ترخیص از بیمارستان تازه شروع مشکلات است. بیمار برای مراقبت به یک پرستار 24 ساعته نیاز دارد. فقط استخدام پرستار هزینه چند میلیونی را به خانواده تحمیل میکند. اگر فردی که سکته مغزی کرده است،شاغل باشد. وضعیت بسیار بدتر خواهد شد چون خانواده از درامد ماهیانه هم محروم خواهد شد. وضعیت زمانی خوب است که بیمار بازنشسته باشد تا بتواند حقوقی را دریافت کند. ضرورت گفتاردرمانی،فیزیوتراپی و خدمات متعدد دیگر به بیمار سکته مغزی،لیست هزینههای ماهانه را افزایش میدهد به گونهای که خانواده ناچار خواهد شد ماهانه حدود 12 میلیون تومان خرج کند.البته این هزینه با توجه به وضعیت بیمار متفاوت میشود.
به گزارش ، ماهنامه «پیشه و تجارت» نوشت: گویی قرار نیست که کابوس بیماری لحظهای انسان را رها کند، فارغ از سرطان که سن و سال نمیشناسد باید در یک مقطع زمانی نگران ابتلا به ام اس باشید و وقتی که سنتان از40 سال گذر کرد، با یک حساب سرانگشتی لازم است تا متوجه شوید که چقدر دیگر فرصت دارید تا در اثر سکته مغزی جان خود را از دست بدید. البته این به شرطی است که شما در این مدت به دلیل تصادف در جادههای غیرایمن جان به جان آفرین تسلیم نکرده باشید، کمااینکه تعداد زیادی از هموطنان هر روز به دلیل تصادف جان خود را از دست میدهند.
اما داستان دیروز با داستان امروز تفاوت زیادی کرده است. اگر دیروز سکته مغزی در سنین بالا در اثر فشار خون کنترل نشده، جان سالمندان را میگرفت امروز رنج سنی سکته مغزی به حدود 40 سال رسیده است. موضوعی که بسیاری از متولیان ساختمان ایوانک غرب ترجیح میدهند که به صراحت در مورد آن سخن نگویند چرا که بیم آن را دارند که افراد از ترس سکته مغزی ،دچار سکته مغزی شوند. به همین دلیل بر این نکته تاکید دارند که آمار مستندی در مود کاهش سن سکته مغزی جود ندارد. ساکنان وزارت بهداشت، هرگونه اظهانظر در مورد کاهش سن سکته مغزی را به اجرای روند ثبت سکته مغزی در کشور موکول کردند. آنها تاکید دارند ارائه هرگونه آماری، تنها اظهارنظر شخصی بوده و تنها بعد از ثبت سکته مغزی، این امکان وجود دارد که بتوان در مرد رنج سنی سکته مغزی در جامعه ایران صحبت کرد.
*فاصله دقیقهای با ناتوانی
پای دردل بسیاری از افرادی که سکته مغزی را تجربه کردند بنشینید،متوجه خواهید شد که آنها مدت زمان زیادی را در بیمارستان منتظر ماندند تا کار درمان آنها آغاز شود. این در حالی است که سه تا چهارساعت نخست پس از وقوع سکته مغزی که سکته مغزی حاد نامیده میشود،از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اگر کار درمان در این ساعات طلایی آغاز شود این امکان وجود دارد که فرد ضمن زنده ماندن بتواند، باردیگر به زندگی برگشته و روال طبیعی زندگی خود را طی کند. اما قصه زمانی پرغصه میشود که فرد در ابتدای امر، دیر متوجه سکته مغزی شده و در نهایت بعد از اطلاع اطرافیان، با اورژانس تماس گرفته میشود. معطل شدن بابت رسیدن اورژانس فرصت زیادی را از بیمار میگیرد. در نهایت کادری بالای سر بیمار حضور پیدا میکند که هیچ آشنایی با درمان سکته مغزی ندارد و تنها کاری که میکند این است که بیمار را سوار آمبولانس میکند. ترافیک جانفرسای شهرهایی همچون تهران و سایر کلانشهرها موجب میشود تا بیمار بعد از سه ساعت تازه به بیمارستان برسد. امور اداری مربوط به پذیرش فرصت را از بیمار گرفته و بیمار بعد از چهار ساعت تازه ویزیت شود. خدماتی که به مثابه نوشدارو پس از مرگ سهراب است و دیگر فایدهای ندارد.
این روایت هر روز در بسیاری از بیمارستانها تکرار میشود. در نهایت فردی فعال به فردی که از انجام کارهای روزانه خود ناتوان است،تبدیل میشود. ترخیص از بیمارستان تازه شروع مشکلات است. بیمار برای مراقبت به یک پرستار 24 ساعته نیاز دارد. فقط استخدام پرستار هزینه چند میلیونی را به خانواده تحمیل میکند. اگر فردی که سکته مغزی کرده است،شاغل باشد. وضعیت بسیار بدتر خواهد شد چون خانواده از درامد ماهیانه هم محروم خواهد شد. وضعیت زمانی خوب است که بیمار بازنشسته باشد تا بتواند حقوقی را دریافت کند. ضرورت گفتاردرمانی،فیزیوتراپی و خدمات متعدد دیگر به بیمار سکته مغزی،لیست هزینههای ماهانه را افزایش میدهد به گونهای که خانواده ناچار خواهد شد ماهانه حدود 12 میلیون تومان خرج کند.البته این هزینه با توجه به وضعیت بیمار متفاوت میشود. به هر حال میزان ناتوانی از بیماری تا بیمار دیگر فرق میکند. اگر فرد بسیار ناتوان باشد میزان این هزینه بیشتر افزایش خواهد یافت. برخی از بیماران قدرت تکان خوردن ندارد و در این شرایط، باید مراقبت به گونهای باشد که بیمار زخم بستر نگیرد. فارغ از هزینههای مادی، مراقبت از یک بیمار سکته مغزی چنان طاقتفرسا است که خانواده در گام نخست از نظر روحی دچار آسیب خواهد شد پیش از اینکه مسائل مالی بخواهد خانواده را تحت فشار قرار بدهد.
*زنگ هشدار
زنگها مدتها است که به صدا درآمده است. از همان زمانی که افراد زیر چهل سال به دلیل سکته مغزی، مرگ و ناتوانی را تجربه کردند. لازم بود تا متولیان سلامت این هشدارها را جدی گرفته و نسبت به کاهش عوامل خطر توصیههایی را داشته باشند. آمار بسیار نگرانکننده است.علیرضا زالی رئیس کل سازمان نظام پزشکی اعلام کرده بود که روزانه 250 تا 300 نفر در کشور دچار سکته مغزی میشوند. فرامرز امیری استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران ودبیر همایش سکته مغزی سال 94، سکته مغزی در کشور ما سومین علت مرگ و میر دانست و گفت:«به نظر می رسد با توجه به شیوع بالای سکته مغزی حتی در افراد جوان روزانه چیزی در حدود 150 تا 200 مورد سکته مغزی در سطح شهر تهران اتفاق بیفتد. سکته مغزی اصولا در افراد بالای 65 سال باید بروز میکند و هرچه هرم سنی به سمت بالا برود و طول عمر جامعه زیاد شود، شیوع سکته مغزی نیز افزایش خواهد یافت ولی متاسفانه در کشور ما به چند علت شیوع سکته مغزی در افراد جوان بیشتر است. بروز سکته مغزی به طرز عجیبی در کشور ما رو به افزایش است و خیلی از بیماران اقدامات پیشگیرانه از این بیماری را نمیدانند؛ در مورد این که قند ایدهآل و فشار خون چه میزان باید باشد،حتی افراد تحصیل کرده نیز اطلاعات اولیه را ندارند.به همین دلیل شعار همایش ما ،صدای سکته مغزی را بشنویم، است. سکته مغزی بر خلاف سکته قلبی بدون درد است و بیمار ضعف دارد. البته سکته مغزی سه علامت اصلی همچون کج شدن صورت، ضعیف شدن دست و پا و اختلال کلام دارد که باید آن را جدی گرفت.» آمار سازمان بهداشت جهانی هم آمار ارائه شده در مورد سکته مغزی را تایید کرده است. به گونهای که اعلام شده است که سکتههای مغزی سالانه بیش از 15 میلیون نفر را در جهان مبتلا میکند که یک سوم آنان به این علت فوت میکنند، عده ای دچار عوارض شدید میشوند و 5 میلیون نفر از آنان میتوانند به زندگی عادیشان برگردند و اینها افرادی هستند که در 3 تا 4 ساعت اول سکته، برای درمان به بیمارستان ها انتقال یافتهاند و داروی آر تی پی ای را تزریق کردند.
* استروک یونیت امری حیاتی
موج شدید سکته مغزی و هزینههایی که به خانواده ،سیستم بهداشت و جامعه تحمیل میکند. سبب شده است تا مراکز مراقبت ویژه از بیماران سکته حاد مغزی یا مرکز استروک یونیت به عنوان یک راهکار از سوی سیستم بهداشتی کشورهای پیشرفته اجرایی شود. رضا باورصاد عضو تیم سکته مغزی بیمارستان UAB آمریکا در مقاله منتشر شده در سایت انجمن سکته مغزی در مرداد ماه 1394، بخشی از این دستاوردها را به نگارش درآورده،نوشته است:« در حال حاضر،بیشتر توجه انجمن جهانی استروک بر روی افزایش تزریق وریدی TPA برای بیماران است. در این زمینه اقدامات مختلفی صورت گرفته به عنوان مثال از سال 2008 واحدهای سکته مغزی متحرک وماشین سکته مغزی را ابداع کردند که این ماشین تمامی لوازم مورد نیاز برای ارزیابی بیماری سکته مغزی در فاز حاد را دارد و وقتی بیمار یا اطرافیانش متوجه بروز سکته مغزی و علائم آن میشوند، خیلی فوری با شماره مخصوص تماس میگیرند و ماشین از طریق بیمارستان همراه یک متخصص استروک وارد نزدیکترین محلی که بیمار در آن ساکن است میشوند و بیمار را وارد یونیت متحرک سکته مغزی میکنند. در این یونیت اقدامات لازم از قبیل ازمایشات اولیه خون، سی تی اسکن مغز انجام میشود و اگر لازم باشد با مشورت از طریق ویدیو کنفرانس ،TPA به بیمار تزریق می شود. از طریق این ماشین 65-45 دقیقه زمان برای بیمار ذخیره میشود به طوری که در برخی استیتهای آمریکا و برخی شهرهای اروپا از جمله در کشور آلمان، این کار به طور روتین انجام میشود. » وی در ادامه نوشت:«برای اینکه این اتفاق خوب در ایران بیفتد نیاز به تسهیلات زیادی از جمله بهبود وضعیت حمل و نقل و سیستم پیچینگ است. در امریکا تمام اعضای تیم سکته مغزی یک کد دارند که توسط آن توسط اولین تکنسین اورژانس که بیمار را در منزل ویزیت نموده است ، با تخمین زمان احتمالی رسیدن به تخت اورژانس ، پیج می شوند یعنی با دیدن اولین بیمار در هر نقطهای از شهر، از طریق لپتاپ متصل به اینترنت وایرلس پرقدرت فورا تیم سکته مغزی و واحد رادیولوژی اورژانس، پیج میشود و همه آماده هستند بیمار سریعا و در زمان احتمالی به مراکز درمانی برسد. هدف بر این است که بیمار سریعتر TPA بگیرد یعنی از زمانی که در اورژانس باز میشود تا زمانی که بیمار TPA را دریافت می کند، باید حداکثر 60 دقیقه زمان گذشته باشد. هرچند تلاش این است که این زمان به زیر 45 دقیقه برسد.»
*کمبود واحد استروک یونیت در ایران
در نهایت ایران هم با بهرهگیری از این تجربیات، لازم دانست تا گامهایی را در این راستا بردارد تا حداقل درصدی از این بیماران بتوانند به زندگی طبیعی خود بازگردند.هرچند محمد رضا قینی مسئول کمیته علمی انجمن سکته مغزی همواره تاکید کرده است که درمان سکته مغزی در ایران بسیار عقبافتاده است وهمین موجب شده که بسیاری از این بیماران درمان نشده و در نهایت ناچار شوند که ناتوانی را تا پایان عمر تحمل کنند.با این حال به موازات اجرای طرح تحول سلامت، این مهم در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفت. پیش از آن TPA هم مشمول بیمه شد. اما مشکل اینجاست که بسیاری از بیمارستانها از این موضوع حمایت لازم را نکرده و روی خوشی نسبت به راهاندازی این واحدها نشان نمیدهند. دکتر محمد حسین حریرچیان مدیر گروه بیماری های مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی تهران در یادداشتی در روزنامه پزشکی سپید، به مشکلات راهاندازی واحد استروک یونیت اشاره و تصریح کرد:« در بسیاری از بیمارستانهای دانشگاهی نورولوژیستها در تلاشند تا بتوانند مرکزی را لااقل به عنوان مرکز اولیه استروک در اختیار گیرند و از آن طریق به بیماران خدمات تخصصیتر ارائه کنند ولی متاسفانه با عدم استقبال مسئولان مراکز درمانی و آموزشی مواجه میشوند. گاه دیده میشود در بعضی بیمارستانها مقدمات راهاندازی واحد استروک به همت نورولوژیستها فراهم شده ولی به دلایلی مثل نداشتن نیروی پرستاری یا فقدان تعرفه مشخص برای خدمات درمانی در مراکز استروک، امکان بهرهبرداری از واحد مزبور فراهم نمیشود. قطعا اولیای امور بیمارستانها نیز تنگناهای خود را دارند و مثلا برای تامین هزینههای جاری خود مایلند بجای کمک به راهاندازی مراکز استروک در بیمارستان که احیانا می تواند دردسرساز هم باشد، خدمات دندانپزشکی را گسترش دهند تا درآمد بیشتری کسب کنند.»
*سخن آخر
سکته مغزی برخلاف سکته قلبی علایم هشداردهندهای دارد که باید آن را جدی گرفت. به قول کارشناسان ابتدا در زده و بعد وارد میشود. فارغ از اقدامات پیشگیرانه ضروری است تا نسبت به درمان این بیماری در سه ساعت طلایی اقدامات مهمی صورت بگیرد. تجهیز بیمارستانها به واحد استروک یونیت، ضرورتی انکارناپذیر است. برسی سرانگشتی هزینههای بیمار سکته مغزی در ماه و آمار 250 نفری سکته مغزی در روز، نشان میدهد که چقدر راهاندازی این واحدها صرفه اقتصادی داشته و باید بیش از این فرصت را غنیمت دانست.