یکی از دوره های مشهور قرائتِ ترتیبی قرآن کریم، دوره ای است که توسط حافظ و قاری ممتاز کشورمان جناب آقای علی پرهیزگار، تلاوت شده است. ایشان در کشور چهره ای شناخته شده است.
کسانی که با وی سابقه آشنایی دارند، خُلق و خُوی قرآنی وی را تصدیق می کنند و تواضع اش را می ستایند. او از کسانی است که دو حسنِ حفظ و قرائت قرآن را با هم جمع کرده است.
از دیگر نکات مثبت وی، حُسن بصیرتی است که در موضوعات مربوط به تعلیم و ترویج قرآن کریم دارد.
ایشان مهم ترین نیاز جامعه را «خواندن» قرآن مجید می داند و معتقد است باید کاری انجام گیرد تا مردم به این مهم، که مورد غفلت قرار گرفته و به ضعف وقلّت گراییده بپردازند. وی سخن گفتن از تفسیر، مفاهیم و موارد مشابه را به مراحل بعدی موکول می کند.
او نقش تشویق را در ترویج قرآن بسیار ارزنده می داند و برای شروع آموزش قرآن به کودکان، سنّی را معین نمی کند. همچنین معتقد است؛ کسی که به سراغ حفظ قرآن می رود؛ نباید در این اندیشه باشد که حفظ قرآن را در چه زمانی به پایان خواهد برد.
استاد پرهیزگار، در یکی از مصاحبه های خود به برخی قرائتهای فاقد اثر مطلوب که در جامعه رواج دارد، اشاره کرده است(1) از دیگر توصیه های ارزشمند ایشان، خودداری از روشهای معمول، یعنی شناساندن حروف، علائم، صداها و قواعد به کودکان و نوجوانان قرآن آموز و لزوم بهره گیری از روشهای سمعی و وارد کردن آنان در جریان مستقیم صوت قرآن است. او نوارهای قرآن را به شرطی عملی می داند که در درجه اول، درست انتخاب شوند و در درجه دوم، برمبنای روشی صحیح از آنها استفاده گردد. همچنین دوره های ترتیبی، محمود خلیل الحصری و محمد صدیق منشاوی را از بهترین ها می شمارد.(2)
تقریباً تمامی آنچه آقای پرهیزگار ضمن موارد فوق به زبان آورده، با قرآن، حدیث و یافته های علمی نوین مطابقت دارد. حال با این تمهید به معرفی اجمالی دوره ترتیبی استاد پرهیزگار می پردازیم.
دوره ترتیبی استاد پرهیزگار، اولین دوره ای است که توسط یک قاری و حافظ شیعی در کشور ما تلاوت گردیده است. ایشان این دوره را به اصرار برخی اساتید تلاوت کرده و بحمدللّه در کشور مورد استقبال قرآن دوستان قرار گرفته است. تاریخ تلاوت این دوره به بیش از ده سال قبل باز می گردد و شاید به دلیل همین تقدم زمانی باشد که در کنار محاسنی که دارد، برخی ضعف ها نیز در آن به چشم می خورد. به این معنا که اگر او هم اکنون فرصت و امکان تلاوتی جدید می یافت، بسیاری از این اشکالات که به نظر می رسد، خود ایشان نیز برآنها وقوف یافته و برطرف می کردند.
از جمله نقاط قوّت دوره ترتیبی استاد پرهیزگار، صدای صاف و شفاف ، ادای واضح و قوی حروف وعبارات قرآنی و ادای مدهای مستحب و اجرا شدن این دوره، توسط یک جوان شیعی حافظ قرآن و برخوردار از اخلاق قرآنی است.
اما با همه این اوصاف، این دوره از ضعف هایی برخوردار است که نقد آنها لازم می باشد.
نخستین اشکال این دوره، عدم رعایت مسأله وقف و ابتدا در آن است. بسیاری از وقوف مطلق درون آیات و حتی وقف برسر آیات رعایت نشده و در برخی سور آخر قرآن، گاه چندین آیه متصل به یکدیگر خوانده می شوند.
حال آنکه، مسأله وقف و ابتدا، یکی از مهمترین ارکان تلاوت قرآن کریم و یکی از دو رکن ترتیل (به معنای قرآنی آن) است(3) و دارای ارتباط مستقیم و پیوندی ناگسستنی با معنا دهی آیات نورانی آن است. این مسأله، سنت بسیار ارزشمندی است که علاوه بردلالت ظاهر آیات الهی و با نظم آهنگینی که کلام وحی ایجاب می کند واز معلّم قرآن وخاتم رسولان به جای مانده است و در برخی از روایات براین نکته تأکید شده که پیامراکرم (ص)، قرائت خود را به صورت آیه آیه در می آورد.(4)
ناگفته نماند، بعدها برخی قاریان، میان آیاتی که با بعد از خود ارتباط دارند و آیاتی که ارتباط ندارند، جهت وصل یا عدم وصل آنها، تفکیک قائل شدند. ولی اطلاق اخباری «تطیر خبرا خیر و عدم ذکر استثنا» در آنها و نیز موسیقی و نظم آهنگ کلام الهی، جایی برای این گونه تفکیک ها باقی نمی گذارد.
متأسفانه، این سنت ارزشمند نبوی همواره مورد بی توجهی قرار می گیرد و موجب پدید آمدن حالتی ناشایست در قرائات می شود. تمامی این نقایص را نباید متوجه جناب آقای پرهیزگار دانست، بلکه این ضعف و اشکالی عمومی است که در امر آموزش قرآن کریم در کشور ما وجود دارد و از همان آغاز قرآن آموزی، اهمیت وقف تبیین نمی شود و هم گام با عبارتی که از قرآن فراگرفته می شود، وقوف آموزش داده نمی شوند و این برخلاف آن چیزی است که در صدر اسلام وجود داشته است(5). قسمتی از این ضعف نیز ـ چنانکه اشاره شد ـ به ظرف زمانی تلاوتِ دوره آقای پرهیزگار باز می گردد.
به عنوان نمونه، سه آیه نخست سوره مبارکه حاقه و آیات بیست و نه و سی سوره مبارکه معارج در دوره استاد پرهیزگار به یکدیگر متصل گردیده اند.
نکته دوم در قرائت استاد پرهیزگار این است که نحوه قرائت و آهنگهای به کار گرفته شده و کم و زیاد شدن ارتفاع صدا، گاهی به حدی شدید می شود که از معنویت قرائت تا حدی کاسته می شود ـ نظیر آیه 31 سوره معارج و آیات 15 و16مزمل ـ. در صورتی که در روایات متعدد، خواندن قرآن همراه با حزن، رقّت و آرامش توصیه شده است(6) آنچه در نحوه قرائت معصومین (ع) نقل شده، گواه همین مطلب است. عبارات قرآنی، همچون معانی آن، دارای حالتی از «شکوه و جلال» است و اظهار این اوصاف در صوت قرآن لازم می باشد.
نکته سوم، وجود حالتی است که در اصطلاح خواندن، «تحریر» نامیده می شود. جناب آقای پرهیزگار، گاهی هنگام وقف در اواخر آیات، به صدای خود حالت تحریر می بخشد. هرچند تحریر و یا به قول حدیث، «ترجیع» در تلاوت «تحقیق» قاریان جدید دیده می شود. ولی خوشبختانه نوع دوره های ترتیبی از این عارضه مصون مانده اند، حق هم همین است. زیرا، در قرائتی که ملاک و معیار «ترتیل» تلقی می شود اصل برمتانت و وقار لحن است. مدهای موجود در آیه هجده وبیست و دو سوره مبارکه مجادله برخوردار از حالت مزبور می باشند.
تذکر مطلبی ضروری است و آن این که، در این قبیل نوشتارها، مقصود بررسی دوره ها از لحاظ صوت، لحن و تجوید نیست، زیرا این کار اگر لازم باشد. به عهده دیگران است، بلکه آنچه مد نظر می باشد، سنجش آنها برحسب رهنمودهای قرآن و حدیث می باشد.
به امید روزی که همه فعالیتهای قرآنی ما و از آن جمله قرائت قرآن کریم مبتنی بررهنمودهای ارزشمند قرآن و
پرداختن به مسأله نوارهای ترتیلی در این نشریه به این امید صورت می گیرد که ضمن معرفی آنها به مخاطبان و یادآوری امتیازات و کاستی هایشان، گامی در راه حفظ و قرائت قرآن کریم برداشته شود. در این شماره به معرفی و بررسی دوره ترتیل قرآن کریم محمد صدیق منشاوی می پردازیم.
در سوره های فرقان و مزّمل آمده است که نزول قرآن به صورت «ترتیل» بوده و قرائت این کتاب نیز باید به صورت ترتیل باشد.
چنان که فرموده: «…و رتّل القرآن ترتیلاً» (مزّمّل(73)، آیه 4)
«ترتیل» نامی است که در اصطلاح به یکی از چند نحوه قرائت قرآن گفته می شود و در کنار نام هایی چون: تحقیق، تدویر، تحدیر و حُدَیر، به کار می رود و به معنای: پیوسته، مستمر، واضح و نیکو خواندن قرآن است. اطلاق کلمه ترتیل به دوره های ضبط شده موجود، با مسامحه همراه است.
بدون شک یکی از معیارهای مهم در ارزیابی یک تلاوت، در نظر گرفتن خصوصیات قاری و میزان اثر پذیری وی از قاریان دیگر است، که ما نیز بدان خواهیم پرداخت.
یکی از دوره های بسیار مشهور قرائت ترتیبی قرآن، دوره ای است که شیخ محمد صدیق منشاوی آن را تلاوت کرده است.
محمد صدیق منشاوی، یکی از قرّاء کشور مصر است که سی سال پیش از دنیا رفته و از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. آنچه می توان در اینجا بدان اشاره کرد، این است که پدر او، «صدیق منشاوی» نیز قاری بوده و پدر و پسر از لحاظ زهد و تقوا و نیز وسیله قرار ندادن قرآن برای نیل به متاع دنیا، مشهور بوده اند و قرائت یا عدم قرائت خود را به میزان مبالغی که در ازای آن دریافت می کردند، منوط نمی ساختند و با لحاظ کردن برخی عوامل جغرافیایی، این نکته قابل توجّه است. برادر او، « محمود صدیق منشاوی» نیز قاری قرآن بوده و هم اکنون در قید حیات است. در مورد دوره ای ترتیبی که از محمّد صدیق منشاوی به جای مانده، باید گفت این دوره به حق ستودنی است و در نوع خود دارای امتیازاتی متعدد است:
صدای قاری در حد اعلای پختگی و آمیخته با متانت و رزانتی است که متناسب با شکوه خاص قرآن کریم است. به تصدیق تمامی صاحبنظران، صوت محمد صدیق منشاوی، جوهره ای از حزن را با خود دارد و ناخود آگاه، شنونده را تحت تأثیر قرار می دهد. وی در به کارگیری آهنگهای تلاوت، راه افراط نپیموده و این نغمات، هرگز برآیات پیشی نمی گیرند، به این معنا که شنونده ابتدا صوت قرآن را می شنود و سپس وجود برخی نغمه ها و آهنگها را احساس می کند. در حالی که این حالت، در تلاوت برخی قراء دیگر کاملاً برعکس و موجب پدید آمدن حالتی ناخوشایند است.
برجستگی دیگر دوره ترتیبی مرحوم محمد صدیق منشاوی، روش بسیار استادانه ای است که وی در وقف و ابتدا دارد. با اینکه منشاوی در قرائت «تحقیق» خود، بسیاری از اوقات، وقفهای مطلق و اواخر آیات را رعایت نمی کند، لکن در دوره ترتیبی، نه تنها از وقف برسر هیچ آیه ای (غیر از یک آیه) عدول نکرده است، بلکه می توان گفت وقفهای مطلقِ درون آیات را نیز به نحو احسن مورد توجه قرار داده و از آنها تخطی نکرده است.
گفتنی است که وقف مطلق در بسیاری از قرآنها با علامت «ط» نشان داده شده و سوگمندانه باید گفت: در برخی مصحفها که سالهای اخیر انتشار یافته و گاهی تیراژ بالایی نیز پیدا کرده، این علامت که از جمله یادگارهای سنت اسلامی است، حذف شده است. به عقیده برخی محققان، وقف مطلق، از زمان پیامبراکرم(ص) و در سایه ارشادات ایشان مانده و در تمامی رسم الخطهای قرآن، که در طول بیش از هزار سال تهیه شده اند، به چشم خوردن این علایم وقف، به همراه تواتر و همسانی کامل است و رعایت آنها کاملاً ضروری می باشد و از ارکان بسیار مهم تلاوت است که متأسفانه این جنبه نیز، همانند برخی جنبه های دیگر، گاهی مورد کم توجهی قرار گرفته است.
به هرحال، تنها آیه ای که استاد محمد صدیق منشاوی در دوره خود، برسرآن وقف نکرده، آیه 151 صافّات است که آن را به آیه152 متصل نموده است. آن هم به صورتی که یک بار آیه را به طور کامل می خواند و با وقف برسرآن، حد آن را مشخص می کند، سپس از اواسط آیه شروع کرده، آن را به آیه بعد (152) متصل می سازد، به این صورت:
ألا إنّهم من إفکهم لیقولون
من إفکهم لیقولون ولد اللّه وإنّهم لکاذبون
چنین چیزی در برخی دوره های ترتیبی دیگر هم مشاهده می شود و دلیل آن، احتراز از سخن کفرآمیز کسانی است که گفتند: ولد اللّه (خدا فرزندی به دنیا آورد). چون چنین سخنی آغاز آیه است، برخی از قاریان به آیه قبل باز می گردند، تا جمله همچنان حالت نقل قول داشته باشد.
اتصال این دو آیه به یکدیگر، اشکال چندانی را پدید نمی آورد، بلکه برخی دلایل تحقیقی عکس این حالت را نیز تأیید می کند که در اینجا از نقل آنها صرف نظر می کنیم.
از دیگر ویژگیهای دوره ترتیل استاد محمد صدیق منشاوی، قرائت برخی کلمات قرآنی به وجه دیگری است که توسط حفص از عاصم روایت گردیده است.
گفتنی است قرائت مشهور و معتبری که در ایران و بخش اعظم جهان اسلام وجود دارد، قرائتی است که حفص از عاصم روایت کرده و در نهایت به امیرمؤمنان علی(ع) و پیامبراکرم(ص) منتهی می شود.
در روایت حفص، قرائت برخی کلمات به دو وجه تجویز شده که وجه اول در مصحفهای ما آمده است، ولی منشاوی وجه دوم را قرائت می کند که در زیر به برخی از این نمونه ها اشاره می شود:
وجه اول: اللّه الّذی خلقَکم من ضَعْفٍ ثمَّ جَعَلَ من بعد ضَعْفٍ قوّة ثمَّ جعل من بعد قوّة ضَعْفاً وشیبةً.
وجه دوم: اللّه الّذی خلقکم من ضُعْفٍ ثمَّ جعل من بعد ضُعْفٍ قوّة ثمَّ جعل من بعد قوّة ضُعْفاً وشیبةً. (سوره روم، آیه54)
وجه اول: قل أراءیتم ما أنزل لکم من رزق فجعلتم منه حلالا وحراماً قل ءآللّه أذن لکم ام علی اللّه تفترون.
وجه دوم: قل أرءیتم ما انزل اللّه لکم من رزق فجعلتم منه حلالاً وحراماً قل ءاْللّه أذن لکم أمْ علی اللّه تفترون. (سوره یونس، آیه 59)
وجه اول: قل الحمدللّه وسلام علی عباده الّذین اصطفی ءآللّه خیر أمّا یشرکون.
وجه دوم: قل الحمدللّه وسلام علی عباده الّذین اصطفی ءاْللّه خیر أمّا یشرکون. (سوره نمل، آیه 59)
به نظر می رسد چنانچه استاد منشاوی در موارد فوق نیز به روش معمول عمل می کرد و به مصداق روایتی که از معصوم(ع) رسیده: «إقرؤوا کما یقرء الناس؛ [قرآن را همان گونه که مردم می خوانند (به شیوه ای عرفی و پسندیده) بخوانید]»، به صواب نزدیک تر می بود.
با این حال، دوره ترتیبی استاد محمد صدیق منشاوی در نوع خود از بهترین هاست و با وجود گذشت زمانی طولانی برآن و تهیه و تکثیر دوره های متعدد، هنوز همانندی نیافته و جایگاه خود را حفظ کرده است. قطعاً چنانچه دوره های جدیدتر، خصوصاً در جمهوری اسلامی ایران، یعنی پایگاه تشیع پدید آیند که ضمن حفظ این محاسن، خوبیهای دیگری داشته باشند، ارجح خواهند بود و این محتاج همت جوانان عزیز و شاگردان مکتب قرآن است. و ما ذلک علی اللّه بعزیز.