ویژگی های عباد الرحمن(۸) پرهیز شدید از انحرافات جنسی

قرآن در مورد هشتمین ویژگی از دوازده ویژگی بندگان ممتاز خدا چنین می فرماید: «و لا یزنون و من یلق ذلک یلق اثاما» . (۱) آنها زنا نمی کنند، و هر کس چنین کند، مجازات بسیار سختی خواهد دید .

قرآن در مورد هشتمین ویژگی از دوازده ویژگی بندگان ممتاز خدا چنین می فرماید: «و لا یزنون و من یلق ذلک یلق اثاما» . (1) آنها زنا نمی کنند، و هر کس چنین کند، مجازات بسیار سختی خواهد دید .

این آیه بیانگر یکی از ارزش های بسیار مهم بندگان صالح و برجسته خدا است . این ارزش مهم عبارت از حفظ حریم عفت و پاکدامنی، و پرهیز شدید از هرگونه آلودگی جنسی و تجاوز از مرز عفت و پاکزیستی است، زیرا یکی از مصادیق بسیار زشت بی عفتی، آلودگی به زنا و عمل منافی عفت است .

باید توجه داشت که یکی از اصول و ارکان جامعه سالم که همه پیامبران، امامان و خردمندان برای آن اهمیت فوق العاده قائلند، اصل عفت و غیرت ناموسی است که موجب تقویت روابط مشروع و معقول بین انسان ها و زن و مرد می شود و اهرمی نیرومند برای جلوگیری از بسیاری از مفاسد و انحرافات و نکبت های اجتماعی و خانوادگی می گردد .

زنا که زشت ترین آلودگی جنسی است، پیامدهای بسیار شوم و ویرانگری دارد و منشا از هم پاشیدگی خانواده ها، فتنه، خودکشی، اعتیاد، بی رحمی و بسیاری از جنایات بزرگ می گردد; بر همین اساس قرآن حتی از نزدیک شدن به این کار زشت نیز نهی کرده و با صراحت می فرماید: «ولا تقربوا الزنا انه کان فاحشة و ساء سبیلا» (2) نزدیک زنا نشوید که کار زشت و بد راهی است . این آیه نمی گوید زنا نکنید، بلکه می گوید حتی به این عمل شرم آور و زشت نزدیک نشوید . این تعبیر بیانگر آن است که آلودگی به زنا، غالبا از مقدماتی نشات می گیرد که انسان را به طور تدریجی به سوی آن سوق می دهد، لذا باید از آن مقدمات نیز به شدت دوری کرد یا از مقدماتی مانند چشم چرانی، برهنگی و یا بدحجابی، تماشای فیلم های وسوسه انگیز، مطالعه کتاب های بدآموز، شنیدن موسیقی و ترانه های اغواگر که هر کدام ممکن است موجب انحراف و آلودگی جنسی شده و انسان را به بی بند و باری بکشاند .

گناه زنا از نظر اسلام به قدری بزرگ است که اسلام برای انجام دهنده آن حد شدیدی مقرر نموده است، اگر زنا با زنان محرم یا زنای محصنه باشد (یعنی مرد زن دار یا زن شوهردار زنا کنند) حکم آن اعدام یا سنگسار است، و اگر غیر محصنه باشد، در بار اول باید به حکم قاضی صد تازیانه به زناکار زد، در بار دوم نیز باید این حد بر او جاری گردد، اما در بار سوم یا چهارم، حکم او اعدام خواهد بود .

گاهی زناکار باید هم تازیانه بخورد و هم سنگسار شود! مانند پیرمردی یا پیرزنی که زنای محصنه کنند . (3)

این شدت مجازات دنیوی حاکی از بزرگی گناه زنا و پیامدهای زشت و خانمان سوز آن است، و اسلام که آیین پاکی، و خواهان جامعه سالم و خانواده سعادتمند است می خواهد با این برنامه شدید از هرگونه آلودگی و انحراف جنسی جلوگیری نماید، و عفت جامعه را از گزند آلودگان و دزدان عفت حفظ نماید .

قرآن به شدت عمل در برابر آلودگان به زنا، در آیات متعددی تصریح می کند; از جمله می فرماید: «الزانیة والزانی فاجلدوا کل واحد منهما ماة جلدة و لا تاخذکم بهما رافة فی دین الله ان کنتم مؤمنون بالله والیوم الآخر ولیشهد عذابهما طائفة من المؤمنین .» (4) هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید، و نباید رافت (و محبت کاذب) نسبت به آن دو، شما را از اجرای حکم الهی باز دارد، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید; و باید گروهی از مؤمنان مجازات آنها را مشاهده کنند .

در این آیه به سه موضوع اشاره شده که هر کدام نشانگر موضع گیری شدید اسلام در برابر گناه بزرگ زنا است: نخست اینکه باید صد تازیانه به افراد زناکار از زن و مرد زده شود . دوم اینکه در اجرای این حکم، هیچ گونه دلسوزی و مهربانی نسبت به آنها صورت نگیرد و قانون خدا به طور قاطع در مورد آنها اجرا گردد . سوم اینکه جاری شدن این حکم الهی در ملا عام باشد و جمعی در صحنه حاضر باشند و تازیانه خوردن آنها را بنگرند، تا هم زناکاران کیفر الهی را بیشتر لمس کنند، و هم تماشاگران عبرت بگیرند و از نزدیک شدن به چنین گناه بزرگی برحذر گردند .

راه های پیش گیری و دوری از آلودگی جنسی

اکنون که در آیه مورد بحث، مساله عفت و پرهیز از آلودگی و انحراف جنسی - بخصوص عمل زشت زنا - به عنوان یکی از ویژگی های بندگان خاص و ممتاز خداوند شمرده شده و در آیات متعدد دیگر - که به ذکر دو آیه اکتفا شد - به شدت از آن نهی شده، باید چه کنیم تا جامعه ما از این آلودگی در امان بماند؟

پاسخ این است که برای پرهیز و جلوگیری از این گناه بزرگ، به طور کلی دو راه وجود دارد: 1 - راه نظری 2 - راه عملی .

در مورد راه اول، باید به بزرگی آن گناه توجه داشت و در مورد زشتی انحراف جنسی و آثار شوم آن اندیشید .

در این راستا عقل و فکر با کمک تجربه به ما می گویند که انحراف جنسی و زنا بویژه اگر رایج گردد - چنانکه در فرهنگ منحط غرب دیده می شود و آمارهای تکان دهنده شاهد آن است - موجب مفاسد و چالش های بسیار و تباهی های ویران گر خواهد شد، زیرا عمل منافی عفت از یک سو باعث اشاعه انواع بیماری ها از جمله بیماری بی درمان «ایدز» شده، و از سوی دیگر جوانان را از تشکیل خانواده و استقلال در زندگی دور نموده و به سوی هرج و مرج و سستی اراده می کشاند . آنان که به تشکیل خانواده پرداخته اند باید بدانند که این کار زشت موجب هرج و مرج در کانون گرم خانوادگی می گردد و سرانجام به طلاق و از هم پاشیدگی خانواده منجر خواهد شد .

از سوی سوم، شیرازه رابطه بین فرزندان و پدران از هم می گسلد و باعث بروز فرزندان نامشروع می شود . در نتیجه، روابط اجتماعی که بر پایه روابط خانوادگی بنیان شده متزلزل شده و در سراشیبی سقوط قرار می گیرد .

از این گذشته، آلودگان به انحراف جنسی از عنصر محبت که نقش تعیین کننده ای در مبارزه با جنایت ها و بزه کاری ها دارد محروم می گردند، و همین آثار شوم باعث تبدیل جامعه انسانی به یک جامعه حیوانی، آمیخته با خشونت در همه ابعاد می شود .

یکی دیگر از آثار شوم رواج زنا این است که موجب ترک ازدواج شده و به دنبال آن آثار مثبت و نیک ازدواج مانند: آرامش روحی، اشباع غریزه جنسی از راه طبیعی و سالم، اشتراک در تشکیل خانواده، انس روحی، همکاری در شؤون حیات، تربیت فرزندان ممتاز، و آثار نیک دیگر اجتماعی می گردد و به جای آنها، پدیده های شوم بی بند و باری و پیامدهای ویران گر آن را به ارمغان می آورد .

اندیشیدن در این راستا، موجب کنترل شده و تا حد زیادی مانع انحرافات جنسی، بویژه عمل منافی عفت خواهد شد; چرا که هیچ خردمندی دست به کاری نمی زند که موجب این بازتاب های ویران گر و مشکلات جسمی و روحی گردد .

در مورد راه دوم که راه عملی است، با این راه به ما می گوید باید عوامل و انگیزه های بی عفتی و انحراف جنسی را شناخت و راه کارهای ترک آن را دانست و با برنامه ریزی عملی از آن دوری نمود .

در این راستا، باید در وهله اول، کانون نیت را سالم و پاک نگهداشت تا تصمیم گیری نیز پاک و سالم گردد . در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که حضرت عیسی (ع) در ضمن گفتاری به حواریون فرمود: «موسی (ع) به اصحاب خود می فرمود زنا نکنید، ولی من به شما می گویم حتی فکر زنا نکنید . (سپس چنین مثال زد) اگر شخصی در اطاق نقاشی شده و زیبا آتشی روشن کند، دود آن، آن اطاق را دود آلود و سیاه خواهد کرد، گرچه آتش آن اطاق را نسوزاند و ویران نکند . فکر زنا نیز همانند آن دودی است که زیبایی چهره معنوی انسان را تیره و تار می سازد، اگر چه آن چهره را از بین نبرد . (5)

حضرت مریم (س) مادر حضرت عیسی (ع) - به قدری در هاله ای از انوار عفاف و غیرت و پاکی قرار داشت که وقتی فرزندش عیسی (ع) از او متولد شد، از یک سو هم بسیار شاد بود، و از سوی دیگر به این خاطر که مبادا مردم نادان به او نسبت ناروای بی عفتی بدهند نگران بود، لذا می گفت: «یا لیتنی مت قبل هذا و کنت نسیا منسیا» (6) ای کاش قبل از این مرده بودم و به کلی فراموش می شدم .

دنیای غرب که غالبا مدعی پیروی از دین مسیح (ع) است، و روز به روز دامنه بی بند و باری و ولنگاری را گسترش می دهد، در حقیقت دورترین افراد از مکتب حضرت مسیح (ع) و مادرش هستند . آنها گستاخی را به جایی رسانده اند که عکسی به عنوان عکس حضرت مریم (س) پخش می کنند که نمایانگر یک زن بدحجاب، با سینه برجسته و نیمه عریان است، زهی گستاخی و اهانت شرم آور که موجب آزار روح پاک حضرت مریم (س) می شود! او اکنون نیز با دیدن این وضع نابسامان می فرماید: «ای کاش به دنیا نیامده بودم و یا به طور کلی فراموش می شدم و مرا به این گونه تمثال و عکس ها نشان نمی دادند، و با چنین اتهام ناجوانمردانه ای حریم عفاف مرا به باد استهزاء نمی گرفتند .

به هر حال پس از مرحله پاک کردن فکر، باید عواملی را که انسان را در پرتگاه سقوط در دره هولناک انحراف جنسی قرار می دهد شناخت و آن را ترک کرد . مانند:

1 - بی حجابی یا بدحجابی در انظار مردم، چرا که این موضوع آتش شهوت جنسی را شعله ور می سازد و موجب آلودگی های جنسی می شود .

2 - کنترل چشم و پرهیز از نگاه های وسوسه انگیز .

3 - پرهیز از تماشای فیلم های اغواکننده و منظره های شهوت آلود، و دوری از اختلاط زن و مرد .

4 - پرهیز از مطالعه مطبوعات بدآموز .

5 - پرهیز از نگاه به تصویرها و عکس های شهوت انگیز .

6 - پرهیز از غذاهای حرام و پرخوری .

7 - دوری از همنشین بد .

8 - تسریع در امر ازدواج که نقش مهمی در اشباع غریزه جنسی و نجات از انحرافات جنسی دارد .

و . . .

روزی پیامبر اکرم (ص) خطاب به جوانان فرمود: «یا معشر الشباب ان استطاع منکم الباءة فلیتزوج فانه اغض للبصر و احصن للفرج، و من لم یستطع فعلیه بالصوم » (7) ای گروه جوانان، کسی از شما که توانایی ازدواج دارد، ازدواج کند، زیرا ازدواج سبب می شود که انسان چشم از نوامیس مردم فرو بندد و دامن خود را از آلودگی به بی عفتی حفظ کند و کسی که توانایی بر ازدواج ندارد روزه بگیرد .

تحصیل خصلت هایی مانند: حیا، عفت، غیرت، تعصب ناموسی نیز، عاملی نیرومند برای بازداری انسان از انحرافات جنسی و آلودگی به زنا است . در این راستا امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: «مازنی غیور قط » (8) انسان غیرتمند هرگز زنا نمی کند . نیز فرمود: «عفة الرجل علی قدر غیرته » (9) عفت و پاک زیستی انسان به اندازه غیرت او است; یعنی هر اندازه که غیرت او بیشتر باشد، حریم عفت را بیشتر حفظ می کند .

موضع گیری شدید پیامبر (ص) در برابر عوامل بی عفتی

پیامبر اکرم (ص) در مورد عفت جامعه و حفظ ناموس، بسیار حساس و جدی بود و مکرر می فرمود: «کان ابراهیم ابی غیورا و انا اغیر منه، و ارغم الله انف من لایغار» (10)

پدرم ابراهیم خلیل (ع) بسیار غیرتمند بود و من از او غیرتمندتر هستم . خداوند بینی بی غیرت را به خاک بمالد! در این راستا نظر شما را به دو ماجرای زیر جلب می کنم:

1 - حکم بن ابی العاص - پدر مروان و عموی عثمان - در عین آنکه از مهاجران مسلمان بود، حریم عفت را نگه نمی داشت و چشم ناپاکی داشت . روزی از کنار در خانه پیامبر (ص) در مدینه به درون خانه آن حضرت نگاه کرد، پیامبر (ص) از این عمل زشت او آگاه شد و به قدری ناراحت گردید که کمانی به دست گرفت تا او را هدف تیر قرار دهد . اما او گریخت و مخفی شد . (11) طبق روایت دیگر، آن حضرت عصای سرکجی که نوک تیزی داشت برداشت و او را تعقیب کرد، او مثل روباه فرار کرد و از دست پیامبر (ص) گریخت . پیامبر (ص) فرمود: «اگر او را می گرفتم چشمش را بیرون می آوردم!» ; سپس دستور داد حکم و فرزندش مروان را به طائف تبعید نمایند . آنها در عصر پیامبر (ص) و بعد از او و در عصر خلافت عمر و ابوبکر، در تبعید به سر می بردند، اما در عصر خلافت عثمان با وساطت عثمان به مدینه بازگشتند . یکی از اعتراضات شدید مسلمین به عثمان این بود که چرا تبعیدشدگان پیامبر (ص) را آزاد کرده و به مدینه آورده است؟ ! (12)

2 - امام صادق (ع) فرمود: به پیامبر اکرم (ص) خبر رسید که دو نفر به نام «هیت » و «ماتع » در مدینه سبکسری و هرزگی می کنند و با ذکر اوصاف و زیبایی های زنان و خنداندن مردم، موجب آسیب رسانی به حریم عفت جامعه می شوند، پیامبر (ص) آنها را احضار کرد و پس از سرزنش، آنها را از مدینه به «العرایا» (چند فرسخی مدینه) تبعید نمود . آنها فقط حق داشتند که در روز جمعه برای خریداری غذا و لوازم زندگی به مدینه بیایند و سپس به تبعیدگاه باز گردند . (13)

به این ترتیب پیامبر (ص) آنها را تنبیه کرد، و با این موضع گیری شدید، موجب عبرت دیگران شد تا با حفظ سنگر عفاف، جامعه و مردم را از انحراف جنسی حفظ کند .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان