ریشهیابی چنین حوادثی تنها به عهده رسانهها و کارشناسان نیست بلکه باید با تشکیل کمیتهای بیطرف، این موضوع مشخص شود که در این میان، کدام سازمانها در درک و شناسایی خطر غافل بودهاند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه دنیای خودرو، روزهای پایانی هفته گذشته را با بارشهایی بسیار سنگین و هوایی بسیار سرد در اکثر مناطق کشور پشتسر گذاشتیم. در این دو روز اما بارش رحمت الهی با حوادثی همراه بود که متاسفانه جان چند تن از هموطنانمان را گرفت. در این که هماهنگی میان سازمانهای مربوطه در چنین مواردی بسیار کم است و نیاز به ریشهیابی و رسیدگی دارد، هیچ شکی نیست، اما به واقع، ما تا چه اندازه برای حفظ جانمان ارزش قائلیم؟ آیا اصولا به این موضوع که هر یک از عملکردهای غلط ما ممکن است جان دیگری را به خطر اندازد، فکر میکنیم؟ چرا با وجود این که از چند روز قبل با هشدارهای سازمان هواشناسی مواجه هستیم، باز هم بدون کوچکترین نگرانی دل به جاده میسپاریم و خود را در معرض خطر قرار میدهیم؟
روزنامه دنیای خودرو ضمن بررسی این حادثه، گفتوگویی را با حمید نجف، کارشناس حملونقل ترتیب داده است.
آغاز یک سناریوی تکراری
بارش گسترده و سنگین برف در کشور در حالی صورت گرفت که سازمان هواشناسی روز سهشنبه هفته گذشته خبر آن را از 2 روز قبل و از طریق کانالهای ارتباطی و خبری مختلف، بهویژه در بخشهای خبری متعدد صداوسیما به سمع و نظر مردم رسانده بود. در شرایط جوی نامناسب، در تمام دنیا مرسوم است سازمانهای مختلف دستبهدست هم میدهند و سعی میکنند خسارات ناشی از بحرانهای بهوجودآمده را کاهش دهند.
پیش از بهوقوع پیوستن این حادثه نیز سازمان هواشناسی خبر از بارشهایی شدید در سطح کشور داده بود، علم به این موضوع موجب ایجاد این پرسش میشود چرا حداقل پلیسراه با وجود خبر از احتمال بارش سنگین برف راهها را نبسته یا محدودیتهایی را روی آنها اعمال نکرده بود. اگر احتمال چنین بارش شدید و به وقوع پیوستن اتفاقات ناخوشایندی را 5 تا 10 درصد هم در نظر بگیریم، به نظر نمیرسد بستن یک جاده برای 12 تا 24 ساعت یا اطلاعرسانی قویتر برای عدم تردد در این مسیرها، مردم را با مشکلی خاص روبهرو کند.
برف و کولاک جاده دماوند - فیروزکوه
در اثر باز بودن مسیر، دو دستگاه خودروی سنگین پس از برخورد با یکدیگر راه جاده فیروزکوه - دماوند را بند میآورند و موجب ترافیکی دردسرساز میشوند. از طرفی دیگر، رانندگانی که زنجیر چرخ به همراه نداشتند، راه دیگر رانندگان را سد کردند. اخبار این موضوع از روز پنجشنبه حوالی ساعت 9 شب بهطور جدی از طریق رسانهها مخابره میشد. همانند همیشه، گروهی سیاستزده مجددا فضا را به سمت سیاسی شدن پیش بردند. این در حالی است که وقوع چنین حوادثی عملا هیچ ارتباطی با سازمان راهداری ندارد.
سقوط بهمن در جاده هراز
روز پنجشنبه سقوط بهمن در محدوده مبارکآباد جاده آبعلی باعث مرگ 3 تن از هموطنان و گرفتار شدن چند خودرو شد. در این حادثه، محمدعلی طلوعی، رئیس بخش راهداری پردیس و بومهن که برای باز کردن راهها به جاده مبارکآباد رفته بود، گرفتار بهمن شد و متاسفانه در حین انجام مسئولیت جان باخت، مردی حدودا ٤٥ ساله که بهگفته رفیق و همکارش تا بازنشستگیاش ٥ سال بیشتر نمانده بود.
جان باختن در راه خدمت به مردم
بهنام افشار که سابقه 4 سال همکاری در کنار وی را دارد، میگوید: «ساعت ٣ ظهر روز پیش از حادثه، ماشین رونیز راهداری را برداشتیم تا برای کمک به مردم جاده را باز کنیم. از راهداری بومهن به سمت تونل مشاء رفتیم. برف و کولاک بیداد میکرد و چشم چشم را نمیدید. یک راهدار دیگر همراه ما آمد و ماشین نمکپاش هم پشت ما حرکت کرد.
میان راه آقا طلوعی از ماشین پیاده میشد و ماشین نمکپاش را هدایت میکرد تا از کدام سمت روی برفها نمک بریزد و جاده زودتر باز شود. بهتدریج ماشینها جابهجا شدند و جاده باز شد. بعد از آن از راهداری مرکز خبر دادند جاده تونل امامزاده هاشم هم بسته شده است. همین که رسیدیم آقا طلوعی پیاده شد و شروع به هدایت ماشینها کرد .»
وی ادامه میدهد: «با هم نزدیک جاده مبارکآباد رسیدیم. گفت گوشیاش را ببرم داخل راهداری مبارکآباد تا شارژ کنم و در این فاصله جلوی بخاری گرم شوم. من نیز گوشیام را به او دادم تا اگر اتفاقی افتاد با آن تماس بگیرد. نیمساعت بعد هرچه با آقا طلوعی تماس گرفتم، گوشی را جواب نداد. یکی از بچهها که برای راهداری ناهار میآورد، گفت آقا طلوعی را در راه دیده که گوشی را داخل ماشین گذاشته است و خودش بیرون ایستاده و مشغول هدایت کردن ماشینهاست.
گفت دیگر با او تماس نگیرم. ساعت ٥ بعدازظهر لودر راهداری را برداشتم تا با آن برای باز کردن جاده مبارکآباد به آقا طلوعی کمک کنم. ترافیک سنگین بود. مردم در جاده مانده بودند و ماشینها از جایشان تکان نمیخوردند. هرچه گشتم، آقا طلوعی را پیدا نکردم. ماشین اداره را هم جایی ندیدم. هیچ کسی از او خبری نداشت.
هرچه با موبایل و بیسیم به ایستگاهها پیغام دادیم کسی او را دیده یا نه خبری نشد. دنبالش راه افتادیم توی جاده. ساعت 11 شب بود. جادههای تاریک و سرما و برف اجازه نمی داد جایی را ببینیم. هرچه میگشتیم، به جایی نمیرسیدیم. عملیات را متوقف کردیم تا فردا صبح که هوا روشن شد، دنبالش بگردیم. فردا صبح، گرگومیش دنبالش رفتیم. ماشینهای هلالاحمر همراهمان بودند. آنقدر برف و کولاک زیاد بود که حتی ١٠ سانتیمتر جلوترمان را هم نمیدیدیم.
میان راه رونیز راهداری را که آقا طلوعی در آن بود، دیدم که داخل دره افتاده بود. دره شیب زیادی نداشت. در ماشین را باز کردم کسی داخل ماشین نبود. ترمزدستی کشیدهشده ماشین را که دیدم، خیالم راحت شد و با خودم گفتم آقا طلوعی از ماشین بیرون رفته است. اما شیشه جلوی ماشین شکسته بود. شیب دره را بالا رفتم و به جاده رسیدم. عابری کنار جاده ایستاده منتظر ماشین بود و کمی آن طرفتر تکههای لباس نارنجیرنگی را دیدم که زیر برف مانده بود. جلو رفتم و برفها را کنار زدم. دیدم آقا طلوعی است. جرات نداشتم برفهای روی صورتش را کنار بزنم. آقا طلوعی زیر بهمن دفن شده بود. همکارانم از راه رسیدند و...»
بهنام نفس عمیق میکشد و میگوید: «آقا طلوعی ٤ تا بچه داشت. دوتا دختر و دوتا پسر. یک دخترش را عروس کرده بود و بقیه در خانه کنارش بودند. آقا طلوعی اسمش رئیس بود اما همیشه در عملیاتهای سخت خودش پیشقدم میشد تا کسی آسیب نبیند.»
سازمانهایی که به کمک شتافتند
خوشبختانه برای کمک به هموطنان حادثهدیده شاهد عزمی بسیار جدی از سوی سازمانهای مسئول و حتی برخی سازمانهای نظامی بودیم. در این حادثه سازمانهایی چون سازمان راهداری، هلال احمر، امداد و نجات اورژانس، پلیسراه و حتی سپاه و ارتش نیز به کمک مردم شتافتند و این موضوع بسیار ستودنی است.
جادههای پرخطر و ایمنی راهها
گرچه برخی جادههای منتهی به شمال کشور مسیر را کوتاهتر میکنند اما در هرصورت طبیعت آنها کوهستانی است و از خطرات و ریسک بالایی برخوردارند. از این سمت جاده هراز و از سوی دیگر، جاده چالوس را داریم. به موازات جاده هراز نیز جاده فیروزکوه قرار دارد که هرچند ممکن است مدت زمان رسیدن به مقصد را کمی طولانیتر کند اما مسیری دو بانده و بسیار ایمن است. برای مسیرهای هراز و چالوس هرچقدر هم امکانات ایمنی در نظر گرفته شود، باز هم ابعاد حوادث احتمالی به میزان بارشها و حجم بهمن بستگی دارد. در هرصورت، امکانات ایمنی جادهها میتوانند تا مقدار خاصی در برابر خطرات و حوادث اینچنینی مقاومت کنند.
معضلی به نام «بودجه»
از قدیم گفتهاند: «هر چهقدر پول بدهی، آش میخوری.» این ضربالمثل در مورد امنیت جادهها نیز بهطور کامل صدق میکند. آمار تلفات جادهای در کشور ما سر به فلک میکشد و شمار نقاط حادثهخیز در جادهها نیز کم نیست.
تمام این موارد به اینکه چه میزان بودجه برای سال آینده در نظر گرفته میشود و این که اساسا دولت چه مقدار به ایمنی راهها اهمیت میدهد، بازمیگردد. یقینا باتوجه به حجم تلفات جادهای، برطرف کردن این معضل که مستقیما با جان مردم در ارتباط است، نیاز به نگاهی ویژه از سوی دولت دارد. از آنجا که استفاده از تسهیلاتی چون مسکن، اشتغال و... نیازمند زنده بودن انسان است، به نظر میرسد دولت باید این موضوع و چالش ملی را در اولویت فعالیتهای خود قرار دهد.
توپ مسئولیتها را پاس ندهیم!
نوشدارو پس از مرگ سهراب فایدهای ندارد! اگر هر سازمانی وظیفه خود را به درستی انجام دهد، دیگر شاهد چنین مشکلاتی نخواهیم بود. اگر سازمان هواشناسی، پلیسراه و حتی سازمان راهداری و دیگر سازمانهای ذیربط وظایف مربوط به خود را در زمان مناسب و بدون نقص انجام دهند و تحت یک سامانه یکپارچه به پایش آبوهوا و شرایط جادهها بپردازند و محدودیتها و حتی مسدودیتهای لازم را در زمان مناسب انجام دهند، دیگر شاهد جان باختن هموطنانمان در چنین شرایطی نخواهیم بود.
البته این نکته را هم نمیتوان نفی کرد که مسدود کردن جادهها با فشارهای عمومی روبهرو میشود و هنوز این موضوع که اینگونه تصمیمات صرفا برای امنیت و رفاه مسافران است در جامعه به خوبی جا نیفتاده، اما در هرصورت این گونه موضوعات باید در طول زمان، چه کوتاهمدت و چه بلندمدت نهادینه شود.
در هر صورت، اتفاقی که به وقوع پیوست نیاز به ریشهیابی دارد. این ریشهیابی تنها به عهده رسانهها و کارشناسان است، بلکه باید با تشکیل کمیتهای بیطرف، این موضوع مشخص شود که در این میان، کدام سازمانها در درک و شناسایی خطر غافل بودهاند.
فرهنگی که نیاز به نهادینهسازی دارد
حمید نجف، کارشناس حملونقل در گفتوگو با «دنیای خودرو» میگوید: «در چنین مواقعی نیاز است رانندگان گرفتارشده در مسیر، خودروهایشان را به کنار جاده منتقل کنند تا نیروهای امدادی و مسئول هرچه زودتر به محل حادثه برسند. در هر صورت رانندگان چه بخواهند و چه نخواهند، در ترافیک حاصل از حوادث گرفتار میشوند و برای عبور از آن کاری از دستشان برنمیآید، پس چه بهتر است با چنین اقداماتی هم به نیروهای مسئول کمک کنند و هم خود را از معطلی در ترافیک حاصله برهانند.»
وی ادامه میدهد: «چند روز پیش، در شبکههای اجتماعی کلیپی دستبهدست میشد که محتوای آن حادثهای در یکی از تونلهای کشور کره بود. این تصاویر که توسط دوربینهای داخل تونل ضبط شده بود، نشان از این داشت که تمام خودروها به کنارههای تونل رفتند و آمبولانس و نیروهای امدادی به راحتی برای کمک وارد تونل شدند. نکته جالب این بود که حتی یک خودرو هم از این قاعده مستثنی نبود.
متاسفانه در کشور ما شرایط کاملا برعکس است! در همین تصاویری که از روز پنجشنبه در صداوسیما و دیگر ابزارهای رسانهای پخش شد، این موضوع به وضوح دیده شد که هیچ یک از خودروها برای تسهیل دسترسی نیروهای امدادی و مسئول به محل حادثه، کنار جاده نرفته بودند.
متاسفانه در کشور ما در حالی که زمان رسیدن نیروهای امدادی به محل حادثه بسیار مورد توجه است، آموزشها به رانندگان در این زمینه بسیار ناکافی است و هنوز فرهنگ چگونگی عملکرد مردم در چنین شرایطی بهخوبی جا نیفتاده است. به هر حال تا نیروهای مسئول به جاده برسند و راه را برای نیروهای امدادی باز کنند، کمی طول کشید.»
نجف با بیان این که ما در این موضوعات دارای مشکلات بسیاری هستیم، میگوید: «تقریبا 80 درصد از تلفات جادهای ما مربوط به همین رفتارها و خطاهای انسانی است و متاسفانه تا امروز هم موفق به رفع این مشکل نشدهایم.»
لزوم توجه به هشدارهای هواشناسی
به لطف پیشرفت تکنولوژی، امروز میتوان به طرق مختلفی به وضعیت آبوهوا در ساعات و حتی روزهای آینده دسترسی داشت. بهطور مثال میتوان به اپلیکیشن موبایل «AccuWeather» اشاره کرد که بهطور کاملا دقیق وضعیت آبوهوا را هم در لحظه و هم در روزهای آتی به کاربر اعلام میکند. اگر اهل استفاده از تلفنهای لمسی و هوشمند هم نباشید، هم وزارت راه و هم پلیسراه وضعیت جادهها را بهطور مکرر از طریق پایگاههای اینترنتی و همچنین برنامههای تلویزیونی اعلام میکنند.
در عین حال، تلفن گویای «هواگو» متعلق به سازمان هواشناسی کشور با شماره تلفن 134 بهصورت 24 ساعته در اغلب استانهای کشور به ارائه خدمت مشغول است. در حالی که مسئولان سازمان هوشناسی در تمام بخشهای خبری صداوسیما نیز به ارائه گزارشها و پیشبینیهایی از وضعیت آبوهوا میپردازند، پس بهتر است مسافران با درس گرفتن از چنین حوادثی پیش از هر سفر، نسبت به استعلام شرایط آبوهوا و وضعیت جادهها اقدام کنند.