ماهان شبکه ایرانیان

تحقیقی پیرامون مناره (۱)

بی گمان اعتقادات مذهبی در بسیاری از مظاهر زندگی مادی و معنوی بشر متظاهر می شوند . همین که انسان مشغول ساخت چیزی می شود، افکار و عقاید او در شکل دهی به مصنوع دخالت داده می شوند، امروزه روانشناسان برای پی بردن به افکار و عقاید انسانها در اعصار گذشته از راه مصنوعات او همانند کتیبه ها و نقاشی ها و ... به مطالعه و بررسی می پردازند .

بشر برای بیان مفاهیم مجرد و امور معنوی و مذهبی از هنرهای مختلف و از رموز و اشارات و سمبلهای گوناگون استعانت جسته و از این طرز بیان سمبلیک، به شدت و قدرت فراوان بهره مند گردیده است .

بی گمان اعتقادات مذهبی در بسیاری از مظاهر زندگی مادی و معنوی بشر متظاهر می شوند . همین که انسان مشغول ساخت چیزی می شود، افکار و عقاید او در شکل دهی به مصنوع دخالت داده می شوند، امروزه روانشناسان برای پی بردن به افکار و عقاید انسانها در اعصار گذشته از راه مصنوعات او همانند کتیبه ها و نقاشی ها و ... به مطالعه و بررسی می پردازند .

در این مقاله، علت وجودی مناره مساجد مورد بررسی قرار گرفته است . همان مناره ای که بی شک یکی از نمودهای بی بدیل و زیبای هنر معماری مسلمانان به شمار می آید . اگر خوانندگان ارجمند و اهل مطالعه و قلم در این زمینه که بحثی نو و ابتکاری است، نقد و نظر و پژوهش بیشتری ارسال کنند، مجله از آن استقبال می کند .

می گویند علت بنای مناره در مساجد، گفتن اذان در مکان مرتفع است! اگر این حرف درست باشد، یک مناره برای رفع این نیاز کفایت می کرد، پس چرا از قدیم معماران، مساجد را جفت مناره ای ساخته اند؟ آیا گذشتگان اعتقاد داشتند باید دو نفر همزمان یکی به طرف شرق و یکی به طرف غرب اذان بگوید؟!

بعضی ها می گویند مساجد جفت مناره ای از مشخصات معماری ایرانی است! لابد این آقایان مساجد جنوب و جنوب شرقی ایران را ندیده اند، به نظر می رسد مناره دارای علل دیگری غیر از علل نام برده باشد .

برای ریشه یابی درست مطلب، چاره ای جز مراجعه به تاریخ و موارد استعمال آن نداریم .

تاریخچه مناره

از دیرباز مناره را برای راهنمائی و هدایت مسافران در بیابانها و یا در اول شهرها می ساختند و گاهی هم برای حد فاصل دو چیز به عنوان مرز از آن استفاده می کردند .

گویند اولین کسی که در راهها مناره ساخت، «ابرهة » [تبع] بن الحرث الرائش، یکی از پادشاهان یمن بود . او در جنگهای خود در راهها این نشان را برپا می کرد تا در بازگشت، به کمک آنها راه خود را پیدا کند (1) .

این روش راه یابی تا سده های اخیر تنها روش شناخته شده در راهنمائی و هدایت مسافران به مقصد بود .

می گویند به فرمان نادرشاه برای راهنمایی کاروانیان و اردوهای جنگی در صحراهای بی آب و علف و کویرها با سنگ و آجر و گچ مناره هایی ساخته شد که هنوز در ریگزارهای میان کرمان و بلوچستان باقی است (2) .

به هر حال، این فکر; که به وسیله مناره مسافران دریایی و زمینی به مقصد راهنمائی شوند، از قدیم تا عصر صنعت در میان مردم باقی بود و مناره هایی که از گذشته ها بر کنار دریاها و راهها تا به امروز باقی مانده اند، مانند «مناره اسکندریه » (3) و «نادری » شاهدی بر همین مدعا است .

معانی لغوی و موارد استعمالی مناره

موارد استعمال این کلمه هم همین معنا را می رساند . در «غیاث اللغة » گفته است:

«مناره نشانی که در راه از سنگ و خشت برپا کنند و در اصل لغت به معنی چراغ پایه باشد، ظاهرا وجه تسمیه آن باشد که سابق برای راه یافتن مسافران چراغی بر مناره می افروختند و مجازا جای بلند، اذان گفتن » (4) .

و «مجمع البحرین » (6) گفته اند: «المنار و المنارة: علم الطریق » .

در «منتهی الارب » و «مهذب الاسماء» و «اقرب الموارد» نیز آمده است: «نشانی که در راه قرار دهند» (7) .

فرهنگ نظام می گوید: «منار - مناره: جای نور، برج مانندی که در مسجد سازند و مؤذن بر بالای آن اذان می گوید، نیز ستون یا برج مانندی که برای نشان راه و سرحد سازند» .

سپس می افزاید: «این معنای مجاز از اول است چه; منار مسجد و جزء آن در اول، برای گذاشتن چراغ بوده » (8) .

موارد استعمال مناره در نهج البلاغه و احادیث

هرچند ماده اصلی «مناره » (نور) در قرآن آمده، ولی خود کلمه «مناره » در قرآن نیامده است .

ولی در نهج البلاغه و احادیث اسلامی بارها تکرار شده است . این کلمه در نهج البلاغه 14 بار تکرار شده که در اینجا برای اطلاع بیشتر از معنا و مورد استعمال آن، به فرازهایی از خطبه هایی که این کلمه در آنها آمده، استناد می کنیم: (9)

خطبه 89/2 «قد درست منارالهدی » ، «نشانه های هدایت، کهنه و ویران شده بود» .

خطبه 91/80 «و اقام المنار للسکاکین علی جواد طرقها» . «و نشانه ها برای آنان که بخواهند از جاده های وسیع آن عبور کنند، تعیین کرد» .

خطبه 144/7 «این الابصار اللامحة الی منار التقوی » «کجایند چشم های دوخته شده بر نشانه های پرهیزگاری » .

خطبه 151/12 «و تثلم منار الدین » «نشانه های دین را خراب می کنند» .

خطبه 196/1 «بعثه حین لا علم قائم و لا منار ساطع » ; «خداوند هنگامی پیامبر صلی الله علیه و آله را مبعوث فرمود که نه نشانه ای از دین الهی برپا و نه چراغ هدایتی روشن بود» .

نامه 31/82 «و اخذت بابصارهم عن منار الهدی » ; «دیدگانشان را از چراغ هدایت بپوشانند» .

خطبه 91/46 «و نصب لهم منارا واضحة علی اعلام توحیده » ; «و برای آنها نشانه های روشن قرار داد تا به توحید او بال گشایند» .

عن عمار بن یاسر قال: بینا انا عند رسول الله صلی الله علیه و آله اذ قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ان الشیعة الخاصة الخالصة منا اهل البیت . فقال عمر یا رسول الله: عرفناهم حتی نعرفهم . فقال رسول الله صلی الله علیه و آله: ما قلت لکم الا و انا ارید ان اخبرکم . ثم قال: انا الدلیل علی الله عزوجل و علی نصر الدین و «مناره » اهل البیت و هم المصابیح الذین یستضاء بهم . .» (10) .

«عمار یاسر می گوید: هنگامی که ما نزد سول خدا - ص - بودیم فرمود: همانا شیعه خاص و خالص از ما اهل بیت است . عمر گفت: یا رسول الله آنها را (شیعه خاص و خالص) را به ما بشناسان تا آنها را بشناسیم، رسول خدا - ص - فرمود: هیچ مطلبی را برای شما نمی گویم مگر این که قصد دارم شما را از آن باخبر سازم، سپس فرمود: من راهنمای مردم به سوی خدای عزوجل و یاری دینم، و نشانه های آن (دین) اهل بیت هستند، اینان چراغهایی هستند که خداوند به وسیله آنها همه جا را نورانی می سازد» .

علامه مجلسی قدس سره درباره مناره می فرماید:

«المنار جمع منارة و هی العلامة و المراد هیهنا ما یهتدی به » (11) .

«منار جمع مناره و آن نشانه و علامت است و مراد در اینجا (احادیث) آن چیزی است که به وسیله آن راهنمایی حاصل شود» .

بنابراین معلوم شد که از قدیم الایام، مردم مناره را برای راهنمایی مسافران و سالکان راه و کلا به معنی نشانه و علامت راه به کار می برده اند، و در احادیث در بیشتر موارد منظور از «مناره » اهل بیت علیهم السلام و در بعضی موارد «قرآن کریم » می باشد (12) .

حال این بحث مطرح است که از چه تاریخی و به چه علتی «مناره » همنشین مسجد گشته است .

تاریخ الحاق مناره به مسجد

بعضی در این مورد گفته اند: «مبتکر منار (یا گلدسته) در مساجد اسلامی «قتیبة بن مسلم » ، فرمانفرمای خراسان و عراق عجم از طرف «ولید بن عبدالملک » است، تا آن موقع مساجد گلدسته نداشت و مؤذن، یا در صحن مسجد و یا در بام مسجد می ایستاد و اذان می گفت . «قتیبة بن مسلم » اولین مرتبه در سال 86ه ق در خراسان در مسجد، منار ساخت تا مؤذن بر بالای منار اذان بگوید و صدایش به گوش تمام مردم شهر برسد» (13) .

اما آنچه از شواهد تاریخی و روائی به دست می آید، خلاف این معنا است .

سمهودی و بلاذری معتقدند اولین مناره در سال 44 یا 45 توسط «زیاد بن ابیه » برای مسجد جامع بصره ساخته شد (14) .

عده ای دیگر پا را از این فراتر نهاده گفته اند: در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله مناره وجود داشته است و بلال در آن اذان می گفته است .

سمهودی می گوید: «در خانه عبدالله بن عمر که در جانب قبله مسجد رسول اکرم صلی الله علیه و آله قرار داشت، اسطوانه ای (ستونی) وجود داشت که بلال بر آن اذان می گفت » (15) .

محمد بن یعقوب کلینی و شیخ طوسی از ابا عبدالله جعفربن محمد علیه السلام نقل می کنند «طول دیوار مسجد رسول خدا به اندازه قامت انسان بود هرگاه وقت نماز داخل می شد، رسول خدا به بلال می فرمود: ای بلال بالای دیوار برو و با صدای بلند اذان بگو ...» (16) .

باز «شیخ طوسی » نقل می کند ابا الحسن موسی بن جعفر علیه السلام که از «استحباب اذان بر مناره سؤال شد، جواب داد: همانا برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر روی زمین اذان می گفتند و در آن زمان مناره ای نبود» (17) .

همچنین مجلسی نقل می کند: «مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله مناره نداشت و بلال بر زمین اذان می گفت ...» (18) .

ابن هشام هم از افراد قبیله «بنی نجار» نقل می کند که خانه ما جزء بلندترین خانه های اطراف مسجدی بود که بلال هر صبح برای اذان به بالای آن اذان می گفت (19) .

بنابر نقل سمهودی تاریخ بنای مناره مساجد درست به زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله برمی گردد نه زمان بنی امیه اما همانطور که ملاحظه نمودید، بنا به نقل محمد بن یعقوب کلینی و شیخ طوسی در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله مناره ای وجود نداشته است .

در سندیت و اعتبار روایت کلینی و طوسی هیچ جای شک و شبهه ای نیست پس تقدم با قول این دو است . بنابر این در زمان رسول گرامی اسلام مناره ای وجود نداشته است .

اما در زمان خلفای سه گانه (ابوبکر، عمر و عثمان) هیچ دلیلی نشانگر این باشد که مساجد در زمان آنها مناره داشته اند، وجود ندارد (20) .

اما شواهدی در دست است که ثابت می کند مساجد در زمان علی علیه السلام دارای مناره بوده اند از جمله: «محمد بن بابویه » و همچنین «شیخ طوسی » نقل می کنند:

«روزی عبور علی علیه السلام بر مناره بلندی افتاد، آن حضرت امر به تخریب آن مناره کرد، بعد فرمود: هیچ گاه مناره را بیشتر از سطح مسجد بالا نبرید» (21) .

همچنین مرحوم مجلسی از اباعبدالله الحسین علیه السلام نقل کرده: «ما در مسجد نشسته بودیم که مؤذن به بالای مناره رفت و همین که صدای «الله اکبر، الله اکبر» بلند شد، امیرالمؤمنین علی علیه السلام شروع به گریه کرد و ما هم از گریه او گریه کردیم ...» (22) .

بنابراین قبل از تاریخ 44 هجری یعنی زمان خلافت علی علیه السلام (حدود سال 35 - 41) مساجد دارای مناره بوده اند . پس نمی توان «قتیبة بن مسلم » و یا «زیاد بن ابیه » را مبتکر مناره دانست .

دنباله دارد

پی نوشت:

1) طریحی، مجمع البحرین، ج 3، ماده نور، تحقیق سید احمد حسینی، چاپ اول، 1376، ناظم الاطباء و اقرب الموارد، به نقل از دهخدا، لغت نامه، ماده «منار» ، چاپ دانشگاه تهران، 1373ه ش .

2) دهخدا، لغت نامه، ماده «منار» .

3) مناره اسکندریه یکی از عجائب هفتگانه دنیا است که تاریخ ساخت آن به قبل از میلاد مسیح برمی گردد، محمد حسین (متخلص به برهان خلف تبریزی)، برهان قاطع، دهخدا، لغت نامه، ذیل ماده مناره .

4) محمد غیاث الدین بن جلال الدین بن شرف الدین، غیاث اللغة، فصل میم مع نون، ذیل ماده مناره .

5) ابن منظور، لسان العرب، ذیل ماده «نور» .

6) طریحی، مجمع البحرین، ج 3، ذیل ماده «نور» .

7) به نقل از لغت نامه دهخدا، ذیل ماده «منار» .

8) داعی الاسلام، فرهنگ نظام، ج 5، ص 225، ماده منار - مناره .

9) در این بخش از نهج البلاغه، ترجمه مرحوم استاد محمد دشتی استفاده شده است .

10) کلینی، روضة الکافی، دارالکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، 1362، تهران . اصول کافی، ج 8، ص 333باب 8، حدیث 518 .

11) بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ج 57، ص 149، باب 1، ح 90 .

12) در حدیثی پیامبر به علی فرمود: «لکل قوم هاد ثم قال انک منارة الانام و روایة الهدی و امیرالقری ... (بحار، ج 23، ص 2) در حدیثی دیگر پیامبر فرمود: «لعن الله من غیر منار الارض ای اعلامها» (ابن منظور، لسان العرب، ماده «نور») . ان للاسلام صوی و منارا یعنی اسلام را نشانه ها و راههاست که بدانها شناخته گردد (اقرب الموارد، ماده «نور») .

13) امام حسین و ایران، کورت فریشلر، ترجمه ذبیح الله منصوری، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ هفتم 1369ش، ص 547 .

14) نورالدین علی بن احمد سمهودی، وفاءالوفاء باخبار دارالمصطفی، مطبعة السعادة بمصر، چاپ اول، 1373، تحقیق عبدالحمید، ج 2، ص 530 - بلاذری، فتوح البلدان، دارالکتب العلمیة، بیروت، لبنان، 1398ه ق، ص 343 .

15) نورالدین علی بن احمد سمهودی، وفاءالوفاء باخبار دارالمصطفی، ج 2، مطبعة السعادة بمصر، چاپ اول 1373ه تحقیق و تحشیه محمد محیی الدین عبدالحمید، ص 530 .

16) فروع کافی، دارالکتب الاسلامیة، چاپ 1350ش، ج 2، ص 12، باب 18، ص 307، ح 31، - تهذیب الاحکام، دارالکتب الاسلامیة، چاپ دوم 1378، مکتبة الصدوق، چاپ اول 1376ش . ج 2، ص 63، ح 206 .

17) تهذیب الاحکام، مکتبة الصدوق، چاپ اول، تهران 1376ش . ، ج 2، ص 307 .

18) بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ج 16، ص 111، باب 6، ح 41 .

19) ابی محمد عبدالملک بن هشام معافری، السیرة النبویة، ج 2، مکتبة الکلیات الازهریة بمصر، طبع جدید، به تصحیح و تعلیقه طه عبدالرؤوف سعد، ص 112 .

20) نورالدین علی بن احمد سمهودی، وفاءالوفاء باخبار دارالمصطفی، ج 2، ص مطبعة السعادة بمصر، چاپ اول 1373، به تحقیق عبدالحمید، ص 530 .

21) صدوق، محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره الفقیه، مکتبة الصدوق، تهران، ج 1، ص 239 ح 722، تهذیب الاحکام، مکتبة الصدوق، تهران، 1376، ج 3، ص 282، باب 13، ح 710 . «ان علیا مر علی منارة طویلة فامر بهدمها ثم قال لا ترفع المنارة الا مع سطح المسجد» .

22) بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ج 84، ص 131، باب 13، ح 24 . 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان