ماهان شبکه ایرانیان

آیاتی که از آنها به عنوان مثل بهره می گیرند

مثل های قرآن به قدری جالب و زیبا است که فصحای عرب، با الهام از آنها مثل هایی را به بیان خود پدید آورده و رواج داده اند.

مثل های زیبای قرآن(6)

مثل های قرآن به قدری جالب و زیبا است که فصحای عرب، با الهام از آنها مثل هایی را به بیان خود پدید آورده و رواج داده اند.

آماری از امثال قرآن

در گذشته یادآور شدیم که حقیقت مثل این است که سخنی در رابطه با پدیده ای گفته شود و به مرور زمان در موارد مشابه، از آن بهره گیری گردد. و این نوع بهره گیری به قدری مستمر باشد که سخن حالت «ضرب المثل » به خود بگیرد.

گروهی از آیات که حامل پیامهای حکیمانه یا بیانگر سنت های الهی می باشند، در طول زمان از آنها در کلمات خطیبان و نویسندگان به عنوان شاهد بهره گیری شده و به تدریج حالت مثل به خود گرفته اند. تا آنجا که جامعه اسلامی این نوع آیات را به عنوان مثل در موارد مشابه به کار می برد.

جعفر بن محمد شمس معروف به «افضلی »(متوفای 622) در کتاب خود به نام «الآداب » برای این نوع از آیات بابی گشوده و آیاتی را در این زمینه یادآور شده است، و عبدالرحمان سیوطی(848 - 911) در کتاب «الاتقان » (1) نمونه های سه گانه ای از این کتاب نقل کرده هر چند در کتاب خود مؤلف، شصت و نه آیه مطرح شده است.

شهاب الدین محمد بن احمد (790 - 850) مؤلف کتاب «المستطرف فی کل فن مستظرف » بیشترین آیاتی را که در کتاب الآداب » وارد شده، آورده است (2) . وی از آیات یادشده در زیر به عنوان مثل های جاری در لسان مردم یادآور می شود:

1 . «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون ».

2 . «الآن حصحص الحق ».

3 . «قضی الامر الذی فیه تستفتیان ».

علی اصغر حکمت (1310 - 1396) مؤلف کتاب «امثال قرآن » با تتبع شایان تقدیر از 245 آیه یاد می کند که به مرور زمان در میان مردم حالت مثلی به خود گرفته است (3) . دکتر محمد حسین صغیر با تتبع فراوان توانسته است بر 495 آیه دست یابد که به مرور زمان در میان مردم عنوان مثل به خود گرفته و همگان از آن بهره می برند (4) .

امثال قرآنی بر محور تشبیه و استعاره

همان طوری که در گذشته یادآور شدیم، هدف ما در این مقاله پی گیری این نوع آیات نیست که به خاطر اتقان مضمون و بلاغت فزون از حد، حالت مثل به خود گرفته است و پیوسته گویندگان و نویسندگان بر این آیات، مانند دیگر مثل ها تکیه می کنند، بلکه بحث ما در این مقالات مثلهایی است که بر محور تشبیه و استعاره می چرخد و مسائل غیر محسوس را در قالب محسوس می ریزد. و از این طریق به مقاصد خود از بهترین راه دست می یابد، ولی برای این که مقاله حاضر خالی از نمونه های قسم نخست نباشد، به برخی از آیاتی که در طول زمان به خاطر کثرت استعمال حالت مثلی به خود گرفته است، اشاره می کنیم. و برای احاطه بر این آیات به دو کتاب یادشده در فوق مراجعه فرمایید:

1. «...کلوا و اشربوا و لاتسرفوا....» (5) . «بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید».

2. «...هذا فراق بینی و بینک...» (6) . «این لحظه جدایی میان من و توست ».

3. «...نور علی نور...» (7) «نوری است بر فراز نور».

4. «...و ما علی الرسول الا البلاغ...» (8) . «بر پیامبر وظیفه ای جز ابلاغ پیام نیست ».

5. «یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی...» (9) . «زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد».

6. «...هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون...» (10) . «آیا عالمان و غیر عالمان برابر می باشند؟».

7. «...ید الله فوق ایدیهم...» (11) . «دست خدا بالای دست آنها است ».

8. «هل جزاء الاحسان الا الاحسان » (12) . «پاداش نیکی جز نیکی نیست ».

9. «...لم تقولون ما لا تفعلون » (13) . «چرا آنچه را می گویید به آن عمل نمی کنید؟».

10. «لکم دینکم و لی دین » (14) . «آیین شما برای خودتان و آیین من برای خودم ».

این آیات ده گانه نمودار آیات زیادی است که به خاطر عمق و محتوا در کلمات خطیبان و دانشمندان حالت مثل به خود گرفته و در مناسبت های مختلف از این آیات به عنوان ضرب المثل بهره می گیرند.

مثلهای معادل امثال قرآنی

شیخ بهاءالدین عاملی (953 - 1030) در کتاب «مخلاة » در فصلی آیاتی را آورده که قبلا در زبان عرب برای آنها معادل بوده است ولی از تقابل آیه های قرآنی با آن کلمات، عظمت قرآن از نظر بلاغت و لطافت مطلب روشن می گردد ما در این مورد به دو نمونه بسنده می کنیم:

1. عرب آنگاه که حقیقت آشکار شود و پرده ابهام بالا می رود به عنوان مثل می گوید:

«قد وضح الصبح لذی عینین » «صبح برای انسان دو چشمی آشکار گشت ».

ولی قرآن در این زمینه می فرماید:

«الآن حصحص الحق ». «اکنون حق آشکار گشت ».

2. عرب به هنگام بیان تاثیر مجازات چنین می گوید:

«القتل انفی للقتل » «قتل مانع از قتل های دیگر است ».

ولی قرآن در این مورد می فرماید:

«و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب ».

«برای شما در قصاص حیات و زندگی است ای صاحبان خرد».

مثل های برگرفته از قرآن

همچنین بهاء الدین عاملی در همان کتاب از مثل هایی یاد می کند که برگرفته از قرآن و در حقیقت قرآن الهام بخش این نوع مثلها بوده است، اینک در این مورد نیز آیاتی را یادآور می شویم:

قرآن می گوید:

«...من یعمل سوء یجز به...» (15) . «هرکس عمل بدی انجام دهد، در برابر آن کیفر داده می شود».

در زبان عرب می گویند:

«ما تزرع تحسد». «هرچه کشت کیند، آن را درو می کنید».

2. «...و فیکم سماعون لهم...» (16) . «در میان شما جاسوسانی برای آنها است ».

در زبان عرب می گویند:

«للحیطان آذان »; «دیوارها گوش دارد».

3. «...و ما نقموا الا ان اغناهم الله و رسوله من فضله...» (17) . «عیبی نجسته اند جز این که خدا و پیامبرش از فضل خود، آنها را بی نیاز کرده است ».

در زبان عرب می گویند:

«احذر شر من احسنت الیه »; «از بدی کسی که به او نیکی کردی، بپرهیز».

4 . «...و لایلدوا الا فاجرا کفارا» (18) . «جز نسلی گنهکار و ناسپاس به وجود نمی آورند».

در زبان عرب می گویند: «لا تلد الحیة الا الحیة » «مار جز مار نمی زاید».

آنچه این محققان درباره این آیات می گویند، جای شگفت نیست چه، قرآن پیام الهی است که برای خود ساحل ندارد، همچنان که پیامبر آن را با این جمله توصیف می کند: «لا تحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه » (19) .«شگفتیهای قرآن پایان پذیر نیست ».

امثال نبوی

یادآور شدیم تشبیه معقول به محسوس یکی از ابزار بلاغت و وسیله تعلیم و تربیت است و قرآن مجید نیز در تعقیب همین هدف امثالی را به کار گرفته و حقایقی را در لباس محسوسات بیان کرده است.

پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله که معلم و مبلغ قرآن می باشد، در سخنان خود به هنگام تعلیم و تربیت از مثل هایی بهره گرفته است و تشبیهات بلیغ و استعاره های زیبا در کلام او فراوان است.

ولی متاسفانه در گذشته عالمان اسلامی که عنایتی به گردآوری امثال نبوی از خود نشان نداده جز محدث ترمذی در کتاب حدیثی خود بابی تحت عنوان «ابواب الامثال عن رسول الله صلی الله علیه وآله » گشوده و در آن 14 مثل «یعنی تشبیه » نقل کرده است. و اگر راهی را که ترمذی گشوده دیگران تعقیب می کردند، گنجینه بزرگی در اختیار امت اسلامی قرار می دادند.

پس از ترمذی تنها کسی که این راه را تعقیب کرده، جلال الدین سیوطی است که در حدود چهل و دو مثل از امثال نبوی را در کتاب خود «الجامع الصغیر» جای داده است. درحالی که پیامبر بلیغی که پیوسته در حال خطابه و سخنرانی بوده است، باید بیش از این در سخنان او مثل وجود داشته باشد.

خوشبختانه اخیرا محقق معاصر جناب آقای محمد غروی به اهمیت موضوع پی برده و با تتبع شایان تقدیر امثال نبوی را در دو جزء طبق حروف ابجد گرد آورده و به نام «الامثال النبویة » منتشر ساخته است.

ما در اینجا نمونه ای از مثل های نبوی را یادآور می شویم که می تواند پایه بلاغت رسول خداصلی الله علیه وآله را روشن سازد:

1. «مثل الصلوات الخمس کمثل نهر جار عذب علی باب احدکم، یغتسل فیه کل یوم خمس مرات، فما یبقی ذلک من الدنس ».

«نمازهای پنج گانه بسان نهر آب شیرین است که از در خانه انسان می گذرد و هر روز در آن پنج بار خود را شستشو می دهد در این حالت آلودگی در آن باقی نمی ماند».

2. «مثل العالم الذی یعلم الناس الخیر و ینسی نفسه، کمثل السراج یضی للناس و یحرق نفسه ».

«مثل دانشمندی که نیکی را به مردم می آموزد اما خود را فراموش می کند، بسان چراغی است که اطراف خود را روشن می کند ولی خود را می سوزاند».

3. «مثل اهل بیتی کمثل سفینة نوح، من رکبها نجی و من تخلف عنها غرق ».

«مثل خاندان من بسان کشتی نوح است، هرکه بر آن سوار شد، نجات یافت و آن کس که از آن عقب ماند، هلاک گشت ».

4. «مثل المؤمن کمثل السنبلة، تمیل احیانا و تقوم احیانا».

«مثل مؤمن بسان سنبلی است که در مقابل باد شدید متمایل می شود، سپس برمی خیزد».

امثال علوی

تاریخ بشر، سخنوران فصیح و بلیغ فراوانی به خود دیده است، اما به تصدیق همگان سخنان امیرمؤمنان و کلمات او برای خود حساب جداگانه ای دارد.

در عظمت زیبایی و حلاوت کلام او همین بس که می گویند: «دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق ». «پایین تر از زیبایی قرآن و بالاتر از سخنان دیگران است ».

به خاطر عظمتی که در کلام امام نهفته است، گروهی از محققان به گردآوری سخنان او پرداخته اند حتی عبدالواحد آمدی(متوفای 505) در کتاب «غرر الحکم و درر الکلم » قریب به دوازده هزار کلمات قصار برای آن حضرت گرد آورده است.

در کلمات امیرمؤمنان علیه السلام تمثیل و تشبیه به فراوانی دیده می شود و خوشبختانه محقق معاصر جناب آقای شیخ محمد غروی در این باره نیز پیش قدم شده و اثر جاودانه ای از خود به یادگار گذاشته است و ما برای اختصار حتی از آوردن نمونه پوزش می طلبیم.

تا اینجا بحث های مقدماتی ما به پایان رسید و از مقاله آینده به تمثیل های قرآن به ترتیب سور، می پردازیم و نخستین تمثیل آن مربوط به منافقان است که در سوره بقره آیه های 14 و 18 وارد شده است.

پی نوشتها:

1) الاتقان: ج 2، ص 1042، نوع 66.

2) المستطرف فی کل فن مستظرف: ج 1، ص 27.

3) امثال قرآن.

4) الصورة الفنیة فی المثل القرآنی: 387 - 402.

5) اعراف: 31.

6) کهف: 78.

7) نور: 35.

8) نور: 54.

9) روم: 19.

10) زمر:9.

11) فتح: 10.

12) رحمان: 60.

13) صف: 2.

14) کافرون: 6.

15) نساء: 123.

16) توبه: 47.

17) توبه: 74.

18) نوح: 27.

19) کافی: ج 2، ص 599، کتاب فضل القرآن، حدیث 2.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان