی برای تبیین و استمرار فرهنگ دینی که حجاب و عفاف نیز جزو آن است، غافل شدند و به مسائل دیگری که گمان می کردند از اهمیت بیشتری برخوردار است، پرداختند.
2 بحران سازیهای متعدد دشمن:
این بحرانها سیاستمداران حکومت دینی را به خود مشغول کرده و فرصت برنامه ریزی صحیح را از آنها سلب کرده است. بحرانهایی از قبیل جنگ، بحرانهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و تنش های اجتماعی که همة ما مصادیق بسیاری را از اول انقلاب تا حال، شاهد بوده ایم.
3 یکی دیگر از عوامل مؤثر بر سیر نزولی توجه به عفاف و حجاب در جامعه، سیاست های فرهنگی است. عرصه های فرهنگی به افراد خوش ذوق، متعهد، متدین و متخصص نیازمند است که به صورت دقیق و عمیق بتواند مسائل اسلامی را از منابع غنی اسلامی فهمیده و به شیوة صحیح ارائه دهند. با کمال تأسف، سالهای متمادی است که تحولی در کتابهای معارف اسلامی دبیرستانها و دانشگاهها صورت نگرفته و مطالب نیز از ذوق مناسب و جذابیت برخوردار نیست و باطبع جوان امروزی تناسب کافی ندارد. به همین علت مطالب این کتابها جوانان را جذب و اغنا نمی کند.
4 ترویج تساهل و تسامح:
افرادی که حجاب را قید و بندی برای خود احساس کرده و مراعات آن را با آزادی مادی و جسمی خود سازگار نمی دانند و به دنبال راحتی و آسان بودن زندگی می باشند، خیلی زود به افکار و عقاید دشمن که در این زمینه القاء می شود، گرایش پیدا می کنند.
5 خلأ الگوهای مناسب فرهنگی:
دشمن از این خلأ فرهنگی سود جسته و با ترویج الگوهای مصرفی، بی بندوباری در میان جوانان و نوجوانان کوشیده است، قبح بسیاری از مسائل غیر اخلاقی را از بین ببرد.
6 بالا رفتن سن ازدواج:
بالا رفتن سن ازدواج، رعایت حجاب و عفاف را مشکل می کند، مشکلاتی از قبیل بالا رفتن خواسته های خانوادة طرفین، نبودن درآمد، شغل و مسکن مناسب، سبب شده است که جوانان از ازدواج دوری گزیده و با هزینه های کمتری به ارضای غریزه خود بپردازند. از طرف دیگر طبع زن که طبیعتی جلوه گر و خودنما در برابر جنس مخالف است، اگر از راههای خدادادی و مشروع ارضا نشود طبیعتاً سراغ راههای دیگر و ناصحیح می رود و این مسلم است که بالا رفتن سن ازدواج بر پایین آمدن سطح حجاب و عفاف و برعکس بی بندوباری و بی عفتی بر بالا رفتن سن ازدواج اثر متقابل می گذارد.
7 عقب نشینی نیروهای مذهبی به دلیل عدم بکارگیری روش صحیح در اجرای احکام:
افراط و تفریط هایی که به دلیل عدم بکارگیری روشهای صحیح و منطقی در اجرای احکام و عمل به امر به معروف و نهی از منکر انجام گرفت، دستاویزی برای دشمن علیه نیروهای متدین شده و باعث گردیده است که آنها را نیروهای خشونت طلب معرفی کنند. این امر باعث عقب نشینی نیروهای متدین گردید.
8 وجود مسائل و مشکلات درونی و تصویر غلطی که زنان در جامعه از خود دارند.
تصویری که زنان در جامعه از خود دارند، تصویر صحیحی نیست و از آن ناراضی اند. متأسفانه زن به عنوان جنس ضعیف، موجودی انفعالی و عامل ارضای غرایز جنسی، ناکارآمد و حاشیه ای معرفی می شود و این خلاف تصویری است که مذهب ودین از او ترسیم می کند. زن از 9 سالگی به عنوان عضو رسمی جامعه وارد نظام عقیدتی می شود و به بلوغ می رسد ولی از آنجا که تربیت ما با احکام الهی فاصله دارد، تصویری که از زن ارائه می کنیم و آن را به دختران خود القا می نمائیم، تصویر ضعیفی است. همچنین گاه شخصیتهای فرهنگی نگرش صحیحی نسبت به زنان ندارند. کسی که به زن نگاه ابزاری داشته باشد نمی تواند برای تعالی او برنامه ریزی کند. با این دیدگاه اشتغال زنان اصل می شود و گویا همة نیازهای زن به نیازهای مادی منحصر می گردد.)
9 – یکی دیگر از حربه های دشمن تلاش برای جدایی جوانان از کانون خانواده است. خصوصاً دختران، زیرا با جدایی آنان از خانواده ارضای عاطفی صورت نمی گیرد و آسیب پذیری و آمادگی برای القائات بیگانه دو چندان می شود.
10- بیگانگان با اتخاذ راهکارهایی برای عدم کارآئی فرهنگ دینی و با شعارهای فریبنده و سست کردن اعتقادات مردم به دین زدایی پرداخته اند. حجاب و عفاف را سدی در برابر آزادی زن معرفی کرده و اظهار می دارند که اسلام مانع آزادیهای خدادادی زن است یا مانع رسیدن به مدارج عالیه تحصیلی و فعالیتهای اجتماعی است. سهمگین ترین بخشی که دشمن ابزارش را قوی تر کرده، وارد شدن به تحلیل فکری جوانان و والدین است. بسیاری از تحلیل های افراد با ارزش های دینی همخوان نیست. و این نشان دهندة آن است که بسیاری از حساسیت ها و ارزشها و اعتقادات دینی در سایة تبلیغات گستردة بیگانه، سست و کمرنگ شده و گاهی هم ارزشها به ضد ارزشها تبدیل شده است. و والدین نیز نسبت به تربیت دینی فرزندانشان حساسیت لازم و کافی را ندارند.
شکل گیری انواع گروههای ضد اخلاقی و وارد شدن جوانان به گروههایی از قبیل رپ، هوی متال و . .. . آرایش کردن دختران به انواع طرح ها و مدلهای زننده، شاهد مثالهایی بر این مدعاست.
راهکارهای اجرایی عفاف
هر چه بر میزان پیشرفت و توسعة علمی بشر امروز افزوده می گردد، نیاز او به اخلاق، معنویت و ارزشهای انسانی بیشتر می شود. علت اینکه چرا هر روز گرایشهای دینی در سطح جهان بیشتر خودنمایی می کند، آیا جز این است که پیشرفت و توسعة تکنولوژی بدون لحاظ نیازهای حقیقی انسان به امور دیگر، هرگز نتوانسته پاسخگوی خواستهای درونی انسانها باشد؟
حال چه باید کرد؟ چگونه می توان برای بهبود وضعیت انسانها و به ویژه قشر جوان که نقش بیشتری در آینده سازی فردای جامعه دارند راهبرد عملی ارائه داد؟ آنچه در ذیل آمده است بخشی از راهکارهایی است که با سرمایه گذاری در جهت اجرای آنها می توان شاهد جامعه ای با هویت و بالنده بود.
1 تقویت ایمان:
یکی از راههای مبارزه با فساد و گناه (بلکه مهمترین آنها) ، تقویت ایمان است. تلاش برای بیداری وجدانها، توجه دادن به خدا و حسابرسی روز جزا، مسألة عمل و عکس العمل در نظام جهان، سبب تقویت ایمان در انسان است. ایمان بازدارندة از گناه، موجب روشن بینی، یافتن راه صحیح، حفظ و حراست وجود و مایة تقوا است. باید این باور و یقین در انسان بوجود آید که جهان بی حساب و بیهوده آفریده نشده، آدمی کیفر و پاداش عمل خود را می بیند. کسانیکه معتقد به خدای متعال نیستند و تقوا و ایمان در دلشان استقرار ندارد، دست به هر عمل خلافی می زنند. به گفته داستایوسکی: «به هنگامیکه خدا نباشد، همه کارها جایز است.»
2 دادن آگاهی های فرهنگی و اجتماعی:
تلاش برای هشیار کردن بی خبران در مورد زندگی، ضرورتهای آن، بیان مفاسد و بی بندوباریها، عواقب بد امور، عوارض بی عفتی و بی حجابی در جامعه از راههای اصلاح جامعه است.
باید افراد آگاهی یابند که ترویج بی عفتی و بی حجابی در جامعه از توطئه ها و دسیسه های اجانب و و استعمارگران است.
«مستر همفر»، جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، در خاطرات خود می نویسد:
«در مسئله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده ای به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند، پس از آنکه حجاب زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت وظیفة مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند. لازم است زنان غیر مسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آنها تقلید کنند.»
و یا «فرانتس فانون» در کتاب «انقلاب الجزایر» می نویسد:
«اگر بخواهیم به تار و پود جامعة الجزایری، هجوم بریم و استعداد مقاومت آنان را از میان برداریم، باید بدواً زنها را تحت سلطه قرار دهیم.» آنها با صراحت می گفتند: «زنها را در دست بگیریم، همه چیز بدنبال آن خواهد آمد.»
«فرانتس فانون» می گوید: «هر چادری که دور انداخته شود، افق جدیدی را که بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او می گشاید، و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان میدهد. و پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن اشغالگر، ده برابر می شود. هر چادری که می افتد و هر چهره ای که به نگاه جسور و ناآرام اشغالگر عرضه می گردد، برگردان این معنی است که الجزایر، به انکار وجود خویشتن آغاز کرده و هتک ناموس را از جانب اشغالگر پذیرفته است.»
خداوند متعال در قرآن در بارة توطئه و برنامه ریزی منافقان در زمینة نفی عفت عمومی، می فرماید: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فی الذین ءامنوا لهم عذاب ألیم فی الدنیا و الآخرة و...»
یعنی منافقان کسانی هستند که به اشاعه فساد و فتنه گری تمایل دارند و مرحلة اول کارشان گسترش وسوسه و هوس است، سعی می کنند به هیجانات عاطفی جوانها دامن بزنند تا فساد در بین ایمان آورندگان علنی شود.
3 بهبود بخشیدن وضع معیشتی مردم و رفع مشکلات اقتصادی:
علامه طباطبایی (ره) در این باره می نویسد: «قطعاً مهمترین چیزی که جامعة انسانی را بر اساس خود قوام می بخشد و پایدار می سازد، امور اقتصادی جامعه است که خداوند آنرا مایة قوام و برپایی اجتماع قرار داده است و اگر گناهان، جرائم، جنایات، تعدیات و مظالم، مورد بررسی و آمارگیری قرار گیرد، در تحلیل نهایی به این نتیجه می رسیم که علت بروز آنها یا فقر مفرطی است که انسان را به اختلاس اموال مردم از راه سرقت، راهزنی، آدم کشی، گرانفروشی، کم فروشی، غصب و سایر تعدیات مالی وادار می کند، و یا ثروت بی حساب است که انسان را به اتراف و اسراف در خوراک و پوشاک و ازدواج و تهیه سکنی و بی بندوباری در شهوات و هتک حرمتها و گسترش تعدی و تجاوز به مال و ناموس و جان مردم وا می دارد.»
اگر در مقابل این فقر و غنای مذموم، قناعت را پیشة خود کنیم، آسایش و راحتی فراهم می شود. در چنین وضعی عفت ورزی معنا می یابد و راه تعالی گشوده می شود. «من اقتنع بالکفاف ادّاه الی العفاف » هر که به کفاف قناعت کند به پاکدامنی کشانده می شود.
بنابراین این کوشش در وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم و تقسیم عادلانة ثروت در جامعه می تواند عاملی برای رسیدن جامعه به سعادت و صلاح (حیات طیبه) باشد… .
4 – معرفی الگوی مناسب برای جوانان:
جوانان که آینده ساز فردای جامعه اند، نیازمند مدل و الگو می باشند. فرزندان ما در مدت کوتاهی رشد کرده و وارد جامعه می شوند. ازدواج کرده و در نقش مادری و یا پدری به انجام وظیفه می پردازند. طبعاً باید موضعی را در زندگی انتخاب و به اتخاذ راه و روشی بپردازند این برایشان مهم است که بدانند بر اساس چه الگو و چه روشی باید به پیش روند و چه کسانی حق دارند پیشوا و قائدشان در جریان زندگی باشند. جستجوی الگو و مدل برای زندگیشان یک اصل و یک قاعده است و طبیعی است که هر قدر مدلها کاملتر و سالمتر و جامعتر باشند امکان رشد و موفقیت برایشان بیشتر است. وجود زمینة تقلید در انسان و میل به قهرمان جویی سبب می شود که بسیاری از افراد ناخودآگاه به دنبال الگویی روان شوند. و همه حرکات و روشها و پوششها و آرایشهای خود را بر آن اساس استوار سازند. در نظام تربیتی اسلام به ارائه مدل توجه بسیاری شده است. خداوند در قرآن به معرفی انسانهای نمونه اعم از زن و مرد پرداخته و مؤمنان را به انتخاب راه و روش آنها رهنمون می دارد. در نقش کلی و اساسی تربیتی، پیامبر اسلام(ص) برای مردم اسوه است.
« لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة » و به دنبال ایشان حضرت فاطمه(س) اسوه است که سیدة نساء عالمین، پیشوای عظیم الشأن زنان و پاسدار حریم عفاف است.
حضرت یوسف(ع)، حضرت مریم(س) که دو مظهر عفاف اند، اسوه اند. «اگر انسانی وارسته شد، الگوی دیگر انسانها است، اگر مرد است، الگوی مردم است نه مردان و اگر زن است، الگوی مردم است نه زنان.»
بنابراین سیاستمداران حکومت دینی باید به این اصل توجه بیشتری کرده و با معرفی و تبلیغ الگوهای مناسب و موفق این خلأ را در جامعه پر کنند تا جوانان راه را به اشتباه نرفته و فلان خواننده و هنرپیشه و یا بازیگر غربی را مدل خود قرار ندهند.
5 تسهیل در امر ازدواج و ارائه آگاهیهای لازم در این خصوص:
ازدواج یکی از مراحل معقول زندگی هر انسانی به شمار می رود و اجتناب از آن مسلماً صدمات جبران ناپذیری را به حیات انسانی وارد می سازد. از اهم وظایف برنامه ریزان، مسئولین، خانواده ها و. . . این است که باید زمینة ازدواج جوانان را فراهم و ساده تر نموده و آنها را به این امر مهم تشویق نموده؛ و سعی نمایند موانع و مشکلاتی از قبیل: شغل، مسکن و نداشتن استقلال اقتصادی که جوانان بر سر راه ازدواج خود احساس می کنند را مرتفع سازند. وسائل ارتباط جمعی در جهت نزدیک کردن ملاکهای متضاد والدین و جوانان که در واقع ناشی از اختلاف نگرش و دیدگاه دو نسل متفاوت است بکوشند، و تلاش نمایند تا فرزندان جوان بتوانند از تجربیات والدین خویش بیشتر استفاده نمایند و والدین نیز در الگوهای همسر گزینی به نگرش و عقیدة جوانان اهمیت بیشتری دهند. و برای آگاهی بهتر جوانان در خصوص ازدواج به ایجاد مراکز مشاورة ازدواج، مراکز آگاهی بخش در خصوص انتخاب همسر، برگزاری سمینارهایی با موضوع ازدواج پرداخته شود. تا بدینوسیله زمینة ازدواج های موفق فراهم شود و زمینة بروز انحرافات، هر چه بیشتر از بین برود.
6 اتخاذ سیاست هایی بمنظور ایجاد محیط های امن برای بانوان:
اگر محیط های شغلی زنان امن باشد و تماس آنها در محیط کار با نامحرم کمتر شود، فشاری که از ناحیة حفظ حجاب برای عده ای ممکن است ایجاد شود، کاهش می یابد.
7 – ایجاد مراکز تفریحی، ورزشی و هنری که ضمن ایجاد محیطی سالم برای اوقات فراغت جوانان از جاذبه های خوبی نیز برخوردار باشد.
8 نظارت و کنترل بر واردات محصولات فرهنگی.
9 شناسایی، تعزیر، تهدید و برخورد با مفاسد اجتماعی توسط دستگاه قضایی و نیروهای انتظامی.