گفت و گویی با اردم مورالیاوغلو، طراحی که سبک لباسهای پایتخت بریتانیا را تغییر داد و موجب پیوند حوزه تولید آثار دست ساز با پذیرش عمومی شد.
در زندگی طراحان جوان تاسیس فروشگاهی ممتاز و مستقل بدون هیج گونه حمایت از سوی حامیان یا سرمایه گزاران در حد یک رویا است چه برسد به داشتن یک فروشگاه آن هم در یکی از لوکسترین مناطق، در یکی از گرانترین شهرهای جهان، اما برای اردم مورالیاوغلو طراح ترکی- کانادایی که مرکز کارش در لندن است، این رویا چند ماه پیش در محله مجلل میفر لندن که دهمین سالگرد مالکیت عنوان برتر را جشن میگرفت، تحقق یافت.
سباستین منس مدیر تجاری مرکز خرید لندن میگوید: «اردم تجارت موفقی را تاسیس کرده است و هرگز از دیدگاه و استقلالش برای ایجاد برندی که به یک اندازه سود اوری و نواوری دارد کوتاه نمیآید». ویژگی منحصر به فرد آثار مورالیاوغلو نوعی زنانگی است که در عین مدرن بودن در لباس های زنانه به کار گرفته می شود و این امر موجب شده بود تا داستان های باورنکردنی در این مورد برای اشخاصی مانند میشل اوباما، کیرا نایتلی، سینا میلر و کیت میدلتون ساخته شود که البته چیزی فراتر از یک داستان باور نکردنی هم نبودند.
او در شهر مونترال به دنیا آمد و در همان جا بزرگ شد. در حالی که مادرش عشق به هنر امپرسیونیسم و ادوارد مونه را با او و خواهر دوقلویش سارا تقسیم می کرد سالهای کودکی اش با تماشای برنامههای طراحی لباس فرانسوی و برنامههای تیم بلنکت که از کانال پنج پخش می شد، سپری شد. تاثیرات روح زنانگی در دوران کودکی او این دغدغه را درون او شکل داد " که زنها چگونه باید به نظر برسند " .
آشفتگی فرهنگی که از دو ملیتی بودن والدینش نشأت میگرفت او را به سمت نوعی احساس بی ریشگی سوق داد. او در این باره میگوید : «مادرم اهل بیرمنگام بود و پدرم اهل ترکیه . من و خواهرم در مونترال متولد شدیم . من همیشه با حس بی وطنی بزرگ شدم. مادر و پدرم همیشه احساس غربت می کردند و من طوری بزرگ شدم که انگار هیچ ریشه ای ندارم.» این تمایز او را به حرکت وا داشت تا بتواند خود را پیدا کند. این طراح بعد از گذراندن مدت کوتاهی به عنوان کار آموز نزد ویوین وست وود، در سال 2000 موفق به دریافت کمک هزینه چرنینگ برای تحصیل در مقطع کارشناسی در دانشگاه سلطنتی هنر لندن، جایی که همراه همیشگیاش فیلیپ جوزف را برای اولین بار ملاقات کرد، شد .
او نیز مانند بسیاری از طراحان جوان به دنبال راهی بود تا خودش را اثبات کند تا اینکه سرانجام در سال 2005، در هفته مد لندن از اولین مجموعه اش رونمایی کرد. در فصل بعد او همه تولیداتش را به نیویورک بارنی فروخت . سپس در سال 2009، همسر نخست وزیر بریتانیا، سارا براون هم مانند چند سیاستمدار زن دیگر، در حالیکه یکی از کارهای پر طرف دار مورالیاوغلو را بر تن داشت توجه زیادی را به خود جلب کرد. لباسهای چاپی ویژه اش که از جنس تور و ابریشم بودند در مجموعه پاییزی که در سال 2010 به نمایش گذاشته شد، توانایی او را به عنوان استاد برش الگو نمایان ساختند و این نقطه عطفی در زندگی او بود. در همین زمان، همکاری او با برندهای عینک مانند کاتلر و گراس و طراح معروف پاپوشهای زنانه، نیکلاس کرک وود بی وقفه بر شهرت او میافزود. او از آن زمان موفق به دریافت جوایز و هدایای بسیاری از جمله کمک هزینه مد پیشگام انجمن مد بریتانیا وجایزه تجاری مد شد و همین امر حمایتهای مالی را برای او فراهم آورد.
با این وجود، این مجموعه عظیم مد دست ساز میتواند به علاقه ی وافر او به خلق آثار زیبا برای زنان و توانایی او در تجسم مفهوم در غالب مخلوق اعتبار ببخشد. «زمانی که چیزی را طراحی می کنم و آن را میسازم، ایده هایم قابل لمس می شوند و می توانم بفهمم که یک زن چه احساسی از پوشیدن آن لباس دارد. من عاشق این هستم که ایدهها از سطح ایده فراتر بروند و به واقعیت تبدیل شوند».