ماهان شبکه ایرانیان

روانشناسی اسلامی (۴۱) دیدگاه قرآن و احادیث در مورد حقیقت روح

مطالعه آیات قرآن و احادیث وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و تحقیق و بررسی بیشتر در آنها بیانگر این واقعیت است که کنه و حقیقت روح و نفس بر همگان مجهول بوده، بزرگان اهل تحقیق به عجز خود در این باره معترفند .

مطالعه آیات قرآن و احادیث وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و تحقیق و بررسی بیشتر در آنها بیانگر این واقعیت است که کنه و حقیقت روح و نفس بر همگان مجهول بوده، بزرگان اهل تحقیق به عجز خود در این باره معترفند .

صریح متن قرآن و روایات وارد در ذیل این آیات نشانگر این جریان تاریخی است که مشرکین یا اهل کتاب از رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره حقیقت روح سؤال کردند در پاسخ آنان این آیه نازل گردید:

«یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا» (1) .

«از تو درباره روح سؤال می کنند بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکی از دانش به شما درباره روح داده نشده است » .

از مجموع قرائن موجود در این آیه و ملاحظه روایات پیشوایان اسلام و نظرات دانشمندان و صاحب نظران در این مورد چنین استفاده می شود که پرسش کنندگان، از حقیقت روح آدمی سؤال می کردند، همین روح عظیمی که ما را از حیوانات جدا می سازد و برترین شرف انسانها است و تمام قدرت و فعالیت ما از آن سرچشمه می گیرد و به کمک آن زمین و آسمان را جولانگاه خود می دهیم و اسرار علوم را می شکافیم! و تا اعماق موجودات راه می یابیم! سؤال کنندگان می خواستند بدانند که حقیقت این اعجوبه عالم آفرینش چیست؟! (2) .

از آنجا که روح، ساختاری مغایر با ساختار ماده داشته، اصول حاکم بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است . پیامبر صلی الله علیه و آله مامور می شود در یک جمله کوتاه و پرمعنی بگوید: «روح از عالم امر است » . یعنی روح خلقتی اسرارآمیز و شگفت انگیز و مرموز دارد .

سپس برای توضیح این پاسخ در ذیل آیه وارد است که: بهره شما انسانها از علم و دانش مربوط به روح و حقیقت آن بسیار کم و ناچیز است، بنابراین جای شگفتی نیست که رازهای روح را نشناسید هرچند از همه چیز به شما نزدیک تر است (3) .

در شان نزول این آیه روایات و احادیثی از علمای بزرگ اهل سنت و پیشوایان اسلام وارد شده که یهود به طائفه قریش گفتند: از محمد صلی الله علیه و آله از سه چیز سؤال کنید، اگر از دو چیز آن پاسخ داد و از دادن پاسخ سؤال سوم خودداری کرد، بدانید که او پیامبر خدا است!

1 . از داستان اصحاب کهف .

2 . داستان و سرگذشت ذی القرنین .

3 . از روح و حقیقت آن .

کفار قریش نیز از پیامبر این سؤالات سه گانه را انجام دادند و رسول خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ آنها فرمود:

«غدا اخبرکم و لم یقل ان شاء الله ثم فسر قصة اصحاب الکهف و قصة ذی القرنین و ابهم قصة روح فنزل (و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا)» .

«پیامبر در پاسخ سؤال آنها فرمود: منتظر باشید فردا پاسخ می دهم، سپس داستان اصحاب کهف و جریان تاریخی ذوالقرنین را توضیح داد ولی قصه و جریان حقیقت روح را مبهم بیان کرد و منتظر نزول آیه ای از ناحیه خداوند بود که این آیه نازل گردید: «به انسانها درباره روح و حقیقت آن اطلاعات زیادی داده نشده است » (4) .

اشکال برخی از اهل سنت به شان نزول آیه مذکور

گرچه برخی از علمای اهل سنت به شان نزول آیه بالا که گفته شد، ایراد گرفته اند که مساله روح بالاتر و با عظمت تر از خداوند نیست پس هنگامی که شناخت خداوند ممکن است، بلکه حاصل است، پس چه نکته ای مانع از شناخت روح می شود؟ درحالی که مساله روح از مطالب سطح پائین تری برای فلاسفه و متکلمین به شمار می رود پس چگونه پیامبر حقیقت روح را نمی داند؟ درحالی که او داناترین علما و افضل فضلاء می باشد (5) .

پاسخ اشکال

این اشکال برخی از علمای اهل سنت پاسخ های متعددی دارد:

اولا: ذات پروردگار قابل شناسایی نیست ولی وجود او و وصف کمالاتش با دلائل عقلی و فلسفی و علمی قابل اثبات است پس تشبیه حقیقت روح به حقیقت باریتعالی صحیح نیست .

ثانیا: به اعتراف صریح جمع کثیری از فلاسفه و ادیان بزرگ آسمانی و عقلاء، شناخت حقیقت روح برای انسانها ممکن و میسور نیست .

و ثالثا: به اعتراف صریح قرآن در آیات مبارکه، اطلاعات انسانها درباره روح و حقیقت آن کم است .

به هر حال، روح; ساختار مغایری با ساختار ماده دارد و اصول حاکم بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است . از این رو پیامبر صلی الله علیه و آله مامور می شود در یک جمله کوتاه و پرمعنی بگوید: «روح از عالم امر است » . یعنی خلقتی شگفت انگیز و اسرارآمیز دارد .

آری حقیقت و کنه روح بر همگان مجهول است و بزرگان اهل تحقیق به عجز خود در این باره معترفند تا آنجا که بزرگان و دانشمندان معروف اسلام کلام گهربار علی علیه السلام را که می فرماید:

«من عرف نفسه فقد عرف ربه » . «کسی که خودش را بشناسد خدایش را شناخته است » . اشاره به این حقیقت دانسته اند که هم چنانکه هیچ کس به حقیقت خود نتواند دست یابد، به حقیقت ذات خداوند خود نیز نتواند دست یابد و آیه ذکر شده درباره روح «یسئلونک عن الروح الخ ... .» . نیز مبین این مطلب است که علم بشر نسبت به روح محدود است و بشر توان درک حقیقت روح را ندارد حتی اگر پیامبر صلی الله علیه و آله در صدد توضیح آن برآید .

امام صادق علیه السلام فرمود: روح را نتوان به سنگینی و سبکی توصیف نمود، روح موجودی رقیق است (مانند هوا که فضا را اشغال می کند اما محسوس نیست) که قالبی تیره بر آن پوشانیده شده است، از آن حضرت سؤال شد آیا روح پس از آن که از بدن جدا گشت، متلاشی (ونابود) می شود یا باقی می ماند؟ فرمود: باقی است تا گاهی که در صور دمیده شود (6) .

و نیز امام صادق علیه السلام فرمود:

«روح آمیخته به بدن نمی باشد، بلکه پوششی است که بدن را احاطه نموده و فرمود: خداوند ارواح را دو هزار سال پیش از اجسام بیافرید» ! .

«اصبغ بن نباته » می گوید: مردی خدمت امام علی علیه السلام آمده گفت: روح چیست، آیا روح غیر از جبرئیل است؟ فرمود: جبرئیل از ملائکه بوده، قرآن می فرماید: «ینزل الملائکة بالروح من امره علی من یشاء من عباده ...» (7) . «خداوند فرشتگان با روح (الهی) به فرمانش بر هرکس از بندگانش بخواهد نازل می کند ...» .

و نیز می فرماید: «... تنزل الملائکة و الروح فیها ...» (8) «فرشتگان و (روح) در آن شب (شب قدر) به اذن پروردگارشان برای تقدیر هرکاری نازل می شوند» .

و نیز در قرآن این آیه ذکر شده است:

«یوم یقوم الروح و الملائکة صفا ...» (9) «روزی که (روح) و (ملائکه) در یک صف می ایستند» . پس روح غیر از ملائکه است و خداوند درباره سجده به آدم، به ملائکه که جبرئیل نیز در میان آنها بود، فرمود: «فاذا سویته و نفخت فیه من روحی » (10) ذکر شده که مراتب ارواح نورانی بشری یک روح می باشد (11) .

پس روح از جمله مخلوقات با عظمت پروردگار عالم بوده، دارای قوت و قدرت و ... بوده، ولی حقیقت آن بر انسانها مجهول مانده است .

در تفسیر عیاشی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده است که در تفسیر آیه: «یسئلونک عن الروح » (12) . فرمود: «انما الروح خلق من خلقه و له بصر و قوة و تایید بجعله فی قلوب الرسل و المؤمنین » «روح از مخلوقات خداوند است، بینائی و قدرت و قوت دارد، خدا آن را در دلهای پیامبران و مؤمنان قرار داده است » (13) .

و در برخی از روایات که از طرق اهل بیت علیهم السلام در تفسیر آیه مذکور به ما رسیده می بینیم که روح به معنای مخلوقی برتر از جبرئیل و میکائیل معرفی شده که همواره با پیامبر و امامان علیهم السلام بوده است و آنان را در خط سیرشان از هرگونه انحرافی باز می داشت (14) .

پی نوشت:

1) اسراء: 85 .

2) تفسیر نمونه، ج 12، ص 252، سوره اسراء، آیه 85 .

3) تفسیر نمونه، ج 12، ص 253 .

4) کشاف، اصطلاحات الفنون، تالیف: محمد اعلی بن علی تهانوی، ج 1، چ کلکته، سال 1862م ، ص 541 - 540 .

5) و منهم من طعن فی هذه الروایة و قال ان الروح لیس اعظم شانا من الله فاذا کانت معرفته تعالی ممکنة بل حاصلة فای معنی یمنع من معرفة الروح و ان مسالة الروح یعرفها اصاغر الفلاسفة و اراذل المتکلمین فکیف لا یعلم رسول الله حقیقته مع انه اعلم العلماء و افضل الفضلاء!» (دائرة المعارف، بستائی، ج 8، ص 742) .

6) تفسیر صافی، فیض کاشانی، ص 293 . به نقل از معارف و معاریف، ج 3، ص 1085، چاپ اول، 1369، تالیف سید مصطفی دشتی .

7) نحل: 2 .

8) قدر: 4 .

9) نبا: 38 .

10) حجر: 29، ص: 72 .

11) قال بعض المتکلمین ان لکل نبی خمسة ارواح و لکل مؤمن ثلاثة ارواح و فی مشکاة الانوار ان الارواح البشریة النورانیة خمس الخ ...» (دائرة المعارف بستانی، ص 745 ماده روح، ج 8) .

12) اسراء: 85 .

13) تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 216 - تفسیر نمونه، ج 12، ص 253 .

14) همان، ص 15 - همان .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان