ماهان شبکه ایرانیان

بیانات در دیدار خانواده های شهدا و ایثارگران نیروهای مسلح

 حوادث امریکا ۴ / ۷ / ۱۳۸۰ بسم الله الرحمن الرحیم

 حوادث امریکا
4 / 7 / 1380

بسم الله الرحمن الرحیم

در ابتدا به همه ی حضار محترم خانواده های معظم شهیدان خوش آمد عرض می کنم.امیدوارم پروردگار متعال به برکت ایام و لیالی متبرک ماه رجب, همه ی دلهای پر از ایمان و همه ی شما خانواده های معظم و بازماندگان شهیدان عزیز ما را مشمول لطف و رحمت ویژه ی خودقرار دهد.
این روزها و شبها بسیارمغتنم است; روزهای ماه متبرک خداوند است.
ماه رجب, فرصت مغتنمی است برای همه ی دلهای مومن که رابطه ی خود را با خدا مستحکم کنند.انسان به این ارتباط معنوی و روحی نیازمند است.دل غافل در معرض هجوم شیطان قرار می گیرد و وقتی شیطان بر دل و جان آدمی تسلط پیدا کرد, شر و فساد در دنیا به وجود میآید.راه علاج عمیق و حقیقی در برخورد با هرگونه شر و فسادی در عالم, ارتباط باخدا و مصونیت بخشیدن به دل و جان خود از نفوذ و چیرگی شیطان است.اگر شیطان بر دلهای انسانهایی که منشا آثار بزرگی در جوامع جهانی هستند, مسلط نمی شد, دنیا روی آرامش به خود می دید وانسانها از امنیت و سلامت برخوردار بودند.همه ی بدبختیهای بشر, ناشی از دوری از خداست; لذا در اسلام فرصتهایی برای ارتباط ویژه با خداوند متعال معین شده است; یکی از این فرصتها ماه رجب است.ماه رجب را قدر بدانید.همه ی دعاهایی که در این ماه وارد شده, درس است; صرف لقلقه ی زبان نیست.این دعاها را با حضور قلب و با آگاهی از عمق معنای آنها, بر دل و زبانتان جاری کنید.اگر انسان مسلمان جوان و پیر, زن و مرد در ماه رجب وسپس ماه شعبان, رابطه ی خود را با خدای متعال روان و نزدیکتر کند, با آمادگی به ماه رمضان می رسد; آنگاه ماه رمضان ضیافت الهی می شود.انسان باید آماده شود و سپس وارد ضیافت گردد.
شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام
انسان باید این شستشو را در ماه رجب و شعبان بکند تا بتواند در ماه رمضان بر سر سفره ی الهی وارد شود و از آن سفره متنعم گردد و فیض ببرد.اگر از ماه رمضان فیض بردیم, آنگاه اعمال و اخلاق و نگرش و افکار خود ما نشان خواهد داد که پیشرفت کرده ایم; خودمان محک زن خویش می شویم و پیشرفت را تشخیص می دهیم.ما این امتحانها را نمی کنیم, آنگاه بدبختیها و گرفتاریهایش را در وجود خودمان و در فضای جامعه لمس می کنیم.همه بخصوص خانواده های شهیدان باید ماه رجب را مغتنم بشمارند.
شهادت و شهید, یکی از برجسته ترین موضوعات اسلام است.شهدای ما کسانی نیستند که در یک جنگ توسعه طلبانه کشته شده باشند; آنها باکسانی که کشته شدگان جنگهای معمولی در بسیاری از مناطق دنیا هستند و برای تعرض به خاک و حریم دیگران جنگیده اند, فرق می کنند; این کجا, شهدای ما کجا.به کشور و استقلال و آبروی این ملت حمله ور شدند; علیه ما عربده کشی کردند; همه ی قدرتهای بزرگ علیه ما دست به دست هم دادند; همین کسانی که همیشه دم از صلح می زنند و امروز بیش از همیشه حرف صلح وامنیت را بر زبان جاری می کنند, یکی از جبارترین حکومتها را علیه ما تجهیز کردند; به خانه و شهر و روستا و جاده ها و تاسیسات ما حمله کردند ومرز ما را شکستند.اگر نیروهای مسل ح, خودشان را در مقابل دشمن تجهیز و سینه سپر نمی کردند, اگر آحاد ملت ایران در کنار نیروهای مسلح و در قالب بسیج به میدان نمی رفتند وخودشان را آماده ی فداکاری نمی کردند, می دانید بر سر کشور چه میآمد؟
می دانید آبرو و ناموس و شخصیت و غرور این ملت بزرگ چگونه لگدمال دشمنان می شد؟ رزمندگان و بخصوص شهدای عزیز به ما به گردن این ملت و به گردن همه ی ما حق حیات دارند.شهدا کسانی هستند که از دیگران شجاعت و دلیری بیشتری نشان دادند; سینه را سپر کردند, از خطر نهراسیدند و به شهادت رسیدند; بعضی به بهشت الهی پر کشیدند, بعضی هم جانباز شدند; در واقع همان طور که گفته می شود و تعبیر درستی است اینها شهید زنده اند.
در این روزها و سالها که به بهای خون شهدا و آسیب دیدن سلامتی جانبازان و به برکت مجاهدت رزمندگان, کشور ما از امنیت و آسایش برخوردار است, کسانی که علیه نیروهای مسلح و بسیج حرف می زنند, بدانند به مصالح و آینده ی کشور هیچ خدمتی نمی کنند.نیروهای مسلح چه نیروهای سازمانی مسل ح, چه آحاد بسیج, که برای حضور در میدان خطر و دفاع از یکایک مردم و از مرزهای میهن آمادگی دارند جزو عزیزترین قشرهای جامعه اند;همه به اینها احتیاج دارند; روز خطر معلوم خواهد شد.
دشمن در تهاجم فرهنگی خود سعی می کند مقاومت را در میان مردم ما از حیثیت و اعتبار بیندازد; در واقع مقاومت شکنی کند و سنگرها را از بین ببرد.
مهمترین سنگر یک انسان, ایمان و انگیزه و عشق اوست; نباید اجازه دهید این سنگر را در دلها فرو بریزند و از بین ببرند.
شهادت, گل خوشبو و معطری است که جز دست برگزیدگان خداوند در میان انسانها, به آن نمی رسد و آن را بو نمی کند.خانواده های شهدا به شهدایشان افتخار کنند.همسران رنج کشیده, پدر و مادرهای داغدیده, فرزندان سایه ی پدر بر سر ندیده, این رنجها را کشیده اند; اما حالا احساس می کنند سربلندند.پدران و شوهران و فرزندان شما بودند که توانستند این کشور را که امروز بحمدالله عزیز است به این عزت برسانند; اگر آنها نبودند, وضع ما طور دیگری بود.
امروز تحت تاثیر حوادثی که در بعضی شهرهای آمریکا پیش آمد, مسائلی در دنیا مطرح است.امواج تبلیغات جهانی و تحرکات سیاسی دنیا مرتبا در کوره ی تبلیغات یکجانبه می دمد.وسایل ارتباط جمعی در اختیار عده ی مخصوصی است.روزنامه ها و تلویزیونها در دنیا, در اختیار سرمایه داران و زرمندان و زورمندان است; در اختیار آحاد مردم و انسانهای روشن بین و صالح و حکیم نیست.هر چه را دلشان می خواهد و طبق منافع آنهاست, وارد کانالهای ارتباطاتی رادیوها و تلویزیونها و خبرگزاریها و روزنامه ها می کنند و در اعماق عالم منتشر می سازند.عده یی, بی توجه آنها را می گیرند و جذب می کنند; عده یی هم متاسفانه به این امواج یکجانبه و برخاسته ی از خودخواهی و استکبار کمک می کنند; در حالی که برای آنها هیچ سودی ندارد.
البته در این دو سه هفته یی که مسائل انفجارهای آمریکا در سطح جهان مطرح بود, خوشبختانه مسوولان کشور حرفهای خوبی بر زبان آوردند و مواضع خوبی اتخاذ کردند; در عین حال بنده لازم می دانم برای آگاهی ذهن ملت عزیزمان که بحمدالله هوشیارند نکاتی را عرض کنم.
نکته ی اول این است که رفتار و اظهارات دولت آمریکا ومسوولان آمریکایی در این قضیه, بسیار متکبرانه و مغرورانه و برخاسته ی از روح استکبار بود و هست.اظهاراتی می کنند که با هیچ منطقی سازگار نیست.البته به حیثیت آنها خیلی لطمه خورده و آبروی امنیتی آنها در دنیا بشدت خدشه دار شده است; اما این دلیل نمی شود که برای جبران یک تحقیر, باز چهره ی استکباری و قیافه ی خشمگین به خود بگیرند; یعنی مردم دنیا! ما عصبانی هستیم; روی حرف ما حرفی نزنید; یعنی کسی جرات نکند در مقابل حرفی که آنها می زنند, حرفی بر زبان جاری کند; به خیال این که می شود ملتها و انسانها و دولتهای مستقل را با این شیوه ها ازمیدان خارج کرد.از جمله ی این حرفها این است که هر کسی با ما یعنی با آمریکاییها نباشد,با تروریستهاست; این حرف بسیار غلطی است; نخیر, این طور نیست.خیلیها در کنار آمریکا هستند, اما از همه ی تروریستهای عالم خطرناک ترند.امروز دولت اسرائیل خطرناک ترین تروریستها را در خود دارد.آنهایی که در راس این دولتند, کسانی هستند که در فاجعه بارترین قضایای تروریستی, خودشان شخصا دستور داده اند و شرکت داشته اند; الان هم هر روز دارند ترور می کنند و در کنار آمریکا هم هستند.بنابر این, این طور نیست که هر کس با شما بود, با تروریستها نیست.نخیر, سرسخت ترین و خبیث ترین تروریستها الان در کنار شمایند.نقطه ی مقابل هم همین طور است; هر کس با ما نباشد, با تروریستهاست; نخیر, ما با شما نیستیم, با تروریستهاهم نیستیم.
مطلب دوم این است که اینها از اولین ساعتهای حادثه, فضای عمومی کشورشان را ضد اسلام کردند.شما چطور درهمان ساعات اول تشخیص دادید که مسلمانها این کار را کرده اند؟! و اگر این قدر دستگاه اطلاعاتی شما قوی است در همان ساعات اول, رادیو و تلویزیونها در آمریکا طوری حرف زدند که همه باور کردند این کار مسلمانهاست چرا نتوانستید این عملیات به این وسعت را که حتما ماهها بعضی می گویند سالها احتیاج به کار کردن دارد, تشخیص بدهید؟! از کجا فهمیدید کار مسلمانهاست؟ فضای عمومی را طوری ساختند که مردم در آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی به برخی مساجد حمله کردند; به مسلمانهایی که ظاهر اسلامی داشتند حمله و تیراندازی و چاقوکشی کردند.رئیس جمهور آمریکا در اولین اظهارش گفت, این جنگ صلیبی است!
جنگهای صلیبی, جنگهایی است که مسیحیها برای گرفتن بیت المقدس, از اروپا راه افتادند و آمدند و این جنگها دویست سال طول کشید.البته مسیحیها اروپاییها مغلوب و مسلمانها پیروز شدند و آنها را از آن جا بیرون راندند.
جنگ صلیبی است; یعنی جنگ اسلام و مسیحیت است.چرا یک مسوول عالی رتبه اگر غرضی نیست این طور بدون تسلط بر خود, بی ملاحظه حرف می زند؟! چرا مسلمانهای دنیا را به یک عمل تروریستی و فاجعهآمیز متهم کردید؟ افکار عمومی را ضد اسلام می سازند, بعد رسما می روند و می گویند: مردم! به مسلمانها حمله نکنید! مگر می شود؟! شما فضا را طوری درست کردید که همه, مسلمانها و عربها را متهم می کنند; مرتب اسمهای اسلامی و عربی را منتشر کردید, مرتب چهره های با چفیه و عقال را در روزنامه هاتان معرفی کردید; یعنی در بین این همه متهم, یک نفر نبود که آمریکایی و غربی باشد و اسم فرنگی داشته باشد؟! چرا آنها را منتشر نکردید؟ این, یک حرکت بسیار زشت, یک کار بسیار بد و دارای آثار بسیار بلند مدتی است که به این زودیها و آسانیهاجبران نخواهد شد.
مطلب سوم این است که در این قضایا, آمریکاییها از خودشان پرتوقعی نشان دادند.به آمریکاییها حمله شده است; توقع کرده اند که همه ی دنیا باید با آنها همکاری کنند; چرا؟ چون منافع آنها ضربه دیده است.مگر شما منافع دیگران را هرگز رعایت کرده اید که حالا توقع دارید همه, منافع شما را رعایت کنند؟! مگر در دنیای امروز, صرف داشتن توپ و تفنگ و موشک, مجوز می شود که دولتی اعلام کند هر چه من می گویم, عمل شود و لاغیر؟! مگر مردم دنیا این را قبول می کنند؟ همین چیزهاست که آمریکا را منفور کرده است.امروز شما نگاه کنید ببینید در کدام کشورهای دنیا,مردم پرچم آمریکا را آتش می زنند.همه جا, ایران نیست.کنفرانسی که اخیرا در آفریقای جنوبی تشکیل شد, احساسات مردم و سازمانها و دولتهای مختلف دنیا را نشان داد.آمریکا با این زورگوییها و پرتوقعی ها خودش را منفور کرده است.اگر منافع آمریکا در خلیج فارس به خطر بیفتد, همه باید همراهی کنند; اما اگر منافع کشورهای خلیج فارس به خطر افتاد, بیفتد! این همه منافع کشورهای گوناگون از جمله کشور ما را پامال کرده اند, حالا می گویند همه ی دنیا باید با ما همکاری کنند; چون منافع ما مورد تهاجم قرار گرفته است! این پرتوقعی است.
مطلب بعدی این است که در ذهن مسوولان آمریکا, مفهوم تروریسم, مفهوم غلطی است.آنها تروریسم را بد معنا می کنند; به گونه یی معنا می کنند که کشتار دسته جمعی و قتل عام مردم صبرا و شتیلا که دو اردوگاه فلسطینی بودند در یک شب به دستور همین کسی که امروز در راس حکومت غاصب صهیونیستی است, تروریسم به حساب نمیآید!
چند سال قبل از این, گروه زیادی از مردم قانای لبنان جلوی دفتر نمایندگی سازمان ملل در این کشور برای شکایت جمع شده بودند; اما هلیکوپترهای اسرائیلی آمدند و چند صد نفر آدم را که در میانشان زن بود, مرد بود, بچه بود, گرسنه بود, تشنه بود به رگبار بستند و همه را کشتند!
آمریکاییها این را تروریسم نمی دانند! بارها به لبنان آمده اند و افرادی را ربوده اند و یا کشته اند; اما هیچکدام از اینها مصداق تروریسم نیست! دولت غاصب صهیونیستی در یکی دو ما پیش رسما تصویب کرد که باید عناصری از فلسطینیها ترور شوند حتی اسم ترور را آوردند ترور هم کردند; ماشین شان را منفجر کردند و افراد متعددی را کشتند; اما هیچکدام از اینها مصداق تروریسم نیست; ولی مردم فلسطین که برای دفاع از سرزمین و استفاده حق پامال شده ی خودشان قیام می کنند, فریاد می کشند و سنگ در دست دارند, اسلحه هم ندارند, تروریست اند! منطق آمریکاییها این است; این منطق غلطی است و دنیا آن را قبول نمی کند.
مطلب بعدی این است که می گویند تروریست خوب و تروریست بد نداریم; همه ی تروریستها بدند; اما خودشان عملا تروریسم را به تروریسم خوب و تروریسم بد تقسیم می کنند.در آسمان خلیج فارس, هواپیمای ایران را با صدها نفر مسافر, بدون هیچ دلیل و بهانه یی منفجر می کنند; افراد را در دریا تکه پاره و غرق می کنند; بعد فرمانده آن ناو رانه فقط محاکمه و توبیخ نمی کنند, و نه فقط از ایران عذرخواهی نمی کنند, بلکه به فرمانده آن نا و جایزه می دهند! این شد تروریسم خوب! منطق, منطق غلطی است.مفهوم, مفهوم نادرستی است که توقع دارند برای همین مفهوم نادرست, همه ی دنیا بسیج شوند و پشت سر آنها راه بیفتند و هر کاری که آنها می خواهند بکنند, بقیه نه فقط اعتراض نکنند, بلکه همه باید به آنها کمک هم بکنند!
مجموعه ی قرائن و شواهد نشان می دهد که پشت این نمایشی که امروز در قضیه ی افغانستان وجود دارد, چیز دیگری است.افغانستان مظلوم و بدون حامی, در مقابل و دم چک اینها قرار گرفته است; به خاطر این که یک نفر, یا ده نفر, یا صدنفر, یا هزار نفر در داخل این کشور متهمند که قضایای انفجارهای نیویورک و واشنگتن را آنها راه انداختند; اما پشت این صحنه, مساله ی دیگری است.اولا قرائن نشان می دهد که دولت آمریکا درصدد است همان کاری را که در خلیج فارس کرد, در این منطقه هم بکند; یعنی بیاید در آسیای میانه و شبه قاره مستقر شوند و دست و پای خود را باز کنند و به بهانه ی این که در این جا امنیت نیست, حضور داشته باشند.ثانیا قصدشان این است, باکسانی که در قضیه فلسطین,از این مردم مظلوم دفاع کردند, تسویه حساب کنند.بقیه ی مسائل,صورت ظاهر قضایاست; باطن قضایا اینهاست.
نکته ی دیگر این است که اینها در اظهارات خود تکرار کردند که ایران در این قضیه باید به ما کمکهای گوناگونی بکند.من تعجب می کنم که اینها چطور رویشان می شود از دولت جمهوری اسلامی و از ملت ایران تقاضای کمک کنند! بیست و سه سال است که شما هر چه در توان داشتید, به این ملت و این کشور ضربه زدید; حالا توقع دارید به شما کمک کنند؟! چه کمکی؟! اگر ملت افغانستان, ملت مسلمانی هم نبود, مظلوم هم نبود, همسایه ی ما هم نبود, این درخواست کمک بیجا بود; چه برسد به این که این ملت, ملت مظلوم و محرومی است.واقعا دل انسان به حال ملت افغانستان می سوزد.توقع کمک از جمهوری اسلامی؟! نه, در حمله ی آمریکا ومتحدانش به افغانستان ما هیچ گونه کمکی نخواهیم کرد.
حاصل کلام این است که ما دولت آمریکا را در مبارزه ی با تروریسم, صادق نمی دانیم.آنها صداقت ندارند و راست نمی گویند; اهداف دیگری دارند.
ما آمریکا را برای هدایت حرکت جهانی علیه تروریسم, صالح نمی دانیم.دست آمریکا به همه ی جنایاتی که رژیم صهیونیست دراین چند سال انجام داده, آلوده است و در این روزها هم با کمال قساوت و وحشیگری, جنایات خود را دنبال می کند.
همه بدانند مسوولان کشور ما در مجالس خصوصی و در دیدارها همین مطلب را گفته اند, بنده هم برای افکار عمومی ملت ایران و دنیا آن را تکرار می کنم که ایران اسلامی در هیچ حرکتی که رهبری آن با آمریکا باشد, شرکت نخواهد کرد.البته مبارزه ی با تروریسم و ناامنی فضای زندگی انسانها, یک مبارزه ی واجب و لازم و یک جهاد است; هر کس بتواند در این مبارزه شرکت کند, باید این کار را بکند; منتها این یک حرکت جهانی است و باید رهبری صالحی داشته باشد.
مسوولان ما در این چند روز تکرار کردند که ما در قالب سازمان ملل حاضریم به این حرکت کمک کنیم و با آن همراه شویم.من عرض می کنم, بله, سازمان ملل خوب است; منتها یک شرط دارد و آن, این است که سازمان ملل زیرنفوذ آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ قرار نگیرد; والا اگر قرار باشد سازمان ملل چه شورای امنیت و چه بخشهای دیگر آن زیر نفوذ آنها قرار بگیرد, نمی شود به آن اعتماد کرد.ما در گذشته تجربه ی خوبی در این مورد نداشته ایم.
دولتهای اسلامی دراین خصوص وظیفه ی بزرگی بر عهده دارند; هم به عنوان یک حرکت عظیم انسانی و جهانی علیه تروریسم و تعرض به جان انسانها و خشونت علیه زندگی عادی و روزمره ی شهروندان بشری باید وارد میدان شوند که این خودش وظیفه ی بزرگی است و سازمان کنفرانس اسلامی در این مورد وظیفه دارد و ما نیز به عنوان عضو سازمان کنفرانس اسلامی, یکی از وظایف حتمی این سازمان را حضور مستقل در این میدان می دانیم و هم چون ملت افغانستان, یک ملت مسلمان و جزو امت اسلامی است, باید در این زمینه فعال باشند.مردم مظلوم افغانستان گناهی نکرده اند.مگر خون کسانی که در ساختمان تجارت جهانی در نیویورک کشته شدند, رنگین تر از خون مردم افغانستان است؟! چرا و به چه دلیل؟ چون یقه ی اینها چرکین است؟ چون از بهداشت و غذا و آسایش و امنیت محروم مانده اند; آن هم به خاطر تسلط کسانی که در طول سالهای متمادی, دستپرورده ی قدرتهای بزرگ بوده اند؟ قبل از کودتای بیست و چند سال پیش, کسانی که در راس قدرت بودند, وابسته ی به قدرتهای بزرگ بودند; بعد هم که کمونیستها سر کار آمدند, وابسته ی به شوروی بودند; بعد هم که خود مردم می دانند و می بینند.در این اواخر, همیشه سرنوشت مردم افغانستان را دخالت قدرتها رقم زده است.دلیل فقر و عقب ماندگی مردم افغانستان اینهاست; والا مردم افغانستان, آزاده, شجاع و بسیار بااستعداد هستند و از فرهنگ بسیار عمیق وقدیمی برخوردارند.ما مردم افغانستان رامی شناسیم و قرنها با هم زندگی کرده ایم.ما می دانیم اینها مردم بسیار بااستعدادی هستند; هیچ چیز اینها از مردم دیگر دنیا کمتر نیست; خیلی چیزهاشان بیشتر هم هست.این مردم چه گناهی کرده اند که باید قربانی اهداف و سیاستهای گوناگون بشوند؟ در این زمینه, سازمان کنفرانس اسلامی و دولتهای اسلامی وظیفه دارند; باید عاقلانه و مدبرانه وارد میدان شوند و نگذارند به این مردم لطمه بخورد.گیرم که چند تروریست در آن جا لانه کرده باشند ما راست یا دروغ این رانمی دانیم; ادعای آمریکاییهاست چرا باید گناه آنها به مردم افغانستان تسری پیدا کند؟ چرا مردم این کشور باید پامال شوند؟
از خداوند متعال می خواهیم که روز به روز عزت اسلام ومسلمین را بیشتر بفرماید و ملتهای مسلمان را از آسیب دشمنانشان محفوظ بدارد.
خوشبختانه ملت و دولت ما با متانت و عقل و آرامش و سکونت, راه صحیح خود را طی کرده است; بعد از این هم این ملت ودولت, درهمان راه صحیح و متین طی طریق خواهد کرد و مشمول برکات و لطف الهی و دعای حضرت بقیه الله(ارواحنا فداه) خواهد بود.


والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان