یادداشت/

دور نمای بحران سوریه در پرتو دیدار پوتین و ترامپ

قدرت های منطقه ای و بین المللی در بحران سوریه هر یک به نوعی به نقش آفرینی مشغول هستند و این مهم امروز پس از دیدار روسای جمهور روسیه و آمریکا شکل تازه ای به خود گرفته است.

دور نمای بحران سوریه در پرتو دیدار پوتین و ترامپ

خبرگزاری مهر، گروه سیاست: تحولات بحران سوریه و نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی در آن مساله که سال های اخیر توجه بسیاری از محافل سیاسی و بین المللی را معطوف خود کرده، همچنان حاشیه ساز است و تحلیل های مختلفی از زوایای گوناگون بر آن صورت می پذیرد. از این روی اکبر قاسمی سفیر پیشین ایران در اوکراین نیز پیرامون این مساله یادداشتی اختصاصی را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.  

متن کامل یادداشت بدین شرح است:

تحولات متنوع در بحران سوریه، دور نمای صحنه این کشور را پیچیده تر می کند. حملات هوایی امریکا به دیرالزور و الرقه که موجب کشته شدن شهروندان بی گناه و استقرار بزرگترین ناوگان امریکا در بندر حیفا شده و به دنبال آن بیانیه وزارت دفاع روسیه مبنی بر لغو قاعده هماهنگی پروازها در آسمان سوریه و از طرفی تحرکات اسرائیل درجنوب و ترکیه در عفرین سوریه همگی علائمی است که به نظر می رسد، ازسویی، روس ها، انگیزه عملی رویارویی را در بخش آسمان نسبت به آمریکایی ها، ندارند و بدنبال کسب دستاوردهای سیاسی در سوریه در جستجو تحقق اهداف خود بوده اند و از سوی دیگر یک نوع تحریک و تشویق از سوی اسرائیلی ها برای هل دادن آمریکا در باتلاق بحران سوریه نشان داده می شود.

 خانم نیکی هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل،  احتمال حمله شیمیایی دیگری را از سوی ارتش سوریه به مردم آن کشور داده و آن را بهانه ای برای هشدار دوباره ای به سوریه قرار داده، جالب اینجاست که هنوز کمیته بین المللی خلع سلاح شیمیایی در پرونده خان شیخون پیرامون ادعاهای ساختگی امریکا، ابهامات و سئوالات منطقی مطروحه را پاسخ نداده، نیکی هیلی موج جدید روانی برای اجرای اهداف سیاسی دیگر امریکا در سوریه را به راه می اندازد.

اسرائیلی ها در جولان و قنیطره، تحرکات بیشتری با بمباران پایگاه ارتش سوریه راه انداخته اند و اخبار منتشره ازسوی اسرائیل مبنی بر ساقط کردن سه پهپاد از نوع ایرانی در جنوب سوریه در مقطع چند ماهه اخیر برجسته و هدف خود را مقابله با ساختن حزب الله دوم در جولان و همزمان اظهارات مقامات نظامی اسرائیل مبنی بر رویارویی با کارخانه تولید تسلیحات حزب الله درلبنان، بگونه ای اخبار از این نوع را، بزرگ سازی شده،  منتشر  می کنند.

اظهارات «یوسی کوهن» رئیس موساد مبنی بر اینکه «هیچکس در جامعه جهانی به جز امریکا قدرت رویارویی با ایران وحزب الله به منظوز اجازه ندادن جهت شکل گیری کریدور مورد نظر ایران برای اتصال به لبنان را ندارد»  نشان می دهد اسرائیلی ها در مقابل شکل گیری تحولات میدانی درسوریه و لبنان به تنهایی کم آورده اند، همچنین حکایت از خط تهییج ترامپ و وزیر دفاع امریکا معروف به سگ دیوانه علیه ائتلاف ایران، حزب الله و روسیه را متبادر می سازد.

 در شمال سوریه، ترک ها با رجز خوانی اردوغان علیه امریکا و «پ ک ک»  دستور حمله به ارتش ترکیه با همکاری ارتش آزاد برای گرفتن پایگاه هوایی تل رفعت که نقطه اتصال به عفرین است، داده، عفرین به علت آنچه تحت عنوان تحولات مربوط به خلا پسا داعشی بوجود آمده درخلا امنیتی  به سر می برد و اینک ترک ها نگران شده تا تل رفعت نیز همچون عفرین به دست احزاب کردی بیافتد.

 همه این علائم، حساسیت اردوغان را بیشتر کرده و برای همین وی دستور باز پس گیری تل رفعت را داده که به نوعی پیامی به هم افزایی اخیر صالح مسلم (رهبر حزب اتحاد دموکراتیک کرد سوریه) با سعودی ها است و از طرفی هم پاسخ به عربستان را نیز در قرار دادن خروج ارتش ترکیه از قطر به عنوان لیست مطالبات ریاض نشان می دهد.    

 آخرین تحولات مربوط به پرونده پیچیده بحران سوریه برگزاری اجلاس آستانه 5 است که بیشتر بر محورهای انسانی و گسترش دایره آتش بس متمرکز  و استقرار نیروهای روسی را در این مناطق متبلور می سازد.

 ادامه نمایش و مانورهای روانی ناشی از حضور ناوگان امریکا در بندر حیفا با هدف روحیه دادن به معارضین بالاخص در جهت تقویت آمادگی های نیروهای کرد در اطراف شهر رقه،  استمرار مناقشه ترک ها با آمریکایی ها بر سر نحوه آزادسازی رقه و اداره بعد از آن،  ادامه حملات کور هواپیماهای امریکا به مناطق مسکونی در روستاهای حسکه و دیرالزور و گفتگوی تیرسلون با دبیرکل سازمان ملل مبنی بر اینکه وضعیت اسد به اراده روس ها، مرتبط بوده، همگی نشانگر ابهامات و سر درگمی مفرط بخش های سیاسی و نظامی امریکا در چگونگی اداره امور و میزان مداخله در بحران و خوف شدید از هزینه های که بر آنها متحمل خواهد شد را می رساند.

به نظر می رسد امریکایی ها، در بحران سوریه بهترین راه حل را گزینه بهره گیری از ظرفیت روس ها و اعلام تفاهم در مناطقی که نگرانی اصلی امنیتی اسرائیل هست، می دانند و دستور کار خود را حفظ شرایط امن در آن نقاط و رها کردن دیگر بخش ها به حال خود قرار داده اند، چرا که سیاست ادامه بحران در آن بخش ها به نفع امریکا و اسرائیل است، بنابراین راهبرد کلان امریکایی ها در بحران سوریه ناگزیز به برداشتن سیاست یک گام به جلو در یک منطقه و در دیگر مناطق، دو گام به عقب می باشد چرا که صحنه به شدت لغزنده است.

اکنون چشم انداز رخدادهای داخلی سوریه را در قالب «پنچ قسمت»  می توان بر آورد داشت، چرا که هر کدام از آنها بر اساس اولویت و اهداف خاصی در حرکت هستند.

اولین بخش تحرک امریکایی ها در رقه که با واکنش ترک ها در این قسمت با التهابات شدیدی مواجه شده و در مقابل ترک ها در صدد تحرک به سمت عفرین و تل رفعت می باشند و همین کنش و واکنش ها موجب شد تا تیلرسون را برای جستجو راه حلی روانه ترکیه کند.

دومین قسمت، تحرک امریکا در منطقه برای کنترل بیشتر برای مرزهای بین سوریه و عراق است که به علت تحرک سریع ارتش سوریه و متحدین آنها همچنان یک صحنه رویارویی را در این قسمتبه طور بالفعل شکل داده است.

قنیطره و سویدا سومین قسمتی است که اسرائیل سعی در تحریک گروه معارضین همچون جبهه النصره در این ناحیه دارد و درصدد ملتهب کردن آن علیه نیروهای مقاومت حزب الله است.  

همچنین چهارمین بخش، منطقه ادلب و بخشی از حماه است که ترک ها به کمک معارضین طرفدار درصدد تقویت جای پا و حضور خود در این منطقه بوده و حاکمیت آنرا در چهار چوب اداره خود و روس ها می دانند و درصدد تقویت جایگاه خود در آن منطقه هستند.

آخرین قسمت هم جنوب سوریه در درعا بوده که امریکایی ها و روس ها و اردنی ها درصدد بودند آن را در چهار چوب اراده خود حفظ و مدیریت سازند،  در این میان چشم انداز پرونده بحران سوریه در ملاقات و رایزنی پوتین و ترامپ در حاشیه «نشست جی 20» در فرانکفورت نتایج زیر را به همراه داشته است.

توافق جنوب غرب سوریه که به عنوان اولین دستاورد رسمی روسای جمهور روسیه و آمریکا از سوی لاوروف و مقامات امریکایی اعلام  می شود چندین فلش مهم راعلامت می دهد:

1- اینکه دو کشور حرکت در چهارچوب خواست و اهداف امنیت محور اسرائیلی ها در این فرایند را قبول کرده اند یک نوع چک سفید امضا به تل آویو است که هر دو کشور بدون حضور ایران و دولت سوریه بر مکانیزم های مورد نظر در این منطقه تن داده اند.

 2- ابعاد منطقه جنوب غرب هنوز گنگ است، آیا هر سه بخش (درعا و قینطره، سویدا و گذرگاه تنف) مشمول این قواعد امنیتی قرار گرفته است یا خیر؟ چرا که هر کدام از این قسمت ها شرایط خاصی دارد و در بخش قینطره و سویدا اسراییلی ها نگران آسیب پذیری های مفرط از سوی حزب الله هستند و در درعا گروه های معارضین در موقعیت آسیب رسان به دولت سوریه هستند و در گذرگاه تنف، تل آویو نگران ایجاد کریدور امنیتی متحدین ایران و سوریه و حزب الله با استقرار نیروهای متحدین آنها در دو طرف مرز بویژه در جنوب شرق سوریه است.

آیا توافقات و ضمانت های حاصله دو کشور روسیه امریکا که به عنوان ثمره و پیش خبر توافقات بیشتر پوتین و ترامپ در پرونده های چندگانه و اشنگتن و مسکو اعلام شده به جهت امیتاز دهی به تل آویو و برای تسهیل زمینه های دیگر توافقات در معاملات دیگر از جمله در پرونده هایی همچون سوریه، اوکراین،  حملات سایبری در انتخابات آمریکا، مساله ناتو و مشکلات باقیمانده ناشی از سفارت خانه های دو کشور است؟

3- به نظر می رسد ابعاد توافق دو کشور، هنوز ابهام های متعددی دارد ضمن اینکه می بایست ببینیم محصول کمیته های کارشناسی دو کشور در پرتو تفاهمات پوتین و ترامپ چه توافق ها و ساز و کارهایی را نهایی کردند، ضمن اینکه ترامپ در پرونده مناسبات خود با روسیه، موانع فراوانی از ناحیه کنگره و هر دوحزب دمکرات و جمهوری خواه دارد که مسیر سنگلاخی را فرا روی خوش بینی های وی در اتخاذ رویکرد نزدیک با مسکو قرار می دهد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر