آداب
معاشرت(13)
محبت و
مهرورزی به مردم و دلرحم بودن در بین همکیشان، علاوه بر محبوبیت در میان مردم و
افزایش رزق و روزی در دنیا، مایه رضایت خدا و نجات در آخرت است.
هر
جامعه ای که مردم آن با همدیگر مهربان و با محبت و دلرحم باشند، زندگی کردن در آن
جامعه زیبا و گوارا بوده و مایه خوشبختی خواهد بود.
هر جامعه
انسانی هر چقدر هم قانونمند باشد، اگر مهر و محبت در میان مردمانش نباشد، آن
جامعه، یک جامعه خشک و بی روح خواهد بود و مردم در عین قانونمندی، از زندگی خود
ناراحت و ناراضی خواهند بود، چرا که علاوه بر قانون، در زندگی جمعی باید روح انسانها
و عاطفه بشری آنها نیز در نظر گرفته شود. چنانکه می دانیم جوامعی که تابع قانون
خشک و خالی هستند، بالاخص جوامع مادی و صنعتی که فقط به فکر تأمین مادیات و پیشرفت
صنعتی و تکنیکی خود بوده و بوئی از مهر و عاطفه انسانی نبرده اند، در چنین
جامعه ها است که بسیاری از مردم دچار افسردگی شده و از همدیگر خبر ندارند،
پیرانشان در خانه سالمندان بسر می برند، پدر و مادر با فرزند و فرزند با پدر و
مادر، برادر با برادر و خواهر با خواهر و... مانند بیگانه ها زندگی بی روحی دارند.
اما جامعه هائی که علاوه بر رعایت مقررات و قانون، مهرورزی و محبت به همنوعان خود
را جزء مقررات اخلاقی در زندگی جمعی قرار داده و به همدیگر عشق می ورزند و مردمان
آن جامعه شاداب و سرحال و در کارهای انسانی خود موفق ترند.
اسلام که
دین سازگار با سرشت انسان است، اگر بگوئیم دین محبت و مهرورزی است، مبالغه نکرده و
گزاف نگفته ایم چرا که اسلام مهر و محبت را در زندگی جمعی محور قرار داده و آن را
یکی از ارکان موفقیت در کارها و روابط اجتماعی می داند چنانکه خداوند متعال
می فرماید: «مُحمَّدٌ رَسُولُ اللّه و الَّذِینَ مَعهُ أشِدّاءُ عَلیَ الکفّارِ
رُحَماء بَینَهُم...» «محمد صلی الله علیه و آله فرستاده خداست، و کسانی که با او
هستند، در برابر کفار سرسخت و شدید؛ و در میان خود مهربانند...».
دینی که
مهر و محبت و عاطفه انسانی در همه قوانین و مقررات آن قابل لمس و درک است و اصل
اولیه در تمام قوانین و اجرای آن براساس مهر و محبت قرار داده شده و کتاب زندگی
یعنی قرآن کریم، عاطفه و محبت را در همه امور یک اصل مهم و اساسی می داند، و
رهبران راستین آن به تبعیت از فرمان خداوندی؛ هم خود در عین پایبند بودن به قوانین
و مقررات دینی واجتماعی و اجرای عدالت، پر مهر و عاطفه بوده اند، پیروان خود را نیز
در عین قانونمند و تابع مقررات بودن، دعوت کرده اند، به مهر و محبت نیز نموده اند.
چنانکه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله که خود پیامبر رحمت و محبت است،
محبت و عاطفه را سرمایه عاقلان، و آن را در درجه دوم پس از تدیّن به اسلام دانسته
و می فرماید:
«رَأسُ
العقلِ بعدَ الدِّینِ، التودُّدُ إلی النّاس و اصطناعُ الخیرِ إلی کُلّ أحدٍ برّ و
فاجر»(1).
«محبت به
مردم و خیر رساندن به هر فرد نیک و بد، بعد از تدیّن به دین اسلام، نشانه ای از
عقل و خرد است».
همچنین
می فرماید: «نگاه کردن به صورت برادر دینی از روی مهر و محبت خدائی، عبادت است»(2).
لذا
مؤمنین و کسانی که تابع راستین پیامبر صلی الله علیه و آله می باشند، در عین سرسخت
بودن در برابر دشمنان، با همدیگر و برادران ایمانی و کسانی که با آنان در یک جامعه
زندگی می کنند و همکیش هستند، مهربان و دلرحم بوده و درباره برادران دینی خود ظلم
و اجحاف نمی کنند و به همدیگر کمک و یاری می نمایند حتی پشت سر آنان.
امام صادق
علیه السلام می فرماید:
«مسلمان،
برادر مسلمان است، و در حق او ظلم نمی کند و او را خوار و ذلیل نمی کند و او را
سبک نمی شمارد و بر مسلمانان لازم است در محبت و نزدیک شدن قلبها سعی کنند. و در
راه مهربانی همنوعان خود یاری نمایند و با کسانی که نیازمند هستند، مواسات و
همدردی نمایند و چنان با همدیگر مهربان باشند که مشمول آیه شریفه(رُحماءُ بینکم)
گردند....»(3).
باز آن
حضرت درباره مواسات و همدردی با برادران ایمانی می فرماید: «مواسات و همدردی و
همیاری با برادران، باعث نزدیک شدن به خداست»(4).
همچنین
امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید:
«مُواساة
الأخ فی اللّه عزّوجلّ تزیدُ فِی الرِّزق»(5).
«مواسات
با برادران دینی در راه خدا باعث افزونی رزق و روزی می گردد».
آرامش در کنار برادران دینی
برخلاف
جامعه های مادّی، -که در آنها بسیاری از مردم بیگانه وار زندگی می کنند و از نظر
عاطفی ارضا نمی شوند-، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در حدیثی به اصل
روانشناسی و جامعه شناسی اشاره کرده و به نیاز فطری و روانی انسانها به مهر و
مودّت همنوعانش تأکید کرده، خاطرنشان می سازد که مؤمن در کنار برادر دینی اش با
بهره مندی از دوستی و محبت، آرامش پیدا می کند و از زندگی خود لذت می برد همچنانکه
اگر انسانی در بیابان گرم و سوزان، سرگردان و تشنه شود و سپس به سرچشمه آبی برسد و
در کنار آن نشسته و جرعه ای از آن بنوشد، لذّت می برد:
«إنّ
المُؤمن لَیَسکُنُ إلی المؤمنِ کما یسکنُ قلبُ الظمآن إلی الماء البارد»(6).
اشخاص با
ایمان و کسانی که پایبند به دین و مقررات دینی خود هستند، اشخاص با محبت و بی غلّ
و غش بوده و کینه هیچ کسی را در سینه ندارند و وقتی به همدیگر می رسند، حتی در
اولین برخوردشان، محبتشان به جوش می آید و از ته دل همدیگر را دوست می دارند، گویا
از قبل همدیگر را می شناخته اند، چنانکه خود ما هم این مسأله را لمس کرده ایم و
گاهی کسی را دیده و یک مرتبه محبت او در دل ما جا کرده است، گویا قبلاً آشنا
بوده ایم.
امام صادق
علیه السلام در جواب سُدیر (یکی از یارانش) که گفت یابن رسول اللّه من وقتی با مرد
مؤمنی ملاقات می کنم که نه من قبلاً او را دیده ام و نه او مرا؛ اما شدیدا او را
دوست می دارم و وقتی با او حرف می زنم می بینم او نیز مثل من، مرا دوست می دارد و
از ته دل همدیگر را دوست می داریم، فرمود:
«یا سُدیر
قلبهای خوبان وقتی به همدیگر می رسند، محبتشان به سرعت جوش می آید بدون اینکه آن
را اظهار نمایند مانند آب باران که به آبهای نهرها می رسند، همچنانکه قلبهای اشخاص
فاسق و فاجر وقتی به هم می رسند، از عاطفه و محبت از همدیگر دورند مثل دوری
حیوانات، و لو به ظاهر و با زبانشان اظهار محبت نمایند»(7).
نتیجه و پاداش مهر و محبت به مردم
مهر و
محبّت، آثار و نتایج دنیوی و اخروی زیادی دارد. اما نتایج دنیوی که غالبا خود ما
آنها را لمس کرده ایم اینکه کسانی که دست و دلبازترند، پیش مردم محبوب ترند چرا که
دست و دلبازی یکی از عوامل مهر و محبت و مودّت در بین مردم است همچنانکه بخل و
تنگ نظری و مضایقه از احسان و بذل و بخشش باعث دشمنی مردم با انسان است. و این اصل
مهمی است در مسائل اجتماعی که امام صادق طی حدیثی به معلّی(یکی از یارانش)
می فرماید:
«ای معلّی!
خود را با بذل و بخشش، نزد برادران و دوستانت دوست داشتنی کن و مهر و محبت آنان را
به سوی خود جلب کن زیرا خداوند عطا و بخشش را مایه محبت؛ و بخل و تنگ نظری را مایه
عداوت و دشمنی قرار داده است»(8).
