به این منظور هر روز اطلاعیه میدهد و از مردم میخواهد که مصرف خود را مدیریت و 10 درصد کم کنند. اما آیا با موعظه میتوان مصرف برق یا حتی آب را مدیریت کرد؟ قطعاً خیر.
تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که تنها راه مدیریت مصرف اصلاح تعرفهها و اجرای فازهای بعدی هدفمندی یارانههاست.
به طوری که اگر مصرف مشترکی از یک حد استاندارد تجاوز کرد، مجبور به پرداخت هزینه تمام شده آب و برق شود. برای مثال باید قیمت برق مطابق با اصول اقتصاد به مرحله «حساسیت قیمتی تقاضا» برسد و بهصورت پلکانی افزایش یابد. به این ترتیب که اگر مشترکی بیش از حد استاندارد برق مصرف کرد مجبور به پرداخت هزینه تمام شده برق شود. هزینه تمام شده برق شامل قیمت تمام شده تولید، توزیع و انتقال است.
همین یک گام کافی است تا مشترکان مصرف برقشان را کاهش دهند. از سوی دیگر باید در ساعات اوج مصرف (پیک) تعرفهها تفاوت فاحشی با زمان کم باری داشته باشد.
به طوری که مشترک برق ترجیح دهد مصارف غیر ضرور خود را به ساعات خارج از پیک انتقال دهد.قطعاً اگر این دو اقدام انجام شود، بدون موعظه و تمنا مشترکان برق به دنبال مدیریت مصرف خرید وسایل برقی از جمله تجهیزات سرمایشی استاندارد و انتفال مصرف از ساعات پیک به ساعات خارج از پیک خواهند رفت. در این شرایط مصرفکنندگان اجازه نمیدهند حتی یک لامپ اضافه روشن بماند.
این موضوع در خصوص صنایع و کشاورزی نیز صادق است. برای نمونه، قیمت ارزان برق باعث شده تا کشاورزان دنبال برقی کردن چاههای کشاورزی بروند و شنیده شده که حتی برخی از آنها به سبب ارزان بودن آب و برق برای 3 ماه متوالی موتور چاه را خاموش نمیکنند.
مفهوم این عبارت هدر دادن سرمایههای ملی است. اما اگر دولت چاههای کشاورزی را شناسایی و مجهز به کنتورهای هوشمند کند بهطوری که کشاورزان فقط در ساعات 23 الی 5 صبح مجاز به برداشت آب شوند، هم مصرف آب و هم مصرف برق مدیریت خواهد شد. لذا دیگر نیاز نیست نگران مصرف آب و برق بخش کشاورزی باشیم.
از طرف دیگر همزمان با اصلاح تعرفههای برق باید نظام پرداخت یارانههای نقدی نیز اصلاح شود. این سازوکاری که در نظام هدفمندی یارانهها اتخاذ شده بشدت غلط است. دولت پول تولیدکننده بخش خصوصی را به خاطر پرداخت یارانههای نقدی به تمام اقشار جامعه و تعرفه پایین برق نمیتواند بدهد
و سرمایهگذاران را ورشکسته میکند اما از سوی دیگر پول نقد حاصل از فروش انرژی را به جیب مردم میگذارد. درحالی که پرداخت یارانه نقدی مسکن است و علاج درد چیز دیگری است.
لذا باید نظام پرداخت یارانهها اصلاح شود. دولت این کار را براحتی میتواند اجرایی کند. برای مثال آیا برای دولت شناسایی کسی که در 5 سال گذشته خودرو وارداتی پلاک کرده یا خانهای با متراژ بالا و در مناطق اعیان نشین خریده، کار دشواری است؟ قطعاً خیر. میتوان این افراد را شناسایی و یارانه آنها را قطع کرد.
با اصلاح جامعه هدف یارانهها و تعرفههای آب و برق منابعی ایجاد خواهد شد که میتوان صرف تأمین پایدار آب و برق تمام اقشار جامعه کرد. با افزایش درآمدهای برق این صنعت مانند تمام کشورهای جهان اقتصادی خواهد شد و دولت با کمک بخش خصوصی میتواند نیروگاه بسازد. آن زمان نیاز نیست که از مردم خواهش کنیم تا مصرفشان را مدیریت کنند. حتی عکس آن، هر قدر مصرف بالاتر رود درآمدهای دولت بیشتر خواهد شد.
در این شرایط است که استفاده از انرژی تجدیدپذیر نیز توجیه فنی و اقتصادی پیدا خواهد کرد و خانوادهها به دنبال نصب صفحههای خورشیدی بر بام منازل خود خواهند رفت. این پنلهای خورشیدی در ساعات 14 الی 15 بیشترین تولید برق را خواهند داشت که این زمان مصادف با پیک مصرف برق است.
از این طریق براحتی و بدون تقاضاهای مکرر از مردم برای کاهش مصرف، پیک بار مدیریت خواهد شد. در نتیجه علاج تمام مشکلات صنعت برق و حتی آب اصلاح تعرفههاست.
*رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی
منبع: روزنامه ایران 20/04/1396
پژوهشم**1197**