3 . اصل حکمت
قرآن مجید از روشهای متعدد و مؤثر تبلیغی همچون: استدلال عقلی و منطقی، مجادله نیکو، مناظره، بحث آزاد و ... استفاده کرده است .
به کارگیری «حکمت » در امر هدایت و تبلیغ یکی از اصول ارزشمندی است که قرآن کریم در کنار «موعظه » و «مجادله » مورد توجه قرار داده است:
«ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن » (1)
«با حکمت و پند نیکو مردم را به سوی پروردگارت بخوان و با آنان به روشی که نیکوتر است، استدلال کن » .
«حکمت » در لغت به معنای «منع » (2) است و از آنجا که علم، دانش، منطق و استدلال، مانع از فساد و انحراف است، به آن حکمت گفته می شود (3) .
در میان مفسران درباره حقیقت حکمت، دو دیدگاه وجود دارد:
1 - مشهور مفسران حکمت را به معنای حجت، معرفت، کلام صواب و سخن استوار گرفته اند . و بر این باورند که حکمت ناظر به محتواست یعنی سخنی است که بر اساس دلیل، برهان و مبانی منطقی و معقول باشد ; چنانکه «زمخشری » در تفسیر «کشاف » می گوید:
«الحکمة: المقالة المحکمة الصحیحة و هی الدلیل الموضح للحق و المزیل للشبهة » (4) . «حکمت، سخن استوار و درست است و آن عبارت است از دلیل روشنگر حق و برطرف کننده شبهه » .
2 - برخی دیگر از مفسران از جمله سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن » حکمت را ناظر به محتوا ندانسته اند، بلکه ناظر به شیوه تبلیغ می دانند بدین معنی که در راه دعوت و تبلیغ باید راه حکمت را پیمود و هر چیزی را سر جای خود نهاده و مقتضیات را منظور داشت و مطابق با مقتضای حال عمل کرد . (5)
به نظر می رسد، بین دو دیدگاه منافاتی وجود ندارد و شامل حکمت در محتوا و نیز برهان و حکمت در شیوه تبلیغ و حکمت در رعایت حال مخاطبین و مقتضای حال است زیرا آیات فراوانی «حکمت و حکیم » را از اوصاف قرآن بیان نموده اند:
«یس و القرآن الحکیم » (6) «یس، سوگند به قرآن حکیم » .
«تلک آیات الکتاب الحکیم » (7) «این آیات کتاب استوار و حکمت آمیز است » .
چنین استفاده می شود که حکمت قرآن منحصر به براهین منطقی و فلسفی نیست، بلکه عمومیت دارد و شامل هر دو قسم از حکمت - حکمت به معنای برهان و استدلال و حکمت در رعایت حال مخاطبین و مقتضای حال - می باشد . بر این اساس، روشهای «برهان و استدلال » و «رعایت مقتضای حال » برای اصل حکمت پیشنهاد می گردد:
1 - روش «برهان و استدلال »:
این روش از روشهایی است که قرآن کریم در شیوه تبلیغی خود به کار برده و براهین منطقی علمی در سطوح مختلف برای مسائل گوناگونی آورده است و در موارد فراوانی مخالفان را دعوت به اقامه برهان واستدلال نموده است:
«قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین » (8) «ای پیامبر! بگو اگر راست می گویید، برهانتان را بیاورید» .
در مواردی هم به شبهات کفار، منافقین و اهل کتاب پرداخته و با براهین فلسفی به آنها پاسخ داده است; چنانکه درباره وجود خداوند می فرماید:
«ام خلقوا من غیر شی ء ام هم الخالقون » (9) «آیا آنها بی سبب آفریده شده اند یا خود خالق خود هستند» .
این عبارت کوتاه در حقیقت اشاره به برهان معروف علیت است که در فلسفه و کلام برای اثبات وجود خداوند آمده است (10) . و گاهی نیز با بیان فلسفه و چرایی احکام، انسانها را برای عمل به احکام آماده می سازد چنانکه نماز را یاد خدا، موجب دوری از منکرات و انحرافات اخلاقی و اجتماعی بیان می کند:
«... اقم الصلوة ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر ...» (11)
«نماز را بپادار که نماز انسان را از زشتیها و گناه باز می دارد و یاد خدا بزرگتر است » .
و حکمت روزه را فلاح و رستگاری از زندان طبیعت و مادیت و غرائز حیوانی می شمرد:
«... کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون » (12)
«روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که به کسانی که قبل از شما بودند، نوشته شده شاید پرهیزگار شوید» .
و فلسفه زکات و صدقات را طهارت مال، طهارت جسم و روح و تزکیه نفس در سایه بذل، ایثار و ... می داند:
«خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم ...» (13)
«از اموال آنها صدقه ای (زکاتی) بگیر (تا به وسیله آن) آنها را پاک سازی و پرورش دهی »
2 . روش رعایت مقتضای حال:
از آنجا که میزان عقل و ایمان انسانها تفاوت دارد، مبلغ باید با هر انسانی به اندازه عقل و ایمان او سخن بگوید و چیزی را از او بخواهد که توان انجام آن را داشته باشد چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
«انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم » (14) «ما گروه پیامبران ماموریم که با انسان به اندازه عقلشان سخن بگوئیم » .
با دقت در شیوه تبلیغی قرآن نمونه های زیادی را می بینیم که رعایت مقتضای حال نموده است و با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن گفته است که نمونه هائی از آن را در روش مخاطب شناسی بیان نمودیم .
4 - اصل مجادله به احسن
مجادله در لغت به معنای پیچاندن طناب است و سپس به پیچاندن طرف مقابل و گفتگو برای غلبه بر او به کار رفته است . به عبارت دیگر، سخن گفتن از طریق نزاع و غلبه جوئی را مجادله گویند (15) .
از موارد استعمال لفظ جدال در قرآن کریم به خوبی استفاده می شود که دارای مفهوم وسیعی است که هر نوع بحث و گفتگوی طرفین را شامل می شود خواه به حق باشد و یا به باطل .
مجادله بر سه قسم است: 1 - مجادله احسن 2 - مجادله حسن 3 - مجادله غیر حسن (بد) .
از آنجا که اساس شیوه تبلیغی قرآن «بلاغ مبین » ، واقع نگری و حقیقت نگری است، مجادله به غیر حسن را تجویز ننموده و شیوه مجادله احسن و مجادله حسن را به کار برده است .
قرآن کریم با روشهای ذیل اصل مجادله به احسن را در شیوه تبلیغی خود به کار برده است:
1 . روش مناظره - بحث آزاد
یکی از روشهای تبلیغی رهبران و پیامبران الهی در برخورد با مخالفان، بحث آزاد و منطقی بوده است که نمونه بارز آن گفتگوی حضرت ابراهیم علیه السلام و دلایل دندان شکن او در برابر «نمرود» است و نیز احتجاج حضرت موسی علیه السلام در برابر «فرعون » که قرآن این گفتگو و مناظره را در آیه 47 تا 54 سوره عنکبوت بیان کرده است . (16)
2 - روش همراهی
گاهی برای روشن شدن حقیقت و رسیدن به هدف باید در ظاهر تسلیم طرف مقابل شد و اندک اندک ذهن او را برای قبول آن آماده ساخت . اگر مبلغ بخواهد در ابتدا بدون آمادگی مخاطب وی را به سوی حقیقت فراخواند، ممکن است با عکس العمل مواجه شود .
بر این اساس، قرآن در مجادلات خود، روش همراهی را به کار برده است که نمونه بارز آن در مجادلات حضرت ابراهیم علیه السلام با ستاره پرستان است که در آغاز با آنها همراهی می کند و سرانجام عقیده خود را بیان کند و پیام خویش را اعلام می کند . (17)
3 - روش مقایسه ای
در این روش مبلغ نوعی فرضیه سازی می کند و برای رسیدن به هدف، راههایی را در مجادله پیشنهاد می کند و انتخاب یکی از این راهها را به مخاطب خویش واگذار می کند و چون مخاطب با فکر و اختیار خویش یکی از راهها را بر می گزیند، دلیل گوینده آسانتر و راحت تر در او اثر می بخشد .
قرآن کریم از این روش بسیار استفاده نموده است:
«یا صاحبی السجن ءارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار» (18)
«ای هم بندیهای من آیا خدایان متعدد بهتر است یا خدای یگانه قهار . .» .
در این آیه بین یگانگی خدا و تعدد خدایان دروغین مقایسه شده و توحید را اثبات می نماید .
«و ما یستوی الاعمی و البصیر× و لا الظلمات و لا النور× و لا الظل و لا الحرور» (19)
«و هرگز (کافر تاریکدل) کور و (مؤمن روشن روان) بینا، یکسان نیستند و هیچ ظلمتی با نور مساوی نخواهد بود و هرگز آفتاب و سایه همرتبه نباشند» .
در این آیه بین تاریکی ها و نور، و مقام کافر و مؤمن مقایسه شده است .
4 - روش پرسش و پاسخ
یکی از روشهای تبلیغ، پرسش و پاسخ است و قرآن کریم در بسیاری از موارد برای اثبات حقایق مهمی نظیر توحید، نفی شرک، معاد و ... در شیوه تبلیغی خود این روش را به کار برده است که بهترین نمونه آن حدیثی است که امام صادق علیه السلام به آن اشاره کرده و می فرماید:
مجادله به احسن همانند مطلبی است که در آخر سوره یس در مورد منکران معاد آمده است: هنگامی که استخوان پوسیده را در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند و سؤال کردند که چه کسی قدرت زنده کردن آن را دارد؟ در پاسخ فرمودند:
«... یحییها الذی انشاها اول مرة ...» (20) «همان خدایی که روز نخست آن را آفریده، دوباره زنده می کند» (21) .
پی نوشت:
1) سوره نحل/125 .
2) طبرسی، مجمع البیان ج 6 - 5، ذیل آیه 125 سوره نحل .
3) آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 11، ص 455 .
4) زمخشری، تفسیر کشاف، ج 2، ص 644 .
5) سید قطب، تفسیر فی ظلال القرآن ج 5 (چاپ بیروت) . ص 292 .
6) سوره یس/آیه 2 .
7) سوره یونس/2، سوره زخرف/4، سوره بقره/151، آل عمران/58 و سوره جمعه/2 .
8) سوره بقره/111، سوره انبیاء/24، سوره نمل/64 و سوره قصص/75 .
9) سوره طور/آیه 35 .
10) آیت الله، مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ج 22، ص 452 الی 454 .
11) سوره عنکبوت/45 .
12) سوره بقره/183 .
13) سوره توبه/103 .
14) ترجمه اصول کافی، جلد 1 ص 27 .
15) راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 87 .
16) آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 16، ص 300 .
17) سوره آل عمران/8 - 76 .
18) سوره یوسف/39 .
19) سوره فاطر/20 .
20) سوره یس/79 .
21) آیة الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 16، ص 300 .