دکتر سید ضیاءالدین مظهری؛ متخصص تغذیه و رژیم درمانی
الف) عوامل ژنتیکی موثر در بروز چاقی کودکان
بالغ بر 250-300 ژن انتقالی از پدر و مادر را عامل چاقی قلمداد نمودهاند.
مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که درصد بروز چاقی تحت تاثیر عوامل محیطی در فرزندان به دنیا آمده از پدر و مادر لاغر دارای اندام متناسب، در حدود 9 درصد میباشد ولی این احتمال در صورت چاق بودن یکی از والدین بین 50-41 درصد افزایش مییابد و اگر هر دوی آنها چاق باشد خطر ابتلا به چاقی در کودکان آنها از 80-66 درصد فراتر میرود.
پس چنین نتیجهگیری میشود که در صورت ازدواج دو فرد چاق و به دنیا آمدن فرزند یا فرزندانی میبایست توجه بیشتر و کنترل دقیقتری نسبت به روند رشد آنها مبذول شود. چرا که احتمال ابتلا به چاقی در این گروه از کودکان در صورت عدم تحرک کافی و تغذیه نامتعادل، فراتر از سایر کودکان همجنس و همسال آنها میباشد و این موضوع در تمام دوره عمر آنها ادامه داشته و کوچکترین بیاحتیاطی در خوراک، خواب، ریزهخواری و کاهش تحرک به سرعت زمینه افزایش وزن و چاقی آنها را فراهم نموده و مشکلات عدیده و اختلالات و بیماریهای بسیاری را موجب خواهد شد.
ب) جهشهای ناگهانی و منفرد ژنی موثر در بروز چاقی کودکان
گرچه به ندرت اتفاق میافتد ولی از عوامل زمینهساز چاقی و اضافهوزن تلقی میشود مثل اختلال در ژن مربوط به هورمون لپتین، انسولین و... که از عوامل چاقی زودرس تلقی میشوند.
ج) عوامل تاثیرگذار در دوران جنینی موثر در بروز چاقی کودکان
بانوانی که اضافه وزن دارند و یا مبتلا به چاقی هستند، بهتر است برای خدمت به فرزند و یا فرزندان آینده خود و حفظ سلامتی آنها تا زمانی که به وزن ایدهآل نرسیدهاند از تصمیم برای بارداری خودداری فرمایند چرا که چاقی مادر در دوران بارداری و مصرف غذاهای بیش از نیاز در طول این دوره خطرات متعددی را برای خود مادر و جنین ایجاد و با انتقال مواد مغذی بیش از حد نیاز از طریق جفت به جنین زمینه بروز تغییرات دائمی در اشتها، سوخت و ساز، عملکرد ارگانهای مختلف بدن از جمله غدد درونریز و سیستم عصبی مرکزی (CNS) را برای فرزندشان فراهم میآورند.
برعکس تصور، تنها مادران چاق و پرخور عامل و زمینهساز چاقی و بیماریهای مختلف را برای جنین خود فراهم نمیآورند، بلکه مادران لاغر و مبتلا به سوء تغذیه به خصوص کوتاه قدها نیز که در دوران بارداری خود کماکان به بدخوری و کمخوری ادامه میدهند، موجبات عدم تأمین نیاز جنین خود را فراهم میآورند، این عارضه موجب خواهد شد که در جنین واکنشهای تطابقی جهت حفظ بقا و پایداری در سوخت و ساز ایجاد شود.
چنین کودکانی که با وزن کم و قد کوتاه تر از میزان استانداردهای تعیینشده پا به دنیا میگذارند همواره در معرض ابتلا به چاقی و بیماریهای قلبی و عروقی، اختلالات قند، چربی و فشارخون بوده و درصد قابل توجهی از این نوزادان به سندرم مقاومت به انسولین دچار خواهند شد.
گرچه کودکان متولد شده با وزن کم خیلی سریعتر و زودتر از کودکان متولد شده با وزن و قد طبیعی رشد پیدا کرده و شتاب بیشتری را در جبران وزن و قد وامانده خود بروز میدهند ولی علاوه بر استعداد بیشتر ابتلا به انواع بیماریهای مزمن، الگوی افزایش و توزیع چربی بدن آنها نیز برخلاف دوران جنینی که تجمع و تراکم کمتری در بدن آنها دیده میشود بعد از تولد با افزایش ذخیره چربی در ناحیه شکم روبرو بوده و اندام آنها در اثر افزایش مداوم حجم چربی به صورت فرم سیب تجلی پیدا مینماید و خطرات ابتلا به بیماریهای غیرواگیر را در آنها به شدت افزایش میدهد.
یک مطالعه بلندمدت آیندهنگر نشان داده که کودکانی که با وزن کمتر از 2500 گرم به دنیا آمده بودند، در سن 50 سالگی احتمال ابتلای آنها به بیماری دیابت 10 برابر بیشتر از بچههای شاهد با وزن هنگام تولد بالاتر از 2500 گرم بوده در ضمن ابتلا کودکان L.B.W (low Birth Weight) وزن تولد کمتر از 2500 گرم به بیماری قلبی و عروقی، چربی خون، فشارخون، مقاومت به انسولین و... محتملتر میباشد.