ماهان شبکه ایرانیان

نداها و خطابهای الهی در قرآن

قرآن کریم کتابی است جهانی که به منظور هدایت تمام انسانها از سوی خداوند عالی و حکیم بر پیامبر هادی و امین صلی الله علیه و آله نازل شده است و به گونه ای با مردم سخن می گوید که همگان از فهم آن بهره و نصیبی دارند .

قرآن مجید به منظور استفاده همگانی از رهنمودهایش و درک حقایقش، در بیان مفاهیم و معانی بلند خود و ابلاغ پیام هایش، شیوه های خاصی به کار برده و با قالب و شکل های متنوعی، با مردم ارتباط برقرار کرده است . یکی از شیوه های جالب قرآن در بیان مطالب خود، این است که پیش از بیان مطلب، مخاطب خود را ندا می دهد و با عنوان متناسبی از او نام می برد .

زبان آشنای فطرت

قرآن کریم کتابی است جهانی که به منظور هدایت تمام انسانها از سوی خداوند عالی و حکیم بر پیامبر هادی و امین صلی الله علیه و آله نازل شده است و به گونه ای با مردم سخن می گوید که همگان از فهم آن بهره و نصیبی دارند .

خداوند سبحان به منظور جذب تمام انسان هایی که در پهنه زمین و گستره زمان به سر می برند، آن را کتابی آسان و قابل فهم برای همگان معرفی می کند: «و لقد یسرناالقرآن للذکر فهل من مدکر» (1) «ما قرآن را برای تذکر آسان ساختیم، آیا کسی هست که متذکر شود؟!» . و این آسانی به دلیل گویایی عبارات و آشنا بودن پیام آن با زبان فطرت و دل است نه آنکه کتابی سبک و بی مغز است، بلکه سخنی استوار و پر مغز است، ولی در عین حال به دلیل هماهنگی و آشنایی با فطرت انسان، فهمیدن آن و بهره مندی از آن برای همگان آسان است، لذا به منظور استفاده همگانی از رهنمودهایش و درک حقایقش، در بیان مفاهیم و معانی بلند خود و ابلاغ پیام هایش، شیوه های خاصی را به کار برده و با قالب و شکل های متنوعی با مردم ارتباط معنوی بر قرار کرده است (2) .

یکی از شیوه های قرآن در بیان مطالب خود این است که پیش از بیان مطلب، مخاطب خود را ندا می دهد و از او نام می برد . معلوم است که این روش از نظر روانی تاثیر زیادی در مخاطب دارد و او را به اندیشیدن و تفکر در محتوای خطاب و مطلب ارائه شده، وادار می سازد .

این موضوع در علوم تربیتی و روانشناسی روشن شده که وقتی متکلم نام مخاطب را به صورت خطاب و ندا بیان کند، توجه مخاطب یا شنونده به سخن گوینده جلب می شود و او را از حواس پرتی و عدم توجه به سخن نجات می دهد .

وقتی به هنگام خطابه و سخنرانی کسی را منادا قرار دهیم، با تمام حواس به سخن گوینده توجه کرده و پیام او را دریافت می کند .

به هر حال ذکر نام یا صفت شنونده در سخن گوینده یکی از شیوه های تجربه شده برای جلب توجه اوست (3) . قرآن کریم که در بر گیرنده احکام و دستورات کامل ترین دین الهی است، شیوه بیان بسیاری از احکام و حکم در آن به صورت خطاب است و بهترین و زیباترین شاهد این موضوع، وجود نداهای فراوان در قرآن کریم است . برخلاف کتابهای علمی، فلسفی و یا قانونی که مسائل و مضامین آن ها به صورت عبارات و گزارش های خبری بیان می شود، در بسیاری از آیات قرآن خطاب هایی مانند: «یا ایهاالذین آمنوا) ، (یا ایها الناس » ، «یا ایها الرسول » ، «یا عباد» و ... یافت می شود .

در قرآن کریم اگرچه بسیاری از مفاهیم و احکام و داستان ها به صورت قضیه و خبر بیان می شود، ولی روح آن انشاء و خطاب است نه گزارش .

بهره گیری از شیوه خطاب و ندا ثمراتی به دنبال دارد، مانند این که خداوند مردم را متوجه کلام وحی می کند، به آنها شخصیت می دهد و از آنان انسانهایی متعهد و مسوؤل می سازد . دیگر این که، خداوند با خطاب و ندا، لذت حضور در حریم و محضر خود را به مخاطبان می چشاند تا هنگام فراگیری حقایق، معارف در قلب آنان مستقر شود و هنگام عبادت عملی، خستگی در آنان اثر نکند .

از اینرو امام صادق علیه السلام فرمودند: «لذتی که در ندای الهی است، خستگی و رنج عبادت را برطرف می کند» (4) . اینجاست که انسان خود را در محضر مولای خویش مشاهده می کند و دیگر فاصله ای میان او و خدا نیست و خدای سبحان همواره به او نزدیک است: «... نحن اقرب الیه من حبل الورید» (5) . «... ما به او از رگ قلبش نزدیک تریم!» .

کیفیت خطاب و وسعت آن

نداهای الهی در قرآن گاهی با واسطه است مانند: «قل یا ایها الکافرون » (6) «بگو: ای کافران!» . که خداوند پیامبر اکرم را مخاطب و واسطه میان کلام خود و مردم قرار داده است و پیام خود را از طریق آن حضرت به مردم می رساند و گاهی بدون واسطه است مانند: «... یا موسی لا تخف انی لا یخاف لدی المرسلون » (7) «... ای موسی! نترس، که رسولان در نزد من نمی ترسند!» . البته این ندا در لفظ، بدون واسطه است وگرنه در نزول تمام آیات قرآن، پیامبر واسطه میان کلام وحی و مردم بوده است .

ندای بی واسطه نشانه آن است که بین خدای سبحان و انسان رابطه ای مستقیم وجود دارد و خداوند انسان را به طور مستقیم مورد لطف قرار می دهد، ولی انسان غافل یا جاهل به سوء اختیار خود، رابطه خویش با خدا را قطع یا ضعیف می کند و از لطف الهی محروم می شود . نداها و خطاب های قرآن اختصاص به زمان و افراد خاصی ندارد، بلکه در همه دوره ها و برای همه اعصار و نسل ها زنده و حاضر است .

از این رو گفتن «لبیک » هنگام خطاب (یا ایها الذین آمنوا) از آداب تلاوت قرآن است و این نشانه مستقیم و زنده بودن نداهای قرآنی است وگرنه لبیک گفتن به ندایی که زمانش سپری شده باشد، نمی تواند جدی و از روی حقیقت باشد . پس ندای بی واسطه (یا ایها الناس) نشانه رابطه ناگسستنی عبد و مولاست و تا از طرف انسان این رابطه قطع یا ضعیف نشود، از طرف خداوند همچنان پابرجاست (8) . هر ندا و خطابی به اندازه دید منادی و مخاطب وسعت دارد و منادی گاهی انسان است که با چشم ظاهر، تنها حاضران را می بیند و به آنان خطاب می کند . و گاهی خداوند سبحان است که انسان های آینده را نیز می بیند . و به آنان خطاب می کند .

حضرت علی علیه السلام می فرماید: خداوند پیش از تحقق معلوم، عالم بوده است: «عالم اذ لا معلوم » (9) «عالم بوده، آنگاه که معلومی وجود نداشت » .

از آنجا که همه انسان های کنونی و آینده مشهود خداوند هستند، نداهای قرآنی همه آنان را در بر می گیرد . خطاب (یا ایها الناس) مانند خطاب های عادی نیست، بلکه دعوتی است همگانی که شامل مؤمنان، کافران، منافقان، اهل کتاب و ملحدان نیز می شود ولی بعد خطاب متفاوت است (10) .

مراتب خطاب

خطاب های قرآنی دارای اوج و حضیض و نیز دارای مراتب متوسط است; پایین ترین آن، تعبیر «یا ایها الناس » است (11) که در قرآن حدود بیست بار تکرار شده و یک خطاب جامع و عمومی است و نشان می دهد که قرآن مخصوص نژاد و قبیله و قشر خاصی نیست، بلکه همگان را در این دعوت شرکت می دهد (12) . در منطق قرآن وقتی مخاطبان، توده مردم هستند، خداوند ربوبیت خویش را در قالب ذکر نعمت های مادی و ظاهری بیان می کند; نعمت هایی که حیوانات نیز با انسان در بهره برداری از آن شریکند (13) و با تعبیرهای لطیفی مانند: «کلوا و ارعوا انعامکم ...» (14) «هم خودتان بخورید، و هم چهارپایانتان را در آن به چرا ببرید! ...» . یا «متاعا لکم و لانعامکم » (15) «تا وسیله ای برای بهره گیری شما و چهارپایانتان باشد!» . از آنها یاد می کند .

مرحله متوسط خطاب «یا ایها الذین آمنوا» و بالاتر از آن «اولی العلم » و «اولی الابصار» است که مخاطب خداوند، مؤمنان هستند . بنابراین خداوند ربوبیت خود را در قالب ذکر نعمت های معنوی و باطنی مانند: ارسال رسل، انزال کتب، نبوت، امامت، ولایت و ... بیان می کند که انسان در این مرحله از خطاب در ردیف فرشتگان قرار می گیرد (16) ; چنانکه در آیه شریفه (شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوالعلم قائما بالقسط . .). (17) «خداوند، (با ایجاد نظام واحد جهان هستی) گواهی می دهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش، (هرکدام به گونه ای بر این مطلب) گواهی می دهند، درحالی که (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت دارد ...» . که سخن از شهادت بر وحدانیت حق است، انسان در ردیف فرشته قرار گرفته است . و بالاخره عالی ترین مرحله خطاب و ندا «یا ایها الرسول » و «یا ایها النبی » است که وجود مقدس پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مورد خطاب خدای سبحان قرار گرفته است .

رایج ترین ندا و خطاب در قرآن

معمول ترین خطاب در قرآن کریم همان خطاب به مؤمنان است که با تعبیر (یا ایها الذین آمنوا . .). شروع می شود . این تعبیر در قرآن کریم هشتاد و هفت مورد ذکر شده که نخستین آن آیه (یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا واسمعوا . .). (18) و آخرین آن آیه (یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا) (19) می باشد .

این تعبیر منحصرا در آیاتی است که در مدینه نازل شده است و در آیات مکی اثری از آن نیست; شاید به این دلیل که با هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه وضع مسلمانان تثبیت شد و به صورت یک جمعیت ثابت و صاحب نفوذ در آمدند و از پراکندگی نجات یافتند، لذا خداوند آنها را با عبارت «یا ایها الذین آمنوا ...» مخاطب قرار داده است .

این تعبیر ضمنا نکته دیگری در بر دارد و آن اینکه، حال که شما ایمان آورده اید و در برابر حق تسلیم شده اید و با خدای خود پیمان اطاعت بسته اید، باید به مقتضای این پیمان، به دستورهایی که پشت سر این جمله می آید، عمل کنید و به بیان دیگر: ایمان شما ایجاب می کند که این دستور را به کار ببندید .

قابل توجه اینکه، در بسیاری از کتب اسلامی از جمله منابع اهل تسنن، از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است که فرمودند: «ما انزل الله آیة فیها «یا ایها الذین آمنوا» الا و علی راسها و امیرها» ; (خداوند هیچ آیه ای از قرآن که «یا ایها الذین آمنوا» در آن باشد، نازل نکرده مگر اینکه حضرت علی علیه السلام رئیس و امیر آن است . یا به عبارت دیگر: یکی از مصادیق بارز و در راس مخاطبان، آیه «یا ایها الذین آمنوا ...» حضرت علی علیه السلام است (20) .

وجوه خطاب و ندا

خطاب های قرآن از لحاظ ساختار و نوع جمله بیشتر در قالب امر، نهی، شرط، تعجب، استفهام، ندا، تمنی، ترجی و خبر بیان شده است .

«ابن الجوزی » در کتاب «النفیس » خود گفته است که خطاب در قرآن پانزده وجه دارد (21) .

«ابن القیم » می گوید:

«در خطاب قرآن دقت کن می بینی پادشاهی که همه چیز از آن اوست، چگونه بندگانش را نصیحت می کند و آنان را به آنچه سعادت و رستگاریشان در آن است، رهنمون می سازد و در آن ترغیب و تشویقشان می کند و خود را با اسمها و صفاتش به آنان معرفی می کند و با نعمت ها و لطف هایش زمینه دوستی با آنان را فراهم می سازد، نعمت هایش را به بندگانش یادآور می شود و آنچه مایه تمامیت نعمتش هست، به آنان امر می کند و از خشم و نقمتش آنان را بر حذر می دارد و دوستان خود را به خاطر کارهای نیک و اوصاف پسندیده مدح می کند و دشمنانش را به جهت کارهای بد مذمت می کند و مثل ها می زند و دلایل و براهین متنوع می آورد، راستگو را تصدیق می کند و دروغگو را تکذیب، حق را می گوید و راهنمایی می کند و به خانه سلامت در آخرت دعوت می نماید، نعمت هایش را تذکر می دهد و از خانه هلاک و عذاب برحذر می دارد . او لطیف ترین عتاب ها را نسبت به دوستانش بیان می کند و در عین حال لغزشهایشان را می بخشد و گناهانشان را می آمرزد و از هر اندوهی نجاتشان می دهد و اوست ولی آنان که جز او ولی و یاوری ندارند و او بهترین مولی و بهترین یاور بندگان خویش است » (22) .

دیگر علمای علوم قرآنی گفته اند که خطاب های قرآن بر بیش از سی وجه است که ذیلا به اکثر آنها اشاره می کنیم:

1 . خطاب عام که منظور از آن عموم مردم است: «یا ایها الناس انا خلقناکم ...» (23) .

2 . خطاب خاص که منظور از آن، فرد، یا گروهی خاص است: «یا ایها الرسول بلغ ...» (24) .

3 . خطاب جنس، مانند «یا ایها الانسان ما غرک . .» (25) .

4 . خطاب نوع، مانند: «یا بنی اسرائیل اذکروا ...» (26) .

5 . خطاب عین، مانند: «یا موسی لا تخف ...» (27) .

6 . خطاب مدح، مانند: «یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاة ...» (28) .

7 . خطاب ذم، مانند: «یا ایها الذین کفروا لا تعتذروا الیوم ...» (29) .

8 . خطاب تکریم، مانند «یا ایها النبی اتق الله . .» (30) .

9 . خطاب خشم، مانند: «ذق انک انت العزیز الکریم » (31) .

10 . خطاب اهانت، مانند: «... کونوا قردة خاسئین » (32) .

11 . خطاب جمع با لفظ مفرد، مانند «یا ایها الانسان انک کادح ...» (33) .

12 . خطاب مفرد با لفظ جمع، مانند: «یا ایها الرسل کلوا من الطیبات » (34) . که این خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله است به تنهایی; زیرا که هیچ پیامبری معاصر و بعد از آن حضرت نبوده است .

13 . خطاب فرد به لفظ دو، مانند: «القیا فی جهنم » (35) . که خطاب به نگهبان جهنم است .

14 . خطاب به دو تن با لفظ مفرد، مانند: «فمن ربکما یا موسی » (36) . یعنی یا موسی و یا هارون، و در آن دو وجه است .

یکی این که فرعون خطابش را به تنهایی متوجه موسی گردانید تا پرورش دادنش را یادآور شود . دوم این که او صاحب رسالت و معجزات بوده و هارون به تبع آن حضرت قرار داشته است .

15 . خطاب تهییج، مانند: «و علی الله فتوکلوا ان کنتم مؤمنین » (37) .

16 . خطاب مهربانی، مانند: «یا عبادی الذین اسرفوا ...» (38) .

17 . خطاب محبت، مانند: «یا بنی انها ان تک ...» (39) .

18 . خطاب تعجزی، مانند: «فاتوا بسورة ...» (40) .

19 . خطاب تشریف و آن در هر جای قرآن که با خطاب «قل » آمده باشد .

20 . خطاب تکوینی، مانند: «ثم استوی الی السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها» (41) . که این خطاب، خطاب تکوینی و متوجه مجموعه نظام آفرینش است (42) .

21 . خطاب انعام و یادآوری نعمت، مانند: «کلوا مما رزقکم الله » (43) .

22 . خطاب تسویه، مانند: «اصبروا او لا تصبروا» (44) .

23 . خطاب تکذیب، مانند: «قل هلم شهداءکم الذین یشهدون ان الله حرم هذا . .» (45) .

24 . خطاب عبرت، مانند: «انظروا الی ثمره اذا اثمر ...» (46) .

25 . خطاب تعجب، مانند: «اسمع بهم و ابصر . .» (47) . و خطاب ها و نداهای دیگر (48) .

پی نوشت:

1) قمر: 17 .

2) سیری در علوم قرآنی: یعقوب جعفری، ص 193 .

3) همان: 235 .

4) تفسیر تسنیم: آیة الله جوادی آملی، ج 2، ص 356 .

5) ق: 16 .

6) کافرون: 1 .

7) نمل: 10 .

8) تسنیم: ج 2، ص 357 - 358 .

9) نهج البلاغه: خطبه 152، بند5 .

10) ماخد قبل: 359 .

11) تفسیر قرآن در قرآن، آیة الله جوادی آملی، ج 1، ص 255 .

12) تفسیر نمونه، ج 1، ص 117 .

13) تسنیم، ج 2، ص 395 .

14) طه: 54 .

15) عبس: 32 .

16) تسنیم، ج 2، ص 395 .

17) آل عمران: 18 .

18) بقره: 104 .

19) تحریم: آیه 80 .

20) تفسیر نمونه: ج 1، ص 386 - 387 .

21) ترجمه الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، ج 2، ص 111 .

22) همان، ص 117 - 118 .

23) حجرات: 13 .

24) مائده: 67 .

25) انفطار: 6 .

26) بقره: 47 . (همان، ص 111 - 112 .

27) نمل: 10 .

28) بقره: 153 .

29) تحریم: 7 .

30) احزاب: 1 .

31) دخان: 49 .

32) بقره: 65 .

33) انشقاق: 6 .

34) مؤمنون: 51 . (قرآن ثقل اکبر، سید علی کمالی، ص 367، 368 .

35) ق: 24 .

36) طه: 49 .

37) مائده: 23 .

38) زمر: 53 .

39) لقمان: 16 .

40) بقره: 23 . (ماخذ قبل، ص 115 - 116 .

41) فصلت: 11 .

42) تسنیم، ج 2، ص 358 .

43) مائده: 88 .

44) طور: 16 .

45) انعام: 150 .

46) انعام: 99 .

47) مریم: 38 .

48) الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 258 - 260 .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان