ز. مسجد جامعی
در شماره قبل هفت نوع از ویژگیهای حضرت مریم(س) بیان گردید;اینک ویژگیهای دیگر آن حضرت:
8 - حضرت مریم(س) به عنوان زنی مطهره
(و آتینا عیسی بن مریم البینات و ایدناه بروح القدس) (1) .
«عیسی پسر مریم را حجت و دلیل دادیم و او را به وسیله روح القدس قدرت بخشیدیم یا تایید نمودیم ».
منظور از روح القدس در این آیه، روح عیسی(ع) است که در اودمید. روح به قدس خداوند اضافه کرده شده است و کلماتی به قدس اضافه شده است مثل ملک القدوس که اضافه شده است در روح القدس هم حالت اضافی وجود دارد. بعضی دیگر گفته اند منظور از قدس،پاکیزگی و طهارت است و برای این پاکیزه خوانده شد که هیچ مردو زنی با هم تماسی نداشتند تا نطفه او بسته شود. پس او پاک بود. او از آب نطفه آفریده نشده بود. بعضی گفته اند منظور ازروح القدس جبرئیل است چون یکی از نامهای جبرئیل روح است و معنی قدس هم برکت است پس معنی روح القدس به تعبیر آنها فرشته بابرکت است و دلیل خود را با این آیه استنباط کرده اند:
(قل نزله روح القدس من ربک بالحق).
(تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض منهم من کلم الله و رفع بعضهم درجات و آتینا عیسی ابن مریم البینات و ایدناه بروح القدس) (2) .
«از میان پیغمبران بعضی را بر بعض دیگر فضیلت و برتری دادیم بعضی از آنها با خداوند گفتگو کردند و برخی ترفیع درچه یافتندمثلا به عیسی(ع) پسر مریم معجزات آشکاری دادیم و او را به وسیله روح القدس موید و نیرومند ساختیم ».
(فاتخذت من دونهم حجابا فاءرسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشراسویا قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا قال انما انارسول ربک لاهب لک غلاما زکیا. قالت انی یکون لی غلام و لم یمسسنی بشر و لم اک بغیا) (3) .
«و آنگاه که از همه خویشان به کنج تنهایی پنهان گردید، ماروح خود را (روح القدس که فرشته اعظم است) بر او (در صورتی زیبا) مجسم ساختیم. مریم که آن روح مجسم را در آن صورت نیکودید، به او گفت: من از تو به خدای رحمان پناه می برم که توپرهیزگاری کنی. روح القدس در پاسخ مریم گفت: من فرستاده خدا به سوی تو هستم آمده ام تا به امر او تو را فرزندی بخشم بسیارپاکیزه و پاک سیرت ». در تفسیر آیات بالا آمده است که خداوند به پیامبر اسلام(ص) می فرماید: یاد کن امت خویش را از مریم که چون از مردمان خویش دور رفت و به جایی خلوت و جایی که آفتاب بود،رسید و لباسهایش را درآورد تا کسی او را نبیند که سر و تن بشوید.
چون تن شست و سرش را شانه زد، و جامه پوشید، ناگهان جوانی رابا روی خوب و بوهای خوش و لباسهای نیکو دید و به او نزدیک شد.
وقتی مریم(س) او را دید، ترسید و به خدا پناه برد، مریم فکر وخیالهایی از جبرئیل به ذهنش رسید تا این که جبرئیل خودش رامعرفی نمود و او را بشارت به فرزند پاکیزه داد. مریم گفته چکونه فرزندی که من با هیچ مردی نبوده ام؟!.
(قالت رب انی یکون لی ولد و لم یمسسنی بشر قال کذلک الله یخلق ما یشاء اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون) (4) .
«مریم گفت: چگونه فرزندی که من با هیچ مردی نبوده ام و خداونددر پاسخ می فرماید: مثال خلقت عیسی(ع) در پیشگاه خدا مانندخلقت آدم است که او را از خاک آفرید و به او امر کرد موجودشو» (ان مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون) (5) .
9 - ولادیت حضرت عیسی(ع)
(فحمله فانتبذت به مکانا قصیا فاءجاءها المخاض الی جذع النخله قالت یا لیتنی مت قبل هذا و کنت نسیا منسیا) (6) .
مریم به عیسی باردار شد و از ترس ملامت مردم، خود را در نقطه دوردستی بدور از خلق، رسانید. درد زایمان او را فرا گرفت. اوبه زیر درخت خرمایی رفت و از شدت درد و بیم رسوایی می گفت:
ای کاش قبل از این جریان مرده بودم و نامم از صفحه روزگار محوو فراموش می شد».
مفسران مدت حمل مریم را بعضی 9 ماه گفته اند و بعضی هشت ماه وچون طفل هشت ماهه زنده نمی ماند ولی خداوند عیسی(ع) را نگهداشت و این هشت ماه فقط خاص او بود. بعضی نیز شش ماه گفته اند وعده ای سه ساعت و بعضی نیز یک ساعت آورده اند. مقاتل بن سلیمان،مریم را در آن زمان ده ساله می دانسته است که دوبار عذر زنان را دیده بود.
هنگام وضع حمل مریم، زمستان بود. مریم زیر درخت خرما قرارگرفته بود و آن درخت سبز و انبوهی از رطب بر آن قرار داشت واین دو معجزه بود. عده ای بر این باورند چون در آن سرزمین رطب نمی روید، پس خداوند رطب را از جای دیگری آورده است. انجیل متی تولد عیسی(ع) را اینگونه بازگو می کند که مریم -ما در او- که به عقد یوسف درآمده بود، (یوسف مرد پرهیزگاری بوده است) قبل از آن که به خانه شوهر برود، به وسیله روح القدس آبستن شد.
یوسف که مرد نیکوکاری بود، نمی خواست مریم را در پیش مردم رسوانماید، تصمیم گرفت مخفیانه از او جدا شود. یوسف هنوز در این فکر بود که فرشته خداوند در خواب بر او ظاهر گشت و فرمود: ای یوسف پسر داود از بردن مریم به خانه خود نترس زیرا آنچه دررحم اوست، از روح القدس است. او پسری به دنیا خواهد آورد و تواو را عیسی خواهی نامید زیرا او رهایی بخش قوم خویش از گناهان خواهد بود. و این همه واقع شد تا آنچه خداوند به وسیله نبی اعلام فرموده بود به انجام رسد. باکره ای آبستن شود، پسری خواهدزائید که عمانوئیل یعنی «خدا با ما» خوانده خواهد شد.
یوسف از خواب بیدار شد و طبق دستور فرشته عمل نمود اما تازمانی که مریم پسر خود را به دنیا نیاورده بود، با او همبسترنشد و کودکش را عیسی نام نهاد. در انجیل لوقا وضع حمل مریم رااینگونه بیان می دارد که در ماه ششم بارداری همسر زکریا جبرئیل از جانب خدا به شهری به نام ناصره به نزد دختری که در عقدمردی به نام یوسف از خاندان داود بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته بر او وارد شد و گفت: «سلام ای کسی که مورد لطف هستی و خداوند با توست » اما مریم بسیار مضطرب شد وندانست که معنی این سلام چیست فرشته به او گفت: ای مریم نترس،زیرا خداوند به تو لطف کرده است تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زائید و نام او را عیسی خواهی نهاد. او بزرگ می شود و به پسر خدای متعال ملقب خواهد شد.
خداوند تخت پادشاهی جدش داود را به او عطا خواهد فرمود. او تاابد بر خاندان یعقوب فرمانروایی می کند پادشاهی او هرگز پایانی ندارد. مریم به فرشته گفت: این چگونه ممکن است من با هیچ مردی رابطه نداشته ام. فرشته پاسخ داد روح القدس بر تو خواهد آمد وقدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند و به این سبب آن نوزاد مقدس پسر خدا نامیده خواهد شد و برای خدا هیچ چیز محال نیست.
مریم گفت: من کنیز خدایم تا همانطور که گفتی بشود و فرشته ازپیش او رفت. در رابطه با سخنان نصاری که عیسی(ع) را پسر خدانامیدند، این آیه مقدسه نازل گشت:
(یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم و لا تقولوا علی الله الاالحق انما المسیح عیسی بن مریم رسول الله و کلمته القاها الی مریم و روح منه فآمنوا بالله و رسله و لا تقولوا ثلاثه انتهواخیرا لکم انما الله اله واحد سبحانه ان تکون له ولد له ما فی السموات و ما فی الارض و کفی بالله وکیلا لن یستنکف المسیح ان یکون عبدا لله و لا الملائکه المقربون و من یستنکف عن عبادته ویستکبر فسیحشرهم الیه جمیعا) (7) .
«ای علمای نصاری در دین خود زیاده روی نکنید و درباره خدا جزحق نگوئید. عیسی پسر مریم فرستاده خدا و کلمه الهی و روح اوست که به جانب مریم فرستاده است. به خدا و پیامبران او ایمان آورید و قائل به تثلیث نباشید که می گویند: (اب; ام وروح القدس) از این گفتارها دست بردارید. خدا یکی است و ساحت اومنزه از آن است که دارای فرزند باشد. تمام موجودات آسمان وزمین از آن اوست. او برای نگهبانی کائنات کافی است. عیسی هیچکاه از بندگی خدا سرپیچی نمی کرد. فرشتگان نزدیک به خدا نیزهمین طور و هرکس از عبادت او سرپیچی کند، و کبر بورزد، خداونداو را با سایرین در پیشگاه خود برای بازخواست حاضر خواهدساخت.
در سوره مریم نیز در این رابطه چنین آمده است:
(ان الله ربی و ربکم فاعبده هذا صراط مستقیم فاختلف اللاحزاب من بینهم فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم) (8) . «خداوندپروردگار من و شماست. او را پرستش کنید راه راست این است.
طبقات مردم درباره عیسی(ع) اختلاف کرده اند (عده ای او را پسرخدا دانستند و عده ای پسر یوسف نجار) وای به حال آنان که به خدا و حقیقت کفر ورزیدند آنها هنگام حضور در عرصه قیامت بااین اعمال خود چه خواهند کرد؟».
اما قصص الانبیاء در این رابطه اینگونه شرح می دهد که هنگام تولد فرزند مریم نزدیک شد.
مریم چون از عباد و زهاد در بیت المقدس شرم داشت به صحرا رفت وبعد از مدت کمی دردش گرفت و در سایه رخت خشک شده خرمایی نشست و بعد از مدتی عیسی(ع) به دنیا آمد. او از شدت درد و اندوه باخود گفت: ای کاش قبل از این مرده بودم (فاءجائها المخاض الی جذع النخله قالت یا لیتنی مت قبل هذا) (9) . ناگهان ندایی رسیدکه ناراحت مباش که خداوند به قدرت خویش چشمه آب خوش برای توپدید خواهد آورد (فناداها من تحتها الا تحزنی قد جعل ربک تحتک سریا) (10) . و مریم عیسی(ع) و خود را در آن آب بشست. جبرئیل بروی نازل گشت و به او گفت آن درخت را بجنبان و تکان بده که برای تو خرمایی رسیده می دهد. (و هزی الیک بجذع النخله تساقط علیک رطبا جنیا) (11) پس از این خرما بخور و از آن آب بنوش واگر کسی از آدمیان را دیدی، بگو که امروز من روزه ام و با کسی سخن نمی گویم. (فکلی واشربی و قری عینا فاءما ترین من البشراءحدا فقولی انی نذرت للرحمن صوما فلن اکلم الیوم انسیا) (12) .
در کتاب طبقات آیات چنین آمده که (و جعلنا ابن مریم و امه آیه و آویناهما الی ربوه ذات قرار و معین) (13) . «و عیسی مسیح ومادر او را در دنیا آیت و نشانه قدرت خود ساختیم و آنان را برسر ستون بلندی که هموار بود و چشمه ساری داشت، هدایت کردیم ».
در آیه بالا محل بلند در تفسیرهای مختلف معناهای مختلفی رادربر می گیرد. بعضی آنجا را دمشق و عده ای رمله و عده ای بیت المقدس دانسته اند. در اخبار است که وقتی عیسی(ع) به دنیاآمد، هرچه بت بر روی زمین بود، همه افتادند و در آن زمان چون عیسی را بی پدر یافتند، علما سه گروه شدند: عده ای گفتند: مسیح ابن الله(سوره توبه) بعضی گفتند: ان الله ثالث ثلاثه(آیه 73سوره مائده) و بعضی نیز گفتند: هو المسیح بن مریم(آیه 17مائده).
10 سخن گفتن عیسی(ع) پسر مریم در گهواره و معجزه ای در تاییدطهارت مریم(س)
(و یعلمه الکتاب والحکمه و التوریه و الانجیل) (14) .
«خداوند به عیسی تعلیم علم کتاب و حکمت داد و تورات و انجیل را به او آموخت ».
بعد از تولد عیسی(ع) از جانب خدا به مریم وحی رسید که اگرآدیمان را دیدی، بگو که روزه سکوت داری (فقولی انی نذرت للرحمن صوما) (15) و فرزند تو در گهواره سخن خواهد گفت.
(و یکلم الناس فی المهد کهلا) (16) . پس مریم فرزند را بغل گرفت ونزد کسان خود رفت. خانواده مریم به او گفتند: که حقیقتا کاربدی کردی. ای خواهر هارون(درباره هارون در اینجا 4 قول گفته اند که معروفترین آنها این است که فتاده و ابن وزید و کعب گفتند که از رسول(ص) شنیده اند که هارون فردی بود صالح دربنی اسرائیل معروف به صالحیت و این لقب به خاطر صالح بودن اوبوده است) نه پدرت زشتکار بود و نه مادرت. تو دختر باکره این پسر را از کجا آوردی؟ (فاءتت به قومها تحمله قالوا یا مریم لقد جئت شیئا فریا یا اخت هارون ما کان ابوک امراء سوء و ماکانت امک بغیا).
در تفسیر آیه 28 سوره مریم آمده است که یوسف نجار پسر عموی مریم او را به غاری برد و بعد از 48 روز او را به میان قومش آورد و مردم مریم را به یوسف متهم کردند پس مریم به فرزند خوداشاره کرد و به آنها گفت: هر سئوالی دارید از او بکنید آنهاجواب دادند ما چگونه از طفل در گهواره پرسش کنیم؟ (فاءشارت الیه قالوا کیف تکلم من کان فی المهد صبیا) (17) . حضرت عیسی(ع)در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و (یکلم الناس فی المهد) و درخبر است که حضرت مریم در شکم خود با حضرت عیسی(ع) سخن می گفت ناگهان حضرت عیسی لب به سخن گشود (قال انی عبد الله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا و جعلنی مبارکا این ما کنت و اوصانی بالصلاه و الزکوه ما دمت حیا و برا بوالدتی و لم یجعلنی جباراشقیا و السلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم ابعث حیا) (18) .
«همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطافرموده و مرا هرکجا باشم، برای جهاینان مایه برکت و رحمت گردانید و تا زنده ام، به عبادت و نماز و زکات سفارش کرده به نیکویی با مادر توصیه نمود و مرا ستمکار و شقی نگردانید و سلام حق بر جان پاک من باد روزی که به دنیا آمدم و روزی که از دنیابروم و روزی که برانگیخته می شوم ».
یک ماه بعد از تولد حضرت مسیح، مریم عیسی را با خود به سرزمین مصر برد و سی سال در آنجا ماندند تا این که عیسی فرمان پیغمبری برایش آمد که به زمین بیت المقدس باز گردد. در مورداصل هجرت در همین کتاب یعنی قصص الانبیاء چنین آمده که اصل هجرت حضرت مریم بدین نحو بود که قومی در شام در کتابها خوانده بودند که فرزندی از مادر بیاید و معجزه ای دارد و بعد از او به آسمان برده می شود و در آخرالزمان فرود می آید. پادشاه آن زمان به نام «هیردوس »(تاریخ طبری) قصد گشتن وی را کرد سپس مریم(س) مجبور به فرار شد که البته جبرئیل به او خبر داد که مریم قصد مصر کرد و یوسف نجار را نیز با خود همراه کرد (بعداز هجرت حضرت مریم که به صورت پنهانی انجام شد، مردم تهمت زنانه به او زدند) وقتی عیسی(ع) بزرگتر شد، مریم او را به مصلحی سپرد و به او گفت این کودک را نیک آموز و عزیز دار ومزن و خود برفت. بعد از مدتی مریم به سراغ فرزند آمد و قصدبردن او را داشت استاد به مریم(س) گفت: که فرزند تو نبایدبیاموزد که همه عالم باید از او بیاموزند.
انجیل لوقا درباره هجرت حضرت مریم چنین آورده که در آن روزهامریم عازم سفر شد و با شتاب به شهری واقع در کوهستان یهودیه رفت. او به خانه زکریا وارد شد و به الیزابت (زن زکریا) سلام کرد. الیزابت سلام مریم را شنید. بچه در رحم الیزابت تکان خورد. الیزابت از روح القدس پر شد و با صدای بلند گفت: تو دربین زنان متبارک هستی و مبارک است ثمره رحم تو. من چه کسی هستم که مادر خداوندم به دیدنم بیاید؟ همین که سلام تو به گوشم رسید، بچه از شادی در رحم من تکان خورد.
خوشا به حال آن زنی که باور می کند زیرا وعده خداوند برای اوبه انجام خواهد رسید.
پی نوشتها:
1 بقره:87.
2 بقره:253.
3 مریم: آیات 16 تا19.
4 آل عمران:47.
5 آل عمران:59.
6 مریم: آیات 22 و23.
7 نساء: آیات 171 و 172.
8 مریم: آیات 36 و37.
9 مریم:23.
10 مریم: 24.
11 مریم: 25.
12 مریم:26.
13 توبه: 50.
14 آل عمران: 48.
15 مریم:26.
16 آل عمران:46.
17 مریم:29.
18 مریم:29 تا33.