ماهان شبکه ایرانیان

خواب نعمتی ناشناخته بخش دوم

از آیات قرآن برمی آید که خواب شباهت بسیار زیادی با مرگ دارد، از جمله این آیه کریمه: (الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون) (۱) .

تمرین مردن

غلامرضا گلی زواره

از آیات قرآن برمی آید که خواب شباهت بسیار زیادی با مرگ دارد، از جمله این آیه کریمه: (الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون) (1) .

«خداوند است که در وقت مرگ جانها را می گیرد و نیز جان آنهایی را که به خواب رفته و هنگام مردن آن فرا نرسیده است، پس جانهایی را که حکم مرگ بر آنها جاری شده در نزد خود نگه می دارد و دیگران را تا زمانی که معین است، باز می فرستد. دراین، برای آنهایی که فکر می کنند نشانه هایی روشن دیده می شود».

این آیه بر این واقعیت صراحت دارد که مرگ و خواب از جنس واحدی هستند و یک حکم را دارند و جالب این که برای هر دو لفظ «توفی » به کار رفته نه «قبض » ومعنای لفظ اول یعنی به طور کامل اخذ کردن بوده ولی معنای لفظ دوم گرفتن است.

در آیه دیگری که اختصاص به خواب دارد، لفظ توفی دیده می شود:

(و هو الذی یتوفیکم باللیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه لیقضی اجل مسمی ثم الیه مرجعکم ثم ینبئکم بما کنتم تعملون) (2) .

«و او پروردگاری است که شب هنگام شما را می میراند و هرچه در روز انجام داده اید، می داند. آنگاه بامدادان شما را زنده نموده تا آن هنگام که عمرتان به انتها برسد، سپس مراجعت شما به سوی اوست و از آنچه کرده اید، شما را آگاه می نماید».

در حال خواب بدن روی زمین است ولی روح انسان که به طور کامل دریافت شده، درعوالم دیگر سیر می کند و بعد به سوی جسم انسان برمی گردد.

«لقمان حکیم » می گوید: تعجب می کنم از کسی که قیامت و حیات بعد از مرگ راانکار می نماید، درحالی که طی یک شبانه روز حداقل یک مرتبه می میرد و دوباره زنده می شود. آری:

«النوم اخ الموت » «مرگ و خواب همزاد و برادر هم هستند». رسول اکرم(ص) هرشب که می خوابیدند وقتی بیدار می شدند سر به سجده گذاشته و این ذکر را بر زبان جاری می نمودند:

«الحمد لله الذی احیانی بعد ما اماتنی و الیه البعث و النشور» (3) . «سپاس خداوندی را که مرا میراند و بعد زنده کرد و به سوی اوست بعث و رستاخیز».

مرحله چهارم که عمیق ترین قسمت خواب است، به حالت مردن شباهت دارد، انسان ازرسیدن به این مرحله که اندک فاصله ای با مرگ دارد در وحشت قرار می گیرد و سعی می نماید به مرحله سوم، دوم و اول و بالاخره به سطح نزدیک به حیات دنیا برسد واین را دانشمندان در چهار دهه اخیر کشف کرده اند، اما بدن خود را می آزماید و به گفته شهید «پاک نژاد» انسان توسط نیروی مرموزی آگاهی می یابد که زمان رفتن ازدنیا نیست و هنوز به دنیای فانی تعلق دارد.

همین که وحشت نزدیک شدن به مرگ در خواب عمیق مستولی گردید، برای باورداشتن این که تعلق خاطر مرتبط به همین دنیاست به آنچه نشان داده می شود، چشمها نگران می گردد و به دنبال آنها دور می چرخد و در همین مرحله چشمها حرکت داشته و پلکهانیمه باز است و می توان گردش آنها را دید و در واقع برای باورداشتن وضع حیاتی خاص چشمها در دنبال مشاهده شی هستند (4) .

وقتی از حضرت امام محمد تقی(ع) درباره حقیقت مرگ سوال شد، در پاسخ فرمودند:

«مرگ همین خوابی است که هر شب به سراغ شما می آید، با این تفاوت که در موت انسان بیدار نمی شود، مگر در روز قیامت، افرادی که در خوابند، به وسیله رویاشادمان و یا غمگین می شوند، چنین احوالاتی برای انسانها در برزخ نیز پیش می آید» (5) .

در هنگام خواب روح علاقه خود را به بدن کم می کند ولی قطع نمی نماید و به وسیله همین میل مختصر است که بدن اعمال خود را انجام می دهد.

در خواب میزان آگاهی انسان افزایش می یابد و گاهی در خواب متوجه موضوعاتی می شود که در وضع بیداری از آن غافل است، در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) از قول والده ماجده حضرت امام رضا(ع) روایت شده که فرموده:

«وقتی آبستن گردیدم به فرزندم علی بن موسی الرضا(ع) ملتفت به ثقل حمل خودنمی شدم و در خواب صدای تسبیح و تهلیل و تمجید از رحم خود استماع می نمودم ولی چون بیدار می شدم چیزی نمی شنیدم چون وضع حمل نمودم تازه مولود دستهای خود را برزمین نهاد و سر مبارک را متوجه آسمان نمود و با حرکت کردن لبان خویش گویا باخداوند تکلم می نمود (6) .

مرحوم حضرت آیه الله العظمی گلپایگانی فرموده است: پدرم همواره سوره توحید راقرائت می نمود و دائما آن را می خواند، دیدم که حتی در هنگام خواب لبهایش حرکت می کرد و این سوره مبارکه را قرائت می نمود، پدر این مرجع تقلید بزرگوار شیعه آقاسید محمد باقر موسوی گلپایگانی عالم بزرگ گلپایگان و معروف به زهد و تقوا وپایبند به آداب دینی و سنن مذهبی بود (7) .

آستانه استراحت

قبل از آن که شخص به خواب برود، حالاتی را از خود بروز می دهدکه بیانگر نیاز وی به خواب است، مشخص ترین این رفتارها خمیازه است که عامل ایجادآن هورمونی به نام «سروتونین » (8) می باشد، برخی می گویند فرآیند ساخت نورآدرنالین منجر به این پدیده می شود.

عده ای از دانشمندان عقیده دارند: مغز ماده ای به نام «آدنوزین » (Adenosine) ترشح می کند که یک ترکیب شیمیایی مرکب از یک مولکول آدنین (یک پورین) و یک مولکول قند(ریبوز) از اجزاء اصلی اسیدهای نوکلتیک و از عوامل عمده و اصلی انتقال انرژی در سیستم های حیاتی بدن به شمار می رود. «پل مارانگوس » می گوید:«آنچه اساسا آدنوزین انجام می دهد، قطع شرلیک آتش تعداد زیادی از نرونها(سلولهای عصبی) مختلف می باشد و این حادثه سبب به خواب رفتن انسان می شود». وی می افزاید: «کافئین از حیث ساختمان شیمیایی یک پورین (Purine) است و شبیه آدنوزین بوده و به همین دلیل می تواند جایگاه آدنوزین را اشغال نموده و فردی رادر حالت بیداری نگه دارد».

در سیستم اعصاب مرکزی مکانیزمهایی برای آرامش یا هیجان وجود دارد و ما درمغزمان دو انتهای یک طیف ترکیبات شیمیایی مختلی داریم که در جاهای متفاوت دراین طیف قرار دارند.

کسانی که متناوبا دچار هیجان و یا افسردگی می شوند سیستم آدنوزین آنان مختل شده است. دانشمندان مشغول مطالعه در ساختن داروهایی شبیه آدنوزین هستند که حدودیک دهم میلی گرم برای هر کیلو وزن حیوانات را به خواب فرو می برد و قدرت آنهاخیلی بیشتر از داروهای آرامبخش و خواب آورهای کنونی است (9) .

در مغز علاوه بر بخشهای فعال کننده، قسمتهای منع کننده وجود دارد، از این جهت درحالی که تحریک بعضی از هسته های تشکیلات شبکه ای به شکل تغییر ناپذیری به فعال کردن حیوان منجر می شود، تحریک سایر هسته ها به تغییراتی که در زمینه فعالیت الکتریکی قشر مغز که مشخصه خواب بوده و به گسترش آن منتهی می گردد.

وقتی جراح روسی -بوردنکو (Burdenko) دیواره بطن سوم مغز را طی عمل جراحی تحریک کرد در بیماری که بر روی تخت جراحی، تحریک کرد، به حالت مصنوعی در وی خواب ایجاد شد و از این آزمایش متوجه گردید که این مرکز به نوعی با خواب رفتن افرادپیوستگی دارد (10) . «ایوان پاولف » در سال 1953م در کنفرانسی تکامل حالت توقف رادر مغز یک حیوان(سگ) مورد آزمایش قرار داد و آن را تا برقراری کامل خواب توصیف و تفسیر نمود، نظریات وی درباره چگونگی خواب در دو فرضیه خلاصه می شود:

الف ) خواب پدیده توقف منتشری است که در تمام قسمتهای فوقانی مغز پخش می شود.

ب ) اثر خواب در مغز عبارت از تامین اعمال حفاظی و اصلاح است (11) . درواقع وی خواب طبیعی را عبارت از انسداد و توقف فعالیت قسمت بالایی مغز دانسته است.

عده ای دیگر طرفداری نظریه عروقی خواب هستند و می گویند وقتی خون کمتری به مغزمی رسد، فرد به خواب می رود وبرعکس گروهی تشدید جریان خون در مغز را عامل خواب رفتن دانسته اند.

دانشمندانی چون «لوژاندروپرزن »(اهل فرانسه) بر این رای اتفاق دارند که به خواب رفتن در انسان و حیوان مربوط به مسمومیت مغز توسط مواد مشتق از سوخت و سازمی باشد و این مواد به هنگام بیداری احتباس یافته و تجمع می یابند اما آزمایشهای غیر قابل انکاری این فرضیه را تایید نکرده اند (12) .

گروهی جمع شدن گاز کربنیک (Co2) را در بدن موجب خستگی و خواب پس از آن دانسته اند و از دلائل مشهود آن این که در هوای آلوده که این گاز غلبه دارد،انسانها چرت می زنند و خواب آلوده هستند (13) .

پژوهشهای اخیر خواب رفتن افراد را به بخشی از هیپوتالاموس مغز مربوط دانسته اندکه با تناوب خواب و بیداری سر و کار دارد. نوع آدمی دوره بیست و چهار ساعته ای دارد که منشا آن بایستی قاعدتا پاسخ به تناوب روشنایی و تاریکی گردش زمین باشدو به همین دلیل مسافرتهای هوایی که انسان را در دوره ای غیر از گردش زمین قرارمی دهد امکان دارد عادات مربوط به خواب و بیداری را مختل کند.

آدمی در هنگام خواب در نوعی زمستان خوابی خفیف به سر می برد و سرعت سوخت و سازبدن تا 15% از کمترین حد آن در بیداری تقلیل یافته، ضربان قلب کند شده، فشارخون پایین آمده و انقباض ماهیچه ها کاهش می یابند. در واقع خواب جهت ترمیم بدن پس از فعالیتهایی است که در بیداری انجام می دهد ولی اعضایی وجود دارند که طی شبانه روز به طور دائم کار می کنند و به این ترمیم نیازی ندارند اما بیداری ممتدهماهنگی بخش متنوع سلسله اعصاب مرکزی را دچار اختلال کرده و خیالات واهی و سایراختلالات روانی پیش می آورد.

شروع خواب ممکن است با واسطه بخشی از هیپوتالاموس باشد، زیرا آسیب وارد شده بربرخی از بخشهای آن، فرد را در حالتی شبیه خواب قرار می دهد.

اینکه هیپوتالاموس چگونه این عمل را انجام می دهد، هنوز کاملا مشخص نگردیده، یک فرضیه این است که این بخش علائمی به قشر مخ می فرستد و مخ نیز علامتهایی به صورت محرکهای متقابل در پاسخ به هیپوتالاموس پس می فرستد، با ادامه بیداری هماهنگی بین این دو از بین رفته و فرستادن علائم قطع شده و شخص به خواب می رود. با برقراری ارتباط اگرچه محرک مهمی چون صدای بلند و تکان دادن شانه هم دخالت نکند بیداری حاصل می شود.

شبکه دستگاه فعالی که اطلاعات حسی را پالایش می کند، در کار بیداری دخالت دارد وبا منع عبور احساسها خواب را تقویت می کند و با اجازه عبور آنها بیداری را تسریع می نماید، از این گذشته شعور را در فواصل بیداری حفظ می کند.

کم رنگی و کم نوری در خواب رفتن دخالت دارد، تکرار محرکهای سنجیده چون تاب خوردن و تکان دادن و نیز یکنواختی فعالیت مثل گوش دادن به یک سخنرانی تکراری وخسته کننده یا رانندگی در جاده های مستقیم و بدون عارضه در به خواب رفتن موثرند (14) .

پی نوشتها:

1- سوره زمر: آیه 42.

2- سوره انعام: آیه 60.

3- معارفی از قرآن(تفسیر سوره حدید) شهید آیه الله سید عبدالحسین دستغیب،ص 206.

4- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، همان مجلد، ص 70.

5- معانی الاخبار، ص 289.

6- منتخب التواریخ، حاج محمد هاشم خراسانی، ص 523.

7- آیه الله گلپایگانی، فروغ فقاهت، ناصرالدین انصاری قمی، ص 16 - 17.

8- سروتونین (Serotonin) یا هیدروکسی تریپتامین پنج (5 - HydroxytryptAmine) .در مغز انسان موجود است.

9- جهان شگفت انگیز مغز، جودیشا هوپر دیک ترسی، ترجمه دکتر ابراهیم یزدی، ص 179 - 181.

10- کارکرد مغز، ا.ر. لوریا، ترجمه رویا منجم، ص 54.

11- خواب از نظر پاولف، ص 52 - 53.

12- همان ماخذ، ص 23.

13- خواب و بیداری، محمد باقر محقق، ص 5.

14- اسرار مغز آدمی، آنیراک آسیموف، ترجمه محمود بهزاد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان