در دورانی که همسرم باردار بود من نیز دچار دردی شدم که در نوع خود یکی از دردهای بزرگ دنیا به شمار می‌آید و آن درد چیزی نیست جز درد سنگ کلیه! برای یک مدت زمان چند هفته‌ای اوضاع ما به گونه‌ای شده بود که گویی من و همسرم مسابقه و رقابت درد کشیدن با یکدیگر گذاشته بودیم و به هم فخر می‌فروختیم که درد کدام یک از ما بیشتر و سخت‌تر است. در درون هر دوی ما چیزی داشت شکل می‌گرفت؛ در درون همسرم یک انسان و در درون من شیطانی که تکه‌ای کوچک از کلسیم بود.
Credit: SpineUniverse
مشابهت‌های بین من و همسرم به همین جا ختم نمی‌شود. هر دوی ما به دلیل شرایطی که دستخوش آن شده بودیم در بستر بیماری افتاده بودیم و در شب‌های متمادی تنها چیزی که اندکی ما را از درد فارغ می‌ساخت این بود که هنگام خواب روی پهلو دراز بکشیم و بالشی را بین دو پای خود قرار دهیم. انگار که سنگ کلیه‌ی من نیز مثل جنین که به مرور زمان رشد می‌کند و شکل می‌گیرد، داشت دست و پا درمی‌آورد و از بابت هر کدام از این دگردیسی‌ها عذابی می‌کشیدم که نپرس! در همان حال که جنین درون شکم همسرم مثل کسی که دل پری داشته باشد و بخواهد انتقام بگیرد با لگد به جان او افتاده بود، سنگ کلیه‌ی من نیز در کمال خونسردی و آرامش مثانه‌ام را در چنگ خویش می‌فشرد. خلاصه این که هر دو به یک اندازه دعا می‌کردیم که دمی بیهوش شویم و لحظاتی چند از درد بی‌امان رهایی پیدا کنیم.
وضعیت و شرایط جسمی ما از نظر من به طرز عجیب و غریبی به هم شبیه بود منتها نه از باب درد و مقوله همدردی بلکه از جهت چیزی که ما را به هم ربط می‌داد. با این همه، مغز مردانه و متعصب من از این بابت دل نگران بود که یک وقت حس درد زایمان به خودم راه بدهم. اگر روزی خواستید از باب درد و دردکشیدن پیش زنی کم نیاورید به او بگویید که درد سنگ کلیه آن قدر سخت و طاقت‌فرسا است که درد زایمان شما زن‌ها پیش چنین دردی مثل سردرد خفیف است! خلاصه وقتی باخبر شدم که سنگ کلیه‌ی من نزدیک به 40 گرم وزن دارد از شما چه پنهان وادادم و غزل خداحافظی را در دل خواندم.
Credit: Health Xchange
من که حالا درد ضعف و سست عنصری به جانم افتاده بود و داشت مثل خوره روحم را می‌خورد و صد مرتبه از درد سنگ کلیه بدتر بود طاقت نیاوردم و دست به دامان بث دارنال، استاد روانپزشک دانشگاه استانفورد، شدم که از قضا تخصص او روانپزشکی درد بود.
این خانم برای من توضیح داد که : «هر کسی به روش خودش درد می‌کشد و اصولا درد کشیدن امری شخصی و فردی است.» وقتی از او پرسیدم که آیا دردی در آقایان هست که با درد زایمان زنان برابری کند در پاسخ به من گفت: «این سوال شما خیلی قدیمی شده است و من گمان نمی‌کنم که با جوابی که می‌گیرید قانع شوید چون واقعا هیچ دردی را نمی‌توان در آقایان سراغ گرفت که با درد واژینال خانم‌ها در هنگام زایمان در یک کفه ترازو قرار بگیرد.»
او در عین حال گفت: «من هم قبول دارم که درد سنگ کلیه خیلی سخت است و احیانا چیزی از درد زایمان کم ندارد.»
خانم دکتر همچنین توضیح داد که روند عصبی موجود در درد به هم شبیه هستند و ربطی به جنسیت فرد ندارد چراکه همه‌ی دردها را به مغز می‌رسند و از آن جا مخابره می‌شوند ولی یک تفاوت اساسی در این بین وجود دارد.
دکتر دارنال گفت: «درد در زن‌ها به مراتب شدیدتر و قوی‌تر شکل می‌گیرد و در عوض مردها هر دردی را در سطحی پایین‌تر از درد زن‌ها تحمل می‌کنند. درست است که منشا درد هم در شدت و ضعف آن نقش دارد اما زن‌ها بیشتر از مردها درد می‌کشند.»
دکتر آن گاه به سوال اول من اشاره و به من توصیه کرد: «زنی را تصور و یا پیدا کنید که هم دچار درد زایمان و هم درد سنگ کلیه شده باشد.» از قضا نمونه‌ای سراغ داشتم و او کسی جز خواهرم نبود که زمانی هر دو دردی را که دکتر مثال زده بود داشت.
خواهرم گفت: «بدون شک درد سنگ کلیه خیلی سخت است اما درد زایمان چیز دیگری است.»
نتیجه این شد که فهمیدم درد سنگ کلیه از لحاظ طاقت‌فرسایی با درد زایمان قابل رقابت است و علاوه بر این درد پنج درد دیگر نیز هستند که مثل درد زایمان سخت و عذاب‌آورند و گاهی حتی بدتر از آن می‌شوند. در ادامه بنیتا همراه باشید.
سردردهای خوشه‌ای
Credit: Verywell
دکتر پاول کریستو، متخصص درد در بیمارستان جانز هاپکینز، می‌گوید: «شاید هیچ دردی به اندازه سردردهای خوشه‌ای عذاب‌آور نباشند. تا جایی که بیمارانی داشتم که اظهار می‌کنند که این دردها از درد زایمان و حتی سوختگی طاقت‌فرساتر است.»
این نوع سردرد در یک طرف یا بخش سر متمرکز است و معمولا اطراف چشمها را دربرمی‌گیرد و تا سه ساعت و حتی بیشتر طول می‌کشد. دکتر کریستو همچنین می‌گوید که سردردهای خوشه‌ای تنها دردی است که بیشتر در مردها اتفاق می‌افتد و از درد زایمان اگر قوی‌تر نباشد به طور قطع برابری می‌کند.
نورالژی عصب سه‌قلو
Credit: ContentFy
این درد را که با نام بیماری فوترگریل نیز می‌شناسند نوعی اختلال نوروپاتیک یا عصبی است که در اثر بروز التهاب در عصب سه‌گانه به وجود می‌آید. دکتر دارنال در این باره می‌گوید: «درد عصب سه‌قلو یا عصب سه‌گانه در سر رخ می‌دهد و از چشمها تا قسمت آرواره کشیده می‌شود.»
او می‌افزاید: «این نوع درد خیلی خاص است چون فرد مبتلا حس می‌کند کسی دارد در سر او با چاقو ضربه‌های پیاپی وارد می‌کند.» همانند درد زایمان تحمل آن دست آدم نیست. دکتر دارنال ادامه می‌دهد: «این درد حتی با بیهوشی هم از بین نمی‌رود و به قدری شدید و جان‌کاه است که گاهی افراد مبتلای به آن به فکر خودکشی می‌افتند و البته در مواردی خودکشی هم گزارش شده است.»
سندرم درد منطقه‌ای پیچیده
Credit: Gardenstatepain
دکتر دارنال درباره این درد توضیح می‌دهد: «این درد نوعی درد عجیب و غریب است که به طور مشخص پس از ایجاد زخم رخ می‌دهد و غالبا با جراحی‌ها همراه است. سندرم درد منطقه‌ای پیچیده به جای این که بهبودی پیدا کند به طور ناگهانی به وجود می‌آید و از مهار خارج می‌شود.»
او ادامه می‌دهد: «علامت مشخصه این سندروم عبارت از دردهای تند و تیز و ناتوان کننده است. گاه تا حدی این درد تحمل‌ناپذیر می‌شود که فرد مبتلا به آن به پزشک مراجعه می‌کند و از دکتر می‌خواهد عضو دردناک را قطع کند.» چه باور کنید و چه نکنید گاهی تنها راه درمان سندرم درد منطقه‌ای پیچیده قطع عضو است!
سوختگی‌های شدید
Credit: Wieand Law Firm
در این نوع درد موضوع فقط به سوختگی درجه‌ی سه ختم نمی‌شود چون سوختگی ممکن است همچنان در حال ایجاد زخم و آسیب باشد. دکتر کریستو می‌گوید: «این درد واقعا با درد زایمان برابری می‌کند. درمان درد ناشی از سوختگی‌های شدید فرساینده است زیرا پیامدهای ناخواسته‌ای همانند زخم معده، تعویض پانسمان، پیوند پوست و برداشتن پوست سوخته را در پی دارد.»
نورالژی پودندال
Credit: Men Sites
این درد که نام با مسمایی هم دارد نوعی درد شدید در ناحیه باسن است. نخستین عامل ایجاد چنین دردی زمین خوردن ساده است و با این که ممکن است برای هر کسی پیش آید اما در مردان شیوع بیشتری دارد زیرا به گفته‌ی دکتر دارنال: «این درد حتی ممکن است تا ناحیه‌ی آلت تناسلی مرد هم برسد.»
در چنین شرایطی آلت تناسلی دچار بی‌حسی می‌شود و در خانم‌ها به صورت بی‌حسی قاعدگی رخ می‌دهد. در گزارشی که سال 2010 در نشریه کانادایی انجمن ستون فقرات به چاپ رسید این درد با عبارت «درد همیشگی و مزمن آلت تناسلی مردان» توصیف شده است.
منبع: menshealth