یکی از
فواید محبت به مردم در دنیا، دفع بلاهای آسمانی است که با وجود افراد مؤمن و با
محبت در جامعه، خداوند بلاهای آسمانی را از دیگران دفع می کند چنانکه رسول خدا
می فرماید:
«خدای
تبارک و تعالی مردم یک شهر و یا روستا را که معصیت و نافرمانی او را از حد
گذرانده اند، اما در میان آنان سه نفر مؤمن وجود دارد ندا می کند و می فرماید: ای
بندگان گناهکار و نافرمان من! اگر نبود که در میان شما مؤمنینی هستند که برای رضای
من به مردم مهر می ورزند و با اقامه نماز، زمین و مساجد مرا آباد می کنند، و
درسحرها از ترس من استغفار می کنند، عذاب خود را بر شما فرود می آوردم و سپس باکی
نداشتم که بر سر شما چه می آید»(9).
علاوه بر
آثار و برکات دنیوی مهر و محبت به مردم، نتایج معنوی و اخروی بی شماری دارد که
خیلی مهم تر از آثار دنیوی آن است چرا که دنیا به منزله گذرگاهی می ماند که دیر یا
زود از بین می رود اما آخرت است که جاودانه و همیشگی است و ما به برخی از احادیثی
که در این مورد وارد شده، اشاره می نمائیم:
پیامبر
گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید:
«هیچ
بنده ای با برادر دینی اش برای رضای خدا ملاطفت و مهربانی نمی کند مگر آنکه خداوند
از خدمه بهشتی برای او به عنوان خدمتکار می گمارد»(10).
همچنین
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«مؤمنانی
از شیعیان و پیروان ما وقتی بهم می رسند(وباهم با مهربانی برخورد می کنند)، نظر
لطف خدا بر آنهاست تا اینکه پراکنده شوند و گناهانشان همچون برگ درختان می ریزد و
همیشه دست خداوند به همراه آن کسی است که به دوستش مهربانتر است»(11).
باز آن
حضرت می فرماید:
«محبت و
علاقه شخس به برادران دینی خود مایه فضیلت و ارزش او نزد خدای متعال است و هرکس
وظیفه مهرورزی به برادران دینی را خوب انجام دهد، خدا او را دوست می دارد و هرکه
را خدا دوست داشته باشد، پاداش او را کامل و تمام خواهد داد(12).
امام صادق
علیه السلام می فرماید:
«محبّت و
علاقه شخصی به برادران دینی خود، مایه فضیلت و ارزش او نزد خدای متعال است و هرکس
وظیفه مهرورزی به برادران دینی را به نحو احسن انجام دهد، خدا او را دوست می دارد
و هرکس را که خدا دوست داشته باشد، پاداش او را کامل و تمام خواهد داد(13).
پی نوشتها:
1.
بحارالأنوار، ج74، ص 392، کتاب العشرة، ح 12.
2. همان،
ص 287، ح6.
3. «عن
الصادق: قال: المسلم اخو المسلم لا یظلمه و لا یخذله و لا یخوّفه و یحق علی
المسلمِ الاجتهاد فی التواصل و التعاون علی التعاطف و المواساة لأهل الحاجة و
تعاطف بعضهم علی بعض حتی تکونوا کما أمرکم اللّه(رُحماء بینهم)»(تفسیر نورالثقلین،
ج5، ص 77، به نقل از اصول کافی).
4. «عنِ
الصّادق: تقرّبوا إلی اللّه بمواساة إخوانکم».(بحارالأنوار، ج74، ص 371، کتاب العشرة،
باب 28، ح5).
5. همان،،
ص 395، ح22.
6. همان،
ص 280، ح6.
7. همان،
ص 281، ح1، باب18.
8. یا
معلّی! خِف اللّه یخفف منک کلّ شی ء یا معلّی تحبّب الی إخوانک بصلتهم فانّ الله
جعل العطاء محبّة و المنع مبغضة». (همان، ص 281).
9. «انّ
الله تبارک و تعالی إذا رأی أهل قریةٍ قد أسرفوا فی المعاصی و فیها ثلاثة نفر من
المؤمنین ناداهم جلّ جلاله و تقدست اسماؤه: یا أهل معصیتی لولا مَن فیکم من
المؤمنین المتحابّین لجلالی العامرین بصلاتهم ارضی و مساجدی و المستغفرین بالأسحار
خوفا منی لأنزلت بکم عذابی ثم لا اُبالی» (همان، ص 390).
10. همان،
ص 298.
11. اصول
کافی، ج2، ص 179.
12. «مِن
فضلِ الرّجل عند اللّه محبّته لإخوانه و مَن عرّفه الله محبة إخوانه، فقد احبّه
اللّه و مَن أحبّه اللّه أوفاه أجره یوم القیامة» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص
220).
13.«مِنْ
فضل الرّجل عنداللّه محبّته لإخوانه و مَن عرّفه اللّه محبّته إخوانه، فقد أحبّه
اللّه و مَن أحبّه اللّه أوفاه أجره یوم القیامة» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص
220).