فاطمه بانوی نمونه (۲)

در بخش گذشته این مقاله، با گوشه هایی از عظمت و فضیلت بانوی بزرگ اسلام حضرت زهرا علیها السلام و نیز با تاریخ تولد او، و نیز هجرت وی از مکه به مدینه و ازدواجش با حضرت علی علیه السلام آشنا شدیم، اینک در این شماره نیز با ابعاد دیگری از شخصیت حضرت فاطمه آشنا می شویم:

در بخش گذشته این مقاله، با گوشه هایی از عظمت و فضیلت بانوی بزرگ اسلام حضرت زهرا علیها السلام و نیز با تاریخ تولد او، و نیز هجرت وی از مکه به مدینه و ازدواجش با حضرت علی علیه السلام آشنا شدیم، اینک در این شماره نیز با ابعاد دیگری از شخصیت حضرت فاطمه آشنا می شویم:

نخستین فرد بهشتی

رسول خدا صلی الله علیه و آله در شناساندن مقام فاطمه علیها السلام به مسلمانان و آگاه نمودن ایشان به جایگاه و مرتبت وی در نزد پروردگار کوششی بی دریغ داشت .

نافع می گوید: «هشت ماه تمام رسول خدا را می دیدم که وقتی به قصد نماز صبح بیرون می رفت، بر درگاه خانه فاطمه علیها السلام می ایستاد و می فرمود: سلام و رحمت و برکات پروردگار بر شما اهل بیت باد . هنگام نماز است! (1) .

سپس این آیه را تلاوت می فرمود: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (2) . «ای اهل بیت! فقط خداوند می خواهد که پلیدی و زشتی را از شما خاندان [نبوت] دور سازد و به حقیقت پاکتان گرداند» .

نقل شده است که رسول خدا بیرون آمد و دست فاطمه علیها السلام را در دست داشت و فرمود:

«هرکس که این را می شناسد و هرکس که نمی شناسد بداند که وی فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است و او پاره تن و قلب من است و در سینه ام جای گرفته است . هرکس او را بیازارد، مرا آزرده است . و هر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است » (3) .

ابو هریره می گوید: «شنیدم که رسول خدا فرمودند: نخستین کسی که به بهشت وارد شود، فاطمه است » (4) .

در تفسیر و توضیح مضمون این حدیث می توان گفت که قیامت روز حق است، پس اولویت ورود در بهشت برای شخص اول در وجود است و اول شخص باید، اول شخص در انسانیت باشد . بنابراین عقلا و نقلا ممکن نیست غیر از پیامبر خاتم اولین وارد شونده به بهشت کس دیگری باشد . پیامبر بزرگ اسلام از نظر صورت و سیرت گفتار و کردار، علم و دانش و تقوا شخص اول عالم وجود است . اول شخصی که بر سفره ضیافت و جزای الهی وارد می شود، باید این بشر باشد ولی بین عقل و نقل تناقضی نیست . اول کسی که وارد بهشت می شود، فاطمه است، چون فاطمه عین پیامبر است، با او متحد است، ورود فاطمه، یعنی ورود پیامبر .

سر عجیبی در این روایت نهفته است که شرح آن را باید در روایاتی که در کتاب های عامه و خاصه نقل شده، پیدا کرد . عایشه می گوید: هر وقت آرزو داشتم راه رفتن پیامبر را ببینم، به فاطمه نگاه می کردم; زیرا عین پیامبر بود (5) .

ام سلمه می گوید: «فاطمه دختر رسول خدا شبیه ترین مردم به پیامبر بود از جهت صورت، اندام، حرکات، منطق و بیان » (6) .

فاطمه علیها السلام از جهت ظاهر و باطن به رسول خدا شباهتی تمام داشت و پاره تن او بود . و وقتی پاره تن رسول خدا باشد، باید پیامبر اول شخص باشد و فاطمه جدا از او نیست; زیرا روحی است در کالبد رسول خدا، بنابراین اول شخصی که وارد بهشت می شود، اول فرد عالم وجود است و خدا می خواهد نشان دهد که این دختر، شخص پیامبر صلی الله علیه و آله است .

علم و آگاهی بخشی

حضرت زهرا علیها السلام به علم و دانش و آگاهی بخشی اهمیت بسیار می داد و خود مخزن علم الهی بود و اندوخته های علم لدنی و اکتسابی او در سطحی بود که امامان معصوم علیهم السلام به آن استناد می کردند و از آن به عنوان «مصحف فاطمه » یاد می کردند (7) .

در این راستا نظر خوانندگان را به حادثه جالبی که بیانگر جدیت حضرت زهرا علیها السلام به آگاهی بخشی است، جلب می کنیم:

«روزی بانویی به محضر حضرت زهرا علیها السلام آمد و عرض کرد: «مادر ناتوانی دارم که در باره نماز به احکام و مسائل آن ناآگاه است، مرا نزد شما فرستاده، تا آن احکام را از شما بپرسم » . فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: بپرس . او ده سؤال پشت سر هم پرسید و پاسخ آنها را دریافت کرد . آنگاه از سؤال زیاد خود شرمنده شد و عرض کرد: «ای دختر رسول خدا! بیش از این شما را زحمت نمی دهم » فاطمه علیها السلام فرمود: آنچه نمی دانی بپرس . آیا شخصی را می شناسی که در برابر صد هزار دینار اجیر شود که فقط یک روز بار سنگینی را بالای بام ببرد و اظهار خستگی کند؟ او عرض کرد: نه . فاطمه علیها السلام فرمود: «من نیز در پیشگاه خداوند اجیر شده ام که در برابر هر مساله ای که می پرسی و به تو پاسخ می دهم، پاداش بسیار بگیرم که اگر بین زمین تا عرش را پر از گوهر ناب کنند و به من بدهند، باز ارزش آن پاداش، بیشتر است . بنابر این من سزاوارتر از آن هستم که اظهار خستگی کنم . من از پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: علمای شیعه ما در قیامت به مقدار علمشان و به اندازه تلاششان در راهنمایی مردم پاداش می برند» (8) .

در عرصه سیاست

حضرت زهرا علیها السلام به تعالیم وسیع اسلام، آگاهی و توجه کامل داشت و می دانست که بخش وسیعی از اسلام، امور سیاسی است . از این رو به طور جدی و عمیق در آن دخالت می کرد . مساله امامت و رهبری از ارکان اصلی سیاست اسلامی است . آن حضرت برای اثبات امامت و رهبری امیرمؤمنان علی علیه السلام تا پای جان ایستاد و در این راستا به شهادت رسید . هر فراز از خطبه و گفتار مختلف او در این مورد، بیانگر بینش سیاسی او در سطح بسیار عالی است . حتی بخشی از وصیت او جنبه سیاسی دارد و یک نوع مبارزه با خودکامگان تیره دل، برای اثبات رهبری حق است و حتی در یک احوالپرسی ساده، مسائل سیاسی را مطرح می کرد; به عنوان مثال: یک روز از روزهای آخر عمر زهرا علیها السلام، ام سلمه برای احوال پرسی به بالین آن حضرت آمد و عرض کرد: «حالت چطور است؟» حضرت زهرا علیها السلام در پاسخ فرمود:

«شب را صبح کردم درحالی که در میان حزن شدید و اندوه بزرگ هستم، از یک سو جدایی و فراق پیامبر صلی الله علیه و آله و از سوی دیگر ظلمی که به وصی او علی علیه السلام روا داشتند . به طوری که حریم حرمتش دریده شد و به رغم قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله مقام امامتش ربوده شد و کینه های بجا مانده از جنگ بدر و احد را آشکار ساختند . بندهای ایمانشان برید و در نتیجه به جای یاری علی علیه السلام، به سوی دیگران رفتند ...» (9) .

پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله دگرگونی های عمیقی در جامعه اسلامی پدید آمد و فاطمه علیها السلام در احقاق حق حضرت علی علیه السلام نقش بسیار مهمی را ایفا نمود . او در اجتماع مهاجر و انصار از پشت پرده خطبه ای ایراد نمود که در عالی ترین درجه فصاحت و شیوایی قرار داشت و طی آن حقایق بسیار و خدمات پیامبر صلی الله علیه و آله و مقام اهل بیت علیه السلام را بیان نمود .

آنچه فاطمه 3 در آن روز می خواست مطرح کند، تنها دفاع از حق شخصی خود و شکایت از تصرف «فدک » نبود، بلکه از آن نطق آتشین هدف مهم تر و دقیق تری داشت . او می خواست مسلمانان را متوجه عواقب وخیم پشت پا زدن به دستورهای خداوند و پیامبر صلی الله علیه و آله سازد و آنان را از هرگونه انحراف از روش پیامبر صلی الله علیه و آله برحذر دارد (10) .

هدیه جاویدان

رسول خدا صلی الله علیه و آله به سبب محبت و شفقت بسیاری که نسبت به فاطمه علیها السلام داشت، «تسبیحات » را به وی هدیه داد . تسبیحات فاطمه علیها السلام را فضیلتی بسیار است و گفتن آن در پی نمازهای پنج گانه ثواب فراوان دارد و مصداق «ذکر کثیر» است که قرآن مجید به آن امر فرموده است; چنانکه از امام صادق علیه السلام پرسیدند: این که خدای عزوجل می فرماید: «اذکروا الله ذکرا کثیرا» (11) «خدا را زیاد یاد کنید» .

مقصود از ذکر کثیر در آیه چیست؟ حضرت فرمود: هرکس تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام را بگوید، خدای را زیاد یاد کرده و ذکر کثیر را به جای آورده است و نیز فرمود: «تسبیح فاطمه علیها السلام در پی هر نماز، نزد من محبوب تر از خواندن هزار رکعت نماز است » (12) .

به راستی سعادتمند کسی است که پیوسته از خواندن این ذکرهای نورانی غفلت نورزد; چرا که این کلمات شریف هدیه ای است ربانی که رسول خدا به فاطمه یاد داد; چنانکه در خبر است که امام باقر علیه السلام فرمود:

«خداوند به چیزی از تسبیح و تمجید پرستش نشده است که فضیلت آن از تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام بیشتر باشد و اگر ذکری از این تسبیحات افضل بود، هر آینه رسول خدا آن را به فاطمه علیها السلام می آموخت » (13) .

از فراق تا شهادت

بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت ترین روزهای زندگی بر حضرت فاطمه علیها السلام گذشت و زهرا از فرط گریه و زاری آرام و قراری نداشت و این حالت تا زمان شهادت ایشان ادامه داشت .

فاطمه عزیز با چشمانی اشکبار و روحی آزرده و قلبی شکسته در کنار فرزندان عزیزش در فراق پدر ارجمند می نالید و می گفت:

«ای پدر! من همچنان بر تو سوگوار می مانم تا این که تو را دیدار کنم و از آن زمانی که بین من و تو جدایی افتاد، چشمانم نخفته است!

ای پدر! چه کسی بینوایان و بیوه زنان را پناه باشد و چه کسی امت تو را تا روز قیامت رهبری کند!

ای پدر! من با رحلت تو در برابر امری خطیر قرار گرفتم و مصیبت مرگ تو اندک نبود، بلکه بلایی عظیم و فاجعه ای هول انگیز بود که مرا پیش آمد . فرشتگان بر تو گریستند و افلاک از حرکت باز ایستاد، منبرت پس از تو غریب و تنها مانده است و در محرابت صدای نیایش تو، به گوش نمی رسد .

ای رسول خدا! ای برگزیده پروردگار! ای پناه بینوایان! اسلام بر تو می گرید; زیرا در میان مردم مانند غریبان تنها مانده است . اگر بر منبری که بر بالای آن می نشستی، بنگری خواهی دید که پس از روشنایی تو، تاریکی بر آن چیره شده است! ای خدای من! مرگ مرا زود فرا رسان که زیستنم به رنجی جانکاه تبدیل شده است ...» (14) .

پی نوشت:

1) بحارالانوار، ج 43، ص 53 .

2) سوره احزاب: آیه 33 .

3) ماخذ قبل، ص 54 .

4) مناقب آل ابی طالب، ص 329 .

5) ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 155، ص 7 .

6) کشف الغمه، ج 1، ص 363 .

7) اصول کافی، ج 1، ص 240 .

8) منیة المرید، شهید ثانی، ص 2 .

9) بحارالانوار، ج 43، ص 156 و 157 .

10) ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 144، ص 15 .

11) سوره احزاب، 41 .

12) وسائل الشیعه، حر عاملی، ج 6، ص 443 .

13) بحارالانوار، ج 43، ص 68 .

14) همان، ص 175 .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان