در همه ما انسان ها این میل طبیعی وجود دارد که خودمان را با دیگران مقایسه کنیم. اما این میل به مقایسه از بدو تولد همراه ما نیست و در طول زمان در ما ایجاد می شود. در کودکی ما خود را با کسان دیگر مقایسه نمی کنیم. همه در دوران کودکی از موجودیت خود راضی و خوشنود بوده و ویژگی های منحصر بفردشان را دوست دارند.
اما با گذشت زمان به ما گفته شد که باید سعی کنیم که از دیگران بهتر باشیم. این حس از زمان ورود به مدرسه پدیدار می شود. از همان سال اول مدرسه والدین و اطرافیان به شما می گویند که باید بهترین و زرنگ ترین شاگرد کلاس خود و یا حتی مدرسه باشد. اگر بخواهید بازی کنید نیز از شما خواسته می شود که برنده بازی باشید و به عنوان بهترین بازیکن مورد تشویق قرار بگیرید. اگر نمراتتان ضعیف باشد شرمنده و حتی سرزنش می شوید. رفته رفته به این باور می رسیم که برای این که شاد باشیم و دیگران را نیز شاد کنیم باید از دیگران بهتر باشیم. برای بهتر بودن از دیگران نیز باید بیشتر تلاش کرده و از هر وسیله ای استفاده کنیم.
رسیدن به این هدف برای انسان غیر ممکن است زیرا همه نمی توانند در این کره خاکی از دیگران بهتر باشند. این موضوع از لحاظ تئوریک غیرممکن است. نتیجه این امر را می توانید در جامعه متمدن و مدرن و البته سرخورده و عصبانی امروزی ببینید زیرا همه نمی توانند و نتوانسته اند به اهدافشان برسند. حس رقابت و مقایسه از دوران کودکی در ذهن ما انسان ها کاشته می شود. این حس به تدریح بیشتر و بیشتر در ذهن ما ریشه دوانده و به جزئی جدایی ناپذیر از ذهن و طرز تفکرمان تبدیل می شود. در نتیجه در اولین مواجهه با افراد جدید به فکر مقایسه و رقابت با آن ها هستیم.
کار زیادی در مورد حسی که جزئی از وجود ما شده است نمی توانیم بکنیم اما می توانیم به روش های زیر از این حس مقایسه برای داشتن یک زندگی بهتر استفاده کنیم.
1- به برتری هایی که نسبت به دیگران دارید فکر کنید
وقتی که می خواهید خودتان را با دیگران مقایسه کنید روی نقاط قوت خود تمرکز داشته باشید. یاد بگیرید به خاطر چیزهایی که دارید و دیگران فاقد آن ها هستند شکرگزار باشید.
2- از دیگران یاد بگیرید
اگر می خواهید در زندگی موفق باشید با کسانی همکاری کنید که از شما بهتر باشند و بتوانید چیزی از آن ها یاد بگیرید. اگر یک نفر بهتر از خودتان را در کنارتان نداشته باشید انگیزه ای برای تلاش بیشتر نخواهید داشت. از اینرو وقتی که با یکی بهتر از خودتان آشنا می شوید سعی کنید از او یاد بگیرید تا حتی اگر نتوانستید به مرتبه او برسید دستکم بتوانید در آینده از موقعیت کنونی خودتان بهتر باشید.
3- به برتری های دیگران احترام بگذارید
انتقاد از کسانی که از شما بهترند با پیدا کردن نقطه ضعف آنان کار درستی نیست. نقاط ضعف یک شخص باعث از بین رفتن نکات قوتش نخواهد شد. یک فرد خلافکار یا ناسالم نیز وقتی جانش را برای نجات دیگری به خطر می اندازد باید مورد تجلیل قرار گیرد. وقتی که روی نقاط قوت شخصیت افراد دیگر تمرکز داشته باشید رفته رفته آن نقات قوت را در خود ایجاد و نهادینه می کنید. اگر روی نکات ضعف آن ها تکیه کنید در آینده ای نزدیک شما نیز به آن ضعف ها دچار خواهید شد.