مصاحبه با تنی چنداز بانوان فاضل و مدرس حوزه علمیه قم

بانوان همه جا و همه وقت , حساسی در جامعه ها داشته اند: در ذهنیت و فضای فکری و فرهنگی جامعه , در تحولات سیاسی اجتماعی , در عرصه های اقتصادی و حتی در رویدادهای نظامی . همه ابعاداجتماعی از حضور موثر و مستقیم و یا پنهان و غیرمستقیم اینان متاثر می باشد. متاسفانه , در جامعه ما, هنوز به نقش محوری زن , در حد مطلوب , توجه نشده است .

بانوان همه جا و همه وقت , حساسی در جامعه ها داشته اند: در ذهنیت و فضای فکری و فرهنگی جامعه , در تحولات سیاسی اجتماعی , در عرصه های اقتصادی و حتی در رویدادهای نظامی . همه ابعاداجتماعی از حضور موثر و مستقیم و یا پنهان و غیرمستقیم اینان متاثر می باشد. متاسفانه , در جامعه ما, هنوز به نقش محوری زن , در حد مطلوب , توجه نشده است .

ما براین باوریم که : در حیطه مسائل فرهنگی , نقش و جایگاه اجتماعی زنان , یکی از مهمترین زمینه های هر تحول اساسی است حتی نه به دلیل این که مثلا, چون عامل سلامت و رشد کودک هستند بلکه بایستی مستقیما مورد توجه جدی و هدف برنامه ها باشند. دیری است که[ حوزه] در طرح افکار و نظریات ,اساتید واندیشه وران حوزه های دینی خواهران وانعکاس خواسته ها و پیامشان ,احساس وظیفه می نمود و براین باور بود که باید:موفقیتها و کمبودهای این نهاد مقدس را برای دست یابی به آینده ای مطلوب ,از زبان خود آنان بشنود و عرضه کند. آمدن دی ماه و میلاد حضرت زهراء[ س] و روز زن , را مغتنم دانستیم و بر آن شدیم که بااین [ غریب آشنا] آشنا شویم و چه بهتراین بار حرف دل آنان رااز زبان خود آنان بشنویم . دراین شماره , با صاحب نظرانی , که همگی , خوداز پیشگامان در تاسیس و راه اندازی این جریان مبارک بوده و هم اکنون نیزاز مسؤولین و مدرسین سطوح بالای دروس حوزه ای می باشند و بعضا در زمان ستم شاهی دراثر روشن نگری و روشنگری ممنوع ازایراد خطابه گردیده اند, به گفتگو می نشینیم سخن و شرکت اینان دراین مصاحبه , خود گواهی است بر روشن ضمیری واعتقاد به اهمیت حضور فرهنگی زن مسلمان در جامعه اسلامی .

تذکر: جوابهایی که با عنوان جامعه الزهراء آمده است , حاصل کوشش تنی چنداز خواهران مسؤول و صاحب نظر جامعه الزهراءاست که با درخواست خودشان ,از آوردن اسامی , خودداری شد.

 

[حوزه]

 

 

حوزه : ضرورت تفقه دراین را برای بانوان چگونه تبیین می نمایید؟خانم صفاتی : آیا تفقه در دین برای بانوان , ضرورت دارد؟ و حتی آیا می توانند به عنوان مجتهداعلم و مرجع تقلید مطرح باشند؟

 

برای پاسخ به این سوال , به این سوال , باید برگردیم و متون اسلامی را ببینیم . آیا دلائلی که دراین زمینه اقامه شده رساست ؟ وانصراف از زن دارد؟ به گونه ای که بگویند: زن اگر مجتهد واعلم باشد, نمی توان ازاو تقلید نمود, گر چه در بین آقایان شخصی واجد شرایط نباشد؟ یکی از دلائل دراین مورد, بنای عقلاست . مبنای بنای عقلا: رجوع جاهل به عالم است .این بنا مفید نیست ,اطلاق دارد. قید نشده است که عالم , حتما بایستی مرد باشد.

روایت معروف :[ من کان من الفقهاء صائنا لنفسه , حافظا لدینه] اطلاق دارد. حضرت می فرماید :[من کان] ( هر کس ) قیدی نزده اند. طبق این روایت ,اگر چنین شرایطی در یک فرد وجود داشته باشد, مرجع عالم است و می توان ازاو تقلید کرد.

مرحوم آیه الله حکیم , در کتاب مستمسک , که حاشیه ای است بر عروه الوثقی , می نویسد:

[ وامااعتبارالرجوله فهوایضا کسابقه عندالعقلا و لیس علیه دلیل ظاهر غیر دعوی انصراف اطلاقات الادله الی الرجال و اختصاص بعضها به لکن لوسلم فلیس بحیث یصلح رادعا عن بناءالعقلاء و کانه لذلک افتی بعض المحققین بجواز تقلیدالانثی].

اطلاقات اولیه , هم زن و هم مرد را شامل می شود. نمی توانیم بنای عقلا را قید بزنیم . و شاید به این دلیل , بعضی از محققین فتوا داده اند که :[ یجوز تقلیدالاثنی] تقلیداز زن , جایزاست . یکی دیگراز فقها, که شرحی براین مساله عروه نگاشته اند, پس از نقل روایاتی که در حول و حوش این موضوع آمده است , می نویسد: روایات , مطلق است و شامل زن و مرد می گردد:

[بل مقتضی الاطلاقات و سیره العقلانیه عدم الفرق بین الاثاث وارجال].

اما دلیل این که زن نتواند مرجع عام باشد, گفته اند: مذاق شارع , اینگونه است که زن , به دوراز دسترس و تیررس مردان باشد و بیشتر به امور خانه و تربیت فرزندان بپردازد. مرجعیت , کار بزرگ و دشواری است و بانوان نمی تواننداز عهده این مهم برآیند.

آیااین موانع می تواند آن اطلاقات ادله را قید بزند؟ پر واضح است که نمی تواند قید بزند.اینها قید زننده ادله نیست .

من مثالی عرض می کنم :اگر زنی در رشته پزشکی تخصص پیدا کرد واز همه متخصصین این فن برتر شد, آیا می توان گفت : رجوع به این خانم برای آقایان , جایز نیست ؟ مسلم حرام نبوده , بلکه لازم و ضروری است .این , طبق همان اصل عقلایی رجوع جاهل به عالم است . روی این مبناست که می گوییم اگر زنی , در دانش دین و فقه ,اعلم شد,از همه آقایان , در بعد علمی فقهی , موقعیت والاتری پیدا کرد, چه اشکالی دارد که مرجع عموم شود؟امروز, از طریق رسانه ها, تلفن و تلکس می توان با مردم در تماس بود, بنابراین تبعاتی هم ندارد. پس اگر زنی جامع الشرائط بود دلیلی بر نفی تقلید ازاو نداریم خصوصا تقلید نسوان از نسوان که دراین باره , مواردی در تاریخ ذکر شده است که به نظریات فقهی آنان , برخی عمل می کرده اند.

غرض از پرداختن به این بحث ,این بود که : زن می توان در ثفقه , عالیترین مرتبه را به دست آورد و زمینه رشد و شکوفایی دراین بعد را, دین و مذهب برای او مهیا کرده است .این ما هستیم که به مذاق خودمان مسائل را تحلیل و بررسی می کنیم . (واما ضرورت تفقه , که در سؤال آمده است , در پاسخهای بعدی مشخص می شود).

جامعه الزهراء:اگر منظوراز تفقه در دین , مفهوم لغوی آن و دیدگاه آیات و روایات باشد, نمی توان به یه یا روایتی برخورد کرد که تفقه را منحصرااز وظائف گروه خاصی قرار داده باشد و بانوان را مستثنی کرده باشد وامااگر مراداز تفقه معنی و مفهوم مصطلاح و حوزوی آن است که باز به همان جهتی که مطرح شد, تحصیل علم در زمینه فقه , نمی تواند منحصر به گروه خاصی باشد زیرا معنی اصطلاحی مورداشاره نیز, مصداقی از تفقه در دین است ,البته بخشی ارزنده و مفیداز آن . اگر فقه , تمامی شوون فردی واجتماعی واز گهواره تا گور, در همه زمینه های فرهنگی واقتصادی و با همه ابعاد, به عنوان میزان و وسیله ای الهی , روشنگر راه انسان است واحکام خداوند را در فروع معین می کند واز طرفی گروه نسوان , به عنوان نیمی از جامعه بشری و عضوی ازاعضای خانواده واجتماع , مثل سایرافراد, مکلف به اجرای احکام نورانی اسلامی باشند,ازاین روی , وظیفه دارند به اندازه وسع در همه ابعاد دین تفقه نمایند.

بطور کلی , در عمده زمینه ها و موارد, وظائف و تکالیف فردی واجتماعی زن و مرد یکی است و فقط به خاطراختف در خلقت جسمانی آنان , که خداوند حکیم براساس حکمت بالغه اش آن را وضع کرده , در برخی زمینه هااحکام ویژه ای برای هر کدام ازاین دو گروه قرار داده است .

اما موضوع تحصیل علم و کسب معارف اسلامی و آموختن آن به دیگران , هیچ گاه مختص گروهی خاص نیست , بلکه طبق برخی آیات و روایات برزن و مرد, فراگیری دانش ضروری است . بدیهی است که راه تعالی برای انسان , چه زن و چه مرد, باز و گسترده است و تعالی انسان , میسر نیست , مگر با استفاده از دو بازوی : تزکیه و تعلیم , همچنانکه قرآن مجید فرموده است . پس اگر تحصیل علم , ویژه آقایان باشد, معنایش این است که یکی از راههای وصول به هدف , که همان قرب الله باشد, به روی بانوان مسدود گشته باشد, در حالی که این خلاف صریح آیات و روایات ماثوره می باشد, که تمامی طرق رسیدن به کمال را برای همه آحاد بشر تبیین و تشریح فرموده اند.

خانم مقتدائی : آن طور که از آیات و روایات متعدد, روشن می شود, تفقه در دین , بینش و آگاهی دقیق و عمیق نسبت به وظائف انسانی پیدا کردن , برای هر فردی ,اعم از زن و مرد, لازم و ضروری است و هیچ جای معارف اسلامی ,استثنایی جهت تحصیل علم برای جنس یا گروه و یا طبقه خاصی قائل نشده اند. و به دلیل دقیق بودن راه وصول الی الله و طی مسیر کمال , که مستلزم معرفت و آگاهی عمیق است , هر کس ,از هر جنس , که دارای شناخت بیشتری می باشد به مراتب کمال انسانی نزدیکتراست. حتی از آن جهت که گروه خواهران , تربیت فرزندان را (که بخش مهمی از آنان , گروه مردان را تشکیل می دهد) به عهده دارند و در واقع , سازنده جامعه و تاریخ می باشند, ضرورت تفقه ایشان ,اگر بیشتر نباشد, کمتر نیست .اگر معنای اصطلاحی فقیه را, که مرجع تقلید شدن باشد, هم در نظر بگیریم , به حکم معنای اصطلاحی فقیه را, که مرجع تقلید شدن باشد, هم در نظر بگیریم , به حکم این که هر کس , یا باید مقلد باشد یا مقلد, بانوان , می توانند, به درجه اجتهاد برسند و در تشخیص احکام خود, صاحب نظر باشنداما بنابراحترام خاصی که براساس کیفیت خلقت این جنس , دراسلام مورد نظراست , خانمهاازاین که مرجع دیگران ,اعم از زن و مرد باشد, ممانعت شده اند.

خانم انصاری : توجه به چند مساله ضرورت تفقه در دین را روشن می نماید:

1.اصل راهنمایی موجودات به سوی کمال ,ازاصول کلی و عمومی نظام آفرینش است و دراین میان ,انسان , موجودی است انتخابگر فقه به منزله دستوراتی است که خطوط اصلی و کلی حرکت را ترسیم , و طریق پویندگی برای ایصال الی الله را مشخص می گرداند. فقه چون قله رفیع و قلعه استواری است که فقیه رااز مخاطرات و آسیبها حفظ می کند واو را در حصارامنیت و سلامت قرار می دهد. بر همین اساس است که امام صادق[ ع] در دین رااز شرایط تکامل نهایی انسان دانسته است .

2. نقش اساسی زن در بنیان شخصیت و فکر کودکان و بالمال جامعه , یک تاثیر زیربنایی واصولی است و می توان براساس بررسی ها و تجربیات به عمل آمده ادعا نمود که :[ زن , جهت بخش اجتماع است و فلاح و فساد جامعه , تا حدود زیادی , بر آگاهی و معرفت و تفقه زن بستگی دارد].

3. آیاتی از قرآن , تفقه دینی را برای مرد و زن ضروری دانسته است :

ما کان المومنون لینفروا و کافه فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعواالیهم لعلهم یحذرون . 4

نمی شود که مردمان مومن همه (برای جهاد یا طلب علم ) بسیج شوند بنابراین چرا نبایداز هر گروه ازایشان , تنی چند بسیج شوند و بکوشند تا دانش دین بیاموزند و هنگامی که بازگشتند, قوم خود را بیم واندرز دهند (بیاگاهانند), باشد که آنان نیزاز نافرمانی خدا حذر کنند.

نص آیه[ نفر] ضرورت تفقه دراین را برای همگان چه مرد و چه زن , بیان می کند. گر چه فعل[ لیتفقهوا] صیغه مذکراست اما آیه هر دو گروه را منظور دارد زیرا در لسان عرب , تنها در صورتی برای مردان و زنان صیغه مخصوص مذکر و یا مونث به کار برده می شود که آن دو در برابر هم قرار بگیرند و گرنه برای شمول هر دو گروه از صیغه مذکر استفاده می شود که در قرآن مجید نمونه های زیادی داریم .

همچنین آیاتی همانند

والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر .

مردان و زنان باایمان یاران یکدیگرند, کارهای پسندیده راامر و کارهای ناپسند را نهی می کنند.

شناخت موارد معروف و منکر,از شرایط امر به معروف و نهی از منکر می باشد و هر چقدر که این شناخت ,اجتهادی و عمیق باشد, آن دو واجب , کاملتر و بهترانجام می شود.

تذکراین نکته لازم است که : فقه را نمی توان منحصر به یک سری احکام مدون محدود دانست , بلکه دامنه آن , وسیع و شامل تمام علوم و معارفی می شود که دانستن و عمل بدان رستگاری انسان نقش تعیین کننده دارد و شامل مسائل حکومتی و سیاسی واجتماعی واقتصادی نیز می گردد.

حوزه : چه برنامه و پیشنهادی در رابطه با آموزش بانوان مشغول به تحصیل در حوزه های علمیه دارید؟

خانم صفاتی :اگر خانمی دارای چند فرزند باشد و در عین حال , مشغول تدریس تحصیل و کارهای اجتماعی باشد,انصافا جمعش کار دشواری است . البته توصیه من به خواهران این است که :اول خوب درس بخوانند, بعد ازدواج کنند, ولی نگذراند زیاد طولانی شود واز کار بگذرد. فرصت قبل ازازدواج را برای تحصیل خیلی غنیمت بدانند.

آیا جمع بین خانه داری واداره فرزندان و کارهای اجتماعی و تحصیل امکان دارد یا نه ؟

اولا باید نظم وانضباط خاصی در زندگی حکمفرما باشد, چون دراین صورت است که انسان به همه کارهایش می رسد. پس از نظم , مسئله فداکاری همسراست . مرد برای زنی که این همه فعالیت می خواهد داشته باشد, باید فداکاری کند.اگر بخواهد همکاری نکند و توقعات وانتظاراتی داشته باشد, طبیعی است که این خانم , نمی تواند درس بخواند.البته خانمها هم نبایداز زیربار مسؤولیت در روند, باید مسؤولیتشان را خوب انجام دهند. خانمها تجملات و کارهای تشریفاتی و میهمانیهای کذایی را, که اتلاف وقت است , کنار بگذارند. و تنها در حد ضرورت به این امور بپردازند.البته توصیه من به خواهران این است که : حتماامور فرزندانشان را در راس کارها قرار بدهند.امور فرزندان ,اعم از مسائل اخلاقی تربیتی و مادی ,از قبیل : تحصیل تغذیه و بهداشت . خلاصه با نظم وانضباط و فداکاری زن و مرد کنار گذاشتن تشریفات واکتفا کردن و ضروریات زندگی و در راس قرار دادن کار فرزندان و شوهرداری و در عین حال توفیق واستمداداز پروردگار متعال .

خانم انصاری : توجه به علم و دانش و مسؤولیت خانواده هر دو مهم و اساسی و شایان توجه می باشد. یک زن با فضیلت , بهتر می تواند چراخ خانه و جامعه را به حرکت در آورد و صفا و گرمی خانواده در گرو تعهد متقابل شوهر و زن است . در جامعه کنونی , نیاز مبرم به افراد تحصیل کرده و آگاه به معارف اسلامی , کاملا, محسوس است . در صورتی که خواهری توانایی انجام مسؤولیتی را داشته باشد, و وظیفه خود راانجام ندهد, نمی تواند خود را متعهد و پیرو حضرت زهرا[س] بداند. بالاخره پذیرش کار و مسؤولیت و تحصیل علم و دانش و حضور در صحنه اجتماع , توسط زن و شوهر باید در حد معقول و متناسب با وضعیت روحی و جسمی و خانوادگی آنان باشد.

جامعه الزهراء: با توجه به فرصت کم خانمهای مشغول به تحصیل , و مشغله های زندگی , در جهت کارآیی آنان می توان به نکاتی اشاره کرد.

1.انتخاب یک نوع زندگی به قول حضرت امام , رضوان الله تعالی علیه , کسب زی طلبگی و کنار گذاشتن تشریفات زیرا تشریفات و تجملات در زندگی , نه تنهاانسان رااز فعالیتهای اجتماعی باز می دارد, بلکه مانع از تربیت فرزندان صالح وانجام وظائف ذاتی ایشان می باشد.

2.رعایت یک نوع برنامه معتدل و منظم , بطوری که با وظایفشان , نسبت به خانواده و تربیت فرزندان و کسب علم , تداخل پیدا نکند, بلکه هر کدام در جهت رشد و پربار کردن دیگری باشد.

3. توجه به استعداد ویژه بانوان : نگاهی کوتاه به فعالیت علمی بانوان در رشته های مختلف و در دانشگاههای گوناگون , نشان می دهد که اگر شرایطی برای تحصیل بانوان , گر چه با حداقل امکانات فراهم باشد, بانوان در زمینه های تحصیلی موقعیتی کمتراز آقایان به دست نمی آورند, بکله تجربه ثابت کرده است که در برخی از موارد, موفق تر هم بوده اند زیرا دارای روح لطیف واحساسات قوی هستند واین امر کمک می کند که آنان در جهت تعالی موفق باشند لذا بانوان بایستی به این استعداد خاص خود, توجه بیشتر کنند واز آن بهره برداری لازم را بنمایند.

4. توجه بیشتر به کارهای جمعی و گروهی : زیرا تحقیقات و پژوهشهای علمی اگر به صورت جمعی باشد, می توان قسمت عمده ای از مشکلات , که ویژه خواهران و زندگی خاص آنهاست , بر طرف کند و در بازدهی کار آنان سرعت ببخشد.

5. در صورتی که یکی ازاعضای خانواده ,از نظر علمی , دارای صلاحیت باشد, بانوان می توانندازاین طریق , با تبادل افکار و همکاری در زمینه های مختلف علمی و پژوهشی , بطور مستقیم و غیرمستقیم , علاوه بر نشراندوخته های علمی خود, در جهت پویایی فعالیتهای فکری خویش , گام بردارند.

حوزه : آیا شیوه فعلی مدیریت حوزه های علمیه خواهران را برای آموزش و شکوفایی استعدادهای عظیم آنان کای می دانید؟

خانم صفاتی : با تجربه ای که داریم , به نظر من , عمر تحصیلی کوتاه , خیلی ثمر ندارد, واقعا, خواهران روی تصمیم گیری و هدف صحیح , جدی بیایند به میدان و مدتی را درس بخوانند. درسها بایستی به شکل تخصصی در بیاید,البته پس از گذارندن دوره ای در تحصیلات عمومی :ادبی , فلسفی , منطق ,اصول , فقه و آشنایی با نهج البلاغه , تفسیر و عقاید. فراگیری این دانشها, تا حدودی , در حوزه خواهران وجود دارد, ولی پس ازاین مرحله , بعضی از خواهران , دروس فقه واصول راادامه داده اند. سوال این جاست که آیااین سبک درست است ؟ یااین که بایستی پس از دوره عمومی , رشته های تخصصی به وجود آید, مثل رشته های تربیتی , معارف و...

ببینید, وسائل الشیعه , پراز روایاتی است که مربوط به امور خانواده است .این روایات , مقداری ذوق و سلیقه می خواهد که مطابق با علوم روز, تجزیه و تحلیل شود.

اصولا, پس از تخصص است که فرد می تواند کارآیی لازم را داشته باشد بویژه , با توجه به این که دوران تحصیلی خواهران محدود می باشد و پس از مدتی ادامه تحصیل با مشکلاتی همراه می شود. در نتیجه ,اگر معلوماتی در حد تخصص فرا گرفته باشد, پس ازاین دوره احساس می کند که صرف وقت در آن دوران برایش مفید بوده است زیرا, برای حضور فعال و مفید فرهنگی یااجتماعی , به این حداز معلومات نیامندیم .

جامعه الزهراء: مسئولین حوزه خواهران ,از آغاز تاکنون , زحمات زیادی کشیده اند. جا دارد دراینجا یادی ازاستاد بزرگوار و معلم اخلاق , شهید آیه الله قدوسی[ رض] بکنیم . آن بزرگوار, با وجود مشکلات بسیار, ( از جمله : مخالفت دستگاه ستم شاهی و متاسفانه برخی از متدینین !) اقدام به تاسیس حوزه خواهران نمودند و دراین رابطه ,از هیچ گونه سعی و تلاشی دریغ نکردند. در پی آن بزرگوار, مدارس دیگری , زیر نظر بزرگان حوزه تاسیس گردید. تااین که در سال 64, به لطف الهی , حضرت امام , رضوان الله تعالی علیه , توجه خاصی نسبت به وضعیت تحصیلی خواهران و ضرورت آن , مبذول فرمودند. هیاتی , را جهت هماهنگی و برنامه ریزی , تحت عنوان هیات مؤسس , تعیین نمودند و بااین پیام , تمام مدارس خواهران , تلفیق گردید و تشکیلاتی تحت عنوان جامعه الزهراء, به وجود آمد. و هیات مدیره ,از طرف هیات مؤسس , مسؤول برنامه ریزی و پی گیری دراجرای آن شدند .

پس از رحلت حضرت امام , رضوان الله تعالی علیه , حوزه خواهران , همچون دیگرارگانها واقشا جامعه , مشمول عنایات و توصیه های ارزشمند مقام معظم رهبری , حضرت آیه الله خامنه ای قرار گرفت .

تشکیلات خواهران , دارای دو بخش برنامه ریزی واجرایی است که بخش اجرایی , عمدتا, توسط خواهران اداره می گردد و در قسمت برنامه ریزی , ازاین نظر که حوزه خواهران , جدیدالتأسیس است , وجود حضرات آقایان هیات محترم مؤسس و هیأت مدیره , در برنامه ریزی امری طبیعی است .

البته دراین زمینه نیز, خواهران بی نقص نیستند. خواهران درامور مربوط به خودشان , نقش دارند. به عنوان نمونه : دو نفرازاعضای هیأت مدیره را خواهران صاحب نظر تشکیل می دهند.

 

حوزه : متن درسی حوزه های علمیه خواهران را چگونه ارزیابی می کنید.

جامعه الزهراء: مرحوم شهید قدوسی[ ره] , که مسؤولیت مکتب توحید و مدرسه منتظریه را داشتند, معتقد بودند که : درادبیات نباید زیاد وقت صرف کردازاین روی , متونی تهیه گردید و به چاپ رسید.این متون جدیدادبی , هم برای خواهران و هم برای برادران , تدریس می شد.این روش ,اکنون نیز, دنبال می شود.افرادی که با چنین روشی درس خوانده اند, درادامه تحصیل ,ازاین جهت کمبودی نداشته اند. اما در رابطه با متون فقهی ,اگر خواهران بخواهند, فقط در حد آشنایی با فقه پیش بروند, خوب است ,اما برای افرادی که مایلند علاوه بر آشنایی به مرحله ای برسند که قدرت استنباط هم داشته باشند, کافی نخواهد بود.

 

مساله استعداد سنجی , مطلبی است در خور توجه که متاسفانه در حوزه خواهران و همچنین در حوزه برادران به آن توجه نشده است .

حضرات اساتید محترم حوزه ها و کسانی که در مدیریت , نقش دارند, باید سعی و تلاش خویش را در شناسایی استعدادها و جذب آنها به نحو صحیح به کاربرند تااستعدادهایی که هر ساله وارد حوزه می شوند ناشناخته باقی نمانند بلکه شکوفا شوند و پس از چند سالی که از حوزه جدا می شوند, آموخته های خود را به نحو مطلوب , مورد بهره برداری قرار دهند و نقش چشمگیری در جامعه ایفاء نمایند.

خانم صفاتی : به لحاظ گستردگی و پیچیدگی متون , مقدار بهره برداری و بازدهی به کارگیری آنها جای تامل دارد بویژه که این همه , مقدمه ای است برای ذی المقدمه ای که عبارت است از: برطرف کردن نیازهای جامعه و پاسخگویی به مشکلات فکری آن , خوب , چه اندازه این مقدمات , دراین راستا می تواند مفید باشد,.

فعلا در حوزه خود خواهران بحث می کینم ( مثل مباحث الفاظ کفایه , ادبیات مرسوم در حوزه , (در آن حدو شیوه ) و... چه اندازه می تواند برای کارهای اجتماعی این خانم مفید و موثر باشد؟ با توجه به این نمته که خواهران حوزه ما,اغلب آشنایی چندان با مسائل اجتماعی ندارند. شاید یکی از دلایل عدم آشنایی آنان با مسائل اجتماعی ,این است که : در وقتهای مقتضی و حساس , کمتر در جوامع حضور دارند و کارهای کلیدی ندارند و خودانزوا, موجب بی اطلاعی می گردد. یااگراطلاع داشته باشند طرح ندارند, تحرک ندارند و روشنگری لازم به آنان داده نشده است . حضور فعال این خواهران , در همه عرصه های اجتماعی , ضروری است . لزومی ندارد که تمام اوقات خواهران , به تحصیل و تدریس سپری شود. حضور در جامعه باعث می شود که انسان با مشکلات برخورد کند, شیوه حل مشکلات را یاد بگیرد .

الان برای ما گنگ است که جامعه , فعالیت ما, در چه بعدی نیاز دارد. تا نرویم نمی فهمیم .اگر شم اجتماعی ما ضعیف باشد و نتوانیم مسائل اخلاقی و فکری جامعه رارا ریشه یابی و تحلیل کنیم , جلوه های این مشکلات اخلاقی , بیش از گذشته نمودار می گردد.

مثلا رادیو و تلویزیون , روزنامه ها و مجلات و دانشگاهها, حضور خواهران دانشگاهی , خیلی بیشتر و ملموس تراست و خیلی کم می بینیم که خواهران حوزوی , دراین عرصه ها حضور داشته باشند. بنابراین , علاوه بر ضرورت آموزشهای دیگر, به عنوان درسهای جنبی , نفس حضور در صحنه های اجتماعی , به خواهران ذهنیتی می بخشد که واقع نگر بشوند واز آموخته هایشان در همین مسیر بهره ببرند.

خانم انصاری : معتقدم به حفظ متون قدیم , به عنوان اساس واسکلت .اما به شیوه و تنظیم و تدوین نو. بعضی از بحثهای کتب قدیم , مورد ابتلا نیست اساس واسکلت طریقه نگارش متون قدیم به شکلی است که محصل , وقتی آن را می بیند, در مرحله اول , فکر می کند که هیچ گاه نمی تواند آن را بفهمد زیرا بااین سبک نامأنوس است . برای حل این مشکل , لازم است عده ای از صاحب نظران , کتابهایی , متناسب با وضع روحی و مسؤولیتهای خواهران , در زمینه های مختلف , تدوین نمایند. درس و کلاس , باید محصل را برانگیزاند, به او شور و دلگرمی وامید بدهد. درس باید شیرین و نشاط آفرین باشد. در حوزه , ذوقها و گرایشها بایستی مورد توجه مسؤولین قرار بگیرد مثلا, در دوره ای چهارساله ,اجمالی ازادبیات , فقه ,اصول , فلصفه , منطق , کلام تفسیر و غیره , را بگذارنند و سپس برای دوره تخصصی , دروس را تفکیک کنند و فرد, مطابق ذوق و علاقه خود در دروس مورد دلخواه شرکت کند. شبیه این برنامه ,اکنون در واحد خواهران دفتر تبلیغات اسلامی قم ,اجرا می شود.این برنامه , بیشتر, جهت تربیت خواهران برای تبلیغ و تدریس است و نتایج خوبی هم , همراه داشته است .

حوزه :اشکالات یا موانع کارآیی را در چه چیزهاییمی بینید.

خانم انصاری : برای رشد و تعالی فکر و فرهنگ ,اندازه کافی سرمایه گذاری نشده و عملا برای شکوفایی استعداد و قوه ناشناخته خواهران , گام اساسی برداشته نشده است . روش برنامه ریزی هم منطبق به نیازهای جامعه ما نیست . درسها, بیشتر به صورت تئوری است .از ذوقها و هنرهای خواهران تشویق و تقدیر چندانی نمی شود. خواهران طلبه , در متن جامعه قرار نمی گیرند, تا نیاز مردم را بشناسند.

برادران , در شهرها و بخشها و نهادها, می توانند خود را معرفی کنند, تا برای فعالیت فرهنگی آنان , برنامه ریزی به عمل آید واز وجودشان استفاده شود ولی خواهران , بدین صورت نمی توانند زمینه فعالیت را برای خود فراهم نمایند. برای خواهران مشکلات سفر بیشتراست :از لحاظ وسیله رفت و آمداسکان وامکانات تبلیغی . به هرحال , علی رغم این مشکلات , آمار موجود, نشانگر موفقیت و بهره وری چشمگیراز سرمایه گذاری روی تعلیم و تربیت این گروه می باشد.

جامعه الزهراء: با توجه به قرآن و روایات , هدف از تحصیل علم دو یز است : یکی درارتباط با خود و دیگری در رابطه با جامعه . در مورداول , تهذیب نفس و عمل به آموخته ها, بهترین ثمره از فراگیری است .

انما یخشی الله من عباده العلماء .

واحادیثی از قبیل :

العلم بلاعمل کالشجر بلاثمر .

نخستین بهره برداری از تحصیل دانش را خود محصل , بایدانجام دهد. با کسب اخلاق فاضله و صفات نیکوی انسانی و تهذیب و تزکیه نفس , درخت تنومند دانش را به بار نشاند. بدیهی است که دراین زمینه , هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و خواهران نیز, در حدی , مساوی برادران برای رسیدن به قله های رفیع کمال و معنویت ازامکانات لازم برخوردارند, گر چه ممکن است راه وصول به هدف ,اندک تفاوتی داشته باشد.

در مورد دوم و نشر معارف اصیل اسلامی , که فرد در مراحل مختلف تحصیلی آموخته است , و یاد دادن آنچه فرا گرفته است به دیگران و هدایت و راهنمایی افراد جامعه به سمت صلاح و نور و تکامل , چیزی است که امام[ ع] ,از آن , به عنوان زکات علم یاد می نماید.این آموزش در شرایط فعلی اجتماع ما,از طریق تدریس سخنرانی تشکیل کلاسهای مختلف ,امکان پذیراست . در حال حاضر, بسیاری از خواهران طلبه , به تدریس در سطوح مختلف آموزشی مشغولند و بحمدالله , اکثرا, دراهداف حوزه , موفق بوده اند. آمار کسانی که به مناسبتهای گوناگون , یا به صورت متوالی , جهت سخنرانی و یا تشکیل کلاسهایی چون : احکام , عقاید,اخلاق و قرآن در سطح شهر قم و دیگر شهرستانهای کشور عزیمت می کنند, گویای این مطلب است که دراین جهت نیز خواهران محصل علوم دینی نقش چشمگیری داشته اند. گر چه ,اعتراف می کنیم در برابر درخواست زیاد جامعه وامکانات بسیار وسیعی که بحمدالله , پس از پیروزی انقلاب اسلامی , برای تبلیغ اسلام عزیز دراختیار ما قرار داده شده است , قاصریم و نتوانستیم , آنچنان که باید, نیازهای اجتماع را پاسخ گو باشیم امااین بدان معنی نیست که از خواهران , در تبلیغ و فعالیتهای اجتماعی بهره برداری نمی شود.البته دقت هر چه بیشتر در برنامه های درسی خواهران و تطبیق آن با خواستهای مردم و نیاز آنان و در نظر گرفتن شرایط ویژه بانوان , مطلبی است لازم و باید مرتبا, ارزیابی و تجدید نظر شود.

همانگونه که متذکر شدیم , حضرت امام توجه خاصی به حوزه های علمیه خواهران داشتند واکنون حضرت آیه الله خامنه ای , رهبر معظم انقلاب , نیز, عنایت خاصی به این تشکیلات دارند که امیدواریم در آینده شاهد نتایج مطلوب و رضایت بخش این توصیه ها و توجهات , در موسسات و دیگر حوزه های علمیه خواهران باشیم .

دراینجا دو نکته لازم با یادآوری است :

1. حضور بانوان در جامعه و مراکز مختلف اجتماعی ,اگر چه امری است لازم و مفید,اما نباید با حضور آقایان دراینگونه مراکز مقایسه شود زیرا برادران روحانی , تحصیل , تدریس و تبلیغ را به عنوان کاراصلی خویش انتخاب نموده انداما خواهران , براساس مسؤولیت مهم خانه داری و همسرداری و تربیت فرزند, که وظیفه اصلی آنان است , خواه و ناخواه , بسیاری از وقت و کوشش خود را صرف این امور می کنند واگر در کار آن , فعلیتهای اجتماعی دارند, واقعا بااراده و پشتکار و تلاشی است که خود نشان می دهند .

قطعا, بازدهی تحصیل خواهران , با در نظر گرفتن این مطلب , هیچ گاه به سطح بازدهی علمی آقایان طلبه نخواهد رسید.این که اشاره به عدم تطبیق آموخته های خواهران با نیازهای جامعه شده است , معقتدیم این اشکال در گذشته , تا حدودی وجود داشته و در حال حاضر هم , به طور کامل , مرتفع نشده است , گر چه مسئولین به فکر رفع آن هستندامااین مختصص به خواهران نیست , بلکه در کل حوزه ,این خلا وجود داشته است . بحمدالله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و توجه گسترده جهان اسلام به حوزه قم , به عنوان خاستگاه روحانیت مبارز و آگاه , دست اندرکاران برنامه های حوزه , بر آن شده اند تا دراین جهت اقداماتی انجام دهند که شاهد مواردی از آن , بطور همزمان , در حوزه خواهران و برادران بودیم .از طرفی با توجه به قدمت چند صد ساله حوزه علمیه برادران و تجربیات فراوانی که دراین مورد کسب شده و نیروهای عظیمی که در راه رشد و تعالی آن مصروف گردیده است , طبیعی است که ,از نظر کمی و کیفی , نباید با حوزه خواهران , که عمر کمتراز بیست سال دارد, مقایسه شود. با در نظر گرفتن این موضوع , اگر بنابر مقایسه باشد,اثرات فرهنگی واجتماعی بانوان تحصیلکرده و دانشمند, کمتراز آقایان روحانی نبوده است .

2. یک زن مسلمان آگاه , بر فرض که نتواند در جامعه , به صورت بارز, ثمرات دانش خویش راارائه دهد و فعالیت اجتماعی داشته باشد, (حال علت آن هر چه باشد)اولا, ثمره نخستین علم یعنی علم صالح را در خویش داشته باشد و ثانیا در خانواده با تربیت فرزندانی صالح و مطابق دستورات اسلام و فراهم ساختن محیطی مستعد, جهت رشد و شکوفایی استعدادهای سایرافراد خانواده , همچون مجاهدی خستگی ناپذیر, کوشش نماید,این خوداثری والاست که از همان علوم و معارف اسلامی نشات گرفته و شایسته نیست دست کم گرفته شود.

خانم مقتدایی : حوزه ها به علت عدم برنامه ریزی , بر حسب استعدادهای موجود و نیازهای جامعه و آموخته هایی که منحصراست در فقه واصول (آنهم نه بطور دقیق و کامل ). قطعا نیازهای تربیتی , سیاسی ,اجتماعی اخلاقی و فرهنگی و عقیدتی جامعه را پاسخ نمی دهند.البته با صرف نظراز عده قلیلی که خود به تنهایی , غیراز دروس اصلی , به تحقیق دراین مسائل پرداخته اند. مدیریت و برنامه ریزی برای هر گوره خاصی وقتی به دست افرادی باشد که به مشکلات و محاسن آنان بطور حسی برخورد کرده اند, مفیدتر می باشد .

 

حوزه : برای این که خانمهای طلبه و محصل علوم دینی , بتوانند درعرصه جامعه , حضور فرهنگی واجتماعی موثر و روشنگرانه داشته باشند, چه طرح و پیشنهادی دارید؟

خانم صفاتی :

 

1. خواهرانی که برای این جهت می آیند, باید براساس تصمیم گیری و هدف صحیح بیاینداین رشته راانتخاب کنند و مقطعی نباشد.

2.این متون مرسوم , با عمر تحصیلی خواهران واهداف وانگیزه هایی که ممکن است برای بهره گیری و کارآیی در مسائل اجتماعی داشته باشند, مناسبت ندارد. همانگونه که گفتم : به لحاظ گستردگی و پیچیدگی مطالب این متون , بهره برداری از آنها کار سختی است .

گذشته ازاین که اساسا, به یکسری از مباحث نیازی نیست و باعث اتلاف وقت است . خلاصه آن که : متون مرسوم فعلی و شیوه تحصیلی , نه فراگیراست , نسبت به آنچه بایستی خواهران آموزش ببینند, و نه آنچه می خوانند, در خور نیاز.

3. درسها بایستی به سوی تخصصی شدن به پیش برود. دراین صورت , فرد می تواند کارآیی لازم را به دست آورد و نسبت به مسائل پاسخگو باشد.

4. رشته ها, باید در جهت نیاز جامعه و متناسب با نوع فعالیتهایی که خواهران بایستی در جامعه داشته باشند, باشد.

5. تعیین وانتخاب رشته , روی علاقه واستعداد فرد صورت پذیرد.

6. آشنایی خواهران , با مسائل اجتماعی . نقش ورود آنان به جامعه , خود, بهترین وسیله ای است که فرد را به نیازها و چگونگی برخورد و شیوه حل مشکلات , آشنا می سازد و تا نرویم نمی فهمیم و با ذهنیت گرائی خود, هیچ گونه حضور مفید و موثر نخواهیم داشت .

7. مساله مدرک , در خور توجه است که باید مسؤولین بدان توجه کنند. برای حضور فعال در بسیاری از مراکز,احتیاج به مدرک پیدا می شود.

8. مدیریت ازامور بسیار مهمی است . تصمیم گیران بایستی کسانی باشند آگاه ,از جمله به مشکلات بانوان .افرادی نباشند که برای زن , فعالیت اجتماعی , قایل نباشند. متوجه باشند که نقش زن دراجتماع چیست و آنرا موجودی ضعیف ندانند.

9. بالاخره , آنچه که برای یک فردمی توانداساسی باشد و در نحوه کاراجتماعی او دخالت موثر و مستقیم داشته باشد, مساعدت خانوادگی است . پدر, مادر و یا همسر, بایستی مانع تحصیل و کاراجتماعی نباشند بلکه , مشوق و کمک کاراو باشند. و گرنه , واقعا, فرد دراین نوع کارها بازدهی لازم را نخواهد داشت .

جامعه الزهراء: به نظر ما,ایجادامکانات و تسهیلات لازم برای حضور فعال خواهران , دراجتماع , توسط مسؤولین , دست اندرکاران سطح بالای جامعه و نیز تشویق و قدردانی از زحمات و تلاشهای بانوانی که همزمان , در چندین مسؤولیت انجام وظیفه می کنند,از عوامل مهم حضور فرهنگی اجتماعی این گروه می باشند. مساله مهم دیگر, آگاه ساختن مردان , به عنوان سرپرستان خانواده که می توانند نقش موثری در هموار ساختن راه برای همسران و دختران خویش در مسیر تحصیل و تبلیغ و فعالیتهای فرهنگی دیگر داشته باشند .

اگر آقایان به نحوی صحیح , دراین زمینه , توجیه شوند و این مطلب روشن شودن که اسلام , همانطور که علم و آگاهی و تلاش وارشاد و تبلیغ را برای مردان می پسندد, برای زنان نیز می پسندد.

همانطور که وظیفه مرد, منحصر در کارکردن و پول در آوردن و تامین معاش خانواده اش نیست , بلکه باید هر لحظه اش , با لحظه قبل فرق داشته باشد و هر روز آگاهیش نسبت به روز قبل بیشتر شده باشد و نسبت به محیط و پیرامونش بی تفاوت نباشد, زن نیز, درست همینگونه است , وظیفه اش منحصر درامور خانوادگی و رسیدگی به فرزندان نیست , گر چه تربیت فرزندان صالح وظیفه اصلی است بلکه حضور در جامعه وانجام کارهای فرهنگی هم از وظایف زن مسلمان است .اگراین مطالب و شبهاتی دیگر که پیرامون حضور زنان در جامعه , در ذهن افراد, حتی متدینین و متشرعین , وجود دارد توضیح داده شود. گام بسیار موثری دراین راه برداشته خواهد شد.

 

خانم انصاری :

 

با توجه به نقش تبلیغ و تدریس و تحقیق در جامعه , راههای ذیل را پیشنهاد می کنم :

1. فراهم نمودن امکانات کافی و هماهنگ با شرایط خانوادگی خواهران برای پیشرفت درامر تحصیل .

2. شناسایی و کشف نیروهای خلاق و خوش فکر و با فضیلت .

3. توجیه همسران , نسبت به ضرورت حضور فرهنگی زن در جامعه وارزش کاراو درامر هدایت وارشاد مردم .

4. نظم و برنامه ریزی در زندگی . کار بیشتر و کاستن ازامور غیرضروری .

5. فراهم آمدن مقدمات واموراجرایی چنین مهمی .

 

خانم مقتدائی :

 

پیشنهاد من این است که : مراکز محترم آموزشی , در سطح کشور, ضوابط مدرک گرایی را تبدیل به علم واخلاق و لیاقتها بکنند. متاسفانه دراین نظام مقدس , در بعضی از مراکز, هیچ گونه ارزش و موقعیتی مناسب , برای این خواهران محترم قائل نیستند.

 

حوزه :الگو بودن حضرت زهراء[ ع] , را برای زنان عصر حاضر, چگونه

ارزیابی می کنید؟ خانم مقتدائی : قرآن پیامبر[ص] را به عنوان الگو معرفی نموده است .

 

[ ولکم فی رسول الله اسوه حسنه].

حضرت زهراء[س] که روح و جان رسول الله[ ص] بود,اسوه خانمهاست . انتخاب الگو و تطبیق خویش با آن , مستلزم شناخت صحیح و دقیق از آن می باشد. برای بهره گیری ازاین روح پیامبر, به تزکیه و صفای باطن نیازاست . با کم کردن فاصله خود و حضرت زهراء[ س] , می توان ظرف وجودی خویش را آماده پذیرش آن تجلی نمود. بعد معنویت و عبادت , تا آنجا که پیامبر[ ص] می فرماید:

[دلم می خواهد در فضای ملکوتی عبادت زهرا بنشینم و نیایش او را تماشا کنم و جز خدا نبینم و جز خدا نشونم].

در خانه پدر, آنقد با صداقت وایمان خدمت کرد که لقب[ ام ابیها] گرفت و پس ازاین که با ساده ترین وجه ممکن ازدواج کرد, زندگی او در خانه علی[ ع] غرق در قداست و طراوت و محبت وایثار بود.

شجاعتها و فداکاریهای همسر را می ستود واو را برای جنگهای آینده آماده می ساخت . بطوری که حضرت علی[ ع] می فرمودند:

وقتی به خانه می آمدم و به زهراء نگاه می کردم , تمام سختیها و غم و غصه هااز وجودم رخت بر می بست .

امام صادق(ع) می فرمایند : [ فاطمه(س) حتی یکبار هم در زندگی , علی(ع) را غضبناک نکرد]. علی رغم سختیهای زندگی آن روز که حتی آسیاب کردن گندم و...از طریق خود حضرت صورت می گرفت , کارهای زندگی , موجب ترک تعلیم و تبلیغ ایشان نگشت و جلسات تعلیمی زیادی در مدینه برگزار می کرد. حتی در بستر بیماری , به دفاع ازاسلام , علی[ ع] و تبیین و تبلیغ اسلام ,ادامه دادند و تلاشهایی که برای به انزوا کشاندن این خاندان می شد, با حرکتهای تبلیغی خویش , خنثی می نمود. خانه را به دانشگاهی تبدیل نمود و در آن مکان مقدس , درس فداکاری و صبر و مقاومت و شجاعت و مبارزه با بیدادگری را می آموختند

خانم انصاری : حضرت زهراء[س] در تمام شوون ,الگو واسوه حسنه است که مهمترین آنها به این شرح است :

1. پاسداری از مقام امامت و ولایت و تبیین ضرورت امامت درانسجام و وحدت امت .

2. توجه دادن مردم , به جایگاه و عظمت حکومت دراسلام و نقش ن در سرنوشت جامعه .

3. لزوم پیروزی و دفاع از رهبریت حق و روی گردانی از جور.

4. حضور فعال و گسترده در صحنه اجتماع و رویارویی با مشکلات آن .

5. پاسخگویی به مشکلات فقهی و علمی وارج نهی به چنین اشتغال فرهنگی (روایات دراین زمینه بسیاراز جمله : بحارالانوار ج 2.3 ریاحین الشریعه , .318.

6. شوق به عرفان و عبادت خداوند تبارک و تعالی .

7. سنت شکنی و مبارزه با فرهنگ جاهلیت .

8.اهتمام به امور و مسائل دیگران , حتی قبل از خویش .

9. تعاون با همسر و ترغیب و تشویق او نسبت به مسئولیتها.

10. ساده زیستی و دوری از خواهشهای واهی نفسانی .

11. توجه به تربیت فرزندان .

خانم صفاتی : آنچه که یک زن , حتی در جامعه امروزی و قرن بیستم , رای یک زندگی سالم و موفق لازم دارد,از هنر گرفته تا کمالات وابعاد دیگرانسانی , در حضرت زهراء[س] وجود دارد,ازاین روی , معتقدم زهراء [س] می تواند یک الگوی به تمام معنی برای جامعه ما نیز باشد. آنچه را که من در حد فهم خودم می توانم بگویم این که : رفتار, گفتار و همه فراز و نشیبهای زندگی ایشان , برای ما درس است : در بعد مادری , همسری , شعور و عرفان , قناعت , صبر واستقامت در مقابل گرفتاریها, سیاست و خط دادن به جامعه واصلاح عموم , ستم ستیزی , رعایت تقوا و عفت و خلاصه : فضیلت و تقوا.

البته الگوپذیری مبتنی بر شناخت است بنابراین , تاافراد, متمایل به هوا و هوسهای درونی خویش و در بند آن باشند, طبعا, گرایش به چنین الگوهایی نخواهند داشت و متاسفانه افزون بر این , ما هنوز نتوانسته ایم این شخصیتهای والا و متعالی را به گونه ای در خور, معرفی کنیم .

چه بسیارندافرادی که چنین گم شده هایی دارند و درصورتی معرفی صحیح و شناخت ,او را به عنوان الگوی زندگی خویش می پذیرند. بنابراین , هم تبلیغاتمان ضعیف است و هم عملمان ناقص , بلکه احیانا منافی و ضد. برای جذب و علاقه مند نمودن افراد به شخصیتهای بزرگ , به متدها و شیوه های جدیدی نیازاست .امروز سیاستمداران , همه این راهها را, مستقیم و غیرمستقیم برای ربودن دلها وافکار به کار می گیرند. ما جوانها را با پوستر و ... نمی توانیم قانع کنیم . پاسخ گویی , نیاز به تلاش شبانه روزی , فداکاری و زیر پاگذاشتن هوای نفس , که بایداز خود ما شروع شود, دارد.

شما ببینید, ما زندگی حضرت زینب[ س] را می خواهیم مطالعه کنیم , نوشته های فارسی و عربی , یک نواخت هستند: آن بزرگوار کجا متولد شد؟ چکار کرد؟ و... یک زندگی نامه تحلیلی و جاذب نداریم . همینگونه نسبت به حضرت زهرا[س] .

چند وقت پیش , در 28 ماه صفر, در رادیو بودم . یکی از مجریان , حرف خوبی زد, گفت : فلانی ,این زندگینامه را که شماها می گوئید, خیلی خوب است , ولی من فکر می کنم این زندگینامه ها, باید به شکل هنری صحیح در بیاید. گفتم : حرفتان درست است . بنابراین دراین حدود, ضعف و تقصیر از ماست . در سینما, تئاتر و تلویزیون وقتی می خواهند زن مسلمانی را نشان بدهند یک چادر به کمرش می پیچد و...! بااین طرز تفکر حاکم , که فرهنگ اسلام شناختی ندارند, بگوئیم : بیائید دنباله رو حضرت زهراء[ س] بشوید. این عمل نیازمند به مقدماتی است که فرد, آشنا به فرهنگ اسلامی و متمایل به آن گردد. باید حوزه ها شروع کنند. کارها به گونه ای تخصصی انجام شود. به هر حال , در حد وسع خودمان , می بایست زندگی واقعی حضرت زهراء[ ع] را بنمایانیم و دراین معرفی , به زمان و حساسیتهای زمان , توجه داشته باشیم .

روش حضرت زهرا[ ع] این نبود که در کنج خانه بنشیند و مثل یک عابد منزوی , عمل کند. حضرت , سیاست را خوب می فهمیدند و درک و تحلیل درستی از وضعیت سیاسی واجتماعی داشتند و تصمیم گیریها,از جمله : وضعیت ایشان نشانگر دوراندیشی و تیزبینی آن بزرگوار می باشد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر