تقسیم بندی علوم (۱)

ملاک ها و معیارهای تقسیم بندی علوم، طی قرون و اعصار تاکنون، در میان دانشمندان، متفاوت و متغیر بوده است . برخی تقسیم بندی ها بر مبنای «غایت » ، و برخی دیگر بر حسب «ابزاری » و «غیر ابزاری » بودن علوم بوده است .

تقسیم بندی علوم

ملاک ها و معیارهای تقسیم بندی علوم، طی قرون و اعصار تاکنون، در میان دانشمندان، متفاوت و متغیر بوده است . برخی تقسیم بندی ها بر مبنای «غایت » ، و برخی دیگر بر حسب «ابزاری » و «غیر ابزاری » بودن علوم بوده است .

در تمدن اسلامی، در خلال قرنهای سوم تا نهم هجری، که علم و معرفت تا حدودی در اوج رشد و ارتقای خود بود، کتابهائی تالیف یافت که به صورت دائرة المعارفی، مجموعه معلومات زمان را ارائه می دادند .

«احصاء العلوم » «فارابی » (م 339) «جوامع العلوم » «شعیا بن فرینون (م 393) «مفاتیح العلوم » «کاتب خوارزمی » ، «ارشاد القاصد الی اقصی المقاصد» ، «محمد بن ابراهیم سنجاری » (م 749)، «مقدمه ابن خلدون » (م 784)، «مفتاح السعادة » ، «طاش کبری زاده » (م 968)، نمونه هایی از این نوع تالیفات بشمار می روند .

در این کتابها مجموعه علوم موجود در زمان مؤلفان، یادآوری شده و تقریبا همه موضوعات آنها ذکر می شود بجز دو نفر از مؤلفان نامبرده، چندان تقسیم بندی متعارفی از علوم یادآوری نمی شوند . این مؤلفان، علوم را در سایه یک وحدت مشاهده می کردند .

«... از وحدت علوم مختلف، به علوم گوناگون، همچون شاخه های یک درخت نظر می کردند که رشد می کند و موافق با ماهیت همین درخت، برگ و بر می دهد . درست به همین صورت که شاخه درختی به صورتی نامحدود رشد نمی کند، همین طور هم هر علم باید تا حدی تعلیم شود و از آن تجاوز نکند . مؤلفان قرون وسطائی اسلام، دنبال کردن شاخه ای از علم را در خارج حدود مقرر آن - که نتیجه آن ویران شدن هماهنگی و نسبت میان اشیاء است - کار بیهوده و حتی نامشروع می دانستند و می گفتند بدان بماند که یکی از شاخه های درخت به صورت نامحدود نمو کند و تطور نماید و نظم و آهنگ درخت را بر بیاندازد، وسیله ای که با آن نسبت و هماهنگی علوم محفوظ بماند . طبقه بندی علوم که دانشمندان مسلمان به آن توجه فراوان داشتند، به این ترتیب چشم انداز هر علمی در داخل طرح کلی معرفت، قرار می گرفت » (1) .

ملاکهای تقسیم بندی علوم

معمولا معیارها و ملاکهائی که دانشمندان، علوم را بر مبنای آن تقسیم بندی کرده و علم را بر مبنای آن تعریف می کنند، عبارت است از «تحدید موضوع، غایت، و روش و متد» .

به وسیله ی یکی از این سه معیار، جایگاه، منزلت و ارزش علمی تعیین می شود و در نتیجه درجه بندی، تقسیم و مرتبت علم روشن می گردد (2) .

ولی تنها دانشمندان اسلامی علوم را گاهی از منبع معرفتی (بمانند ابن خلدون) تقسیم بندی کرده و احیانا «غایت » را برای تقسیم علوم مد نظر قرار داده اند و احیانا چنین به نظر می رسد که بعضی از مؤلفان، علوم را بر مبنای «ابزاری » (مقدمه ای) و «غیر ابزاری » بودن آن تقسیم کرده اند و بر مبنای آن، مجموعه علوم را در تالیفات خود جمع آوری کرده اند .

شاید «فارابی » ، نخستین کسی باشد که به تقسیم بندی علوم از این راه دست زده است . او، در کتاب «احصاء العلوم » خود گرچه در مقام شمارش مجموعه علوم معروف زمان خود بوده و به همین جهت «معلم دوم » لقب گرفته است (3) . که به مجموع علوم زمان خود آگاهی داشته است . اما، او، در شمارش علوم، ابتداء از علوم ابزاری بمانند لغت، نحو و منطق یاد می کند و سپس به ذکر دیگر علوم می پردازد .

اینک تقسیم بندی علوم مطابق آنچه در «احصاء العلوم » آمده است، بیان می گردد:

تقسیم بندی علوم از نظر فارابی

1 . علم زبان مشتمل بر هفت بخش:

1 . علم الفاظ مفرد .

2 . علم الفاظ مرکب .

3 . علم قوانین الفاظ مفرد .

4 . علم قوانین الفاظ مرکب .

5 . علم قوانین درست نوشتن .

6 . علم قوانین درست خواندن .

7 . علم قوانین اشعار .

2 . علم منطق مشتمل بر هشت بخش:

1 . قوانین مفردات معقولات و الفاظ نماینده آنها [به عربی مقولات، به یونانی «کانگوریاس » (قاطیفوریاس)] .

2 . قوانین معقولات مرکب و الفاظ نماینده آنها [به عربی «عبارت » به یونانی «پری ارینیاس » (باری ارمیناس)] .

3 . قوانین سنجش قیاسهای مشترک در صناعات خمس [به عربی «قیاس » به یونانی «انالوتیکای اول » (آنالوطیقا الاولی)] .

4 . قوانین امتحان گفتارهای برهانی [به عربی «برهان » به یونانی «آنالوتیکای دوم » (آنالوطیقاالثانیة)] .

5 . قوانین امتحان گفتارهای جدلی [به عربی «کتاب مواضع جدل » به یونانی «توپیکا» (طوبیقا)] .

6 . قوانین اموری که ممکن است مایه انحراف از حق و تولید اشتباه شود و چگونگی جلوگیری از آنها و این بخش را به یونانی «سوفیستیکا» (سوفسطیقا) می نامند که معنی آن حکمت شنیده شده است .

7 . قوانین آزمودن و سنجیدن گفتارهای خطابی و بحث در امور مربوط به صناعت خطابه [به عربی «خطابه » و به یونانی «رتوریکا» (ریطوریقا)] .

8 . قوانین سنجش اشعار و گفتارهای شعری و بحث در اقسام شعر [به عربی کتاب «شعر» به یونانی «پوئیتکا» (یویوطیقا)] .

3 . علم تعالیم (4) مشتمل بر هفت بخش:

1 . علم عدد . نظری عملی .

2 . علم هندسه نظری عملی .

3 . علم مناظر .

4 . علم نجوم علم نجوم تعلیمی در بحث اشکال و حرکات اجرام فلکی و زمین علم احکام اجمالی نجوم در دلالتهای کواکب بر حوادث آینده .

5 . علم موسیقی نظری عملی .

6 . علم اثقال در تعیین اوزان و بحث در اصول افزارهایی که برای برداشتن اجسام سنگین به کار می رود .

7 . علم حیل (مکانیک) که از آن جمله جبر و مقابله و معماری و مهندسی و علم ساختن آلات نجوم و آینه ها و ظرفهای عجیب و نظایر اینها .

4 . علم طبیعی و علم الاهی:

علم طبیعی (فیزیک) مشتمل بر هشت بخش:

1 . بحث در آنچه میان اجسام طبیعی مشترک است .

2 . بحث در اجسام بسیط، نیز بحث در عناصر اجسام مرکب .

3 . بحث در پیدا شدن و نابود شدن (کون و فساد) اجسام طبیعی .

4 . بحث در اعراض و انفعالات مختص به عناصر .

5 . بحث در اجسام ترکیب یافته از عناصر .

6 . بحث در معادن .

7 . علم گیاهان .

8 . علم جانوران .

علم الاهی یا مابعدالطبیعة مشتمل بر سه بخش:

1 . بحث در موجودات و اشیاء از لحاظ وجود .

2 . بحث در اصول و مبادی براهین در علوم نظری خاص: مبادی علم منطق، مبادی علوم تعالیم (ریاضیات) و مبادی علم طبیعی .

3 . بحث در موجوداتی که جسم نیستند و در اجسام مادی جای ندارند و اثبات این که همه موجودات به یک اولی برمی گردد که چیزی بر او مقدم نیست و او واحد مطلق است .

5 . علم مدنی و فقه و کلام

علم مدنی بخشی در ترتیب سیرتهای نیکو در بلاد و ملتها و تعریف افعال نیکوبخشی در تعریف سعادت .

علم فقه بخشی در افعال بخشی در آراء .

علم کلام بخشی در افعال بخشی در آراء (5) .

گرچه فارابی رساله هائی نیز در مورد «کیمیا» و تعبیر خواب و دیگر علوم رمزی تالیف کرده بود، ولی این علوم را در تقسیم بندی علوم وارد نکرد و به تبعیت از او دیگر دانشمندان نیز از گفتن آنها در ردیف علوم خودداری کردند (6) .

در تقسیم بندی فارابی از علم النفس (روانشناسی) و جغرافیا، چندان خبری دیده نمی شود، شاید این دو علم را در ردیف علوم الاهی و علم هیات می دانسته است . اما در هر حال در کتاب «احصاء العلوم » که فهرستی از رؤوس مطالب علوم را بیان می کند، از گفتار در مورد این دو علم، خودداری شده است .

تقسیم بندی علوم بر مبنای «غایت »

از آنجا که دانشمندان مسلمان همواره علم را پرتوی از جمال حق و آیتی از نشانه های توحیدی خداوندی می دانستند و همواره خدا را در جمال طبیعت و زیباییهای آفرینش جستجو می کردند، و «برگ درختان سبز را در نظر هوشیاران » ، «آیت » و «دفتری » از «معرفت کردگار» تلقی می کردند، لذا علوم را از این منظر نگاه کرده و به تقسیم بندی آن دست یازیده اند . این روش در نظر دانشمندان اسلامی پیشین و همچنین در آراء و اندیشه های علمای معاصر به وضوح دیده می شود . رسائل «اخوان الصفا» از دانشمندان متقدم و آیت الله امام خمینی (ره) از علمای معاصر، شاهد گویای این ادعا است .

امام خمینی در شرح حدیث: «انما العلم ثلاثة » در کتاب «چهل حدیث » خود می گوید:

«بدان که بسیاری از علوم است که بر تقدیری، داخل یکی از اقسام ثلاثه (آیه ی محکم، فریضه ی عادله و سنت قائمه) است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله ذکر فرمودند . مثل علم طب، تشریح، نجوم، هیات و امثال اینها در صورتی که با نظر عبرت به آنها مراجعه کنیم . و ما را به امور آخرت رهنمون شوند، پس آنها داخل در «آیه ی محکمه » شوند .

سپس امام علوم را بر حسب نفع و ضرر تقسیم بندی می کند و بعدا چنین ادامه می دهد:

«و سوم آن که ضرر و نفعی ندارد مثل آن که فضول اوقات را انسان به واسطه ی تفریح، صرف بعضی آنها کند، مثل حساب، هندسه و هیات و امثال آن . این قسمت از علوم را اگر انسان تطبیق با یکی از علوم ثلاثه (آیه ی محکمه، فریضه ی عادله و سنت قائمه) نماید، خیلی بهتر است و الا حتی الامکان اشتغال پیدا نکردن به آنها خوب است، زیرا که عمرهای کوتاه با صرف کردن وقت، چندان نافع نخواهد بود» (7) .

طبیعی است که این تقسیم بندی علوم، دقیقا بر مبنای «غایت » گرائی صورت می گیرد که علوم را از نظر وسیله و غایت وصول آدمی به جلال خداوندی مورد مطالعه قرار می دهد . گرچه پرواضح است که امروزه، دخالت حساب و ریاضیات در علوم فضائی و علم فیزیک، کاملا روشن و مفید به حال اجتماع بشری و انسان عصر حاضر است، فرمایش امام قابل مناقشه می باشد .

دانشمندانی هم که علم را از منظر «عرفان » مطالعه کرده اند، طبعا به چنین نتایجی رسیده اند .

دیدگاه اخوان الصفا

اخوان الصفا عده ای از دانشمندان شیعی مذهب بودند که در قرن چهارم هجری از راه آموزش جامعه به وسیله ی رسالات خود، دست به اصلاح اجتماع زده بودند و اعتقاد داشتند که چون:

شریعت اسلامی با جهلها و خرافات آمیخته شده است، طهارت و پاکسازی آن بجز با آموزش عقلانی و ترفیع ذهنیت انسانی از طریق آموزش حکمت یونانی میسور نخواهد بود . وقتی آنجا که جامعه ی اسلامی، شریعت را همراه عقلانیت توام ساختند، قطعا به کمال معنوی نائل شده و به فوز رضوان الهی راه خواهند یافت (8) .

این دانشمندان به تالیف پنجاه و سه رساله در انواع علوم دست زده اند که در فرهنگ اسلامی، مطالعه ی این رسائل حائز اهمیت اند .

اخوان در آغاز اولین رساله ی خود «قسم ریاضی » سخن خود را چنین آغاز می کنند:

«فلسفه در مرحله ی نخستین، دوستداری علوم و حکمت است و در مرحله ی میانه، شناخت و معرفت حقایق موجودات به مقدار توانایی انسانی و در نهایت قول و عمل به آن چیزی است که موافق و مطابق علم و دانش است » .

علوم فلسفی نیز چهار قسم است: ریاضیات، منطقیات، طبیعیات و الهیات .

سپس اخوان، غرض و غایت معرفت را از تحصیل علوم چنین تبیین می نمایند:

«بدان ای برادر «ایدک الله و ایانا بروح منه » هدف و مقصود فلاسفه و حکیمان از نظر در علوم ریاضی و آموزش آنها به شاگردان و دانش آموزان خود، سلوک و راه یابی به قلمرو علوم طبیعی است . اما هدف از علوم طبیعی، صعود و ارتقاء به سطح علوم الهی است که نهائی ترین نقطه ی ارتقاء حکیمان است . در این مرحله است که حکیم به معارف حقیقی دست می یابد و خود را مزین به حکمت الهی می کند .

ای برادر اولین پایگاه نظر و اندیشه در علوم الهی شناخت جوهر «نفس » است و بحث از آغاز آن که از کجا سرچشمه گرفته و انجام آن که پایان کارش به کجا منتهی می شود و پس از جدائی از کالبد بدن (بعد از مرگ) به کجا می رود و از کیفیت ثواب نیکوکاران و پاداش و کیفر بدکاران که چگونه در جهان آخرت صورت می گیرد و دیگر خصلتهای انسانی » .

از آنجا که انسان الزام دارد که خدایش را بشناسد و راهی به شناخت خدا جز از طریق شناخت «خود» (نفس) ممکن نیست چنانکه در آیات و روایات متعددی بر پیمودن این راه تاکید شده است مثلا: «من عرف نفسه فقد عرف ربه » ; «اعرفکم بنفسه اعرفکم بربه » . پس بر هر عاقل نیک اندیش واجب است که شناخت خود و نفس و جوهر آن را و تهذیب و کمالش را به دست آورد و تحصیل کند و این راهی است که خداوند بر آن تاکید می ورزد و در قرآن، این کتاب هدایت الهی، آیاتی بر آن دلالت دارد: «و نفس و ما سواها× فالهمها فجورها و تقویها× قد افلح من زکاها× و قد خاب من دسیها»

«و قسم به جان آدمی و آنکس که آن را0افریده و) منظم ساخته; سپس فجور و تقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است; که هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده; و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است » .

اما دانشمندان و فلاسفه ای که پیش از نزول قرآن، انجیل و تورات و مطابق قریحه ی ذاتی خود، درباره ی «نفس » (خود) بحث کرده اند . و به جوهر ذاتی آن رسیده اند در این زمینه کتابهایی تالیف کرده اند که سخن زیاد گفته اند . اما چون آن کتابها طولانی بوده و عده ای از مترجمان آنها نتوانسته اند به غایت اهداف آنها دست یابند .

«ما (اخوان الصفا) خواستیم که خلاصه ی نظریات حکیمان را در 52 رساله که تحت پوشش ریاضیات است، به ترتیب نقل نمائیم تا ناظران را حکمت آموزیم و جاهلان را از غفلت بیرون آوریم » (9) .

اخوان در این 52 رساله، علوم را بر حسب مبنای خود تقسیم بندی کرده و به ترتیب آن را بیان کرده اند (10) .

پی نوشت:

1) سید حسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ص 6 - 45 ترجمه آرام .

2) دکتر عبدالکریم سروش، تفرج صنع، ص 24، انتشارات سروش، تهران 1366 .

3) فارابی، احصاء العلوم، مقدمه حسین خدیو جم، ص 23، بنیاد فرهنگ ایران، 1348 .

4) به ریاضیات، از آن جهت «تعالیم » می گفتند که به وسیله ی معلم و آموزگار اشکال مفروض و اعداد بشمار که در خارج وجود نداشتند، تعلیم داده می شد .

5) با تلخیص از «احصاء العلوم » صص 118 - 40، ترجمه حسین خدیوجم، بنیاد فرهنگ ایران، 1348 .

6) سید حسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ص 46، ترجمه احمد آرام، نشر اندیشه 1350 .

7) امام خمینی (ره) چهل حدیث، ص 396، نشر آثار امام، چاپ پنجم 1373ه ش .

8) مقدمه رسائل اخوان الصفا، ج 1، ص 6، دار صادر، بیروت 1957م .

9) اخوان الصفا، رسائل الاخوان، القسم الریاضی، ص 76 - 77 .

10) خوانندگان محترم می توانند تفصیل تقسیم بندی اخوان الصفا را در مجموعه رسائل اخوان ملاحظه نمایند .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان